آرشیو امنیت ملی ایالات متحده آمریکا در هفته گذشته متن گفتوگوهای رهبران روسیه و آمریکا بین سالهای ۲۰۰۱ تا ۲۰۰۸ را در قالب سه سند منتشر کرد. این گفتوگوها که در نتیجه شکایت حقوقی این مؤسسه از حالت محرمانه خارج شدند، نشان میدهند کشور روسیه از سال ۲۰۰۱ تا به امروز با دو تلقی متفاوت از غرب، چگونه از تجربیات خود درس گرفته و در نهایت به بازیگری عقلانی و منتقد سیاستهای غرب و آمریکا تبدیل شده است.
بررسی سطحی مکالمات پوتین و بوش طی هشت سال عملاً نشان میدهد پوتین در ابتدای هزاره سوم یک شریک تمام عیار برای ایالات متحده و به ویژه پس از حوادث یازده سپتامبر بوده است و سپس در پی حمله آمریکا به عراق در کنار حامیان مالی ایالات متحده و ناتو برای مبارزه با تروریسم، جانبداری آشکاری از ایالات متحده داشته است؛ اما به مرور با مشاهده واقعیتهای صورت گرفته در عراق و افغانستان، کم کم به منتقد سیاستهای آمریکایی تبدیل شده و در نهایت در برابر گسترش ناتو به سمت شرق کاملاً ایستادگی کرده و نسبت به آنچه تغییر رژیم یا انقلاب یا هرجومرج در اروپای شرقی بود، اظهار نگرانی کرده و کاملاً سیاستهای تقابلی را اتخاذ کرده است.
این سه سند نشان میدهد، موضوع ایران و به ویژه پرونده هستهای ایران به منزله دال مرکزی و همیشگی گفتوگوهای میان مسکو و واشنگتن بوده است و این از دو منظر حائز اهمیت است: یک اینکه به هر حال موضوع ایران حساسیت و اهمیت غیر قابل کتمان دارد و دو هم اینکه راهبرد بازیگران نظام بینالملل در مواجهه با ایران هستهای همواره مهار ایران و کنترل کردن ایران بوده است؛ به گونهای که پیشنهادها و سیاستورزیهای صورت گرفته همه در راستای کنترل کردن و محدود کردن توانمندیهای ایران بوده است. نکته مهمتر این است که طبیعتاً این موضوع بدیهی است که هیچ بازیگری موافق ایران قوی، مستقل و پیشرفته نبوده است، اما کنشگری بیعیب و نقص ایران در طول دو دهه گذشته و نحوه پیشبرد برنامه هستهای ایران موجب شده است که هیچ بهانهای در دست غرب و شرق برای محدودسازی ایران وجود نداشته باشد. در همین باره هم البته دیدیم که چگونه روسیه و چین در برابر بازی اسنپبک اروپاییها و غربیها حق را کاملاً به ایران داده و نشان دادند که این اقدام غربیها صرفاً به دلیل عنادورزی و بازی در راستای سیاستهای آمریکایی بوده است.
در نهایت، این افشاگری تاریخی بار دیگر اهمیت راهبرد «قدرت درونزا» را یادآوری میکند. تجربه دو دهه گفتوگوی پشتپرده میان واشنگتن و مسکو نشان میدهد هرگاه ایران از موضع ضعف یا وابستگی سخن گفته، بهعنوان مسئلهای برای حلوفصل اختلافات دیگران و وجهالمصالحه روابط سایرین تلقی شده است، و هر زمان که با اقتدار و استقلال عمل کرده، معادلات را تغییر داده است. این شاید مهمترین درسی باشد که اسناد تازه آزاد شده، بیواسطه و بیپرده، پیش روی ما قرار میدهند.