مجلس دوازدهم شورای اسلامی با ویژگیهای منحصربهفرد خود، از نظر ترکیب نمایندگان و میزان مشارکت مردمی، بازتاب گستردهای در محافل سیاسی و رسانهای داشته است. کاهش چشمگیر حضور اصلاحطلبان، عدم تأیید صلاحیت بسیاری از نامزدهای این جریان و تصمیم برخی چهرهها برای نامنویسی نکردن، باعث شد تا مجلس کنونی با حداقل نمایندگان نزدیک به اصلاحات شکل گیرد. این وضعیت، بهویژه در مقایسه با ادوار گذشته، پرسشهای جدی درباره کارآمدی، مشروعیت و تأثیرگذاری مجلس بر تصمیمات کلان کشور ایجاد کرده است.
در چنین فضایی، موجی از انتقادهای اصلاحطلبان علیه مجلس، بهویژه اقلیت تندرو و برخی رویکردهای نادرست آن شکل گرفته است. این انتقادها هم بهمنظور بازسازی سرمایه اجتماعی جریان اصلاحات و هم به دلیل ضعفهای واقعی عملکردی مجلس مطرح میشود.
در گفتوگویی اختصاصی با «احمد شریف»، فعال سیاسی اصلاحطلب و عضو جبهه اصلاحات، درباره چرایی شکلگیری این انتقادها، نقش مجلس در قانونگذاری و نظارت، و برنامههای اصلاحطلبان برای انتخاباتهای آتی گفتوگو کردهایم. وی با تأکید بر ضرورت اصلاح روندهای انتخاباتی، حضور مدیران اصلاحطلب در عرصه قانونگذاری و جلوگیری از دخالت غیرقانونی نمایندگان در امور اجرایی، دیدگاههای خود را درباره عملکرد مجلس دوازدهم و آینده سیاسی کشور تشریح میکند.
تحلیل شما از موج اخیر انتقادهای جریان اصلاحات نسبت به مجلس دوازدهم چیست؟
واقعیت این است که جریان اصلاحات در انتخابات مجلس دوازدهم عملاً ورودی نداشت. همانطور که میدانید، بسیاری از چهرههای اصلاحطلب حاضر به نامنویسی بهعنوان کاندیدا نشدند و از سوی دیگر، صلاحیت تعداد زیادی از نامزدهای اصلاحطلب نیز تأیید نشد. به همین دلیل، ما امروز شاهد مجلسی هستیم که شاید کمترین تعداد نمایندگان نزدیک به اصلاحطلبان را در طول ادوار مجلس شورای اسلامی دارد؛ حتی جریانهای معتدل هم در این مجلس حضور مؤثری ندارند.
در این فضا، مجلسی یکدست و عمدتاً اصولگرا شکل گرفت که بخش قابلتوجهی از آن به جبهه پایداری تعلق دارد. همانطور که دیدیم، در انتخابات هیئترئیسه نیز در برابر آقای قالیباف صفآرایی کرده و حتی کاندیدای رقیب معرفی کردند. متأسفانه با موضعگیریهای رادیکال و تند خود، بیشترین جهتگیری حملات را به سمت دولت چهاردهم و شخص رئیسجمهور معطوف کردهاند.
البته باید گفت انتقادهایی که اصلاحطلبان مطرح میکنند، عمدتاً متوجه اقلیتی از نمایندگان است که با مواضع تندروانه، بر انسجام داخلی کشور پس از وقایع اخیر تأثیر منفی میگذارند. ما باید مراقب باشیم این مواضع موجب خلل در همبستگی ملی نشود. البته در همه ادوار مجلس، انتقاداهایی وجود داشته، اما انتقادهای فعلی بیشتر ناظر بر همین جریان خاص است.
برخی چهرههای اصلاحطلب انتقادهایی به مجلس داشتند. به نظر شما این انتقادها ناشی از ضعف عملکرد واقعی مجلس است یا تلاشی برای بازسازی جایگاه سیاسی اصلاحطلبان در آستانه انتخابات آینده؟
نمیتوان انکار کرد که این دوره از مجلس با کمترین میزان مشارکت مردمی شکل گرفته است. همانطور که آقای روحانی هم اشاره کردند، قابل قبول نیست نمایندهای با کمتر از ده درصد آرای حوزه انتخابیه وارد مجلس شود و خود را نماینده همه مردم بداند. این موضوع اگرچه از لحاظ قانونی مشروعیت دارد، اما از نظر عرفی و اجتماعی محل تأمل است.
