اقتصاد ایران زمانی در امر صادرات موفق خواهد شد که از ابزارهای دیپلماسی اقتصادی، یعنی روابط تجاری، مقررات تعرفههای ترجیحی، موافقتنامهها، حضور در حوزههای گوناگون دیپلماسی سیاسی، روابط سیاسی ایران با سایر کشورها و... به بهترین شکل ممکن استفاده کند. برای موفقیت در این حوزه حتی باید به مسائل امنیتی و فرهنگی که برآیند قابل توجهی در صادرات، واردات و توسعه اقتصادی کشور دارد، توجه داشته باشیم.
امروز شاهدیم عملاً موضوع صادرات در حاشیه مسائل اقتصادی قرار گرفته است و شواهد امر نشان میدهد، جایگاه تجارت در رشد و توسعه اقتصادی کشور در حاشیه است؛ یعنی موضوع تجارت بینالملل در نظامات تصمیمسازی کشور جایگاه قابل توجهی ندارد، در حالی که باید جایگاه توسعهای قابل توجهی به صادرات و تجارت داده شود. متأسفانه، در جمعبندی آنچه در عرصه صادرات کشور بسیار اثرگذار بوده، روشن است که صادرات ایران وضعیت مطلوبی ندارد؛ به نحوی که سهم ما بر اساس استانداردهای جهانی باید یک درصد از تجارت جهانی باشد، اما شاخصها نشان میدهد این عدد حتی کمتر از نیم درصد است؛ در حالی که ظرفیت منطقهای ما بین ۱۲۰۰ تا ۲۰۰۰ میلیارد دلار در سال است. حضور پانزده کشور در اطراف ایران که با ما مرز آبی و خاکی دارند و به صورت غیر مستقیم سالانه بین ۱۲۰۰ تا ۲۰۰۰ حتی ۳۰۰۰ میلیارد دلار واردات و تبادلات تجاری با یکدیگر دارند، نشان میدهد در تجارت با کشورهای همسایه و منطقه سهم قابل توجهی نداشتهایم و از فرصت جمعیت قابل توجه کشورهای همسایه برای توسعه صادرات ایران استفاده نکردهایم.
اگرچه شاید بخشی از این موضوع به دلیل تحریمها باشد، این مسئله به معنای این نیست که در این موضوع سوء مدیریتها نقش ندارد و همه چیز به دلیل تحریمهاست. شاید تحریم حدود ۳۰ درصد در افت صادراتی یا سایر حوزههای اقتصادی کشور تأثیر داشته باشد، اما مابقی، یعنی بیش از۷۰ درصد این ضعفها به نوع سیاستها، رویکردها، آییننامههای ما و نوع مواجهه مسئولان ما با تجارت بازمیگردد. گفتنی است، قویترین اقتصادها وزارتخانههای بازرگانی قوی و کارآمدی دارند، اما ما ۳۰ سال است که منتظر تشکیل وزارت بازرگانی هستیم و مسئولان دولتی وجود وزارت بازرگانی را غیر ضروری میدانند. البته این رویکرد زیانهای بسیار شدیدی بر اقتصاد، صادرات و واردات کشور وارد کرده است و میتوان گفت مجموعه سوء مدیریتهایی که طی سالهای اخیر وجود داشته، موجب شده است کشورمان در حوزه تجارت و اقتصاد رشد چشمگیری نداشته باشیم و به دلیل فقدان نهادهای تصمیمساز و تصمیمگیرنده، گویا نهضت اتلاف سرمایه، اتلاف نیروی انسانی و انرژی راه انداختهایم و متأسفانه فقط زمان را از دست دادهایم. بنابراین، تا زمانی که نگاههای تنگنظرانه و غیر کارشناسی در حوزه تجارت خارجی کشور وجود داشته باشد و این نگاهها تأثیرگذار و تصمیمگیر باشند، نمیتوان انتظار عملکرد بهتری در زمینه صادرات و تجارت خارجی کشور داشت.
