صفحه نخست >>  عمومی >> آخرین اخبار
تاریخ انتشار : ۲۵ فروردين ۱۴۰۳ - ۰۷:۵۸  ، 
کد خبر : ۳۵۸۲۴۷

یادداشت روزنامه‌های شنبه ۲۵ فروردین ماه ۱۴۰۳

عناوین اخبار روزنامه کيهان در روز شنبه ۲۵ فروردين

دقیقاً به همین دلیل... 

عباس شمسعلی

روز پنج‌شنبه گذشته که توفیقی شد برای حضور چند ساعته‌ام در مسجد مقدس جمکران، بیش از هر چیز، آنچه خودنمایی می‌کرد خیل پر شور جمعیت و حضور انبوه مردم از چهره‌ها، سنین و شهرهای مختلف در این مکان مقدس بود. با دیدن این جمعیت مشتاق در صفوف نماز جماعت یا مردمی که در گوشه گوشه صحن مسجد مبارک جمکران مشغول عبادت و راز و نیاز بودند، به یاد صحنه‌ها و تصاویر حضور پر شور و غیر قابل توصیف مردم در مکان‌های برگزاری نماز عید فطر امسال به ویژه در مصلای تهران افتادم که موج جمعیتی متنوع از جوانان و زنان و مردان پس از یک ماه روزه‌داری در جشن بزرگ بندگی حاضر شده بودند. آنها که در ماه رمضانی که گذشت نیز به ویژه در شب‌های قدر جلوه‌هایی زیبا از شکوه بندگی را در مساجد و اماکن متبرکه به نمایش گذاشته بودند.
با این همه عجیب است که برخی در داخل و خارج در رسانه‌ها یا در مثلاً تحلیل‌های خود سعی می‌کنند از جامعه ایرانی تصویری دین‌گریز و مخالف ارزش‌های دینی ترسیم کنند. اما نه تنها با توجه به آنچه در ابتدا ذکر شد بلکه به دلایل مختلف و با توجه به مصادیق متعدد می‌توان در رد ادعای آنها گفت که اتفاقاً قاطبه مردم در جامعه ایرانی با همه تنوع ارزشمند قومی و فرهنگی که دارند؛ یک جامعه دینگرا و مبتنی بر ارزش‌ها و باورهای اسلامی را تشکیل داده‌اند. 
از پایبندی اکثریت مردم در سراسر کشور به حضور در محافل و مجالس مذهبی مختلف تا شرکت جوانان مؤمن در برنامه‌هایی همچون اعتکاف (که گاه آن‌قدر متقاضی برای آن زیاد می‌شود کار به قرعه‌کشی می‌کشد)؛ یا پایبندی اکثریت زنان جامعه به حجاب اسلامی (در سطوح و شکل‌های مختلف) و یا حضور چندین میلیونی و چشمگیر مردم در کنگره عظیم پیاده‌روی اربعین و حسرت جمعیتی چندین برابر آن از فراهم نشدن امکان این زیارت به دلایل مختلف، تنها گوشه‌ای از عمق ایمان و اعتقاد جامعه ایرانی به دین و مناسک و ارزش‌های اسلامی است.
از سوی دیگر شرکت پررنگ مردم مؤمن کشورمان در برنامه‌های انسان دوستانه و مؤمنانه جشن گلریزان ب یا بی‌سرپرست، نمونه‌های دیگری از اعتقاد و باور قلبی منجر به عمل خداپسندانه در بین مردم کشورمان است.

