رقابتیترین انتخابات
فارس: انقلاب اسلامی در 41 سالگی خود در حال برگزاری یکی از پرشورترین و رقابتیترین انتخاباتهای چهار دهه گذشته است. سطح مشارکت سیاسی مردم در هر انتخابات با هیچ دموکراسی در جهان قابل مقایسه نیست. در ایران، مردم هستند که حکومت میکنند و حکمرانان خود را مستقیم و غیرمستقیم انتخاب میکنند. با جرئت میتوان جمهوری اسلامی ایران را مردمسالارانهترین حکومت دانست. همان کسانی که میگفتند انتخابات، رقابتی نیست، شورای نگهبان با نظارت استصوابی آنها را محروم از ارائه لیست کرده است، این روزها مردم را دعوت به انتخابات کردهاند و بیش از 4، 5 فهرست انتخاباتی دارند. آنها آتش تهیه روی اصلیترین رکن صیانت از اسلامیت و جمهوریت نظام ریختند و بابهانه و بیبهانه این نهاد را آماج حملات خود قرار دادند، اما الان اعلام کردهاند هم در انتخابات شرکت میکنند، هم فهرست داده و میدهند. این موضوع درجه انصاف، عدالت و صداقت آنها را در فضای انتخاباتی کشور نشان میدهد. این که میخواهند یک رقابت اخلاقی داشته باشند، را زیر سؤال بردهاند! همه جریانهای معتبر سیاسی در کشور فهرست دادهاند. افراد زیادی به صورت مستقل، متکثر و متنوع شرکت کردهاند، به طوری که در ازای هر کرسی نمایندگی در مجلس بیش از 25 تا 30 نفر رقابت میکنند، اما هنوز برخی با بیمهری بر طبل «انتصابات» و «انتخابات بدون رقابت» میکوبند!
براساس نظرسنجیها، 3 درصد میگویند انتخابات رقابتی نیست و وزن این جماعت در نظرسنجیها هم مشخص است.
سطح مشارکت در این دوره با توجه به فضای گفتمانی شهید سلیمانی بیش از دورههای گذشته است. مردم میگویند آن شهید عزیز و آن جوانمرد انقلابی 40 سال از عمر گرانبهای خود را برای صیانت از امنیت ملی و اقتدار ایران گذاشت، ما هم برای حفظ ایران قوی 40 دقیقه وقت خود را در صفهای طولانی رأیدهی بگذاریم. از نظر مردم، حضور در پای صندوقهای رأی فارغ از این که به چه کسی رأی میدهند، رأی به امنیت خودشان و اقتدار جمهوری اسلامی است.
انتخابات امروز در نظرگاه جهانی، اعتبار جمهوری اسلامی و به تعبیر مقام معظم رهبری، یک جهاد عمومی و مایه آبروی کشور است. مردم با این نیت به پای صندوقهای رأی میروند که مجلسی قوی تشکیل دهند تا در برابر تهدیدات تروریستهای کاخ سفید بتوانند مثل کوه بایستند و کشور را از توطئههای رنگارنگ فرهنگی، سیاسی، اقتصادی و نظامی مصونیت ببخشند.
انتخابات مجلس و سخنی با دوستداران ایران
جوان: به عنوان یک ایرانی شرکت در انتخابات و حضور در پای صندوقهای رأی کارکردهای زیر را دارد: ۱- انتخابات، عالیترین مظهر حضور مردم در عرصه سیاسی و مهمترین مجرای تحقق حاکمیت مردم است. نظام مردمسالار، نظام حاکمیت مردم بر سرنوشت خویش، نظام داشتن حکومتی برخاسته از مردم و پاسخگو در برابر مردم است. ۲- انتخابات، فرصتی است برای مردم که نظر خودشان را درباره شیوه حکومت و مدیریت یک دولت ابراز کنند و اگر نارضایتی نسبت به آن داشته باشند، کسی یا گروهی دیگر را که صالحتر و با کفایتتر میشناسند، جایگزین سازند. بدینوسیله نظام سیاسی، بهسوی اصلاح و بهبودی و تکامل تدریجی پیش میرود. ۳- از مهمترین کارکردهای انتخابات، قاعدهمند کردن انتقال قدرت سیاسی از گروهی به گروه دیگر است. فقدان قاعدهای برای انتقال و توزیع قدرت سیاسی و مسئولیت اداره جامعه، مصائب سیاسی گوناگونی به دنبال میآورد. ایمان به وجود و کارکرد انتخابات، به گروههایی که برای تصاحب قدرت سیاسی به رقابت میپردازند، تضمین میدهد که بهترین راه و شیوه کسب قدرت، حضور در انتخابات است. کسب قدرت از راه انتخابات ضمن دارا بودن مشروعیت لازم از سوی مردم، مسالمتآمیزترین شیوه در رسیدن به اریکه قدرت است. ۴- انتخابات، زمینههای لازم برای چرخش نخبگان و دگرگونی در بخشهایی از گروه حاکم را بهطور مستمر فراهم میسازد. در یک نظام مردمسالار، قدرت در چرخش است و بهطور مداوم دست به دست میگردد. هیچکس برای همیشه از دستیابی به قدرت محروم نمیشود. ۵- برگزاری انتخابات مشارکتآمیز و رقابتی، احساس مسئولیت نظام در مقابل خواستهای جامعه را افزایش میدهد. انتخابات موجب افزایش احساس مسئولیت حاکمان در مقابل خواستهای جامعه میشود.6 - انتخابات در فضا و شور رقابتی، آگاهیهای سیاسی - اجتماعی ملت را افزایش میدهد و فضای مناظرات و سخنرانیهای تبلیغاتی نامزدها، زمینه آگاهی مردم از وضعیت کشور در حوزههای مختلف را فراهم میآورد.