متأسفانه ما با دست خودمان به سرمایه اجتماعی نظام آسیب زدهایم و مجلسی با پشتوانه حداقلی شکل گرفته است. باید بپذیریم قوانینی که بر پایه چنین مشارکتی تصویب میشوند، از استحکام کافی برخوردار نیستند؛ بنابراین لازم است در انتخاباتهای آتیـ از شوراهای شهر تا مجلس و ریاستجمهوریـ تلاش کنیم روند نزولی مشارکت را معکوس کنیم.
کاهش میزان مشارکت تهدیدی بالقوه برای منافع و امنیت ملی است. کشورهای رقیب مترصد تضعیف پشتوانه مردمی نظام هستند و ما نباید با تند کردن مواضع سیاسی به این روند دامن بزنیم. مردم از ناکارآمدیهای اقتصادی و معیشتی ناراضیاند و وقتی میبینند دعواها صرفاً سیاسی است و به زندگیشان ربطی ندارد، ناامید میشوند. باید به مردم نشان دهیم که مسئولان نیز در کنار آنها زندگی میکنند و از مشکلات آگاهند؛ این احساس همسرنوشتی حیاتی ا
ست.
موضع اصلاحطلبان درباره مجلس چیست؟
انتظار اصلاحطلبان این است که مجلس در دو محور اصلی وظایف خود را جدی بگیرد؛ نخست در حوزه قانونگذاری، و دوم در حوزه نظارت. در بخش قانونگذاری، ضروری است مجلس در چارچوب لوایح ارسالی از سوی دولت عمل کند و از دستکاریهای گسترده پرهیز شود. گاهی لایحهای در ده ماده از دولت ارسال میشود، اما پس از بررسی در مجلس حجم آن چند برابر شده و مواد بسیاری افزوده میشود که بعضاً قابلیت اجرا ندارد.
در حوزه نظارت نیز رویکرد مجلس باید از حالت «مچگیری» و برخوردهای سیاسی فاصله بگیرد. متأسفانه در برخی موارد، نظارت به ابزاری برای ترمز کردن مدیران اجرایی تبدیل میشود و جسارت تصمیمگیری را از آنها میگیرد.
همچنین نمایندگان نباید در امور اجرایی شهرستانها دخالت کنند. بارها رهبر معظم انقلاب تأکید کردهاند که نمایندگان نباید در انتصابات و تصمیمات اجرایی مداخله داشته باشند، اما در برخی مناطق چنین مداخلاتی رایج است. این دخالتها نهتنها مغایر قانون است؛ بلکه روند اداره کشور را مختل میکند.
اصلاحطلبان چه برنامهای برای انتخاباتهای پیشرو، بهویژه انتخابات میاندورهای مجلس دارند؟
اصلاحطلبان معتقدند باید از تجربههای گذشته درس گرفت و اجازه داد همه نیروهای سیاسی در انتخابات حضور داشته باشند. اگر مجلس حداقلی تشکیل میشود، سهم همه نهادهای حاکمیتی در این وضعیت مشخص است و باید اصلاح شود.
برای نمونه، نگاهی به ترکیب کمیسیونهای تخصصی مجلس بیندازید؛ مثلاً در کمیسیون انرژی که باید با تحریمها، نفت و حوزههای اقتصادی سر و کار داشته باشد، ترکیب تخصصی مناسبی دیده نمیشود. حتی در کمیسیون کشاورزی، اکثریت اعضا از روحانیون هستند، در حالیکه بخش کشاورزی امروز با چالشهای تخصصی متعددی روبهروست.
اگر در بررسی صلاحیتها نگاه تخصصیتر و منصفانهتری اعمال شود، میتوان امیدوار بود که در دورههای آینده شاهد مجلسی کارآمدتر و واقعگراتر باشیم.