رای آزادی هزاران زندانی بدهکار غیر عمد در سال، شرکت در جشن عاطفه‌ها و نیکوکاری در ایام عید و بازگشایی مدارس یا شرکت پرحجم در طرح‌های محسنین و اکرام ایتام برای کمک به کودکان نیازمند بدسرپرستحضور با زبان روزه در راهپیمایی روز جهانی قدس در دفاع از مسلمانان مظلوم فلسطین که امسال در سراسر کشور با رشدی خیره‌کننده برگزار شد جلوه دیگری از عمق باور و اعتقاد مردم کشورمان به تاکیدات اسلامی درخصوص دفاع از مظلوم و ایستادگی در برابر ظالم است. در همین حال شرکت در مراسم تشییع شهدای گمنام و تفحص شده همچون تشییع با شکوه شهدای غواص کربلای4 و شهدای مدافع امنیت یا مدافعان حرم از جمله تشییع بی‌نظیر سردار دل‌ها حاج قاسم سلیمانی و یارانش تصویری روشن از پررنگ بودن اعتقاد به خط سرخ شهادت در بین مردم کشورمان بوده و هست.
علاقه بسیار فراوان مردم کشورمان در همین ماه رمضان به برنامه قرآنی «محفل» و برپایی جشن 100 هزار نفری این برنامه در استادیوم آزادی و استقبال چشمگیر مردم از برنامه معنوی «زندگی پس از زندگی» نمونه دیگری از فضای ذهنی و علاقه و اعتقاد جامعه است.
با همه اینها، کسانی که در داخل یا خارج از کشور از این باورهای قلبی مؤمنانه و دینمداری مردم کشورمان ناخشنودند و البته این ایمان مردم را سد محکمی در مسیر تحقق خواب‌هایی که برای این کشور دیده‌اند می‌دانند، همواره سعی کرده‌اند با روش‌های مختلف و بزرگنمایی برخی ناهنجاری‌ها در پی القای این باور به جامعه بوده‌اند که دیگر دین در جامعه ایرانی جایگاهی ندارد و مردم دین‌گریز شده‌اند!
این القائات است که باعث می‌شود گاه برخی تصور کنند که مثلاً بخش عمده زنان در جامعه ما معتقد به بی‌حجابی هستند یا اینکه ماه رمضان و روزه‌داری برای یک جمعیت حداقلی است! حال آنکه واقعیت با این القائات متفاوت است.
به عنوان مثال به پژوهشی که تابستان سال گذشته از سوی انجمن دانش‌آموختگان علوم اجتماعی دانشگاه تهران منتشر شد توجه کنید؛ بر اساس بخش‌هایی از این پژوهش دانشگاهی، «84 درصد بانوان ایرانی به حجاب به عنوان یک حکم دینی اعتقاد دارند. 86.5 درصد بانوان ایرانی رعایت حجاب در جامعه را لازم می‌دانند. 73 درصد بانوان ایرانی حجاب را با عفت مرتبط می‌دانند. 
6.4 درصد از کل بانوان به بی‌حجابی روی آورده‌اند و بیش از 90 درصد بانوان ایرانی به گونه‌ای از حجاب پوشاندن سر پایبند هستند.» و اما نکته بسیار مهم و قابل تامل اینجاست؛ در ادامه این پژوهش دانشگاهی آمده است: «در حالی که واقعیت بی‌حجابی 6.4 درصد است اما جامعه احساس می‌کند 30 درصد بانوان بی‌حجاب هستند. همچنین در حالی که 84 درصد بانوان به حجاب به عنوان یک حکم دینی اعتقاد دارند، تلقی و تصور 67 درصد مردم این است که اکثر مردم به حجاب اعتقاد ندارند.»
این پژوهش دانشگاهی ضمن ارائه اطلاعات مفیدی از وضعیت اعتقاد و باور مردم و زنان جامعه به مسئله حجاب، به این نکته بسیار مهم اشاره می‌کند که القائات بیرونی و هدفمند می‌تواند ذهنیتی برای افرادی که تا حد بسیار زیادی به حجاب اعتقاد و باور دارند و اکثریت قاطعی از مردم جامعه را تشکیل می‌دهند ایجاد کند که گویا آنها در اقلیت هستند و معتقدان به بی‌حجابی و عاملان آن در اکثریت!
همین الگو در موارد دیگری همچون اعتقاد به نماز یا روزه‌داری و... نیز صدق می‌کند. سر و صدا و پمپاژ هدفمند این تصور که مثلاً جوانان کشور از دین‌گریزان هستند یا اعتقادی به نماز و روزه ندارند در حالی است که شاید بتوان گفت بزرگ‌ترین اعتکاف‌ها، نمازهای جماعت و مراسمات مذهبی و حتی اردوهای جهادی داوطلبانه در همین دانشگاه‌ها و توسط دانشجویان مؤمن برگزار می‌شود.
چند روز قبل مطلبی از یک استاد دانشگاه صنعتی شریف که در صفحه مجازی وی منتشر شده بود را دیدم که تجربه این استاد از پاسخ به ادعای یک دانشجو درخصوص اینکه «چرا وقتی درصد کمی از مردم روزه می‌گیرند باید روزه‌خواری علنی ممنوع باشد؟» را بیان می‌کرد. این استاد پاسخ به این دانشجو را به انجام یک نظرسنجی محرمانه در همان کلاس ارجاع داده بود و در نهایت مشخص شده بود در همان کلاس 44 نفره علی‌رغم تصور و ادعای مطرح شده بیش از 70 درصد دانشجویان روزه بوده‌اند.
و اما با همه اینها باید گفت دقیقاً به همین دلیل دین‌باوری و وجود ایمان در بین اقشار مختلف مردم جامعه ایرانی است که دشمنان این سرزمین و کسانی که این اعتقاد و باور مردم و جوانان را مانع تحقق خواسته‌هایشان می‌دانند به مبارزه با آن می‌پردازند.
در این راه علاوه‌بر موضوع القای دروغ دین‌گریزی، هزینه هنگفت برای فعالیت بیش از 200 شبکه ماهواره‌ای فارسی زبان، ایجاد انبوه صفحات و کانال‌های مجازی در شبکه‌های اجتماعی برای شبهه‌آفرینی و کمرنگ کردن باورهای دینی مردم و جوانان و حمایت از مروجان بی‌بند و باری در شبکه‌های اجتماعی، سینما و... بخشی از تلاش برای اثرگذاری منفی بر جامعه ایرانی است. آنها به درستی فهمیده‌اند، تا وقتی مردم و جوانان ایرانی، بر اساس ارزش‌های دینی، به حب وطن، دفاع از مظلوم، ایستادگی در برابر ظالم و نثار خون خود در برابر دشمن اعتقاد و ایمان دارند، گزندی به این آب و خاک نخواهد رسید و دشمن طرفی از این همه دشمنی کینه‌توزانه نخواهد بست.
در این میان در سال‌های اخیر تمرکز دشمن برای سست کردن باورهای دینی و در نهایت آسیب زدن به جامعه ایرانی بر روی جوانان و نوجوانان و دختران و زنان ایرانی بوده است. تلاش برای کشاندن جوانان و نوجوانان ایرانی به وادی سست ایمانی و بی‌خیالی نسبت به امورات جامعه و نقشه دشمن و سست‌شدن کانون محوری خانواده به عنوان عنصر قوام بخش جامعه ایرانی با ترویج بی‌حجابی و سرگرم کردن زنان و دختران آینده‌ساز ایرانی به بازی خودنمایی و تبرج، جراحی‌های غیرضروری زیبایی، کاشت غیرشرعی ناخن و... با هزار توجیه و تفسیر دروغ و حتی فتواسازی در کلینیک‌های زیبایی برای شکستن مقاومت زنان معتقد و مؤمن ایرانی، برپایی مزورانه نمایش دفاع از حقوق زنان در ایران در پی حوادث سال 1401 از سوی کسانی که خود بزرگ‌ترین ناقضان حقوق زنان هستند؛ برجسته‌سازی و الگوسازی از زنان بی‌حجاب در فضای مجازی و سینماگران و امثالهم و سانسور موفقیت‌های چشمگیر زنان محجبه ایرانی در عرصه‌های مختلف علمی، ورزشی، اجتماعی و... در داخل و خارج بخش مهمی از پازل طراحی شده دشمن در سال‌های اخیر بوده است.
این حجم گسترده از تلاش دشمن برای اثرگذاری منفی روی جامعه ایرانی، قطعاً مسئولیت مدیران فرهنگی، مسئولان نهادهای مختلف اجتماعی، صدا و سیما و رسانه‌های مختلف، آموزش و پرورش، حوزه‌های علمیه، تشکل‌های مردم نهاد و مساجد و هر فرد یا گروهی که امکان یا توانی دارد را بیش از پیش سنگین‌تر کرده است. این‌جا دیگر جای تعلل و کم کاری نیست. امروز باید در دفاع از نوجوانان و جوانان این سرزمین در برابر سیل تهاجم فرهنگی و رسوخ منفی به باورها همه پای کار بیایند و از گوهر ارزشمند دینمداری مردم دفاع نمایند. باید همه دستگاه‌ها و حتی مردم عادی برای کمک به نوجوان و جوانان و زنان و دخترانی که در این تهاجم بی‌رحمانه دشمن آسیب دیده‌اند مشفقانه وارد میدان شوند. و البته حساب کسانی که در موضوعاتی مثل بی‌حجابی فریب خورده‌اند و نیازمند ارشاد دلسوزانه و راهنمایی برای بازگشت از راه بی‌پایان و خطرناک پیش رویشان هستند با کسانی که عامدانه و تحت مدیریت دشمن به ترویج بی‌حجابی می‌پردازند جداست.
در موضوعی مانند حجاب، اندک زنان و دختران فریب خورده‌ای که به هر دلیلی به دام پهن کرده دشمن افتاده‌اند باید بدانند این راه هم برای آنها و هم برای مردان و زنان و خانواده‌های دیگر به ناکجا آبادی ویرانگر منتهی می‌شود.

