تاریخ انتشار : ۲۵ آذر ۱۴۰۴ - ۰۰:۳۳  ، 
کد خبر : ۳۸۵۲۹۶
گفتاری از حجت‌الاسلام والمسلمین حامد کاشانی

‌نمی‌دانی که نمی‌توانم دوری تو را تحمل کنم؟

اگر مردمی که زمان حضرت موسی‌بن‌جعفر (ع) که حضرت در زندان بودند، زندگی می‌کردند؛ به نظر شما آنها چطور زندگی می‌کردند؟ طوری که انگار امام از دنیا رفته است؟ یا طوری که انگار امامی نیست؟ یا اینکه امامی هست، اما در زندان است؟ آیا می‌شد به این موضوع فکر نکنند؟ آیا شما می‌پذیرید شیعه‌ای باشد و به حضرت موسی‌بن‌جعفر (ع) معرفت داشته باشد، اما نسبت به زندانی بودن حضرت بی‌خیال باشد؟ آیا چنین چیزی امکان‌پذیر است؟ گفته نشده است که حضرت حجت (عج) در نشئات دیگری است، که مثلاً رفته است که بعداً برگردد. چون در این‌صورت اشکال اعتقادی پیدا می‌شود، چون زمین نمی‌تواند بدون حجت خدا باقی بماند. ما بعضی حرف‌ها را ساده می‌گوییم و ساده از کنار آنها رد می‌شویم. نمی‌شود که حضرت در بهشت زندگی کند و بعداً برگردد، چون آن وقت ما بی‌حجت می‌شویم. اگر جلوتر فرصت شود عرض می‌کنم که باید این «حجت» را معنا کنیم، یعنی از لفظ به معنا برویم که ملموس شود. امام زمان ارواحنا فداه در دنیا زندگی می‌کنند، اینکه در دنیا زندگی می‌کنند یعنی چه؟ در دنیاست، وقتی در دار دنیاست؛ یعنی ابتلا هست، ممکن است خدای نکرده حضرت بیمار شوند یا عزیزان ایشان بیمار شوند، ممکن است در سختی قرار بگیرند، ممکن است داغ ببینند. چیزی که در مورد امام زمان ارواحنا فداه هست، این است که حضرت خیلی داغ دیده‌اند، آدمی که هزار سال زندگی کرده است، زیاد داغ دیده است. ممکن است داغ دیدن برای آدم بی‌عاطفه خیلی اهمیت نداشته باشد، اما آن بزرگواران چطور هستند؟ چند روایت می‌خوانم که کمی دل‌مان به حال خودمان بسوزد. 
امیرالمؤمنین (ع) در حال تشریف بردن به جنگ بودند، دیدند جُویریه نیست. به حضرت اطلاع دادند که او انتهای لشکر است، حضرت فرمودند: به او بگویید جلو بیاید. وقتی آمد حضرت فرمودند: جویریه! آیا تو نمی‌دانی که من نمی‌توانم دوری تو را تحمل کنم؟ این موضوع ابعاد عجیبی دارد! مثلاً فرض بفرمایید بچه کوچک نمی‌تواند دوری مادر خود را تحمل کند، چون بچه نیاز محض است، وقتی بچه کمی بزرگ‌تر می‌شود، اگر درست تربیت نشده باشد یا اهل شکر نباشد دیگر نمی‌تواند پدر و مادر خود را تحمل کند! یعنی هرچه نیاز کم می‌شود، فاصله می‌گیرد. امامی که نیاز ندارد، وقتی می‌فرماید نمی‌توانم دوری تو را تحمل کنم، یعنی همه موضوع «محبّت» است، آن هم محبت بی‌شائبه، محبت بی‌نیاز. حضرت بدین دلیل می‌فرمایند که من نمی‌توانم دوری تو را تحمل کنم، چون حضرت عاطفه محض است!

نظرات بینندگان
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات