رأیگیری روز جمعه، چهارم مهرماه در شورای امنیت درباره طرح روسیه و چین مبنی بر تعویق فعالسازی «مکانیسم ماشه» با رأی منفی کشورهای غربی بار دیگر بیفایده بودن مذاکرات ایران با آمریکا و غربیها را نشان داد؛ زیرا با وجود اینکه ایران و آژانس در مصر توافق کردند که وضعیت اورانیومهای ۶۰ درصد ایران روشن شود و بازرسیهای آژانس در اسرع وقت شروع شود؛ ولی غربیها به وعده خود عمل نکردند و مکانیسم بازگشت تحریمهای ششگانه قبل از برجام را فعال کردند؛ این اولین و آخرین باری نخواهد بود که آمریکا و غربیها به عهدشکنی خود روی میآورند. در تاریخ ۴۷ ساله بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، این اتفاق بارها رخ داده است که به بعضی از این موارد در ادامه اشاره میکنیم.
در جریان مذاکرات ایران و آمریکا در دوره ریاستجمهوری کارتر بر سر آزادی گروگانهای آمریکایی، طرف آمریکایی متعهد شد که اموال و نقدینگی ایران را آزاد کند و در امور داخلی ایران دخالت نکند؛ ولی به مجرد آزادی گروگانها به هیچ یک از تعهدات خود عمل نکرد و حمایتهای خود از رژیم صدام در جنگ تحمیلی را گستردهتر و بیشتر کرد. بعد از دوران دفاع مقدس بار دیگر آمریکاییها برای آزادی گروگانهای خود در لبنان به ایران پیشنهاد مذاکره دادند و بوش پدر گفت حسن نیت به دنبال خود حسن نیت میآورد و قول داد که در مقابل کمک ایران به آزادی گروگانها، تحریمهای آمریکا علیه ایران را کاهش دهد؛ ولی بعد از آزادی گروگانها نه تنها این اتفاق رخ نداد؛ بلکه تحریمهای جدید دیگری علیه ایران اعمال شد. در دوران ریاستجمهوری خاتمی هم ایران کمک شایانی از نظر اطلاعاتی به ارتش آمریکا برای سرنگونی طالبان کرد، ولی به دنبال اشغال افغانستان، جرج بوش پسر در سخنانی ایران را در کنار عراق و کره شمالی محور شرارت خواند و حتی تا مرز حمله زمینی به کشورمان پیش رفت.
در سال ۲۰۰۸، دموکراتها در آمریکا به سرکردگی اوباما به قدرت رسیدند و شعار اوباما در آن زمان تغییر بود و برخی در داخل کشورمان تصور میکردند که سیاستهای آمریکا هم در قبال ایران تغییر میکند. به دنبال نامهای که اوباما به رهبر معظم انقلاب نوشتند و در آن از مذاکره صحبت کردند، دولت اوباما از طریق دولتهای ترکیه و برزیل طرحی را به ایران پیشنهاد کرد که در قبال خروج اورانیومهای غنیسازی شده ایران از کشورمان تحریمهای آمریکا برداشته شود. توافقات در این زمینه در مراحل نهایی بود که بهصورت ناگهانی آمریکاییها روند کار را متوقف کردند و به دنبال آن شدیدترین تحریمهای اقتصادی را علیه ایران تا آن زمان وضع کردند. در دوره ریاستجمهوری حسن روحانی ایران مذاکرات گستردهای را با غرب در قالب گروه ۱+۵ انجام داد که به امضای توافقی به نام برنامه جامع اقدام مشترک یا برجام منجر شد که غربیها متعهد شدند در قبال اقدامات اعتمادساز ایران، بخش عمدهای از تحریمهای خود علیه کشورمان را لغو کنند؛ ولی به فاصله کوتاهی بعد از امضای توافق بار دیگر آمریکاییها تحریمهای جدیدی را در حوزههای غیر مذاکره شده علیه ایران اعمال کردند که اعتراض جمهوری اسلامی هم بر این موارد تأثیرگذار نبود و در نهایت با به قدرت رسیدن ترامپ آمریکا به صورت یکجانبه از برجام خارج شد و تحریمهای جدیدی را تحت عنوان فشار حداکثری علیه ایران وضع کرد. زمانی که بایدن در سال ۲۰۲۰ به ریاستجمهوری آمریکا رسید، همه تصور میکردند با توجه به نطقهای انتخاباتی خود به مجرد ورود به کاخ سفید به برجام باز میگردد؛ ولی جالب اینجاست که بایدن نه تنها به برجام برنگشت؛ بلکه تحریمهای جدید دیگری را هم علیه ما وضع کرد و در نهایت ترامپ در دوره دوم ریاستجمهوری خود اعلام کرد که مایل است با ایران مذاکره کند و حتی نامهای هم خدمت رهبر معظم انقلاب نوشت. جمهوری اسلامی هم بار دیگر برای نشان دادن حسن نیت خود حاضر شد مذاکرات غیر مستقیم را در کشور عمان با طرف آمریکایی برگزار کند.
غافل از اینکه مذاکرات یک عملیات فریب است و حد فاصل دور پنجم و ششم مذاکرات ایران و آمریکا، رژیم صهیونیستی خاک کشورمان را مورد تجاوز قرار داد. خب آیا با این تاریخچه آمریکا قابل اعتماد است و آیا اساساً از مذاکره با این کشور جز ضرر چیزی برای کشور ما به دنبال خواهد داشت. در پایان توئیت سایت رهبر معظم انقلاب پس از پایان جلسه شورای امنیت سازمان ملل و عدم رأی به طرح پیشنهادی روسیه و چین را میآوریم که نوشتهاند: «طرف مقابل ما در همه چیز خلف وعده میکند در همه چیز دروغ میگوید و با فریب وقت و بیوقت تهدید نظامی میکند اگر دستشان برسد اشخاص ما همچون شهید سلیمانی را ترور یا مراکز هستهای را بمباران میکند با این طرف نمیشود مذاکره کرد نمیشود با اطمینان و اعتماد نشست و قرار گذاشت.»