در سالهای اخیر ایران کوشید تا از طریق مسیرهای دیپلماتیک و تعامل با اروپا مانع از فعالسازی مکانیسم ماشه شود؛ اما در عمل با بدعهدی و بهانهجویی مکرر طرف اروپایی مواجه شد. تجربه گذشته نشان میدهد، تمدید این مکانیسم راهکاری معتبر برای حل مناقشه هستهای نبود و اروپای بدعهد به آن برای گروگانگیری اقتصاد و امنیت ملی ایران مینگریست. شرایط پیشنهادی اروپاـ از جمله دسترسی نامحدود بازرسان و آغاز مجدد مذاکره با آمریکاـ عملاً به تضعیف امنیت ملی کشور منجر میشد. از همینرو مخالفت ایران با تمدید مکانیسم ماشه تصمیمی منطقی در برابر فشار مستمر غرب بود. بدیهی است این تصمیم هزینههایی دارد، اما هزینههای پذیرش تمدید بیشتر بود. ادامه تمدید به معنای تداوم فضای مبهم در اقتصاد کشور است. تهدید دائمی مکانیسم ماشه «سایه روانی منفی» ایجاد میکند که افق آینده را برای فعالان اقتصادی تیرهتر کرده و ذهنیت «انتظار برای بدتر شدن اوضاع» را تقویت میکرد. در نتیجه، بلاتکلیفی ناشی از تمدید خطرناکتر از تحریم بالفعل است.
تجربه اقتصاد ایران نشان میدهد شوکهای تحریمی گذرا هستند و شرط عبور از آنها انفعالگریزی و تدابیر سازگارانه است؛ بنابراین ایران نتیجه گرفت بهتر است با «شوک مقطعی فعالسازی مکانیسم ماشه» روبهرو شده و پس از آن وارد وضعیت نسبتاً باثبات شود.
بازگشت تحریمهای شورای امنیت دامنه فشار را گسترش میدهد، اما کشورهایی با روابط گستردهتر همچنان انگیزه خواهند داشت همکاریها را از طریق روشهای نوآورانه ادامه دهند. ضمن اینکه طرفهای تجاری بزرگ با ایران، به دلیل اختلافات ژئوپلیتیک با آمریکا و ملاحظات انرژی، ارتباط خود را منقطع نمیکنند.
از طرفی تحریمهای اصلی از سوی آمریکاست. ما اکنون نیز در تحریمهای آمریکا به سر میبریم و توانستهایم بخش عمده این فشارها را مدیریت کنیم. گذر زمان نیز باعث تلطیف فضای تحریمها میشود، مثل دوره تحریم ۱۳۹۷ که از ابتدای ۱۴۰۰ اقتصاد ایران وارد رشد شد.
باید دانست مهمترین پیامد مکانیسم ماشه در کوتاهمدت روانی است؛ افزایش نااطمینانی و انتظارات تورمی میتواند بازار را تحت تأثیر قرار دهد، اما با تدبیر اقتصاد مسیر تعادل نسبی را بازمییابد. اهمیت مدیریت این دوره کوتاه نباید دستکم گرفته شود؛ چرا که بیعملی میتواند به تقویت بیاعتمادی و موجهای ثانویه منجر شود. آنچه بیش از خود تحریمها خطرناک است، بیبرنامگی در مواجهه با آن است. دولت حتما در نظر دارد که چند اقدام کلیدی میتواند مسیر اقتصاد را از چالش به سمت گذار موفق هدایت کند:
۱ـ اجرای جدی مالیات بر عایدی سرمایه؛
۲ـ نظارت بر صرافیهای دیجیتال و رمزارزها؛
۳ـ کنترل کوتاهمدت سرمایه و محدودسازی معاملات پرریسک دلاری؛
۴ـ اجرای دقیق قانون پیمانسپاری ارزی؛
۵ـ تمرکز بر حمایت از بخش تولید؛
۶ـ استفاده واقعی از ظرفیتهای مردمی در اقتصاد.
اقتصاد ایران از دشواریهای سختتری نیز عبور کرده و تابآوری خود را نشان داده است. تهدید امروز، اگر درست مدیریت شود، میتواند به فرصتی برای بازسازی اعتماد و اصلاح سیاستها بدل شود.