۷- سازماندهی انتخابات واقعی با افزایش مشارکت و گسترش رقابت سیاسی بین گروههای مختلف سیاسی - اجتماعی، بستری مناسب برای رقابت تشکلهای موجود در جامعه بهوجود میآورد و حتی شرایط و زمینههای لازم برای ظهور گروههای جدید سیاسی اجتماعی فراهم میگردد.8- در نهایت، مهمترین کارکرد ویژه انتخابات و مشارکت سیاسی مردم، خنثیسازی توطئهها و تهدیدات دشمنان است که در عینحال، موجب افزایش اقتدار نظام و امنیت ملی کشور شده و دارای پیامدهای مثبت منطقهای و بینالمللی برای هر نظام سیاسی خواهد بود.
کاهش مشارکت مردم در انتخابات میتواند پیامدهای زیر را داشته باشد:
۱-تشدید جنگ روانی دشمن در کاهش مشروعیت ومقبولیت مردمی نظام
۲-کاهش قدرت عمل نمایندگان منتخب
۳-تشدید فشارها و تحریمهای دشمنان علیه نظام اسلامی
۴-تأثیر انتخاب نمایندگان ضعیف در کارآمدی مجلس
۵-ایجاد زمینه اعمال نفوذ وزرا ودستگاههای اجرایی
۶-افزایش تعارضات خشونت آمیز
۷-تضعیف ضرایب امنیتی استانهای مرزی
۸-تضعیف قدرت نرم ایران در ساختار سیاسی منطقه.
آسیب شعارهای پرطمطراق
کیهان: این روزها شور انتخابات یازدهمین دوره مجلس شورای اسلامی به اوج خودش رسیده است. کاندیداها با بیان وعدههای مختلف سلایق رایدهندگان را به سمت خود جذب کنند. وظایف مجلس شورای اسلامی طبق اصول مصرح قانون اساسی، تقنین و نظارت است و نمایندگان در چارچوب همین اختیارات میتوانند عمل نمایند البته اگر این وظایف به درستی برای وکلای ملت خصوصا جدیدالورودها تبیین و تشریح شود و آنها هم در شعار و عمل به این وظایف پایبند باشند قطعا میتوانند مجلس را در راس امور و همان جایگاهی که در جمهوری اسلامی برایش تبیین شده قرار دهند آسیب این شعارهای اجرایی و عمرانی که عمدتا در سایه فراموشی وظیفه تقنینی و نظارتی مجلس بیان شده این است که:
1- وقتی این کاندیداها رای آورده و نماینده کل ملت میشوند مجبورند برای تحقق وعدههایشان صرفا به حوزه انتخابیه خویش بیندیشند و از توجه به سایر امور کشور پرهیز کنند، در حالی که اگر نگاه ملی داشته باشند نه تنها میتوانند به بخش اعظمی از مطالبات موکلان حوزه انتخابیه خود پاسخ دهند بلکه کل ملت ایران نیز از تصمیمات قانونگذاری و یا نظارتی او بهرهمند شوند. 2- آسیب دیگر این است که چون برخی نمایندگان، وقت و دانش کافی برای مطالعه برنامههای کلی کشور و اسناد بالادستی نظیر برنامه پنجساله، چشمانداز20ساله و یا سیاستهای کلی ندارند، زمانی که دولت برنامههای توسعه پنجساله کشور را به مجلس میآورد، این برنامه را به دقت بررسی نمیکنند و سرسری از کنارش میگذرند که همین مسئله تا کنون سبب شده اغلب برنامههای پنجساله به اهداف غایی خود دست نیابند و حتی در برخی موارد برخلاف هدف اولیه حرکت کنند و در نتیجه، قوانین بودجه سالانه با رای دوسوم مجلسیان نقضشده است. در حالی که اگر نمایندگان با صرف وقت مناسب به بررسی دقیق برنامههای پنجساله بپردازند چهبسا اولا نیازی به اصلاح یا نقض سریع آنها نخواهد بود و ثانیا بسیاری از مشکلات اقتصادی فعلی همچون بیانضباطی پولی حل خواهد شد. البته همین اشکال بررسی سرسری لوایح مهم در بررسی برخی قوانین مادر نظیر قانون تجارت نیز صادق است. 3- آسیب دیگر وعدههای غیرمعقول کاندیداها آن است که این دست از نامزدها در زمان نمایندگی، وامدار فلان وزارتخانه و دستگاه اجرایی میشوند و همین امر تاثیر مستقیمی بر وظیفه نظارتی آنها داشته و سبب میشود تا ابزارهای نظارتیشان همچون سؤال یا استیضاح در زمان بهکارگیری کند شده یا اساسا برعکس عمل نماید و نماینده ملت را در حد وکیلالدوله تقلیل دهد. در مورد وزارت نفت و نوع تعامل نمایندگان فعلی با آقای زنگنه میبینیم که علیرغم کارنامه ضعیف وی باز هم بخشی از نمایندگان حامی سرسخت ایشان هستند. این در حالی است که فقط یک نمونه از نتایج خسارتبار عملکرد آقای زنگنه در موضوع قیمت سوخت رخ داد. او چهار سال پیش ضمن مخالفت صریح با سهمیهبندی بنزین و کارت سوخت موجبات تکنرخی شدن قیمت بنزین و افزایش بیرویه مصرف و قاچاق سوخت را فراهم کرد و در نهایت این روند به جایی رسید که همین جناب زنگنه پس از چهار سال مجبور شد دوباره سهمیهبندی بنزین و کارت سوخت را احیا کند ولی با کلی خسارت به مردم و کشور که شرح آن خارج از این نوشته است.
