روز گذشته منابع رسانهای خبر اخراج رژیم صهیونیستی از کنفرانس امنیتی مونیخ را منتشر کردند. کنفرانس مونیخ که در عرف بینالملل به آن داووس امنیتی میگویند، از سال ۱۹۶۳ پس از جنگ سرد سر و کله اش در میان کنفرانسهای اروپایی پیدا شده و هرساله به نام امنیت، اما به کام جنگ برگزار میشود. این کنفرانس به صورت یک گردهمایی سالانه با حضور مقامهای رسمی کشورهای مختلف و در واقع با حضور مدعیان صلح جهانی در مونیخ آلمان رفته رفته به محلی برای برگزاری جلسات غیررسمی برای بحث در مورد ابتکارهای جدید امنیتی تبدیل شده و مدعیان امنیت هر سال بیش از پیش بر طبل جنگ کوبیدهاند. همانطور که آمریکا دو روز پیش در پیامی به تهران درخواست کرد تا ایران مجوز دهد که برخی نقاط خالی کشورش هدف قرار گیرد و در عوض کاخ سفید حاضر است امتیازاتی استراتژیک به تهران بدهد و در مقابل با پاسخ قاطع جمهوری اسلامی روبرو شد.
سال گذشته این کنفرانس به دلایلی در کانون توجه کشورهای مختلف قرار گرفت. نخست، پایان ریاست چهارده ساله ایشینگر وآغازریاست کریستوف هویسگن بر این کنفرانس. دوم، ورود بحران اوکراین به دومین سال خود و سوم، عدم دعوت از مقامهای رسمی ایران و روسیه که پس از طرح اتهامهایی درباره ایران و روسیه به ویژه در خصوص بحران اوکراین، رئیس جدید کنفرانس مونیخ اعلام کرد که از نمایندگان رسمی این دو کشور در کنفرانس ۲۰۲۳ دعوت نشده است.
اهمیت کنفرانس مونیخ
درباره میزان اهمیت این کنفرانس باید گفت نشست داووس، بخشی از پلتفرم غرب برای نمایش همبستگی بین آمریکا و کشورهای غربی است وخروجی محسوسی امنیتی ندارد چرا که برگزارکنندگان این کنفرانس، با بَزَک کردن چهره آمریکا، اتفاقا صورت مسئلههای امنیتی را پاک میکنند تا فرصت پرداختن به مسائل امنیتی که آمریکا در جهان ایجاد میکند را از حاضرین بگیرند. در واقع این گردهمایی تحت تسلط کشورهای عضو ناتو بوده و میزان اهمیت این کنفرانس با این وجود به راحتی و بدون تحلیل هم قابل ارزیابی است.
نکته مهمی که نباید مورد غفلت واقع شود این است که عاملان تهدیدهای امنیتی و اصلیترین بازیگران این کنفرانس، خود، مهمترین فروشندگان تسلیحات و عمدهترین نقض کنندگان حقوق بشر به بهانه برقراری امنیت هستند. همین طور که اگنس کالامارد، دبیرکل عفو بین الملل در آستانه آغاز کنفرانس امنیتی مونیخ پیش از این تاکید کرده است: «کنفرانس امنیتی مونیخ باید آماده پاسخگویی به پرسشهای دشوار در مورد ناکامی چند دههای در حمایت از قوانین بینالمللی باشد؛ سران شرکت کننده باید بدانند که منافع تعریف شده محدود و سیاستهای شکست خورده آنها چرخه جنایات گسترده، درگیریها و رنجهای انسانی را تشدید کرده است.»
