صفحه نخست

بین الملل

سیاسی

چند رسانه ای

اقتصادی

فرهنگی

حماسه و جهاد

دیدگاه

آذربایجان غربی

آذربایجان شرقی

اردبیل

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران بزرگ

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

کهگیلویه و بویراحمد

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

صبح صادق

صدای انقلاب

صفحات داخلی

تاریخ انتشار : ۱۹ اسفند ۱۳۹۴ - ۱۲:۳۴  ، 
شناسه خبر : ۲۸۸۴۷۳
منفعت طلبی ترکیه در سیاست خارجی خود با فعالیت در چارچوب سیاست های امنیتی ناتو، سازگار است و هر دو طرف نگاه فرصت طلبانه ای به غرب آسیا دارند، اما تفاوت مهم در اینجاست که اروپا و به ویژه آمریکا هزینه ای در این زمینه پرداخت نمی کنند، اما ترکیه گرفتار اعتراضات مدنی، جنگ داخلی با کردها و عملیات غیرمنتظره داعش در شهرهای خود است
پایگاه بصیرت / گروه بین الملل/حمزه عالمی
اعتقاد رایج بر این است که ترکیه در روند نسبتا آرامی از نزدیک به یکسال قبل، سیاست های رادیکال خود در قبال سوریه را تا حدی کنار گذاشته است، در حالی که به نظر می رسد این کشور همچنان از بسیاری از اهدافش در سوریه کوتاه نیامده است. با توجه به سفر اخیر داود اغلو به تهران، و سخنان وی بعد از این سفر که از توافق نظر با ایران در موضوع حفظ یکپارچگی سوریه سخن گفت، تا چه اندازه می توان انتظار داشت که ترکیه سیاست های خود درباره سوریه را تغییر دهد و حمایت از گروه های مسلح در سوریه را کنار گذارد؟


