بررسی روند تحولات منطقه نشان میدهد، ماهیت رفتار در دو جبهه، قبل و بعد از سقوط دولت سوریه تفاوت اساسی کرده است.
پس از عملیات طوفان الاقصی، رژیم صهیونیستی عملاً به دنبال احیای حیثیت یا به دنبال موجودیت خود بود. رژیم صهیونیستی در ۷ اکتبر به اندازهای ضعیف شد که بدون همراهی آمریکا توان و قدرت جنگ با حماس را در محدوده ۴۰ کیلومتری غزه نداشت. این وضعیت به نحوی بود که کارشناسان عملاً از زمان پایان رژیم صهیونیستی صحبت میکردند. واقعیتی که با وجود انکار رسانههای محور عبریـ غربی، رژیم صهیونیستی دچار ناامیدی از آینده خود شده است. بررسی آمار مهاجرت معکوس در سرزمینهای اشغالی، روند اقتصاد رژیم و سایر مؤلفههای قدرت نشاندهنده آینده تاریک در رژیم صهیونیستی است.
با این حال، پس از سقوط دولت در سوریه، رژیم صهیونیستی با کمک دولتهای غربی با پمپاژ رسانهها درصدد القای تضعیف محور مقاومت است. اما آیا چنین ادعایی قابل دفاع است؟
محور مقاومت شبکهای از دولتهای منطقهای و گروههای همفکری است که با هدف مقابله با اشغالگری رژیم صهیونیستی و نفوذ بیگانگان، بهویژه ایالات متحده شکل گرفته است. اهداف اصلی محور مقاومت حمایت از ملتهای منطقه، حفظ استقلال کشورها و مقابله با اشغالگری است و به دلیل ماهیت اعتقادی آن کمترین وابستگی را به افراد و ساختارهای رسمی دارد.
خلاف تصورات سادهانگارانه، محور مقاومت به یک شخص یا یک دولت خاص وابسته نیست. این محور بر پایه یک تفکر و باور عمیق و فراگیر و مبتنی بر حمایتهای مردمی شکل گرفته و با تغییر در سطح رهبری دولتها از بین نمیرود.
با این حال، سقوط بشار اسد چالشی مهم برای محور مقاومت به شمار میآید؛ اما به معنای شکست و هزیمت این محور نیست. ساختار شبکهای محور مقاومت سبب شده است این جریان همواره بر پایه همبستگی اعتقادی و راهبردی عمل کند، نه وابستگی به یک فرد یا دولت خاص.
محور مقاومت نشان داده است، توانمندی بهرهگیری از ظرفیتهای بالقوه برای فعلیت بخشیدن به اهداف خود را دارد و تغییرات کوچک و بزرگ نمیتواند مانع پیگیری اهداف راهبردی در منطقه شود.
سقوط بشار اسد به معنای وارد شدن آسیب جدی به سیاستهای منطقهای ایران یا پایان یافتن نقش محور مقاومت در منطقه نیست. ایران به منزله بازیگری مهم و تأثیرگذار در منطقه غرب آسیا سیاستهای خود در منطقه را بر پایه اهداف بلندمدت و توانمندیهای بالقوه و بالفعل واقعی طراحی و پیگیری کرده است.
تحولات سه دهه گذشته در منطقه این واقعیت را نشان میدهد که اصول حاکم بر سیاستهای منطقهای ایران قویتر از آن است که با بود یا نبود دولتها یا اشخاص خاص دچار آسیب شود.
به طور قطع محور مقاومت همچنان به منزله یک نیروی مؤثر در مقابله با نفوذ بیگانگان و دفاع از استقلال منطقه باقی خواهد ماند. ایران نیز با بهرهگیری از مجموعه ظرفیتهای در اختیار خود و با تکیه بر تجربه و راهبردهای متنوع، به نقشآفرینی مؤثر در منطقه ادامه خواهد داد. این گزاره مهم را همواره رسانههای وابسته به رژیم صهیونی به صورت وارونه در منطقه، به ویژه در بین افکار عمومی کشورمان مطرح میکنند. در واقع، رژیم صهیونی تلاش میکند قدرت ادراکی جامعه که تا قبل از سقوط بشار اسد در ارزیابی خود، از پایان دولت منحوس صهیونیستی سخن میگفتند، امروز به واسطه پمپاژ رسانهای، تصور پایان مقاومت را در منطقه دارند.
بنابراین، پر واضح است که جمهوری اسلامی ایران به همراه سایر شاخههای محور مقاومت، با کار ترکیبی میدانـ رسانه و میدانـ دیپلماسی اجازه تحرک بیش از حد رژیم صهیونی را در تغییر باورهای مردم در منطقه را ندهد.