«حاج آقای نیری» به بنده پیشنهاد دادند که من به آقای خامنهای زبان تدریس کنم. خیلی خوشحال شده بودم. بالاخره تعریف آقای خامنهای را شنیده بودم، کتابهایی را که آن موقع نوشته و ترجمه کرده بودند، هم خوانده بودم. وقتی خدمت ایشان رسیدم، خوشحال بودند که ما بتوانیم با هم کار کنیم. هفتهای دو روز قرار میگذاشتیم و من میرفتم به ایشان زبان تدریس میکردم. انصافاً هم جدی بودند. درسهایی که میدادم، هفته بعد که میرفتم، ایشان منظم و دقیق با خطی زیبا تمرینهایشان را انجام داده بودند. به هر حال مشهد هم مرکز علمی و مذهبی بود و بسیاری از مسلمانان جهان از کشورهای گوناگون برای زیارت حضرت رضا (ع) میآمدند. زائران خارجی هم دنبال افرادی میگشتند که با اسلام و تاریخ اسلام آشنا باشند، بنابراین با حضرت آقا ارتباط داشتند؛ لذا ایشان که به شخصیتی مبارز شناخته شده بودند، تلاش کردند زبان انگلیسی را یاد بگیرند تا با آنها مستقیماً ارتباط برقرار کند. وقتی اولین بار ایشان را زیارت کردم، برای خود من خیلی جالب بود که اتاق مطالعه و کتابخانهشان با گلیم فرش شده بود. با میزهای مطالعهای کوچک و کنار آن سماوری قرار داشت و همیشه بساط چای برقرار بود. کتابهایی که اطراف همین میز پراکنده بود، مثلاً کتاب «جنگ نیشکر در کوبا» بود یا کتابی در رابطه با کودتای ۲۸ مرداد. البته بعدها کتابی از رهبری چاپ شد به نام «خون دلی که لعل شد» که مصاحبهای با ایشان است. به نظر من خواندن این کتاب برای شناختن رهبر فرزانه انقلاب واجب است.
مهدی نوروزی
معلم زبان انگلیسی رهبر معظم انقلاب