ترامپ در سه ضلعی سیاست خارجی خود سرگردان است و هر چند روز یکبار به سمت یک ضلع میرود و بعد از عدم موفقیت به سمت ضلع دیگری میرود؛ این سه ضلع عبارتند از جنگ اوکراین، برنامه هستهای ایران و جنگ غزه ترامپ بعد از عدم موفقیت در کشاندن ایران به پای میز مذاکره و شکست راهبردی در سیاستهای هستهای خود به بنبست عجیبی برخورد کرده است و حتی در قبولاندن موفقیت خود در آسیب زدن به سایتهای هستهای ایران در فضای رسانهای و جامعه نخبگی آمریکا دچار مشکل شده بعد از اینکه ایران به درخواست ویتکاف و آقای عراقچی برای شروع مذاکرات پاسخ منفی داد، آمریکا دست به دامن سه کشور اروپایی عضو برجام شده است تا از طریق گفتوگو با ایران و تهدید به اجرای مکانیسم ماشه جمهوری اسلامی را وادار به مذاکره با آمریکا کند؛ در همین ارتباط «جیک سولیوان» مشاور امنیت ملی بایدن در مصاحبهای اعلام کرده است؛ «همه رؤسایجمهوری قبلی آمریکا از بوش تا بایدن میتوانستند به ایران حمله کنند ولی آنها این کار را نکردند، چون به نتایج این حملات آگاه بودند.» وی در ادامه گفت؛ «بعد از حمله آمریکا به سایتهای هستهای ایران اتفاقی که افتاده است، این است که سایتهای هستهای ایران پراکنده میشوند و عمق سایتها افزایش مییابد و علاوه بر اینها از سرنوشت اورانیومهای شصت درصد ایران خبری در دست نیست، چون بازرسان آژانس دیگر در ایران حضور ندارند.» سولیوان در همچنین میگوید: «حمله آمریکا نشان داد که برنامه هستهای ایران راه حل نظامی ندارد و تنها از طریق مذاکرات سیاسی میشود، این مسئله را حل کرد.»
جالب این است که «رابرت مالی» مسئول میز ایران در وزارت خارجه آمریکا در دولت بایدن که چند دور مذاکرات غیر مستقیم با ایران داشته است، همین سخنان سولیوان را با ادبیات دیگر بیان کرده است و او هم مذاکره را تنها راه حل دانسته است به نظر میرسد که دموکراتها کم کم از لاک دفاعی خود در مقابل ترامپ خارج شدهاند و موضع تهاجمیتری نسبت به ترامپ گرفتهاند.
ضلع بعدی سیاست خارجی ترامپ موضوع جنگ غزه است که وی در برقراری آتشبس ناتوان بوده است تلاشهای ویتکاف نماینده ترامپ در مذاکرات قطر با شکست کامل روبهرو شده است، چون صهیونیستها حاضر به قبول پیشنهادات حماس مبنی بر آتشبس دائم و عقبنشینی از غزه در قبال آزادی اسرای صهیونیست نیستن و حالا ترامپ صحبت از نابودی حماس میکند، ولی نسلکشی رژیم اشغالگر از طریق گرسنگی و محاصره غذایی فضای آمریکا را به شدت به نفع فلسطینیان تغییر داده است. در همین ارتباط راهپیماییهای متعددی در سرتاسر خاک آمریکا برگزار گردید. در درون حاکمیت هم نسبت به جنایت صهیونیستها عکسالعملهایی رخ داده است از جمله اینکه دو لایحه در مجلس سنا از سوی «برنی ساندرز» مطرح شد برای قطع کمکهای نظامی آمریکا به رژیم صهیونی، هرچند این دو لایحه رأی نیاورد ولی همین که از مجموع یکصد سناتور آمریکا در این دو لایحه بیستوچهار و بیستوهشت سناتور به آن رأی مثبت دادهاند، نشان میدهد که شکاف در درون حاکمیت در موضوع فلسطین بوجود آمده است.
حالا بعد از عدم موفقیت ترامپ در موضوع برنامه هستهای ایران و جنگ غزه مجددا او به سراغ جنگ اوکراین و روسیه رفته است جایی که ترامپ در زمان انتخابات ریاستجمهوری خود گفته بود ظرف بیستوچهار ساعت جنگ را در اوکراین خاتمه میدهد و الان شش ماه از ورود ترامپ به کاخ سفید میگذرد و پوتین حتی حاضر نشده است با ترامپ دیدار کند. علیرغم اینکه ترامپ در ابتدا سعی کرد، با دادن امتیازاتی پوتین را وادار به مذاکره کند و آتشبس را قبول کند؛ ولی پوتین از شرایط اولیه خود در ابتدای جنگ مبنی بر واگذاری بخشی از خاک اوکراین، برکناری زلنسکی، عدم عضویت اوکراین در ناتو و مذاکره بدون هیچ پیش شرطی عقبنشینی نکرد و ترامپ در نهایت ناامیدی به سیاست بایدن مبنی بر ارسال سلاح به اوکراین برگشت و اعلام کرد روسیه پنجاه روز وقت دارد که پیشنهادات آمریکا را قبول کند؛ در غیر این صورت تعرفههای صد درصدی را بر کالاهای صادراتی روسیه اعمال میکند.
در ادامه زمانی که ترامپ متوجه شد پیشرویهای نیروهای روسیه افزایش یافته است و ممکن است در پایان پنجاه روز روسیه به تمامی اهداف نظامی خود رسیده باشد. این مهلت را به ده روز از تاریخ هفتم مرداد کاهش داد.
واقعیت این است که اولتیماتوم ترامپ هیچ ارزشی ندارد و بیشتر یک اقدام نمایشی است، زیرا صادرات روسیه به آمریکا بعد از جنگ اوکراین به شدت کاهش یافته است. در این بین درگیریهای لفظی میان «دیمیتر مدودف» نایب رئیس شورای امنیت ملی روسیه و «لیندسی گراهام» سناتور آمریکایی نزدیک به ترامپ و خود ترامپ در نوع خود جالب است. گراهام در توئیتی علاوه بر روسیه، هند، برزیل و چین را تهدید به تحریمهای شدید کرده بود، در مقابل مدودف گفته بود که بهتر است آمریکا به مسائل داخلی خود بپردازد و این اقدامات آمریکا را به جنگ با روسیه نزدیکتر میکند. در مقابل ترامپ بعد از توهین به مدودوف گفته است که وی باید مراقب صحبتهای خود باشد، اینگونه سخنان و جدال کلامی به شدت سطح ترامپ را به عنوان یک رئیسجمهور در جامعه آمریکا پایین آورده است. در نهایت ترامپ در پیامی متفاوت، در شبکه اجتماعیش نوشت: «ممکن است بعد از این ضربالعجل ده روزه هم اتفاقی نیفتد» با این گفته به نظر میرسد که ترامپ در این ضلع سوم هم نتیجهای به دست نخواهد آورد و کماکان باید در میان از اضلاع سهگانه سیاست خارجی خود سرگردان باشد و در نهایت به دنبال دستآوردی حداقلی در یکی از این پروندهها باشد.