4- آسیب دیگر شعارهای بیمنطق برخی کاندیداها، شکلگیری مجلس ضعیف است. به عبارتی نمایندهای که تمام هم و غمش تحقق چند وعده انتخاباتی با هدف انتفاع شخصی یا قبیلهایاش است چهبسا برای نیل به این هدف، از برخی اصول ارزشی یا آرمانی انقلاب دست برداشته و خدای ناکرده ضمن پیوند با باندهای قدرت و ثروت دچار فسادهای مالی و... شود کمااینکه در همین ماههای اخیر شنیدیم که شورای نگهبان بیش از 80 تن از نمایندگان فعلی مجلس را به جهت مسائل مالی رد صلاحیت کرد. طبیعی است این روند در صورتی غیر قابل تکرار است که مردم در زمان انتخاب، بیتوجه به وعدههای فریبنده به بررسی برنامهها و سوابق فردی و اجتماعی کاندیدا بپردازند این مسئله خصوصا در شهرستانها بسیار سادهتر از شهرهای بزرگ تحققپذیر خواهد بود. به هر حال امید است آحاد ملت روز جمعه با حضور پرشور و آگاهانه در پای صندوقهای رای به تشکیل مجلسی قوی همت گمارند همانطور که رهبر معظم انقلاب دیروز تاکید فرمودند: «تنها راه مأیوس شدن دشمنان، قوی شدن ایران است و یکی از مصادیق ایرانِ قوی، مجلسِ قوی است، مجلسی که بتواند با تصویب قوانین لازم و با هدایت دولتها به مسیر مطلوب، کشور را مصونیت ببخشد.»
حمایت بی دلیل از FATF
آرمان: چه تحریم داشته باشیم و چه نداشته باشیم موضوع FATF مستقل از این قضیه است. اگر بخواهیم واقع بین باشیم در صورتی که وضعیت قرمز اعلام شود و به لیست سیاه برویم، اوضاع بدتر میشود. در حال حاضر کشورهایی مثل روسیه و چین و ترکیه که عضو اصلی FATF هستند بهصورت آب باریکه با ما همکاری میکنند و اگر وارد این لیست شویم، دچار مشکل میشویم». ایران از سال ۲۰۱۶ به حالت تعلیق درآمده و چنانچه اینبار هم مهلت پیوستن ایران را تمدید کنند به مدت شش ماه دیگر وقت خواهیم داشت و در غیر اینصورت ایران در کنار کره شمالی به این لیست میپیوندند. حامیان اف ای تی اف بارها مدعی شده اند که اگر لوایح پالرمو و سی اف تی را تصویب نکنیم، به سرنوشت کره شمالی دچار خواهیم شد. این در حالی است که اتفاقا اگر این لوایح را تصویب کنیم، به سرنوشت کره شمالی دچار می شویم.بیانیههای رسمیFATF حاکی از آن است که پس از پیوستن کره شمالی به کنوانسیون پالرمو و CFT و حل کردن مسئله پولشویی و تامین مالی تروریسم، گروه ویژه اقدام مالی(FATF) بهانه جدیدی را به نام اتهام تامین مالی سلاحهای کشتار جمعی (هستهای و موشکی) آغاز کرده و با این بهانه اجازه خروج کره شمالی از لیست سیاه را نداده است. ر همین اساس اگر ایران حتی لوایح مرتبط با FATF را نیز تصویب کند. به هیچ عنوان از لیست سیاه این سازمان خارج نشده و باید همچنان اقدامات یکطرفه را ادامه دهد. تجربه کره شمالی نشان می دهد که کارگروه اقدام مالی، در صورت پیوستن ایران به پالرمو و سی اف تی، در گام بعدی بهانه موشکی را مطرح خواهد کرد، بدون اینکه کوچکترین اقدام مثبتی درخصوص تبادلات بانکی ایران انجام دهد. یعنی صرفا بهانه عوض می شود.