صفحه نخست >>  عمومی >> هادیان
تاریخ انتشار : ۱۴ تير ۱۳۹۹ - ۲۲:۵۰  ، 
کد خبر : ۳۲۳۳۵۳

امپراتوری رو به زوال

پایگاه بصیرت / محمد حمیدی
خس‌خس ناله‌های "جورج فلوید" شهروند سیاه‌پوست آمریکایی و جمله معروف "نمی‌توانم نفس بکشم" او که به‌سرعت به یکی از شعار‌های فراگیر و جهانی مبارزه با نژادپرستی بدل شد و درنهایت قتل تأسف‌بارش توسط پلیس امریکا موجب ناآرامی‌های گسترده و سراسری در ایالات‌متحده امریکا شد.
عمق و دامنه این ناآرامی‌ها که تاکنون نیز ادامه یافته بار دیگر موضوع افول قدرت امریکا را در صدر تحلیل‌ها قرار داد. البته برخی صاحب‌نظران افق بلندتری را ترسیم نموده و در مقابل نظریه پایان تاریخ فوکویاما (که از لیبرال دموکراسی به‌عنوان کامل‌ترین مکتب و سرنوشت محتوم بشر یاد کرد) به افول لیبرالیسم پرداخته و اذعان دارند که نه‌فقط امریکا، بلکه این لیبرالیسم است که روزبه‌روز به پایان خود نزدیک و نزدیک‌تر می‌شود.
نکته قابل‌تأمل آن است که مباحث مربوط به افول امریکا صرفاً معطوف به حوادث اخیر نبوده، بلکه این امر پس از سال ۲۰۰۰ میلادی به یکی از موضوعات رایج در عرصه آینده‌پژوهی سیاست بدل شده و برخی اندیشمندان به‌صراحت از افول و زوال این "ابرقدرت تنها" سخن گفته‌اند.
"امانوئل تود" در کتاب "پس از امپراتوری" (که در سال ۲۰۰۲ به رشته تحریر درآورده) با طرح این مقدمه که "دوران امپراتوری مآب ایالات‌متحده به سر آمده است" به‌تفصیل موضوع افول امریکا را مطرح نموده و معتقد است که آمریکا در تلاش شتاب آلوده‌ایست تا با نمایش عملیات نظامی بر نشانه‌های زوال خود سرپوش گذارد. او شروع این روند را حمله احتمالی امریکا به عراق دانسته (که در سال ۲۰۰۳ اتفاق افتاد) و می‌نویسد "نبرد علیه تروریسم، عراق و محور شرارت فقط یک بهانه است و این نه حاکی از اقتدار این کشور که نشانه ضعف آن است؛ تاکنون به اینکه امریکا حلال مشکلات جهانی است، انس گرفته بودیم؛ اما امروزه به نظر می‌رسد که یکی از عوامل بی‌نظمی در عرصه بین‌المللی است. امریکا از یک محافظ صلح به یک قدرت چپاولگر تبدیل شده است. "
البته چند سال بعد صاحب‌نظرانی، چون "فرید زکریا" هم دوره هژمونی امریکا را تا سال ۲۰۰۳ دانسته و حمله امریکا به کشور‌های غرب آسیا را آغاز افول این هژمونی بیان کردند. اگرچه دلایل مختلفی برای افول امریکا بیان شده، اما به نظر می‌رسد یکی از مهم‌ترین عوامل تأثیرگذار، گسست فرهنگی_اجتماعی جامعه آمریکایی است که محصول خلأ وجود پیشینه تاریخی و تمدنی است. امریکا کشوری است که از مردمانی با دو زبان اسپانیایی و انگلیسی تشکیل شده است؛ امریکا کشوری است چند زبانی و چند فرهنگی، بسیار شکننده و بسیار آسیب‌پذیر. نژادپرستی در این کشور نهادینه شده و غیرسفیدپوستان و غیر اروپائیان، شهروندان درجه چندم آن به‌حساب می‌آیند.
از سوی دیگر نظام لیبرال سرمایه‌داری امریکا با مؤلفه‌هایی، چون سرمایه سالاری، افزون‌طلبی و افزون‌خواهی نامحدود و اباحی گری اخلاقی موجب تشدید شکاف‌ها شده و به‌مثابه کاتالیزور این گسست عمل می‌کند؛ گسستی که با تبدیل‌شدن به یک تنفر نژادی و طبقاتی گسترده و فراگیر، یکی از مؤلفه‌های تسریع روند افول امریکا شده است.
نظرات بینندگان
آخرین مطلب
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات