تسخیر لانه جاسوسی در ۱۳ آبان ۱۳۵۸، فقط اشغال یک ساختمان نبود؛ نمادی از شکستن زنجیر وابستگی بود که از دوران قاجار تا پهلوی، منافع ملی ایران را در گرو تصمیمهای بیگانگان قرار داده بود. در آن روز، گروهی از دانشجویان پیرو خط امام (ره)، با شعار «مرگ بر آمریکا»، اما با نیت «حیات برای استقلال»، وارد سفارت شدند تا به زبان عمل نشان دهند انقلاب اسلامی نه فقط در سیاست داخلی، بلکه در مناسبات جهانی هم معادلات گذشته را برهم زده است. درک درست از آن روز، تنها با فهم مفهوم «منافع ملی» در منطق انقلاب اسلامی ممکن است؛ جایی که استقلال، عزت و کرامت مردم، بالاتر از هر رابطه سیاسی یا منفعت موقتی تعریف میشود.
از دخالت تا تسخیر؛ ریشههای بیاعتمادی به آمریکا
از زمان کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲، سفارت آمریکا در تهران نه یک نهاد دیپلماتیک، بلکه ستاد هدایت و نظارت بر امور داخلی ایران بود. در اسناد منتشرشده از وزارت خارجه آمریکا و بعدها در کتابهای «اسناد لانه جاسوسی»، مشخص شد که مأموران آمریکایی با پوشش فرهنگی و مطبوعاتی، بهصورت مستقیم در تصمیمسازیهای کلان کشور دخالت میکردند.
با پیروزی انقلاب اسلامی و سقوط شاه، مردم ایران انتظار داشتند که روابط تهران و واشنگتن به مسیر احترام متقابل بازگردد؛ اما فرار شاه به آمریکا، پناهدادن به او و تداوم اقدامات خرابکارانه از سوی سفارت، این امید را از بین برد. دانشجویان مسلمان پیرو خط امام (ره)، پس از ماهها رصد فعالیتهای مشکوک، به این نتیجه رسیدند که لانه جاسوسی، مرکز طراحی توطئه علیه انقلاب است.
تسخیر سفارت، در چنین بستری معنا یافت: اقدامی نمادین برای پایان دادن به دههها سلطه و بازگشت به کرامت ملی. حرکتی که برخلاف تبلیغات غرب، نه از سر هیجان دانشجویی، بلکه در ادامه یک منطق روشن از «دفاع از استقلال» شکل گرفت.
از قطع رابطه تا تثبیت استقلال
تسخیر لانه جاسوسی، نقطهای بود که مسیر سیاست خارجی ایران را به کلی تغییر داد. آمریکا در واکنش، روابط دیپلماتیک را قطع کرد و تحریمها آغاز شد، اما نتیجه آن برخلاف انتظار واشنگتن بود؛ جمهوری اسلامی ایران نه تنها تضعیف نشد، بلکه در مسیر «استقلال سیاسی» به بلوغ رسید.
در دوران پس از انقلاب، بسیاری از کشورها تصور میکردند نظام جدید ایران بهزودی فروخواهد پاشید؛ اما تسخیر لانه جاسوسی پیام روشنی به جهان داد: ایران دیگر کشوری نیست که با تهدید یا تطمیع تسلیم شود. این پیام پایهگذار نوعی بازدارندگی سیاسی و فرهنگی شد که بعدها در دهههای بعد، در جنگ تحمیلی و عرصه مقاومت منطقهای نیز خود را نشان داد.
به بیان دیگر، اگرچه این واقعه روابط رسمی ایران و آمریکا را پایان داد، اما در سطح راهبردی، منافع ملی ایران را از وابستگی نجات داد. استقلال تصمیمگیری، ثبات درونزا و شکلگیری نهادهای مستقل در عرصه سیاست، نتیجه طبیعی همان نقطه عطف تاریخی بود.
اسناد لانه جاسوسی؛ سند نفوذ یا سند استقلال؟
یکی از مهمترین پیامدهای تسخیر سفارت، کشف هزاران برگ سند بود که نشان میداد چگونه آمریکا در سالهای پیش و پس از انقلاب در پی کنترل فضای سیاسی و رسانهای ایران بوده است. از تطمیع برخی مدیران گرفته تا طراحی شبکههای ارتباطی با عناصر وابسته در دانشگاهها و نهادهای تازهتأسیس.
انتشار بخشهایی از این اسناد، افکار عمومی را تکان داد و برای نخستینبار، مفهوم «نفوذ» به یک دغدغه ملی تبدیل شد. آنچه دانشجویان با عمل خود آغاز کردند، در واقع یک پالایش تاریخی بود؛ پالایشی از حضور نامرئی، اما پررنگ آمریکا در تصمیمسازیهای ایران.
از دل همین افشاگریها بود که اعتماد عمومی به ضرورت هوشیاری در برابر بیگانگان افزایش یافت. به تعبیر بسیاری از تحلیلگران، این اسناد «درس امنیت ملی» را برای ملت ایران بهصورت عینی و ملموس بازگو کردند؛ درسی که تا امروز نیز در سیاستگذاری کشور حضور دارد.
منافع ملی در نگاه انقلاب. عزت، استقلال، پیشرفت
یکی از بحثهای مهم درباره ۱۳ آبان، نسبت آن با مفهوم «منافع ملی» است. در نگاه غربی، منافع ملی عموماً به سود اقتصادی یا روابط خارجی محدود میشود، اما در منطق انقلاب اسلامی، منافع ملی یعنی حفظ عزت و استقلال ملت.
تسخیر لانه جاسوسی در همین چارچوب قابل فهم است. اگرچه در کوتاهمدت هزینههایی برای کشور داشت، در بلندمدت، ایران را از مدار وابستگی خارج کرد. کشوری که تا پیش از انقلاب، حتی قیمت نفت و ساختار ارتش خود را با اجازه آمریکا تعیین میکرد، پس از آن توانست به قدرتی مستقل در منطقه تبدیل شود.
این رویداد نشان داد که منافع ملی بدون استقلال معنا ندارد. ملتها اگر آزاد نباشند، حتی دستاوردهای اقتصادیشان نیز پایدار نمیماند. ۱۳ آبان یادآور این واقعیت است که استقلال، زیربنای همه منافع ملی است؛ از امنیت گرفته تا توسعه و عدالت.
از لانه جاسوسی تا گفتمان مقاومت
تسخیر لانه جاسوسی تنها یک واقعه تاریخی نبود؛ سرآغاز گفتمان «مقاومت فعال» بود. ایران پس از این واقعه، وارد مرحلهای شد که تصمیمهایش را با تکیه بر توان داخلی و اراده ملی گرفت.
این رویداد باعث شد مفاهیمی، چون «استکبارستیزی»، «نفوذ»، «خودباوری» و «استقلال فرهنگی» از سطح شعار به برنامه تبدیل شوند. در سیاست خارجی نیز، ایران با تکیه بر همان منطق، در دهههای بعد توانست در معادلات منطقهای نقشآفرینی کند.
از لبنان و سوریه تا عراق و یمن، روحیهای که از ۱۳ آبان آغاز شد، به صورت گفتمان مقاومت در سراسر جهان اسلام تداوم یافت. در نتیجه، میتوان گفت تسخیر لانه جاسوسی نه تنها از منافع ملی ایران دفاع کرد، بلکه به منافع امت اسلامی نیز خدمت رساند؛ زیرا توازن قدرت را در برابر غرب تغییر داد. تسخیر لانه جاسوسی، رویدادی بود که تاریخ سیاسی ایران را از مسیر وابستگی جدا کرد. از دل آن واقعه، مفهوم تازهای از «منافع ملی» شکل گرفت: منافع ملی به معنای استقلال، عزت و امنیت درونی، نه در سایه رضایت قدرتهای جهانی.
اگرچه تبلیغات غربی آن را حرکتی تندروانه معرفی کردند، واقعیت این است که آن اقدام، به تعبیر امام خمینی (ره)، «انقلاب دوم» بود؛ زیرا استقلال ایران را برای همیشه تثبیت کرد. امروز، پس از گذشت بیش از چهار دهه، بازخوانی آن روز نه فقط یادآور تاریخ، بلکه ضرورت آینده است.
تا زمانی که ملتها استقلال خویش را بر هر مصلحتی مقدم بدانند، منافع ملی آنان تضمین خواهد شد و ۱۳ آبان، نماد همین ایستادگی است.