شهیدسیدمحمدباقر صدر وقتی میخواهد رابطه فرد و اجتماع را تبیین کند، ابتدا به کنش و واکنشهای انسانها توجه دارد و رفتارها را به سه شکل مطرح میکند:
یک ـ عمل طبیعی که علت فاعلی تعیینکننده اصلی است(تک بعدی)؛
دو ـ عمل فردی که افزون بر علت فاعلی، علت غایی نیز دارد، چون از اراده سر میزند، هدف به خصوصی دارد(دو بعدی است)؛
سه ـ عمل اجتماعی که دارای علت فاعلی و هم علت غایی و هدفدار است و نیز علت مادی یا علت تأثیری نیز دارد(در واقع، سه بعدی است). مطابق با این دستهبندی، عملی که بعد سوم را پیدا کند، عمل اجتماعی اطلاق میشود. شهید صدر پس از طرح این موضوع، به این مطلب اشاره میکند که در بحث جامعه ما یک وجود داریم با دو شأن و دو چهره؛ یک شأنیت و چهره فردی و دیگری شأنیت و چهره اجتماعی که با استفاده از نظریه ملاصدرا در بحث نفس انسان(1) این موضوع را مطرح میکند. همین چهره دوم «امت یا جامعه» را می سازد. پس در اینجا ما دو وجود مستقل به نام «فرد» و «جامعه» نداریم که بخواهیم توجیه کنیم کدام یک اصالت دارند؟ فرد یا جامعه؟ بلکه یک وجود داریم با دو چهره؛ یکی چهره فردی و دیگر اجتماعی که در سراسر حیات بشری در جریان است و از آن به نظریه «المثل الاعلی» تعبیر کرده است. در ادامه میگوید آیه «إِنَّ اللهَ لاَ یُغَیِّرُ مَا بِقَوْمٍ حَتَّى یُغَیِّرُواْ مَا بِأَنْفُسِهِمْ» مقصود از تغییر «به انفسهم»، تعبیر به محتوای درونی خود قوم میکند؛ زیرا تغییر یک فرد یا دو فرد یا سه فرد مشکل اساسی «تغییر ما بالقوم» را حل نمیکند.(2)
آنچه اهمیت دارد، چهره اجتماعی است، پس یک وجود با دو شأنیت را میپذیرد. از نظر صدر، درست است که جامعه از افراد تشکیل میشود و دارای وجدان و اراده و خواست مستقل از افراد است که بر افراد اعمال میکند؛ ولی استقلال نسبی افراد محفوظ است. بنابراین، فرد میتواند جامعه خودش را عوض کند و نیز فرد میتواند با وجود مسیر و جریان جامعه در جهت خلاف آن حرکت کند. این همان مسئلهای است که انسان در مقابل جبر جامعه، آزادی و استقلالاش در حد زیادی محفوظ است.
با این مباحث، ویژگیها و عناصر جامعه از نظر صدر را میتوان این گونه احصا کرد:
1ـ جامعه کامل بر اساس مبانی فکری آرمانی و عقیدتی خاصی است.
2ـ جامعه دارای تولد خاصی است که با شأنیت امتی(اجتماعی) به وجود می آید و دارای حیات است.
3ـ جامعه حرکت و پویایی دارد.
4ـ سنن الهی بر جامعه و حرکت آن، یعنی تاریخ حکومت دارد.
5ـ این سنن حوزه بسیار گسترده و هماهنگ با آزادی و اختیار انسان دارد.
6ـ جامعه دارای اجل یا مرگ(حیا ت اجتماعی)، یعنی مرگ چهره امتی افراد جوامع است.
7ـ جامعه دارای احضار جمعی تا روابط ناحق به حق برگردد، تعبیر به روز تغابن شده است.
8ـ هر جامعهای کارنامه عمل مخصوصی دارد.
سیدمحمدباقر صدر عناصر جامعه را براساس آیه خلافت توضیح و تبیین میکند؛
یک ـ انسان؛ دو ـ طبیعت و سه ـ پیوند یا استخلاف.
منابع در دفتر نشریه موجود است.