نویسنده : بهرام گلزاده
دولت اسلام آباد توانست با دست زدن به مجموعه اى از اقدامات، و برجسته کردن اهمیت ثبات در پاکستان و ضرورت تقویت دولت از سوى دولتهاى خارجى براى تضمین این ثبات، خود را براى مدت از خطر فروپاشى و از دست دادن قدرت برهاند.
یادداشتی از بهرام گلزاده، تحلیلگر مسائل سیاسی
حوادث یک سال و نیم اخیر در پاکستان و چالش ها و تهدیدهایى که متوجه دو دولت آخر و نظام سیاسى و امنیت و ثبات این کشور بوده، از قبیل چالش هاى پیش روى ژنرال پرویز مشرف که اوج آن در درگیریهاى مسجد لعل میان نظامیان و شبه نظامیان افراطى وابسته به جریان هاى مذهبى و افراطى طالبان که دهها کشته برجاى گذاشت، همچنین بازگشت رهبران تبعیدى دو حزب "مردم" و "مسلم لیگ شاخه نواز شریف" از تبعید و به دنبال آن فضاى باز سیاسى که ناخواسته به دولت مشرف تحمیل شد بخشى از تحولات حدود دو سال اخیر در پاکستان بوده که این کشور را شرایطى بسیار سخت و پیچیده و آینده ى سیاسى مبهم قرار داده است.
همچنین به دنبال این تحولات، ترور بى نظیر بوتو در آستانه انتخابات جدید و تصمیم مشرف به کناره گیرى از قدرت، برگزارى انتخابات، کناره گیرى مشرف از ریاست جمهورى و به ظاهر فرماندهى ارتش، تحرک گروههاى اسلام گراى افراطى و چندین حادثه مهم دیگر، تحلیل گران را برآن داشت که تحلیل هاى گوناگونى از اوضاع داخلى پاکستان و آینده سیاسى این کشور داشته باشند.
تا اینکه "آصف على زرداوى" همسر بى نظیر بوتو رهبر فقید حزب مردم و رقیب جدى حزب مسلم لیگ شاخه نواز، به رهبرى "نواز شریف" در پى برگزارى یک انتخابات، قدرت را بدست گرفت. موقعیت متزلزل دولت جدید به واسطه چالش هاى موجود از جمله فعالیت هاى پنهان مشرف و همچنین ناآرامى هاى که از فعالیت و تحرکات گروههاى مخالف رقیب و وجود واقعیتى به نام طالبان پاکستان ناشى مى شد، از طرفى عدم اعتماد و اطمینان آمریکا به دولت جدید پاکستان هسته اى و توانایى هاى بالقوه و بالفعل این دولت براى کنترل این منطقه حساس، حوادث افغانستان، تحولات در منطقه و کشورهاى همسایه و تهدیدهاى که از سوى برخى از این کشورها متوجه دولت اسلام آباد مى شود از جمله نکاتى است که تحلیل گران سیاسى منطقه را به تحلیل هاى جدید رساند.
اما به نظر نگارنده، برخى رفتارها و سیاست هاى دولت زرداوى کمتر مورد توجه قرار گرفت و از چشم تحلیل گران سیاسى و منطقه اى پنهان مانده است که رهبران دولت کنونى با تیزبینى و دقت نظر آنها را دنبال کرده اند و به نظر مى رسد بر اساس آخرین تحولات صورت گرفته نتایج دلخواه را نیز بدست آورده اند که به نمونه هایى از این نکات که شاید دست آورد بزرگى براى دولت اسلام آباد باشد اشاره مى شود:
1- نخستین نکته مورد نظر دولت زرداوى شاید خارج کردن دولت از بحران و تزلزل و ناپایدارى سیاسى و بى اعتمادى داخلى و بین المللى نسبت به توان رهبران حزب مردم براى اداره پاکستان هسته اى و تلاش براى تثبیت قدرت سیاسى و جلب اعتماد جهانى است.
2- به حداقل رساندن فشار احزاب رقیب، هواداران طالبان پاکستان و گروههاى اسلام گراى افراطى هوادار و یا هم پیمان این جریان و خارج کردن آنان از گردونه تاثیرگذارى بر تحولات سیاسى این کشور و نهایتا به حداقل رساندن تهدید آنها و خارج ساختن دولت از فشار فزاینده آنان.
3- برخورد حساب گرانه با جریان طالبان پاکستان و بهره گیرى از تاکتیک هاى جدید براى کنترل این گروه شورشى و به ظاهر قدرتمند از جمله واگذارى اداره منطقه سوات در مرز افغانستان به این گروه.
4- جلب و جذب کمک هاى مالى بین المللى به بهانه مبارزه با تروریسم و طالبان و در عین حال جلب حمایت سیاسى و در صورت لزوم لژستیک قدرت هاى جهانى .
5- بهره مند شدن از حمایت هاى سیاسى آمریکا و برخى کشورها براى سرکوب طالبان و تقسیم مسوولیت این سرکوب از طریق بزرگ کردن خطر طالبان و مجبور کردن واشنگتن به حمایت از دولت اسلام آباد براى سرکوب این گروه با برجسته کردن خطر این جریان افراطى اسلام گرا
۷- متقاعد کردن آمریکا به ضرورت حمایت صددرصدى از دولت فعلى و در نتیجه تثبیت قدرت دولت با بهره گیرى از یک دیپلماسى فعال و اقدامات عملى موثر
۸- انجام بخشى از این عملیات نظامى با هزینه و کمک مالى کشورهاى خارجى
به عقیده نگارنده دولت اسلام آباد با بهره گیرى از سیاست هاى جدید و پیش گفته و فاکتورهایى که در بالا به مواردى از آن اشاره شد تا حدود زیادى به نتایج و اهداف مورد نظر دست یافته و موفق شده تا با تثبیت موقعیت سیاسى، پایدارى دولت و ماندن بر سر قدرت را تضمین کرده و احزاب رقیب را خلع سلاح نظامى و سیاسى نماید و حداقل براى مدتى در موضع ضعف و عقب نشینى قرار دهد بدون آنکه هزینه همه این اقدامات را به تنهایى پرداخته باشد.
از طرفى، با وارد آوردن ضربات اساسى به گروه طالبان، این خطر بالقوه و بالفعل دولت را نیز تا حدودى مهار کرده و کمک هاى مالى خارجى را به پاکستان سرازیر کند.
یکى از نگرانى هاى جدى دولت پاکستان عدم فرمانبردارى بخش هایى از ارتش و تحرک هواداران مشرف و بخش سنتى تقویت کننده جریان طالبان است که همچنان چالشى جدى براى دولت زرداوى است اما به نظر مى رسد حداقل در کوتاه مدت نظارت و کنترل خود را بر تمامى بخش هاى ارتش با حمایتى که از بیرون مرزها مى شود، افزایش داده است.
دست آخر اینکه دولت اسلام آباد توانست با دست زدن به مجموعه اى از اقدامات، و برجسته کردن اهمیت ثبات در پاکستان و ضرورت تقویت دولت از سوى دولت هاى خارجى براى تضمین این ثبات، خود را براى مدت از خطر فروپاشى و از دست دادن قدرت برهاند. و این ها شاید مجموعه نکات و موضوعاتى است که کمتر از سوى تحلیل گران مورد توجه قرار گرفته است.