یکی از صفات رذیله که خیلی باید مواظب باشیم، رذیله جزع و فزع است. اینکه انسان در زندگی نتواند صبر کند و از خود گمشدگی پیدا کند و قرآن میفرماید: این صفت رذیله برای همه هست، مگر اینکه لطف خدا جلو بیاید. میفرماید: «إِنَّ اَلْإِنْسانَ خُلِقَ هَلُوعاً؛ إِذا مَسَّهُ اَلشَّرُّ جَزُوعاً؛ وَ إِذا مَسَّهُ اَلْخَیرُ مَنُوعاً؛ إِلاَّ اَلْمُصَلِّینَ» انسان سبک سر است یعنی در زندگی خود را گم میکند و نمیتواند صبر و استقامت داشته باشد. اگر مصیبتی برایش جلو بیاید، جزع و فزع و داد و فریادش شروع میشود و اگر نعمتی هم برایش جلو بیاید، با سبک سری و کارهای بیجایی آبرویش را میبرد و خود را جهنمی میکند و بالاخره نمیتواند شخصیت خود را حفظ کند. معمولاً انسانها اینطور هستند، یعنی همه صفات رذیله در ذات انسان هست. مگر اینکه بتواند با ریاضتهایی، این صفت رذیله را ریشه کن کند و الاّ معمولاً مردم حسود هستند و الاّ مردم همه متکبرند. انسان معمولاً مثل سنگ در دیوار نیست در حالیکه باید چنین باشد و باید صبر و استقامت او را مثل سنگ در دیوار کند، اما مثل ریگ در کوچه است و هرکسی برسد، پایی به این ریگ میزند و اینطرف و آنطرف میرود و سبک سری عجیبی برای او هست؛ لذا قرآن برای اینکه به ما توجه دهد که اگر مواظب نباشیم، این جزع و فزع ما را به جاهای باریکی میرساند، میفرماید: «إِنَّ اَلْإِنْسانَ خُلِقَ هَلُوعاً»؛ معمولاً انسانها بی شخصیتند. معمولاً انسانها خودشان را گم میکنند. به قول عوام مردم به یک دانه انگور یا کشمش گرمیشان میشود و به یک غوره سردیشان میشود و اگر آبی به پوستشان بیاید، جزع و فزع و خود را برتر از دیگران دیدن و افتادن در راه گناه دارد. اگر مصیبتی هم برایش جلو بیاید، در آن مصیبت نمیتواند صبر و استقامت کند و صبر و استقامتش را که از دست میدهد، بنا میکند به جامعه و دهر و روزگار بد بگوید و گاهی میرسد به آنجا که بداخلاقی عجیبی در خانه پیدا میکند... معمولاً کم پیدا میشود کسی که در مصیبتها جزع و فزع نداشته باشد. مثلاً به راستی ورشکسته است و فکر کند که چه باید کرد و تقصیر را تقصیر خودش بگذارد و تقصیر بی بند و باری و چک کشیدن خودش بگذارد و نه تقصیر دیگران. آنگاه کمکم با حوصلهای این گره را باز کند. اگر نشد، از کنار مشکل بگذرد. باز اگر نشد مشکل را به دوش بگیرد و جلو رود. از خدا بخواهد که گره او را باز کند. همان صبر و استقامت موجب میشود که شخصیت رفتهاش برگردد. همان موجب میشود در عوض بچهای که از دنیا رفته، خدا نعمت بالایی به او عنایت کند... آنچه ما میدانیم و میتوانیم حل کنیم، اینست که خدا عالم است که اگر این مصیبت را به تو بدهد، سخت است. خدا قادر است و اگر خدا قدرت نداشته باشد که این بچه را نگاه دارد، خدا نیست؛ خدا جواد و رحیم است، خدا در سرتا پای قرآنش میگوید: «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیم». خدا حکیم است. بیخودی کار نمیکند و اگر خدا بیخودی کار کند، خدا نیست.