«اریک لین گرینبرگ» استادیار علوم سیاسی دانشگاه مؤسسه فناوری ماساچوست (MIT) در نشریه «فارن افرز» اقدامات جدید ایران را در به نمایش گذاشتن قدرت بازدارندگیاش تحلیل کرد و نوشت: «سیاستمداران اغلب برای اجتناب از جنگ، از موقعیتهای پرخطر خودداری میکنند. برای نمونه، در طول بحران موشکی کوبا، آمریکا پس از سرنگونی هواپیمای جاسوسیاش به دست نیروهای شوروی و عقبنشینی از آستانه جنگ، از اقدام تلافیجویانه خودداری کرد. چنین سیاستی مسلتزم آن است که دولتها یاد بگیرند بدون عبور از آستانههایی که میتواند به واکنش قابل توجهی منجر شود، به دشمنان خود فشار بیاورند تا رفتارشان را تغییر دهند.»
وی با بیان اینکه «اقداماتی مانند حمله، رهگیریهای هوایی و تهاجمات زمینی نشاندهنده تمایل رهبران برای اقدام علیه دشمنان است»، افزود: «چیزی که بحرانها را بسیار پیشبینیناپذیر میکند، این است که آستانه یا خطوط قرمزی که ممکن است منجر به جنگ شوند، عیان نیستند. سیاستگذاران اغلب به عمد این محدودیتها را مبهم نگه میدارند. اگرچه مقامات گاهی اوقات آستانههای صریح را اعلام میکنند، اما وضوح بیش از حد میتواند بازدارندگی را تضعیف کند و رقبا را قادر میسازد تا بدانند تا کجا میتوانند پیش بروند. درمقابل، ابهام میتواند با وادار کردن حریفان به خویشتنداری، بازدارندگی را افزایش دهد تا مبادا از آستانه تشدید عبور کنند.»
این تحلیلگر آمریکایی مدعی شد: «برای مثال، اقدام روسیه و ایران در سرنگونی پهپادهای آمریکایی، بیانکننده نارضایتی این کشورها از مأموریتهای شناسایی واشنگتن است، اما این کشورها از هدف گرفتن هواپیماهای دارای سرنشین اجتناب کردهاند. برای همین هم اسرائیل در واکنش به حمله ماه آوریل ایران، راداری را در پایگاه هوایی دفاعی هدف قرار داد و از انجام یک عملیات گستردهتر خودداری کرد.»
وی افزود: «مثلاً، تهران قبل از تلافی حمله اسرائیل به سفارتش در دمشق، درباره واکنش خود هشدار داد. مقامات ایرانی آشکارا گفتند که بهزودی حملاتی انجام میدهند و بهطور محرمانه به دولتهای منطقه در مورد حمله قریبالوقوعشان هشدار دادند و به اسرائیل و بقیه جهان پیام دادند که بهدنبال جنگی تمام عیار نیستند.»
استادیار علوم سیاسی در تمجید از اقدامات هوشمندانه ایران برای جلوگیری از جنگ نوشت: «پس از حمله موشکی ایران در ژانویه ۲۰۲۰ به پایگاه نظامی آمریکا در عراق، تهران بیانیهای عمومی به دبیرکل سازمان ملل صادر و در آن اعلام کرد عملیات نظامی را برای انتقام ترور سرلشکر قاسم سلیمانی انجام داده و به نتیجه رسانده است و بهدنبال تشدید تنش یا جنگ نیست.»
وی افزود: «اما حتی پس از اینکه یک مهاجم به اهداف خود دست یافت و پیشنهاد کرد که نمیخواهد بیشتر از این پیش برود، رقیبش باید راهی برای بازدارندگی دوباره پیدا کند. مقامات باید قوانین تعامل خود را بازنویسی کنند و آستانههای جدیدی ایجاد کنند که روشن کند تجاوزات آینده با مقاومت مواجه خواهد شد. واکنش ایران به حمله اسرائیل به سفارتش و نشاندادن آمادگی برای حمله مستقیم به خاک اسرائیل، نشاندهنده رویه جدیدی بود. چنین قوانین و آستانههای نانوشته جدید، عدم اطمینان و ترس ایجاد میکند و موجب میشود رهبران خویشتنداری بیشتری به خرج دهند.»
گرینبرگ اقدام رژیم صهیونیستی در حمله به سفارت ایران را اشتباه خواند و تصریح کرد: «سیاستمداران ممکن است آستانه رقبای خود را اشتباه ارزیابی کنند؛ همانطور که اسرائیل هنگام حمله به سفارت ایران چنین اشتباهی کرد. مقامات اسرائیلی انتظار یک انتقام کوچک را داشتند، نه اینکه صدها موشک و پهپاد به سوی آنها شلیک شود. سایر رقبا نیز به دقت رفتار یک دولت را در دوران بحران رصد میکنند تا تواناییهایش را ارزیابی کنند و ضعیف ظاهر شدن در یک بحران میتواند موقعیت چانهزنی یک دولت را در تقابلهای آینده تضعیف کند.»
وی خاطرنشان کرد: «رهبران برای اجتناب از آنچه «جیمز فیرون»، محقق روابط بینالملل، «لاتاری پرهزینه جنگ» میخواند، راههایی برای عقبنشینی از تشدید بحران و درعینحال حفظ شهرت خود و تضمین بازدارندگی پیدا میکنند. برای انجام این کار، سیاستگذاران باید تصمیمهایی بگیرند که در آن، همه طرفین بتوانند ادعای موفقیت کنند. برای نمونه، در تبادل آتش ایران و اسرائیل در بهار گذشته، تهران تنها با نمایش توانایی خود در انجام حملات گسترده به اسرائیل، قدرت خود را به مخاطبان داخلی و بینالمللی نمایش داد، و (به گونهای محاسبه شده اقدام کرد که) این حمله کمترین آسیب را به همراه داشته باشد.»