دلیل اخراج صهیونیستها
به نظر میرسد اخراج رژیم صهیونیستی از کنفرانس داووس، بر اساس حکم دیوان بین المللی لاهه بوده و در ارتباط با جنایات جنگی این رژیم درغزه باشد. پرونده مربوط به جنایات اسرائیل اواخر دسامبر توسط افریقای جنوبی به دادگاه لاهه ارائه شد تا این دیوان اقدامات لازم را برای جلوگیری از نسل کشی در غزه صورت دهد. بر همین اساس، طی چند روز گذشته، دیوان بینالمللی دادگستری مستقر درلاهه حکمی اولیه علیه اسرائیل صادر کرد، اما آیا این حکم اجرا میشود یا بر روی کاغذ باقی خواهد ماند هنوز مشخص نیست. تصمیمات دیوان بین المللی دادگستری به انواعی تقسیم میشود که یک نوع آن دستور موقت است به این معنی که تصمیمات فوری این دیوان مانند تصمیم در خصوص فلسطین و رژیم صهیونیستی، هم میتواند جنبه اجرایی داشته باشد و هم میتواند با مانعی همچون حق وتوی آمریکا وشورای امنیت روبرو شود؛ بنابراین با سابقهای که آمریکا در وتوی این تصمیمات دارد، در مقابل اروپاییها که احساس میکنند سیاستشان در محاق نقد قرار گرفته، انتظار میرود این بار هم پرونده جنایات جنگی رژیم جعلی صهیونیستی راه به جایی نبرده و تنها نتیجه آن نشان دادن چهره جنایتکار اسرائیل و حمایت علنی آمریکا و ناکارآمدی وضعف نهادهای بین المللی باشد.
آمریکا شریک جرم جنایات اسرائیل
با وجود حکم اولیه دادگاه لاهه علیه جنایات هولناک رژیم صهیونیستی در غزه، صهیونیستها دست از جنایت برنداشته و تنها بعد از صدور این حکم تاریخی ۳۷۳ فلسطینی غیرنظامی دیگر را به شهادت رساندند.
بر اساس حکم دادگاه لاهه، آمریکا شریک جنایات جنگی رژیم صهیونیستی معرفی شده است. روزنامه انگلیسی گاردین این حکم را یک پیروزی برای فلسطینیها و به طور کل برای جهان جنوب دانسته و اذعان میکند: «رژیم اسرائیل برای اولین بار در قبال اقدامات نظامی خود و توسط یکی از دادگاههای مهم جهان پاسخگو شد. از طرفی ایالات متحده، بریتانیا و دیگر قدرتهای غربی که از زمان آغاز حمله اسرائیل به غزه، بدون قید و شرط از این رژیم حمایت کردهاند، نمیخواهند در مجامع بین المللی به عنوان حامیان نسلکشی شناخته شوند و این انگیزهای برای این کشورها است تا در نهایت برای آتشبس در غزه به اسرائیلیها فشار بیاورند. طبق گزارش سیانان در ماه دسامبر، یک ارزیابی اطلاعاتی نشان داد که حدود نیمی از بمبهایی که اسرائیل از هفتم اکتبرعلیه غزه استفاده کرده، «بمبهای گنگ» یا مهمات هدایت نشده بودند. این درحالی است که چنین تسلیحاتی توانایی بسیار بالاتری برای کشتن غیرنظامیان به ویژه در مناطق پرجمعیتی مانند غزه دارد. گفتنی است که رژیم صهیونیستی «بمبهای هوشمند» دارد، اما این مهمات، گران و تامین امنیت آنها سختتر است، بنابراین ارتش این رژیم با ذخیره بمبهای هوشمند خود از مهمات ارزانتر آمریکایی استفاده میکند.»
این مقاله میافزاید: «جو بایدن رئیس جمهوری آمریکا با حمایت تزلزل ناپذیر خود از رژیم صهیونیستی، به وعده انتخاباتیاش مبنی بر قرار دادن حقوق بشر در مرکز سیاست خارجی ایالات متحده عمل نکرد. وی یک ماه پس از ورود به کاخ سفید در سال ۲۰۲۱ گفته بود: "متعهد به جهانی است که در آن از حقوق بشر محافظت میشود، مدافعان آن مورد تجلیل قرار میگیرند و کسانی که مرتکب نقض حقوق بشر میشوند، پاسخگو میشوند».
گاردین در پایان مینویسد: «چهره بایدن مانند روسای جمهوری قبلی ایالات متحده، از جمله جورج دبلیو بوش و باراک اوباما، که در عین تظاهر به پایبندی به حقوق بشر و دموکراسی، جنگهای خارجی به راه انداخته و یا از آنها حمایت کردند، سیاه است.»
۱۱/ ۱۱ / ۴۰۲