بهاییان از جمله گروههای ذی نفوذی بودند که در ساختار حکومت پهلوی رسوخ کرده و مهمترین مناصب سیاسی را در اختیار خود قرار داده بودند. این در حالی است که یکی از ادعاهای فرقه بهاییت این است که میگوید بهاییت دخالتی در امور سیاسی ندارد و در جلسات و محافل و اجتماعات بهاییان هیچ صحبتی از سیاست نمیشود و بطور کلی اعضای این تشکیلات از دخالت در امور سیاسی ممنوعند و در منطقهای که سکونت دارند باید از حکومت آن پیروی و اطاعت کنند.
از آن روزی که علی محمد باب اعدام شد و ناصرالدین شاه قاجار هدف سوء قصد قرار گرفت بهاییان به سیاست گرایش پیدا کرده و تا به پایان حکومت پهلوی بهاییان ایران هم در امور سیاسی دخالت کردند و هم در جریانهای سیاسی بینالمللی راه پیدا کردند بهاییان در ایران از ابتدای قرن حاضر مشاغل مهم دولتی و حتی مقامات عالیرتبه را در دست خود گرفتند و نیروهای خود را گسترش دادند و در تمام امور مملکتی دخالت و نفوذ داشتند.
در زمان حکومت دکتر محمد مصدق، سازمان جهانی صهیونیسم تعطیل شد و نمایندگی سیاسی اسرائیل در ایران برچیده شد. در این زمان اداره امور سازمانهای جاسوسی یهودیان ایران به کمیته بهاییان واگذار گردید. امیر عباس هویدا نیز به دست عناصر با نفوذ و نقابدار بهایی مأمور خدمت در سازمان ملل متحد گردید. محمد اختریان، نویسنده کتاب «نقش امیرعباس هویدا در تحولات سیاسی اجتماعی ایران» مینویسد:
«امیر عباس هویدا در یک خانواده بهایی چشم به جهان گشود و از همان کودکی تحت تأثیر تعلیمات این فرقه قرار گرفت. راهیابی وی به دانشگاه نیز تحت حمایت رهبر فرقه بهاییت صورت گرفت. بدین ترتیب عشق و علاقه وی در خدمت به بهاییت شدت گرفت تا جایی که وی در مقام نخستوزیری به عنوان یکی از عوامل مهم این فرقه در ایران به شمار میرفت... از جمله وزرای کابینه او که بهایی بودند میتوان به وزیر جنگ «سپهبد اسداله صنیعی»، وزیر کشاوزری و آب و برق «منصور روحانی»، وزیر آموزش و پرورش «فرخرو پارسای» و وزرای بهداری «شاهقلی»، وزیر امور خارجه «عباس آرام» و وزیر بازرگانی «منوچهر تسلیمی» اشاره کرد.»