تصور و محاسبهی دشمن در قبال اوضاع داخلی ایران تصور مطلوبی نیست. به بیان دقیقتر، دشمن تصور میکند که با تحریم و فشار حداکثری توانسته است در صف متحد و هماهنگ نظام و ملت خدشه وارد کند و ضمن جدا کردن نسبی صف مردم از نظام، آنها را در قبال سرنوشت خود، کشور و نظامشان، دلسرد و بیتفاوت سازد. مبتنی بر این تصویری که دشمن از فضای داخلی ایران دارد، آنها احساس میکنند که تنها با کارت تحریم و فشار است که میتوانند مردم را در مقابل نظام قرار داده و با مکانیسمهای داخلی؛ یعنی از طریق فشارهای اجتماعی، جمهوری اسلامی را وادار کنند تا در مقابل آنها تسلیم شود.
بر این اساس، مشارکت پائین در انتخابات به معنای تحقق هدفی است که دشمن از پس فشارهای حداکثری درصدد تحقق آن بود. نکته مهمی که در این راستا باید بدان اشاره کرد، این است که با افت مشارکت مردمی در انتخابات، نه تنها این تصور و محاسبهی دشمن برطرف نمیشود، بلکه در سیاست فشار حداکثری وی نیز تغییری به نفع ایران ایجاد نخواهد شد. اتفاقاً در صورت افت مشارکت، دشمن نسبت به تداوم و تشدید فشارهای حداکثری خود مصممتر میشود؛ زیرا احساس میکند که از این طریق میتواند جمهوری اسلامی را وادار به تسلیم در برابر خود کند.
به بیان دقیقتر، دشمن به انتخابات به عنوان عرصهی مشاهدهی نتایج به ثمر نشستن فشارهای حداکثری خود نگاه میکند؛ به این ترتیب که اگر مردم در انتخابات مشارکت حداقلی داشته باشند، دشمن میتواند امیدوار باشد که با اعمال فشارهای حداکثری، توانسته است شکاف مردم با نظام را تقویت کند. در صورت وقوع این قضیه، دشمن در اعمال فشارهای حداکثری خود جریتر خواهد شد. در این صورت محاسبه و تصویر دشمن از فضای داخلی ایران تغییری نخواهد کرد و متعاقب آن، الگوی رفتاری دشمن با ایران نیز تغییری نخواهد کرد. همین امر سبب میشود که در معادلات بینالمللی و بویژه در مذاکرات مربوط به احیای برجام، گزینههای روی میز نظام وزن چندانی نداشته باشد.
در واقع، یکی از مهمترین مطلوبیتها و راهبردهای نظام در ارتباط با انتخابات آن است که مردم با وجود گلهمندیها و نارضایتیها، به طور حداکثری در انتخابات مشارکت کنند تا محاسبه و تصور دشمن از فضای داخلی ایران تغییر کند و بنبست فشار حداکثری دشمن بیش از پیش برای وی ترسیم شود. این امر ضمن خنثیسازی بسیاری از توطئهها، میتواند نقطهی قوت و قدرتی برای نظام در معادلات بینالمللی باشد. به عبارت دیگر، انتخابات اسفند ماه صحنهی یک جنگ ادراکی – محاسباتی است و اگر در این جنگ به ادراک و محاسبهی دشمن در قبال ملت ایران حمله نکنیم و آن را به هم نزنیم، نمیتوانیم توقع داشته باشیم که الگوی رفتاری دشمن در مقابل ما که مبتنی بر محدودسازی، تحریم و فشار است، تغییری بکند.
در واقع، علیرغم نارضایتیهایی که امروز از وضعیت موجود کشور داریم، باید در انتخابات مشارکت کنیم و به دشمن نشان دهیم که اگرچه از وضع موجود ناراضی هستیم، اما در ارادهی ما برای مقابله با شما خللی وارد نشده است. صدور این پیام به دشمن که به معنای ارسال پیام عظمت ملت ایران است، محاسبات دشمن در قبال ایران را به هم میریزد و دشمن متنبه میشود که با این ملت با عظمت باید با زبانی غیر از تحریم و تهدید مواجه شود. مسلم است که تحقق این مهم، گام مهمی در راستای حل یکی از مهمترین عوامل مشکلات مردم؛ یعنی تحریم است.
شاهد مثال در این زمینه، حضور حماسی مردم در راهپیمایی ۲۲ بهمن سال گذشته بود که بعد از آن، با حمله به محاسبات دشمن، الگوی رفتاری آنها با ایران تغییر کرد؛ بدین ترتیب که در زمان آشوبهای پائیز سال گذشته و بعد از آن، آمریکاییها پیوسته اعلام میکردند که احیای برجام در دستورکار آنها نیست، اما با حضور حماسی مردم در راهپیمایی ۲۲ بهمن، بلافاصله ارسال پیامهای آنها مبنی بر تداوم مذاکرات برای احیای برجام آغاز شد و حتی بعد از این، برخی کشورهای منطقه مانند عربستان سعودی، در تلاش برای احیای روابط با ایران، مصممتر شدند. بنابراین، حضور مردم در صحنههای مختلف و از جمله انتخابات، اثر واقعی بر سیاست کشور و موقعیت خارجی آن میگذارد.