عناوین اخبار روزنامه خراسان در روز شنبه ۲۵ فروردين

جنگ ترکیبی و تصمیم مقتدرانه
استاد علی نهاوندی
مهندسی جنگ ترکیبی یا همان جنگ هیبریدی با تاکتیک ها و تکنیک های عملیات (سایبری، روانی، اطلاعاتی و نظامی) انجام می شود و با روش متقارن یا نامتقارن، نبردی غیرخطی شکل می دهد.
بعد از عملیات طوفان الاقصی، رژیم غاصب اسرائیل در مواجهه با جبهه مقاومت قرار گرفت و در سرخط خبری و فضای رسانه ای، جمهوری اسلامی ایران را به عنوان پشتیبان و رهبر خط مقاومت در منطقه معرفی کرد. با اشتباه محاسباتی برای رویارویی نظامی با ایران با هدف خروج از فشار روانی داخلی و خارجی، بخش کنسولی سفارت ایران در سوریه را هدف قرار داد که به شهادت چند نفر از مستشاران نظامی و سرداران ارشد سپاه اسلام منجر شد.
این حماقت باعث شد که جمهوری اسلامی ایران وارد مرحله جدیدی از جنگ ترکیبی روی نقطه ضعف حریف دست گذاشته و مبتنی بر افزایش  فشار روانی داخلی و خارجی بر اسرائیل، بدون شتابزدگی، دست برتر میدان را گرفته و صحنه را به نفع جبهه مقاومت مدیریت کند.
کسانی که با جنگ هیبریدی آشنا هستند، خوب می دانند که عملیات روانی، اطلاعاتی و سایبری ایران آغاز شده و فضای فرسایشی و بر هم زننده تمرکز جبهه مقابل برای ضربه نهایی در حال انجام است. 
بی شک در این نوع جنگ، عملیات روانی  بیش از عملیات نظامی مخرب و ضربه زننده است و عرصه را بر دشمن تنگ و تنگتر می کند. 
تاکتیک هوشمندانه فرسایش در جبهه حریف و علیه رژیم سفاک اسرائیل و حامیان آمریکایی و انگلیسی او در مواضع رهبران جبهه مقاومت به‌ویژه موضع اخیر رهبر حکیم انقلاب به چشم می خورد که بعد از حمله به کنسولگری در چند نوبت با ادبیات مقتدرانه (تنبیه)، موضوع و موضع برتری را در جنگ ترکیبی به نمایش گذاشته اند. فرمانده کل قوا در پیامی به مناسبت شهادت سرداران رشید اسلام در حمله به کنسولگری ایران در سوریه، تاکید کردند: «آن‌ها را از این جنایت و امثال آن پشیمان خواهیم کرد، به حول و قوه‌ الهی.»
ایشان در خطبه های عید سعید فطر فرمودند: «وقتی صهیونیست ها به کنسولگری ما حمله کردند یعنی به خاک ما حمله کردند. رژیم خبیث اشتباه کرد و باید تنبیه شود و تنبیه خواهد شد.»
اکنون فشار حداکثری روانی با ابزارهای رسانه ای در جنگ ترکیبی برای جبهه مقاومت «قدرت هوشمند» به‌وجود آورده است تا معادله ها را تعریف و محاسبه ها را تغییر دهد و دست برتر فرماندهی و کنترل میدان را به نفع جبهه مقاومت بسازد. هم اکنون سرخط خبری رسانه های عبری، غربی و عربی این است «آیت ا... خامنه ای: اسرائیل اشتباه کرد و باید تنبیه شود.» به نظر می رسد، موج عظیم پست، پیام و توئیت این جمله از جبهه سایبری مقاومت به زبان‌های مختلف، به مصداق آیه کریمه «وَقَذَفَ فِی قُلُوبِهِمُ الرُّعْبَ  یُخْرِبُونَ بُیُوتَهُمْ بِأَیْدِیهِمْ وَأَیْدِی الْمُؤْمِنِینَ» قطعا ترسی بر دل دشمن ایجاد خواهد کرد. ان‌شاء ا...
عناوین اخبار روزنامه جوان در روز شنبه ۲۵ فروردين
 کلید امیدآفرینی
حسن رشوند
 هشدار رهبر معظم انقلاب در باره وحدت کلمه را باید جدی گرفت. آن هم در شرایطی که بیش از هر زمان دیگری کشور به آن نیازمند است. دشمن صهیونیستی به خود اجازه داده به کنسولگری کشورمان در سوریه که حکم خاک ایران را دارد حمله و چند مقام ارشد نظامی کشورمان را شهید کند. 
رهبر معظم انقلاب بار دیگر در میان این همه موضوعات مهمی که وجود دارد در یک خطبه کوتاه چند دقیقه‌ای نماز عید فطر، در کنار مسئله فلسطین و رنج بزرگی که این روز‌ها مردم مظلوم غزه می‌کشند، موضوع وحدت و ضرورت آن را مطرح کردند و فرمودند: «من بر وحدت کلمه تأکید می‌کنم. مردم عزیز، جوانان عزیز، فعالان سیاسی، فعالان اجتماعی، فعالان رسانه‌ای! بدانید توفیق در توحید کلمه است، توفیق در وحدت کلمه ملت ایران است. اختلاف نظر دارید، داشته باشید؛ اختلاف نظر سیاسی و غیر سیاسی اشکالی ندارد، اما درگیری و یقه‌گیری و وحدت را شکستن و دودستگی‌ها و دو‌گروهی‌های جعلی درست کردن، به زیان کشور است، به زیان دین شما است، به زیان دنیای شما است، به زیان قوت شما است.»
