اقتصاد تولیدکنندگان محتوا تا پایان سال ۲۰۲۵ به یکی از پویاترین و تأثیرگذارترین بخشهای اقتصاد رسانه تبدیل شده و ارزش جهانی آن از ۱۹۰ میلیارد پوند عبور کرده است. در ایالات متحده، هزینه تبلیغات در این حوزه به حدود ۳۷ میلیارد دلار رسیده و با وجود نااطمینانیهای اقتصادی، سرمایهگذاری سالانه در بازاریابی مبتنی بر اینفلوئنسرها بیش از ۱۷۰ درصد رشد داشته است. امروز تولیدکنندگان محتوا دیگر صرفاً فعالان شبکههای اجتماعی نیستند، بلکه در حوزههایی از گردشگری و آموزش زبان تا مالی، بازی و سرگرمی نقشآفرینی میکنند و بسیاری از آنها به کسبوکارهای حرفهای و شرکای راهبردی برندها بدل شدهاند. این تحول نشان میدهد، اقتصاد محتوا از یک فعالیت حاشیهای به جریان اصلی رسانه و تبلیغات جهانی منتقل شده است.
با ورود به سال ۲۰۲۶، هوش مصنوعی به یکی از پیشرانهای اصلی این اکوسیستم تبدیل شده است. ابزارهای مبتنی بر داده به تولیدکنندگان کمک میکنند رفتار مخاطب، روندهای بازار و کارایی محتوا را دقیقتر تحلیل کنند، اما همزمان چالشهای جدیدی نیز پدید آمده است. ظهور اینفلوئنسرهای مجازی نگرانی جدی میان تولیدکنندگان واقعی ایجاد کرده، بهگونهای که بیش از ۶۰ درصد آنها افزایش رقابت را تهدیدی مستقیم میدانند. در عین حال، سطح اعتماد مصرفکنندگان به اینفلوئنسرهای مجازی بالا گزارش شده و همین موضوع احتمال رقابت شدیدتر میان «انسان» و «الگوریتم» را در آینده تقویت میکند. همزمان، جدال میان محتوای کوتاهمدت و بلندمدت ادامه دارد و نشانهها حاکی از بازگشت تدریجی روایتهای عمیقتر، بهویژه در یوتیوب، برای ایجاد وفاداری و اعتماد پایدار است.
همگرایی تولیدکنندگان محتوا و رسانههای سنتی دیگر یک روند گذرا نیست، بلکه الگوی مسلط آینده روایتگری به شمار میآید. نسل زیر ۳۵ سال بیش از رسانههای سنتی، اخبار و سرگرمی را از طریق تولیدکنندگان محتوا مصرف میکند و پلتفرمهایی، مانند تیکتاک، اینستاگرام و یوتیوب به مقاصد اصلی مخاطبان بدل شدهاند. این تغییر موجب شده است برندها سرمایهگذاری بیشتری به سمت تولیدکنندگان هدایت کنند، زیرا کمپینهای مبتنی بر آنها بازدهی بلندمدت بالاتری در مقایسه با تلویزیون خطی دارند. در این میان، رسانهها میتوانند با اتخاذ رویکردی خالقمحور، ضمن حفظ مالکیت فکری و استانداردهای حرفهای، اعتماد برندها را نیز تضمین کنند.
به طور کلی، معیارهای موفقیت در حال تغییر است. تعداد بازدید و لایک جای خود را به اثر واقعی، فروش و بازگشت سرمایه داده و تولید محتوا باید در دل راهبردهای جامع برند تنیده شود. آینده به مدلهایی تعلق دارد که در آنها تولیدکنندگان، رسانهها و برندها نه بهصورت مقطعی، بلکه در شراکتهای بلندمدت و مشترک فعالیت میکنند. در چنین فضایی، روایت اصیل، اجتماع وفادار و اعتبار، مهمترین سرمایه اقتصاد محتوا در سالهای پیشرو خواهد بود.