صبح صادق >>  خرد >> پرونده
تاریخ انتشار : ۲۲ مرداد ۱۴۰۳ - ۰۱:۲۳  ، 
شناسه خبر : ۳۶۳۸۱۵
سیدمحمدباقر صدر‌ـ ۱۰
پایگاه بصیرت / مسعود پورفرد/ گروه خرد

 سیدمحمدباقر صدر، درباره حاکمیت انسان اظهار می‌دارد: «حاکمیت انسانی در زمین (دوران وحدت اولیه) به‌صورت خلافت انسان و استخلاف بود.»
در مرحله دوم حاکمیت پیامبران (دوران تفرقه و اختلاف انسان‌ها)مطرح می‌شود. در این دوره خلافت انسان و نظارت به‌دلیل عصمت پیامبران (این دو خط) با هم انطباق می‌یابند و در مرحله بعدی حاکمیت ائمه اطهار(ع) و در مرحله چهارم در عصر غیبت مجدداً (خلافت انسان)تحقق می‌یابد و افراد انسانی سرنوشت خود و جامعه خود را اداره می‌کنند، ولی چون یک بعد حاکمیت دینی است، ضرورت نظارت و گواهی (مراجع عام) در کنار حاکمیت انسان، همراه آن مطرح می‌شود و سرانجام مرحله پنجم تحقق مجدد حاکمیت امام معصوم(ع) است که در این مرحله در واقع دو خط خلافت و گواهی مجدداً یکی می‌شوند.(۱)
سیدمحمدباقر صدر از این حاکمیت با ولایت اعطایی خداوند به بشر به‌صورت جعل تکوینی نام می‌برد و به‌طور کلی، خلافت عمومی انسان را دارای دو وجه می‌داند:
الف. وجه الهی که استخلاف(خلافت انسان) یا استئمام(امامت دادن) است و همان عرضه یا جعل تکوینی و فطری است.
 ب. وجه انسانی که استئمان یا (امانت عمومی) است که همان پذیرش بشر و ذاتی اوست. سپس در جمع‌بندی این دو وجه می‌گوید: «پس جعل و عرضه خلافت عمومی بر بشر جنبه تکوینی دارد، نه اکتسابی یا تشریعی و چون انسان ذاتاً زمینه و شرایط لازم را برای تحقق این حاکمیت داشته، تکویناً و فطرتاً به‌صورت طبیعی و ذاتی مسئولیت آن را بر دوش گرفت. بر این اساس خلافت عمومی انسان از بعد بشری(امانتی عمومی) است.»(۲)
شهید صدر برای جا انداختن ادبیات این موضوع، سه واژه «استخلاف»، «استئمام» و «استئمان» را بررسی کرده است. استخلاف را به معنی جانشین کردن، به خلافت فراخواندن تعبیر کرده است که این به خلافت فراخواندن سه رابطه در آن وجود دارد: رابطه انسان با انسان(خود)، رابطه انسان با دیگران(جامعه) و رابطه انسان با طبیعت. پس انسان در برابر هر سه موضوع مسئول و امانت‌دار است؛ سرنوشت خویش، اجتماع و طبیعت. از نظر صدر در بحث خلافت عمومی انسان ساختمان حیات اجتماعی بشر در صورتی که رکن اول آن، یعنی (خدا) را برداریم، دگرگون می‌شود(۳) 
درباره واژه استئمام به معنای امامت دادن، امام گذاشتن که از نظر صدر خدا انسان را به مقام امامت در زمین مفتخر کرده است، استئمام تعبیر دیگری از استخلاف یا خلافت انسان است. از بعد آسمانی و از ناحیه جاعل خلیفه استخلاف نیابت و جانشینی و از بعد زمینی و از ناحیه انسان استئمام و امامت و رهبری است، یعنی انسان هم جانشین خدا در زمین و هم به عنوان امام و رهبری و حاکم. 
اما کلمه استئمان، به معنای عرضه امانت یا واگذاردن امانت و امین قرار دادن است. امانت یک پذیرش تکوینی است. در واقع، یک سنت الهی است که تحقق یافته، این امانتی که انسان آن را پذیرفته و زیر بارش رفته و وقتی طبق آیه 72سوره احزاب بر او عرضه شد.
منابع در دفتر نشریه موجود است.