در پاسخ به این سوال چند نکته می توان گفت:
1- سیاست های ترکیه در منطقه طی سال های بعد از 2011، هرچند مبتنی بر دیدگاه های نوعثمان گرایی داود اغلو بوده و همچنان چرخش قابل توجهی در مبانی آن صورت نگرفته است، اما خارج از چارچوب سیاست های ناتو و آمریکا در منطقه نیست و دست کم تضادی بین این سیاست ها وجود ندارد. ناتو و آمریکا هرج و مرج در منطقه غرب آسیا و نزاع  های داخلی در این کشورها که منجر به فرسایش نیروها، امکانات و توان نظامی این مناطق می شود را می پسندند و آن را زمینه حضور و نفوذ خود در این منطقه می دانند، ضمن این که در این منازعات داخلی، صنایع تسلیحاتی آن ها نیز رونق می گیرد، بنابراین سیاست های تهاجمی و مداخله جویانه ترکیه در عراق و سوریه که منجر به توسعه دامنه بحران در این کشورها می شود را تا حد زیادی تأیید می کنند. تا زمانی که این تأیید - و اگر نگوییم تشویق-، وجود دارد، تغییر راهبردی در سیاست های ترکیه ایجاد نخواهد شد.
2- یک عامل مهم در تغییر نگرش ترکیه نسبت به سوریه و عراق، اقدامات تروریستی داعش در خاک ترکیه است که خطرناک بودن این گروه تروریستی را برای تُرک ها به اثبات رساند و اکنون آنکارا خود را در مبارزه با داعش تعریف می کند. با این حال تغییر نگاه کلی ترکیه به داعش خارج از چارچوب سیاست های آمریکا درباره این گروه تروریستی نیست. اگر در سیاست های کلی آمریکا قرار بود داعش همچنان کاربرد داشته باشد، مناقشه ای بین ترکیه و داعش به وجود نمی آمد. ترکیه وابستگی زیادی به سیاست های آمریکا در منطقه دارد و همچنان که واشنگتن مانع اعزام نیروی زمینی آنکارا به سوریه شد، در تغییر سیاست ترکیه نسبت به داعش نیز، آمریکا تصمیم گیر است.
3- فعالیت های دو گروه کردی، یعنی حزب کارگران کردستان (پ.ک.ک) و حزب اتحاد دموکراتیک سوریه (پ.ی.د) مؤلفه مهمی در تعیین سیاست خارجی ترکیه است. ترکیه با پ.ک.ک در حال جنگ است و معتقد است گروه پ.ی.د هم وابسته به پ.ک.ک است و از آن خط می گیرد. خبرگزاری آناتولی وابسته به ترکیه در این باره می نویسد: «گروه پ.ی.د كه گروه تروریستی پ.ک.ک را نهاد "قانون گذار عالی" می‌داند در ظاهر «صالح مسلم» رهبر آن است، اما در اصل توسط «فهمان حسین»، ملقب به «باهوز اردال»، یکی از مسئولان عالی‌رتبه پ.ک.ک در قندیل رهبری می‌شود.»
بر این اساس، ترکیه بخش مهمی از مداخلات خود در خاک عراق را با موضوع مبارزه با پ.ک.ک، و مداخله در سوریه را نیز با هدف مبارزه با پ.ی.د  توجیه می کند. در این میان طی روزهای اخیر موضوع مهمی از سوی غربی ها مطرح شده که مرتبط با مناقشه ترکیه با کردهاست و آن مطرح شدن نسخه جدیدی از قرارداد سایکس-پیکو است که در سال 1916، بعد از جنگ جهانی اول، منجر به تجزیه امپراطوری عثمانی و شکل گیری دولت های کنونی در خاورمیانه عربی شد. 
ترکیه کنونی چنین تجزیه ای را هنوز از خاطره خود فراموش نکرده و اساسا راهبرد نوعثمان گری داوود اغلو، وزیر خارجه سابق ترکیه و نخست وزیر کنونی آن، در جهت احیای اقتدار از دست رفته امپراطوری عثمانی و نفوذ مقدور در سرزمین هایی از دست رفته عثمانی است. 
چنین موضوعی، که البته تازگی ندارد، در روزهای اخیر از زبان «پتر فن بورن»، مقام سابق وزارت خارجه آمریکا، مطرح شد که در یادداشتی که روز دوشنبه در خبرگزاری رویترز منتشر کرد، بار دیگر به طرح تجزیه خاورمیانه، که پیش از این هم از سوی مقامات آمریکایی مطرح شده بود، پرداخت و آن را تنها راه حل برای پایان دادن به بحران‌های کنونی دانسته است.