پیش‌تر نیز رهبر انقلاب در دیدار مردم سیستان و بلوچستان و خراسان جنوبی بیان کرده بودند: «اینکه می‌گوییم دشمن در حال ضعیف شدن است به معنی ناتوانی او از مکر و نقشه‌کشی و ضربه زدن نیست. بنابراین ما یعنی آحاد مردم و مسئولان باید بیدار و مراقب باشیم. تخریب وحدت ملی و تضعیف امنیت ملی دو هدف اساسی و جدی آن‌ها است، اما ما هم در مقابله با دشمن به شدت جدی هستیم و اطمینان داریم دشمنان ایران عزیز، به شرط مراقبت، بیداری و هوشیاری ملت و مسئولان هیچ غلطی نمی‌توانند بکنند.»
از قبل از انتخابات مجلس شورای اسلامی تاکنون اتفاقاتی در کشور افتاده که به نوعی هر کدام از آن‌ها وحدت ملی را نشانه رفته و ناقوس تفرقه را به صدا درآورده است. در آستانه انتخابات، جریانی برای از دور خارج کردن رقبای خود متوسل به اخباری جعلی و تلفیقی از راست و دروغ کرد که نتیجه آن بیش از آنکه تنور انتخابات را بتواند گرم کند، وحدت مردم برای حضور در پای صندوق‌های رأی را نشانه رفت. هنوز ذهن مردم به آرامش نرسیده بود که داستان آیت‌الله صدیقی و زمین‌های ازگل و حوزه علمیه آن به یکباره در صدر اخبار قرار گرفت و به روایت دیگر ترند شد. هیچ کس هم از خودش سؤال نکرد چرا باید این اخبار در آستانه سال جدید و در حالی که رسانه‌های رسمی تعطیل یا پرچم نیمه بر افراشته دارند و دید و بازدید‌های نوروزی بازتاب دهنده خوبی برای این اخبار راست و دروغ است، انتشار یابد. 
در این شرایط، از رهبری نظام گرفته تا مقامات نظامی و مسئولان اجرایی، بحث تنبیه این رژیم جنایتکار را مطرح می‌کنند، اما برخی با این استدلال که هر گونه اقدام علیه اسرائیل منجر به واکنش تندی از سوی این رژیم و حامیانش خواهد بود تلاش دارند برای یک موضوع روشن که حکم آن تعیین شده است، شبهه وارد کنند و در موضوعی که مسئولان کشور به وحدت کلمه رسیده‌اند، ایجاد تردید کنند. طبیعی است اگر وحدتی در انجام موضوعی صورت نگیرد حتی اگر اقدامی انجام شود، نتیجه مطلوب حاصل نخواهد شد. وحدت کلمه نسخه‌بخش یک کشور است. ما با همین وحدت کلمه بود که رژیم پهلوی را ساقط کردیم. با همین وحدت کلمه بود که هشت سال با دشمن بعثی جنگیدیم و او را شکست دادیم. با وحدت کلمه، ۴۵ سال است که کشور را از گردنه‌های بسیار سخت عبور دادیم. یقیناً تنها با همین وحدت کلمه است که می‌توانیم بر مشکلات پیش رو فائق آمده و از دامنه پیشرفت کشور به قله برسیم. 
آنچه دشمن شماره یک وحدت کلمه مردم و مسئولان خواهد بود نه اختلاف سلیقه، بلکه ستیزه کردن و بگو مگو‌های بی‌حاصل است که بعضاً در کشور شاهد آن هستیم. اینجا اگر مراقبت نشود و بنا به فرمایش امیرالمؤمنین (ع) در نامه ۶۹ نهج البلاغه که می‌فرمایند «آبروی خود را آماج تیر گفتار دیگران قرار نده و هر چه شنیدی بازگو مکن»، عمل نکنیم، یقین بدانیم که شیرازه حکمرانی کشور را دچار مشکل و زمینه ورود بدخواهان و دشمن در کمین نشسته را فراهم کرده‌ایم. 
همه مسئولان و دلسوزان انقلاب باید این را بدانند آنچه اکنون بیش از همه امید را درجامعه افزایش و مردم را به آینده کشور امیدوار می‌کند وحدت کلمه و همگرایی بین مسئولان با هم و مردم است نه بیان سخنان اختلاف انگیز و ناامید کننده. بنابراین، برای رسیدن به این مقصود، لازم است مسئولان و همه آن کسانی که با افکار عمومی سرو کار دارند و دستی در فضای رسانه‌ای و مجازی دارند، کم حرف بزنند و آنچه را هم می‌گویند فقط نوای خوش وحدت و یکدلی از آن بیرون بیاید.
عناوین اخبار روزنامه جام جم در روز شنبه ۲۵ فروردين

