نمیتوان بحران و مسئلهای را در منطقه خاورمیانه بدون در نظر گرفتن دیگر بحرانها و مسائل تجزیه و تحلیل کرد؛ از این نظر که تقریبا یک نوع در هم تنیدگی و ارتباط دور و نزدیک میان آنها وجود دارد و فهم چشمانداز منطقه و بحرانهای آن در گرو نگاه و ارزیابی جامع و مستمر در درجه اول به کلیت همه آنها، به ویژه پروندههای بزرگ و سپس فهم سطوح مختلف ارتباط سیستماتیک میان آنهاست که از طریق چنین قرائت و سنجش مستمری میتوان هم بین سطور سیاستها و رفتارهای پیچیده بازیگران مختلف به ویژه قدرتهای جهانی تاثیرگذار در خاورمیانه و خلیج فارس و هم تحولات احتمالی، دورنمای سیاستها و رفتارهای آتی آنها را تا حدودی درک و پیشبینی کرد. به موازات ادامه دوره تعلیق و ابهام برجام، به تازگی شاهد اتفاقاتی معنادار هستیم که میتواند نشانههای پیش بینی یک تنش جدید باشد؛ از توقیف نفتکش و محموله نفتی ایران در یونان و مصادره آن به وسیله آمریکا گرفته تا ترور و خرابکاریهای جدید اسرائیل در ایران و همچنین نوعی تغییر در ادبیات سیاسی دولت بایدن در قبال ایران. وضعیت دیگر پروندههای تنشی منطقه نیز چنین است؛ لبنان با وجود انتخابات اخیر در مسیر تنش سیاسی جدید و فروپاشی اقتصادی حرکت میکند؛ سوریه نیز شاهد افزایش حملات شدید اسرائیل و همچنین بهره برداری ترکیه از مشغولیت قدرتهای جهانی به جنگ اوکراین برای ایجاد «منطقه امن» در شمال این کشور است. در عراق نیز بحران سیاسی تشکیل دولت همچنان ادامه دارد و حملات داعش در این کشور و افغانستان افزایشی است و تنش میان فلسطینیها و اسرائیل نیز هر روز بیشتر میشود. همچنین گفت و گوها میان ایران و عربستان با وجود خوش بینیها فعلا نتیجه خاصی نداشته و بعید است حتی در صورت ازسرگیری روابط اتفاق «محتوایی» خاصی بیفتد. در همین حال نیز ائتلافسازیها با محوریت اسرائیل و مواجهه با ایران ادامه دارد و قرار است بایدن در آینده نزدیک به منطقه سفر کند تا ببینیم چه میشود.
منبع: روزنامه خراسان /صابر گل عنبری