قیام ۱۵ خرداد، جوششی بود از جانب مردم برای درهم کوبیدن رژیم سلطنت و گرچه با فوریت نتیجه قطعی نداد، ولی آثار بسیار باقی گذاشت و به همین مناسبت عوامل رژیم حاکم به شیوههای گوناگون سعی کردند با استفاده از همه امکانات و از جمله رسانههای گروهی اتهاماتی متوجه آن سازند، جنبه اسلامی و مردمی را از آن بگیرند، جهت خارجی به آن بدهند و افکارعمومی را فریب دهند.
تبدیل جنبه معنوی به جنبه مادی و تلاش برای قلب واقعیت به تمام معنی، کوششی است که رژیم انجام میداد و مدعی بود مردم بهخاطر بهدست آوردن ۲۵ ریال، دست به تهاجم علیه دولت زدهاند. این ادعا را شاه مطرح کرد و دیگران هم آن را تکرار کردند. اما این کافی نبود میبایست منبع پرداخت پول مشخص شود و لذا مسئله پول گرفتن یک مسلمان شیعه از یک مسلمان غیرشیعه عنوان شد و منظور این بود که «جمال عبدالناصر» پول فرستاده تا در ایران توطئهای صورت گیرد. سپس با این مقدمات و تبلیغاتی که بهدنبال داشت مبنی بر اینکه بهزودی همه چیز را روی دایره خواهند ریخت، مدرک بهدست دادند و جراید ۲۶ خرداد سال ۱۳٤٢ نوشتند که:
«در تاریخ یازدهم خرداد، شخصی به نام «عبدالقیس جوجو» از لبنان وارد فرودگاه مهرآباد تهران شد و، چون مورد سوءظن مأموران گمرک قرار گرفته بود، تحت بازجویی و وارسی قرار گرفت و مبلغی معادل یک میلیون تومان از او بهدست آمد که پس از تحقیقات اعتراف کرد که مبلغ مزبور را از طرف «جمال عبدالناصر» برای افراد معینی در ایران آورده است. تفصیل این جریان بهزودی در معرض اطلاع عموم قرار داده خواهد شد.»
بهدنبال این اعلامیه سفارت ایران در بغداد شخص مزبور را (محمد توفیق القیاسی) نام نهاد که مأموریت داشته این پولها را به اشخاص مخصوصی در ایران بدهد. این پولها از طرف عمال ناصر از دمشق به بیروت ارسال و از آنجا به وسایل مختلف به نواحی دیگر منتقل میشود.
عبدالقیس جوجوی، افسانهای بود که وجود خارجی نداشت. وقتی رژیم از این نقشه نتیجه نگرفت آن را مسکوت گذاشتند و بهتر دیدند فئودالهای داخلی را عامل معرفی کنند، که با کمک کمونیستها آشوب ایجاد کردهاند. در صورتیکه حزب توده و ابرقدرت مورد اتکای آن شوروی به هیچوجه نهضت اسلامی را نمیپسندیدند و این حرکت را سدی در راه خود میپنداشتند. همان شب ۱۶ خرداد بود که شوروی نهضت اسلامی را مورد حمله قرار داد و مطبوعات آن کشور هم به همین راه رفتند و حتی امام خمینی (ره) را در معرض اتهام قرار دادند.
مطبوعات خارجی که هر یک از ۱۵ خرداد تصویری را ترسیم کردند. «دی ولت» در شماره ۱۲۹ خود نوشت: «در تهران صدها نفر کشته شدهاند، دولت علم حکومت نظامی اعلام کرد، ارتش با تانک و مسلسل علیه طرفداران رهبر مسلمانان خمینی که علیه اصلاحات شاه دست به اعتراض زدهاند، وارد عمل شد... خیابانهای مرکز شهر مملو از باقیمانده خرابیها است. کاخ شاه در محافظت شدید...»
روزنامه «الاهرام» در ۱۶ خرداد نوشت: «دیروز تهران در آتش خشم شعلهور شد... شدیدترین تظاهرات ضد شاه بود... این تظاهرات وقتی آغاز شد که زعیم دینی روحالله خمینی و یاوران او دستگیر شدند... تظاهرکنندگان با شعار «مرگ بر شاه» به اداره رادیو و انتشارات هجوم کردند و کوشیدند آن را اشغال کنند. ماشینهای ارتشی را سنگباران کردند. پلیس با مسلسل و گاز اشکآور به تظاهرکنندگان یورش برد در همان ساعات اول صدها نفر کشته شدند...»
بیشتر روزنامههای جهان با تیترهای درشت از ۱۵ خرداد نام بردند و آن را مورد بحث قرار دادند. حوزه علمیه نجف کربلا و کاظمین به حمایت از آیتالله خمینی تلگرافاتی به رؤسای کشورهای مختلف اسلامی و سازمانهای بینالمللی مخابره و کشتار ۱۵ خرداد رژیم را محکوم کردند. حوزههای علمیه داخل و روحانیون سراسر کشور با توحید کلمه دنبال قضیه را گرفتند، تمام این جریانات در حالی انجام میگرفت که در مطبوعات کشور هیچ خبری از حقایق و وقایع منعکس نمیشد. از وقایع ۱۵ خرداد فقط چند سطر و چند اعلامیه حکومت نظامی و چند جمله از مصاحبههای مطبوعاتی شاه و علم و پاکروان داشت. اگر کسی در جریان رویدادها نبود نمیدانست حکومت نظامی برای چه تشکیل شده و حملات در مصاحبهها برای چیست.