افکارعمومی جهان موافق اقدام متقابل ایران

محسن پاک آیین

درچنین شرایطی این حق برای جمهوری اسلامی ایران ایجاد شده که در پاسخ متقابل به هر شکلی که مصحلت می‌داند به منافع اسرائیل در هر نقطه‌ای از جهان از داخل و خارج ایران آسیب بزند. این حق برای ایران محفوظ است و مقررات بین‌المللی هم این حق را به‌عنوان دفاع از خود تلقی می‌کند و اجازه این کار را به کشورمان می‌دهد و افکار عمومی جهان هم همراه جمهوری اسلامی است. به‌دلیل این‌که ایران در راه دفاع از مردم مظلوم فلسطین دچار صدمه شده و بهترین نیرو‌ها و دیپلمات‌های خود را از دست داده است.

مردم جهان متوجه این واقعیت هستند و اکثر کشور‌های مستقل ایران هم این حق را به جمهوری اسلامی می‌دهند. مضاف بر این‌که در مجامع بین‌المللی و سازمان ملل متحد هم در خصوص این‌که ایران حق دفاع از خود را دارد و می‌تواند اقدامی برای بازدارندگی رژیم صهیونیستی انجام دهد، رویکرد مثبتی وجود دارد؛ لذا پاسخ متقابل تصمیم مشروعی بود که در جمهور اسلامی اتخاذ شد و همان‌طور که مقامات ارشد نظام به‌خصوص رهبر انقلاب فرمودند، این مجازات حتمی است و به‌طور قطع رژیم صهیونیستی با عمل متقابل ایران از کرده خود پشیمان خواهد شد. طبعا این اقدام موضوعی نیست که زمان و مکان آن مشخص باشد و حتما مسئولان ارشد نظام تصمیمات مقتضی را خواهند گرفت و در زمان و مکان مناسب این اتفاق رخ خواهد داد. 
نکته دیگر این‌که از هم اکنون مقامات اسرائیلی از بیم واکنش ایران شروع به تهدید کرده‌اند. واقعیت آن است که رژیم صهیونیستی همه عرصه‌ها را باخته و کاملا چهره‌ای بازنده به خود گرفته است. چون اهداف نظامی این رژیم تحقق نیافته و مجبور شده در نهایت از غزه خارج شود. از سویی دیگر به رغم ارتکاب به جنایاتی که مصداق نسل‌کشی علیه مردم فلسطین است، در آزاد کردن اسیران صهیونیست ناتوان بوده است. گذشته از این در بعد داخلی با مشکلات عدیده‌ای دست و پنجه نرم می‌کند. نارضایتی عمومی سراسر سرزمین‌های اشغالی را در بر گرفته و حتی مجلس اسرائیل هم اعلام کرده در شرایط جنگی هم می‌توانند بنیامین نتانیاهو را استیضاح و محاکمه کنند. در سطح بین‌المللی و افکار عمومی حیثیت رژیم صهیونیستی از بین رفته و با یک بحران جدی مواجه است و حتی کشور‌هایی مثل فرانسه و انگلیس به قطعنامه سازمان ملل علیه این رژیم رأی مثبت دادند و آمریکا هم ناچار شده رأی ممتنع بدهد. امروز مسأله عضویت فلسطین در سازمان ملل مطرح است. ۱۴۴عضو این سازمان از این موضوع حمایت می‌کنند. موضوع به سازمان ملل ارجاع شد و اگرچه با حضور آمریکا تحقق این هدف ممکن است به زودی رخ ندهد، اما تا همین مرحله ما با یک اقدام تازه از سوی سازمان ملل متحد مواجه هستیم و مساله آزادی فلسطین به صورت مطالبه جهانی درآمده است. 
 در چنین شرایطی رژیم صهیونیستی ممکن است هر اقدامی را انجام دهد، چون به مرحله انتحار رسیده است. به نظر می‌رسد تصمیمی که جمهوری اسلامی برای دفاع از خود و بازدارندگی اسرائیل اتخاذ می‌کند با در نظر گرفتن تمام احتمالات از‌جمله حمله متقابل رژیم صهیونیستی خواهد بود و شاید یکی از دلایل طولانی شدن موضوع این باشد که به صورت همه‌جانبه و با رصد کامل تحولات وبدون عجله وبرخورد احساسی وهیجانی کار دنبال می‌شود و ان‌شاءا... آنچه رخ خواهدداد به نفع جمهوری اسلامی، محور مقاومت ومردم شجاع و مظلوم فلسطین خواهد بود. 

عناوین اخبار روزنامه آرمان امروز در روز شنبه ۲۵ فروردين

بایسته‌هاى شعار سال

علی دارابی

 مقام معظم رهبرى سال جدید را “جهش تولید با مشارکت مردم “نامگذارى کرده اند در این خصوص توجه به موارد زیر ضرورى است:

۱- در گام اول رسانه ها، سازمانها و نهادهاى فرهنگى، تبلیغاتى، اجتماعى خود را مکلف بدانند که شعارى، تشریفاتى و رفع تکلیفى با عنوان شعار سال رفتار نکنند. بنرهاى گسترده در سطح شهرها، همایش هاى بى خاصیت و هزینه بر و برنامه ها و تبلیغات رسانه اى بدون مخاطب و اعصاب خرد کن یکسره باید ممنوع باشد و مصداق «منکر» محسوب شود.

۲- تریبون داران، سخنرانان، امامان جمعه، گویندگان و… حتما و حتما با فهم و درک درست و بهره گیرى از مشورت صاحبنظران «موضع گیرى» کنند. مبادا این شعار مهم را خراب کنند.

۳- دولت، مجلس، قوه قضاییه و همه نهادها و سازمانهاى مربوطه “ *سند عملى و اقدام اجرایی* “ خود را براى تحقق شعار سال اعلام نمایند. مشروط بر آنکه هر سازمان در حوزه وظایف خود صریح بگوید چه اقداماتى را انجام و مهم تر چه کارهایی که مخل تحقق اهداف شعار سال است را انجام نخواهند داد.

همچنن ازکلى گویی، شعاردهى جدا اجتناب و امکان راست آزمایی براى ارزیابى عملکرد وجود داشته باشد.

۴- مشارکت مردم یعنى اینکه؛

–  راى و نظر مردم در همه امور مهم و نماد جمهوریت و مردم سالارى است.

– خصوصى سازى که مى توانست کارنامه بزرگ و موفقى براى جمهورى اسلامى باشد با کمال تاسف به پاشنه آشیل تبدیل شد و به نام خصوصى سازى و واگذارى امور بدست مردم به کام رانت خواران و فرصت طلبان در اغلب موارد تبدیل شد. اصلاح این چرخه معیوب خود، کارى بزرگ براى مردمى سازى امور است که شعار دولت سیزدهم است.

– سرمایه داران و ثروتمندان باید محترم شمرده شوند.

کار آفرینان و مولدان ثروت همین طبقه هستند که جهاد اقتصادى را امروز بر عهده دارند. اصلاح نگرش نسبت به آنان و حمایت از اقدامات آنان، تسهیل گرى و برداشتن موانع از پیش روى آنان گام هاى مهمى براى تحقق شعار سال است.

۵- تقویت و حمایت از سمن ها، تشکل هاى مردم نهاد، نهادهاى غیر دولتى عملا در دستور کار دولت قرار گیرد.

۶- تیم اقتصادى دولت با مشورت نخبگان و صاحب نظران فارغ از گرایش هاى سیاسى و جناحى، برنامه اقدام و عمل «اقتصادى دولت در دو سال پایانى خدمت» را تدوین و مبناى کار قرار دهد.

همچنین از هرگونه شعار دهى و تخیل گرایی اکیدا خوددارى شود.

هماهنگى و وحدت نظرى و عملى در دولت عملا مشاهده گردد.

آسیب شناسى و داشتن چک لیستى از وضع موجود و اراده براى برطرف کردن آنها از اولین اقدامات است.