به نقل از خبرگزاری فارس، وی مطلب خود را با این عبارت آغاز کرده است: «وقت آن است که قراردادی را که خاورمیانه را شکل داد، بار دیگر به مذاکره بگذاریم.» وی با اشاره به شکل‌گیری قرارداد «سایکس-پیکو» در سال 1916 که اراضی تحت تسلط امپراطوری شکست خورده عثمانی را به مرزهای امروز تقسیم‌بندی کرد، نوشته است که مشکل اصلی آن قرارداد این بود که اراضی سنی‌ها، شیعیان و کردها را از هم جدا نکرد. فن بورن که در یادداشت قبلی خود تقسیم بندی عراق به سه بخش و استقرار نیروهای حافظ صلح در این کشور را پیشنهاد کرده بود، نوشته است که با توجه به رخدادهای ماه‌های گذشته، اکنون به یک قرارداد سایکس پیکو جدید که مناطق مختلف خاورمیانه را بر اساس خطوط قومیتی و مذهبی تقسیم‌بندی کند، نیاز است.  
طرح این موضوع بار دیگر بحث خودمختاری کردها در ترکیه را زنده کرده است و از همین رو نخست وزیر ترکیه، احمد داود اغلو، که در روزهای قبل به تهران آمده بود، پس از بازگشت از تهران، با تاکید بر این که اجازه نخواهیم داد منطقه به ویژه سوریه بار دیگر همانند آنچه با موافقت نامه سایکس - پیکو 100 سال قبل اتفاق افتاد، تجزیه شود، گفت: با ایران در خصوص پایدار کردن آتش بس سوریه به توافق رسیده اند. وی این مطلب را در فرودگاه استانبول و پیش از حرکت به بروکسل برای شرکت در نشست عالی سران اتحادیه اروپا و ترکیه در مورد آوارگان سوری اعلام کرد.
در همین زمینه پایگاه تحلیلی خبری الوقت به نقل از خبرگزاری آناتولی گزارش داده است که داود اوغلو در سفر به ایران، نگرانی آنکارا مبنی بر تجزیه سوریه را به مقامات آن کشور ابلاغ کرده و گفته است: «ما در خصوص حفظ تمامیت ارضی سوریه و ادامه آتش بس در این این کشور با ایران هم فکر هستیم و برای جلوگیری از این اتفاق باید اقداماتی را انجام دهیم که کشورهای منطقه را به هم نزدیک کند. نقش آنکارا و تهران نیز در این راستا بر کسی پوشیده نیست.»
علاوه بر این «نعمان کورتولموش»، معاون نخست‌وزير ترکيه، نیز تاکيد کرد که کشورش مخالف تقسيم سوريه بر اساس نژاد و مذهب است.
با در نظر گرفتن مؤلفه خودمختاری کردها و حمایت گاه و بی گاه غربی ها از این پروژه، می توان گفت این موضوع ترکیه را وا می دارد تا همراهی بیشتری با ایران و روسیه در حل بحران سوریه داشته باشد و از سیاست های عربستان فاصله بگیرد. این وضعیت به تُرک ها اخطار می دهد تا در سیاست های راهبردی خود نسبت به منطقه از گسل های قومی کشورشان غافل نشوند و دریابند اطمینانی وجود ندارد که غربی ها حمایت از فعال شدن این گسل ها را کنار گذاشته باشند. با این همه ترکیه ناتوان تر از این است که بر مبنای این نگرش ها، سیاست های جدّی را وضع کند تا به شکل محسوسی تغییر رفتارش را در سوریه و عراق به نمایش گذارد، چرا که اولا وابستگی سیاست های امنیتی ترکیه در منطقه به ناتو و آمریکا، هرگونه تغییر رفتاری در این زمینه را منوط به تصمیمات آمریکا و غرب می کند. ثانیا صحبت از سایکس-پیکوی جدید آنقدر جدّی نیست که بلافاصله منجر به تغییر در سیاست های ترکیه شود. ثالثا ترکیه راهبرد نوعثمانی گری خود را بر رفتاری منفعت جویانه در منطقه مبتنی کرده است. ترکیه از فرصت های روابط اقتصادی با ایران استفاده می کند، اما حاضر نخواهد بود تغییر محسوسی در سیاست های امنیتی خود در سوریه ایجاد کند تا نظر ایران را تأمین نماید. آنکارا سود حاصل از مناسبات اقتصادی با اقلیم کردستان عراق را می برد، اما مخالف سرسخت خودمختاری کردهاست. این منفعت طلبی ترک ها در سیاست خارجی خود با فعالیت در چارچوب سیاست های امنیتی ناتو، سازگار است و هر دو طرف نگاه فرصت طلبانه ای به غرب آسیا دارند، اما تفاوت مهم در اینجاست که اروپا و به ویژه آمریکا هزینه ای در این زمینه پرداخت نمی کنند، اما ترکیه گرفتار اعتراضات مدنی، جنگ داخلی با کردها و عملیات غیرمنتظره داعش در شهرهای خود است، ولی غربی ها چنین هزینه هایی را پرداخت نمی کنند. دستاورد ترکیه از این هزینه کردن ها چیست؟
به نظر می رسد تُرک ها پاسخی برای این سوال ندارند، با این وجود با تعصبی کور در کوتاه مدت و یا حتی میان مدت، تغییر محسوسی در فتار خود در منطقه ایجاد نخواهند کرد./

نام:
ایمیل:
نظر: