«افزایش درگیریهای سیاسی و اقتصادی آمریکا در سه قاره»؛ این جمله، تعریف عملکرد سیاست خارجی دونالد ترامپ در همین مدت کوتاه فعالیت دولت دوماش است؛ نکته قابل توجه در این میان، این است که آمریکا در هیچ کدام از اقداماتش دستاورد موفقیتآمیز و قابل قبولی نداشته است. در موضوع کانادا و مکزیک پس از جنجالهای بسیار مبنی بر افزایش تعرفه و پیشنهاد الحاق کانادا با آمریکا، مذاکراتش با کانادا و مکزیک هیچ نتیجهای نداشته است؛ و نهایتاً ترامپ اجرای تعرفهها را برای یک ماه عقب انداخت. درباره گرینلند، خلیج و کانال پاناما هم دولت آمریکا و ترامپ بعد از مخالفت پاناما و گرینلند با این پیشنهاد، دیگر صحبت جدیدی نکردند. درباره مهاجران خارجی غیرقانونی هم جز پرواز چند هواپیما به کشورهای آمریکای جنوبی حامل تعداد معدودی مهاجر، دیگر اطلاع جدیدی در این موضوع به گوش نمیرسد.
در حال حاضر، ترامپ تمرکزش را بر روی دو موضوع «اوکراین» و «غزه» قرار داده است. حتی در موضوع یادداشت اجرایی در ارتباط با تحریمهای آمریکا علیه جمهوری اسلامی و به دنبال سخنان رهبر معظم انقلاب ترامپ هیچ عکسالعملی از خود نشان نداده است.
ترامپ موضوع اوکراین و غزه را محور تلاشهایش قرار داده است؛ چون احساس میکند شانس موفقیتش بیشتر است. در موضوع اوکراین، ترامپ در سخنانی گفت که آمریکا در اوکراین بین ۳۰۰ تا ۳۵۰ میلیارد دلار هزینه کرده و اوکراین باید از طریق واگذاری معادن خود، به ویژه فلزهای کمیاب این هزینه را جبران کند و جالب اینجاست که «زلنسکی» هم موافقت خود را اعلام کرد و گفت، آمریکا ارسال سلاح به اوکراین را ادامه دهد؛ ولی ترامپ این استقبال را با یک اقدام شوکآور پاسخ داد و در تماس یک و نیم ساعته با پوتین تقریباً پرونده اوکراین را بست. البته به جزئیات این تماس اشارهای نشده است؛ ولی اقدامات بعدی دولت آمریکا نشان میدهد توافق برای پایان جنگ اوکراین بین ترامپ و پوتین انجام گرفته است.
آمریکا پس از این تماس مخالفت خود را با پیوستن اوکراین به ناتو اعلام کرد و ترامپ هم گفت موضوع مهم برای ما جبران هزینههای کمک به اوکراین است و ممکن است حتی اوکراین بار دیگر به روسیه ملحق شود. «جی دیونس» معاون رئیسجمهور آمریکا در دیدار با زلنسکی گفت، آمریکا به دنبال ایجاد یک صلح دائم در منطقه شرق اروپاست. همچنین ترامپ در سخنانی خواستار برگزاری انتخابات در اوکراین شد.
«پیت هگز» وزیر جنگ آمریکا هم در لهستان گفت حضور آمریکا در خاک اروپا نمیتواند برای همیشه ادامهدار باشد و اروپا باید توانایی دفاع از خود را داشته باشد. پیام این سخنان این است که اگر اروپا به ادامه جنگ در اوکراین مایل است، باید هزینههای آن را هم خود پرداخت کند. حال زلنسکی مانده است با اوکراینی که زیرساختهای آن نابود شده است و هیچ کس حاضر نیست به کمک او بیاید. همین اوکراین پس از فروپاشی شوروی سومین قدرت هستهای جهان بود و تعداد زیادی موشکهای بالستیک را که قادر به حمل کلاهک هستهای بودند، در اختیار داشت؛ ولی کشورهای غربی به اوکراین قول دادند در قبال تسلیم این سلاحها آنها هم امنیت این کشور را تأمین کنند. یادآوری این موضوع میتواند تلنگری باشد بر کسانی که در داخل کشور خودمان این موضوع را مطرح میکنند که با مذاکرات در حوزه هستهای و موشکی با غربیها میتوانیم امنیت کشور را تضمین کنیم.
اما خلاف ماجرای اوکراین در موضوع غزه وضعیت ترامپ خوب نیست. طرح ترامپ برای پاکسازی نژادی و فرستادن یک و نیم میلیون نفر از مردم فلسطین به اردن و مصر با مقاومت شدید در منطقه و حتی در بین هم پیمانان آمریکا، مانند عربستان روبه رو شده است.
ترامپ بیشترین فشار را بر روی مصر و اردن وارد کرده است، اما مصر پس از تماس تلفنی ترامپ و السیسی اعلام کرد، هیچ زمینی را برای اهالی غزه اختصاص نمیدهد و به جای آن از دو طرح قاهره برای بازسازی غزه با حضور فلسطینیان خبر داد. مصر اعلام در نهایت کرده است حاضر به هیچ مذاکرهای در این موضوع نیست.
پس از اظهارات صریح مصر بود که ترامپ «ملک عبدالله» پادشاه اردن را به واشنگتن فراخواند و تمرکز خود را بر اردن افزایش داد. تیکهای عصبی ملک عبدالله در دیدار با ترامپ گواه این موضوع بود که فشار زیادی بر این کشور وارد میشود. با توجه به کمک ۱.۲ میلیارد دلاری سالانه آمریکا به اردن، ملکه عبدالله در واشنگتن به صورت کلی از طرحهای ترامپ حمایت کرد و گفت، حاضر است دو هزار کودک بیمار فلسطینی را در اردن بپذیرد!
اما ملک عبدالله به خوبی آگاه است که قبول طرح ترامپ مساوی با شعلهور شدن انقلاب در این کشور است، مانند آنچه در سال ۱۹۷۱ رخ داد، زمانی که حضور مهاجران فلسطینی در اردن پس از جنگ شش روزه باعث انقلاب در این کشور شد، حوادثی که معروف به «سپتامبر سیاه» بوده و به کشته شدن ۲۰ هزار نفر منجر شد؛ به همین دلیل بود که بعد از بازگشت ملک عبدالله به اردن این کشور اعلام کرد سخنان عبدالله در واشنگتن به معنای قبول طرح ترامپ نیست. در این وضعیت، ایران پیشنهاد تشکیل اجلاس فوقالعاده کشورهای اسلامی را داد که با استقبال عربستان و کشورهای دیگر روبهرو شد.
علاوه بر مخالفت کشورهای منطقه با طرح ترامپ در داخل آمریکا هم با انتقادهای شدید هم روبهرو شده و ۱۴۶ نماینده مجلس نمایندگان آمریکا در لایحهای خواستار لغو طرح ترامپ شدند. «توماس فریدمن» ستوننویس روزنامه «نیویورکتایمز» در مقالهای نوشت، پیشنهاد ترامپ خطرناکترین و احمقانهترین ابتکار صلحی است که تاکنون ارائه شده است. این مسئله موجب اتحاد مسلمانان در خاورمیانه اروپا و آسیا در برابر آمریکا میشود. این طرح سبب میشود ایران محور مقابله با آمریکا قرار گیرد و مجدداً نفوذ خود را در منطقه بازیابد. این موضعگیریها نشان میدهد، سیاست خارجی آمریکا روزهای خوبی را در پیش رو ندارد.