۷- انفتاح فضاى فرهنگى، سیاسی، اجتماعى، کاهش تهدیدات خارجى و افزایش دوستان و همگرایی در روابط خارجى، به حداقل رساندن بحران ها، چالش ها و «بگو-مگوهاى بى حاصل داخلى و» *اهتمام همه مقامات و مسولان* براى ایجاد فضایی از دوستى، محبت، همدلى براى آنکه *حال همه ایرانیان خوب شود* “ از لوازم و بایسته هاى تحقق شعار سال است

عناوین روزنامه‌های امروز

سرِ چشمه شاید گرفتن به بیل

مهرداد احمدی شیخانی

از رسوم نوروز که بسیار بر آن تأکید شده، «صله ارحام» است. دید و بازدیدهای نوروزی از همین جنس است ولی در این سال‌ها که شهرها بزرگ‌تر و وقت تنگ‌تر شده، گاهی دیدارهای خانوادگی و دوستانه، محدود شده به همین دید و بازدیدهای نوروزی که به قول استاد سخن، سعدی علیه‌الرحمه، به عادت مألوف و طریق معروف، با خوردن نُقل و گفتن نَقل همراه است. در نوروز امسال نَقل و نُقل این دیدارهای نوروزی، دو خبر بود که در دهان‌ها می‌چرخید؛ یکی ماجرای باغ ازگل و آنچه بعد از آن گذشت و یکی هم داستان پارک قیطریه که البته هر دو همچنان ادامه‌دار است و فعلا پایانی بر آنها دیده نمی‌شود. خبر باغ ازگل از جنس آن ماجراهایی است که در این چند دهه، هرازچندی مشابهش در جامعه پخش می‌شود و تا آنجا که در حافظه دارم، تقریبا در همه موارد، روند این‌گونه بوده که جامعه از دست‌درازی‌هایی باخبر شده، افکار عمومی به شدت به آن واکنش نشان داده، حرف و حدیث‌هایی از سوابق ماجرا عیان شده، مدتی در محافل گوناگون در مورد آن صحبت شده و بعد با پخش خبری دیگر از همین دست، این یکی به محاق رفته و آن یکی رو آمده و داستان از نو، تا خبر زمینی و باغی و مرتعی و کوهی و دشتی دیگر. برای همین می‌توان گفت خبر جدید است ولی موضوع، کهنه و تکراری است و تجربه نشان داده، انتظار هم، از هر نوع که باشد، جایی در واقعیت ندارد.

و اما نُقل دیگرِ دید و بازدیدهای نوروزی، داستان پارک قیطریه بود، همان که در چندین دهه پیش به نام «تپه قیطریه» شناخته می‌شد. نمی‌دانم یادتان هست یا نه که این تپه قیطریه، یکی از نقاط عطف دوران انقلاب بود، یعنی همان روزی که نماز جماعتی به امامت «شهید مفتح» در آن برگزار شد. این محله قیطریه یکی از مناطق سنتی شهر تهران است که در آن ایام، بافتی مذهبی داشت و به همین دلیل مساجد مختلفی از گذشته‌های دور در خود دارد و حالا هم یک پارک در آن است که یکی از خیرین منطقه، زمین آن را وقف کرده است. اما آنچه حالا این محله قدیمی را نُقل مجالس کرد، تلاش شهردار تهران بود برای ساختن مسجدی در این پارک و بنا به اخبار قطع‌کردن درختانی در محوطه آن، به همین بهانه ساخت مسجد که واکنش‌هایی گسترده را در پی داشت، تا آنجا که دو طومار برای آن تهیه و امضا شده. طومار اولی، درخواست از قوه‌ قضائیه بود برای جلوگیری از تخریب پارک که در زیر خاک آن محوطه‌ای باستانی قرار دارد و طومار دوم که اخیرا تهیه و امضاکردن ذیل آن ادامه دارد، درخواست برای عزل شهردار کنونی تهران است که لازمه آن پذیرش این درخواست عزل، از سوی شورای شهر تهران و اعلام شهردار جدید و تأیید از سوی وزارت کشور است و جالب همین‌جاست، اما چرا می‌گویم جالب؟

داستان این‌گونه است که آنچنان که می‌توان فهمید، اکثریت امضا‌کنندگان این دو طومار، کسانی هستند که سال 1400 در انتخابات شورای شهر شرکت نکردند و نتیجه آن انتخابات، همین شورای شهر کنونی است که از دلش شهرداری بیرون آمد که به تأسی از «توهم معجزه هزاره سوم»، علاقه ویژه‌ای به تپه دارد و برای همین در تپه قیطریه، دست به تخریب پارکی که زیر آن محوطه باستانی قرار دارد، زده است. بعد، آنهایی که انتخابات شورای شهر 1400 را قبول ندارند، ابتدا از قوه‌ قضائیه‌ای که قبول ندارند، طی طوماری درخواست کرده‌اند تا جلوی شهرداری را که قبول ندارند، بگیرد تا پارک و محوطه باستانی زیر آن را تخریب نکند و در ادامه از شورای شهری که قبول ندارند، خواسته‌اند شهرداری را که قبول ندارند عزل کند و سپس همین شورایی که قبول ندارند، شهردار دیگری را به کار بگمارد تا در ادامه، وزارت کشوری که قبول ندارند، شهردار معرفی‌شده از شورای شهری که قبول ندارند را تأیید کند. البته حالا بماند که مخاطب این دو طومار، اصلا امضا‌کنندگان طومار را قبول داشته باشند که بعد درخواست آنها را قبول کند یا نه؟

اما در پایان یک سؤال؛ آیا بهتر و منطقی‌تر نیست این جماعتی که احساس می‌کنند توسط چنین رفتار مخربی، زندگی‌شان مورد تهاجم قرار گرفته، غیر از نوشتن و امضاکردن طومار، کار دیگری هم بکنند؟ آیا اگر معتقدیم باید از زندگی‌مان محافظت بکنیم، منطقی و عاقلانه نیست که قبل از رسیدن به جایی که طوماری خطاب به آن‌کس که قبول نداریم بنویسیم، سعی کنیم شورای شهری داشته باشیم که حاصل کارش، تخریب کمتر زندگی شهری ما باشد و شهرداری توسط چنین شورایی انتخاب شود که به تپه‌ها علاقه کمتری نشان دهد؟ اگر در جواب بگوییم «کل‌اش را قبول نداریم»، پس اصلا برای چه طومار می‌نویسیم و امضا می‌کنیم؟ به گمان شما با این روشی که در پیش گرفته‌ایم، دیگر تپه‌ای باقی می‌ماند؟ 14 ماه دیگر انتخابات شورای شهر است، من هم مانند جناب آقای «رنانی» معتقدم که طومار نوشتن کار خوبی است، ولی به گمانم بد نیست که هم ایشان و هم امضاکنندگان طومار، این سخن استاد اجل، سعدی را که تجربه زیسته جامعه ماست به خاطر بیاورند که «سر چشمه شاید گرفتن به بیل/ چو پر شد نشاید گذشتن به پیل». 

یادداشت روزنامه‌های شنبه ۲۵ فروردین ماه ۱۴۰۳

راه طی‌شده آرمانخواهی دانشگاه
محمد سلحشور
جنبش دانشجویی واژه‌ای وسیع در توصیف تمام فعل و انفعالات سیاسی و اجتماعی نهاد دانشگاه در ایران به حساب می‌آید. بخشی از این فعالیت‌ها در ساختار رسمی تشکل‌های دانشجویی جریان دارد و رد بخش دیگری را نیز در لایه‌های غیررسمی‌تر باید گرفت. 
1- نخستین فعالیت‌های دانشجویی ایرانیان به پیش از تاسیس نهاد دانشگاه بازمی‌گردد. این تناقض ظاهری از جایی نشأت می‌گیرد که نخستین فعالیت‌های سیاسی - دانشجویی ایرانیان در چارچوب تشکیلات دانشجویانی که برای تحصیل به اروپا رفته بودند شکل گرفت. با تاسیس دانشگاه تهران و رسمیت پیدا کردن صنف نوظهوری با عنوان «دانشجو»‌، دانشجویان به بازیگر تعیین‌کننده‌تری در مناسبات سیاسی کشور تبدیل شدند. نقاط عطف تاریخی همچون 16 آذر 32 و 13 آبان 58 را می‌توان اوج حضور دانشجویان در دل مبارزات انقلابی دانست. عطف به این سوابق بایدها و نبایدهای زیادی درباره رسالت جنبش دانشجویی در فضای عمومی کشور طرح می‌شود که عمدتا بیگانه از خصلت‌های اصلی این جنبش است. در گام نخست و پیش از ترسیم هرگونه مختصاتی برای فعالیت مثبت دانشجویان باید شرایطی را که جنبش دانشجویی در آن شکل گرفته است شناسایی کرد. نخستین وجه اجتماعی این جنبش به نیروی انسانی آن یعنی دانشجویان بازمی‌گردد. مهم‌ترین چیزی که باعث تمایز فعالیت سیاسی دانشجویان با دیگر اقشار و اصناف می‌شود کوتاه بودن عمر دانشجویی افراد است. این خصیصه باعث می‌شود فعالیت‌های دانشجویی کمتر از فعالیت‌های حزبی با چشم‌اندازی آمیخته با منافع شخصی انجام شود. از سوی دیگر موقعیت عمومی کشور در دهه‌های متمادی باعث شده دانشگاه مهم‌ترین میدان تقابل و تضارب آرا و اندیشه‌ها باشد. در این فضا فعالیت‌های دانشجویان نیز جنبه ایدئولوژیک مضاعف می‌یابد. حاصل جمع این 2 مؤلفه باعث می‌شود وجه آرمانی و مطالبه‌گرانه فعالیت جنبش دانشجویی تبدیل به مهم‌ترین ممیزه آن در قیاس با دیگر گروه‌ها و جریان‌های فعال شود.
2- وجه آرمانی جنبش دانشجویی را گاه به عنوان مزیت این جنبش در نظر می‌گیرند و گاه از آن به عنوان جنبه‌ای ضدعقلانی یاد می‌کنند. با این حال سیاست در کشاکش میان موجودها و مطلوب‌ها عینیت می‌یابد. همواره وضع موجودی وجود دارد که بر سر بهینه کردن آن نزاع شکل می‌گیرد و همواره مطلوب‌هایی بر سر دست گرفته می‌شوند که موجود کردن آنها نیازمند نرم‌افزاری عقلانی است. تهی شدن جامعه از گروه‌های آرمانگرا این نزاع را به سمت محافظه‌کاری پیش می‌برد و در عین حال توقف در آرمان‌گرایی باعث می‌شود نیروهای سیاسی - اجتماعی چشم بر واقعیت‌ها بسته و در گرداب رادیکالیسم فرو روند. با تعریفی که تا اینجا از موقعیت جنبش دانشجویی در تاریخ معاصر ایران داشته‌ایم می‌توان حدس زد یکی از مهم‌ترین سوالات پیشاروی دانشجویان این است: چگونه از آرمان تهی نشوند و در عین حال از این آرمان به عنوان حجابی در برابر واقعیت استفاده نکنند. فعالان دانشجویی زیادی را می‌توان نام برد که پس از طرح ایده‌های حداکثری و شعارهای پرطمطراق به یک سرخوردگی مضر در پایان دوره دانشجویی خود رسیده‌اند. این سرخوردگی طبیعی‌ترین نتیجه‌ای است که از فقدان این یک کنش «آرمانی - عقلانی» صحیح به دست می‌آید. شاید مهم‌ترین علاج برای دوری جستن از چنین وضعیتی بازتعریف آرمان از نقطه به مسیر باشد، به این معنا که آرمان را در مقصدی خاص محدود نکنیم و حرکت به سمت آن مقصد را به عنوان یک وجه مستمر در نظر بگیریم. این وضع دیگر نیروهای آرمانخواه را از تعهد صرف به اعتراض در برابر نارسایی‌ها دور و چشمان آنها را مقابل واقعیات مثبت نیز باز می‌کند. اگر فعال دانشجویی ایران را در مسیر تاریخی خودش مورد توجه قرار داده و وضعیت خود را با نسل‌های قبلی مقایسه کند می‌تواند در کنار تبعیض‌ها و بی‌عدالتی‌ها به تفاوت جایگاه جهانی ایران نیز نگاه بیندازد.
3- دیدارهای رمضانی دانشجویان با رهبر انقلاب به یکی از سنت‌های تخلف‌ناپذیر سیاسی در ایران تبدیل شده است. نگاه به مجموعه این دیدارها این واقعیت را برای همگان روشن می‌کند: رهبر انقلاب همواره به دنبال ارتقای جایگاه جنبش دانشجویی در سپهر سیاسی کشورند. ایشان زمانی که بسیاری سیاسی شدن دانشگاه را بدعتی خطرناک برمی‌شمردند، نه تنها سیاسی بودن دانشگاه را به رسمیت شناختند که آن را به عنوان ویژگی‌ای مثبت ارج نهادند و از سوی دیگر نیز همواره برقراری گفت‌وگو با دانشجویان و شنیدن انتقادات آنان را به عنوان ابزاری برای عقلانیت بخشیدن به این جریان آرمانخواه در دستور کار قرار دادند. در این فضا دیدار رمضانی امسال دانشجویان با رهبر انقلاب با طرح یک شاخص جدید از سوی ایشان همراه بود.
آیت‌الله خامنه‌ای در این جلسه با انتقاد از کمرنگ بودن پیشرفت‌های کشور در ذهن و مواضع دانشجویان، خطاب به آنها تأکید کردند: ضمن داشتن نگاه نقادانه، نگاه سرافرازانه هم در قبال پیشرفت‌های پرشمار بخش‌های مختلف کشور داشته باشید و به این پیشرفت‌ها افتخار کنید.
بر این اساس «نگاه سرافرازانه» می‌تواند علاجی بر همین گرفتاری میان مطلوبیت و موجودیت شرایط باشد. تاکید بر این مولفه در شرایطی است که رهبر انقلاب اوایل دهه80 «عدالتخواهی» را که جنبه انتقادی نسبت به شرایط کشور داشت وارد ادبیات جنبش دانشجویی کردند و بعدها بر «آزاداندیشی» به عنوان مولفه‌ای ارتقابخش برای نهاد دانشگاه تاکید ویژه داشتند. کنار هم قرار دادن این موارد در 3 دهه گذشته نشان از آن دارد که ایشان با شناخت دقیق ظرفیت جنبش دانشجویی همواره به دنبال تقویت و بهینه کردن این قشر آرمانخواه بوده‌اند.

روزنامه تاریخ ۲۵ فروردین ۱۴۰۳

دومین سکته غرب در زاگرب رخ می دهد؟!

محمد مهرعلی

پس از شکست نامزد طرفدار غرب و پیروزی نامزد طرفدار مذاکره با روسیه در انتخابات ریاست جمهوری اسلواکی،هم اکنون مقامات ارشد اتحادیه اروپاو ناتو نگران نتایج انتخابات دیگری در خاک اروپا هستندکه می تواند موازنه قدرت را بیش از پیش به سود مسکو( خصوصا در جنگ اوکراین ) تغییر دهد. رأی‌دهندگان در کرواسی هفته آینده در حالی در انتخابات پارلمانی این کشور شرکت خواهند کرد که «اتحاد دموکراتیک کرواسی» ممکن است قدرت را به حزب سوسیال دموکرات این کشور واگذار کند.حزب سوسیال دموکرات کرواسی امیدوار است تا با پیروزی در انتخابات روز ۱۷ آوریل زمینه پیروزی‌های بعدی در انتخابات پارلمان اروپا در ماه ژوئن و سپس انتخابات ریاست‌جمهوری در اواخر سال جاری میلادی را فراهم کند.  همین مسئله، انگیزه مخالفان دولت کنونی زاگرب را برای حضور در رأس معادلات سیاسی و اجرایی کرواسی دوچندان ساخته است. زوران میلانوویچ، رئیس‌جمهور  کنونی کرواسی از حزب سوسیال دموکرات در نظر دارد تا در صورت پیروزی حزبش به عنوان نخست‌وزیر قدرت را به دست گیرد. مقام رئیس‌جمهوری در کرواسی بیشتر جنبه تشریفاتی دارد. به قدرت رسیدن سوسیال دموکرات‌ها در کرواسی می‌تواند تغییری اساسی در سیاست خارجی این کشور نیز ایجاد کند. دولت کنونی با محوریت «اتحاد دموکراتیک کرواسی» از زمان آغاز عملیات نظامی روسیه در اوکراین از کی‌یف حمایت کرده است. اما به قدرت رسیدن سوسیال دموکرات‌ها ممکن است باعث شود زاگرب سیاست متفاوتی در قبال جنگ اوکراین اتخاذ کند. «اتحاد دموکراتیک کرواسی» هرچند از زمان استقلال این کشور اغلب قدرت را در دست داشته است اما اکنون با رسوایی‌های مرتبط با فساد مالی روبه‌‌‌رو است. از سوی دیگر نشانه‌هایی از تغییر جهت «اتحاد دموکراتیک کرواسی» به سمت اقتدارگرایی و ملی‌گرایی نیز دیده می‌شود. بر همین اساس صاحبنظران بر این باور هستند که انحلال پارلمان و برگزاری انتخابات زودهنگام پارلمانی از سوی «اتحاد دموکراتیک کرواسی» در راستای جلوگیری از کاهش بیشتر محبوبیت دولت کنونی پیش از برگزاری انتخابات صورت گرفت. حزب سوسیال دموکرات تاکنون در زمینه بسیج افکار عمومی علیه فساد مالی و جهت‌گیری‌های اقتدارگرایانه «اتحاد دموکراتیک کرواسی» موفق بوده اما معضل اصلی این حزب شکاف‌های درونی است. 
نتیجه نظرسنجی‌ها نشان می‌دهد که «اتحاد دموکراتیک کرواسی» با وجود همه مشکلاتی که با آن روبه‌رو است همچنان محبوب‌ترین نیروی سیاسی در این کشور محسوب می‌شود. طبق یک نظرسنجی که در ماه گذشته انجام شد «اتحاد دموکراتیک کرواسی» حدود ۲۷ درصد محبوبیت دارد. سوسیال دموکرات‌ها پس از «اتحاد دموکراتیک کرواسی» با ۲۲ درصد محبوبیت در جایگاه دوم قرار دارند اما ممکن است تا هفته آینده ( زمان انتخابات ) موازنه قدرت به سود آنها تغییر یابد. 
یکی از سناریوهای محتمل این است که هیچ کدام از دو حزب اصلی به اکثریت مطلق کرسی‌ها در پارلمان آینده دست پیدا نکنند. در این صورت احتمال داده می‌شود که «اتحاد دموکراتیک کرواسی» مانند دوره‌های گذشته در سال‌های ۲۰۱۶ و ۲۰۲۰ با احزاب کوچکتر فارغ از تفاوت در گرایش‌های سیاسی ائتلاف کند. 
از سوی دیگر زوران میلانوویچ تصمیم دیوان قانون اساسی مبنی بر لزوم استعفای او از مقام ریاست‌جمهوری در صورت نامزدی‌اش برای سمت نخست‌وزیری را رد کرده است. او بر این باور است که دیوان قانون اساسی به دلیل نفوذ «اتحاد دموکراتیک کرواسی» تصمیمی «سیاسی» گرفته است.رئیس‌جمهور  کرواسی از رهبر «اتحاد دموکراتیک کرواسی» محبوبیت بیشتری دارد و همین امر ممکن است بخت سوسیال دموکرات‌ها برای پیروزی در انتخابات را افزایش دهد. زوران میلانوویچ همچنین با دیدگاه‌های نزدیک به مسکو در عرصه سیاست خارجی شناخته می‌شود
نظرات بینندگان
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات