شعیب بهمن در بخشی از یادداشت خود درباره مناقشه قره باغ در شماره امروز اعتماد نوشت: دولتهای مستقر همیشه در تاریخ ۳ دههای این دو جمهوری از مناقشه قرهباغ به نفع تحکیم و تثبیت جایگاه سیاسی خودشان درون کشور و جلب کردن اعتماد افکار عمومی به قاطعیت و اقتدار دولتشان استفاده کردهاند. در بسیاری از موارد، شعلهور شدن درگیریها در قرهباغ، دولتهای باکو و ایروان، از این درگیریها برای منحرف کردن اذهان و افکار عمومی از مشکلات داخلی استفاده کردهاند. همین درگیری فعلی به دلیل مشکلات اقتصادی ناشی از همهگیری ویروس کرونا قابل پیشبینی بود. گزارشهای آماری و تحلیلهای اقتصادی که از دو جمهوری آذربایجان و ارمنستان منتشر میشد در میان محافل پژوهشی و آشنا با مسائل قفقاز از چند هفته پیش، این انتظار و گمانه را ایجاد کرده بود که دو طرف به هر بهانهای برای پرت کردن ذهن شهروندانشان از مسائل اقتصادی ناشی از شیوع جهانی ویروس کرونا، درگیریها در قرهباغ را از سر میگیرند. در عرصه منطقهای و بینالمللی هم همه بازیگران بینالمللی و منطقهای از وجود این مناقشه نفع میبرند. بازیگران خارجی تصور میکنند که این مناقشه میتواند، بهانه و دلیل مناسبی برای گسترش حضور این قدرتهای خارجی در منطقه قفقاز باشد. به همین دلیل هیچ یک از بازیگران خواهان حل و فصل این مناقشه نیستند. در جنگ اخیر به صورت مشخص نقش ترکیه برجسته است. دولت ترکیه در چند ماه گذشته نیروهای زیادی را به جمهوری آذربایجان اعزام کرد. در این مدت یک رزمایش مشترک نظامی میان ترکیه و جمهوری آذربایجان برگزار شد، اما بعد از پایان رزمایش، ترکیه باز هم نیروهای خود را از خاک آذربایجان به خانه بازنگرداند. همین حضور نیروهای ترکیه در خاک جمهوری آذربایجان به یک مناقشه سیاسی میان باکو و ایروان بدل شد.
آنکارا با توجه به شرایطی که در حوزه سیاست خارجی خودش با آن مواجه است، تمایل زیادی به منحرف کردن افکار عمومی داخلی به یک درگیری جدید دارد. تحولاتی که در لیبی اتفاق افتاده و استعفای فائز سراج، رییس حکومت وفاق ملی لیبی این نگرانی را در میان مقامهای آنکارا ایجاد کرده که با پیشرفت مذاکرات در لیبی، قدرت به رسمیت شناخته شده بینالمللی از اختیار هواداران اخوانالمسلمین خارج شود و تمام سرمایهگذاریهای ترکیه در لیبی و شرق و جنوب مدیترانه از بین برود. ترکیه ترجیح میدهد برای پنهان کردن احتمال شکست در لیبی، افکار عمومی کشور را به درگیری در قفقاز منحرف کند که تا حد زیادی هم میتواند با اتکا به حساسیتهای قومی و زبانی، شهروندان ترکیه را تحت تاثیر قرار دهد.
در کنار ترکیه یک بازیگر دیگر هم در لایههای زیرین درگیریهای اخیر حضور دارد. به نظر میرسد که دولت اسراییل اخیرا تلاشها برای نفوذ گستردهتر در قفقاز را آغاز کرده است. همانطور که اسراییلیها در مناقشه ۳ ماه پیش نقش بسیار برجستهای داشتند و درگیری به دلیل ارایه اطلاعات نظامی جمهوری آذربایجان به جمهوری ارمنستان آغاز شد. به نظر میرسد که ۳ ماه بعد از فروکش کردن درگیریهای ابتدای تابستان امسال، بار دیگر اسراییلیها در این درگیریها هم نقشی بازی کنند. در ماههای گذشته گشایش سفارت جمهوری ارمنستان در سرزمینهای اشغالی فلسطین، امتیازی بود که ارمنستان به ازای خدمات رژیم اسراییل در اطلاعرسانی در مورد ارتش آذربایجان در تیر ماه داده بود. گزارشها حاکی از این است که تلآویو بسیاری از کدها، اطلاعات تماس و رمزگذاری تجهیزاتی را که در طول سالهای گذشته به جمهوری آذربایجان فروخته بودند در اختیار ارمنستان قرار دادند.
همانگونه که در کوتاهمدت و میانمدت چشماندازی برای حل و فصل مناقشه از طریق صلح برای دو طرف وجود ندارد، پیشبینی یک پیروزی قاطع برای یکی از دو طرف و پایان دادن مناقشه به صورت نظامی در کوتاهمدت و میانمدت وجود ندارد. به نظر میرسد که درگیری اخیر میان دو کشور هم مانند درگیریهای گذشته چند روزی بیشتر طول نکشد. بازیگران قدرتمندی مانند روسیه به سرعت مداخله و شعله درگیری را خاموش میکنند و اجازه نمیدهند که منطقه قفقاز دچار بیثباتی و آشوب بلندمدت شود. هر یک از دو طرف مانند همه دورههای شعلهور شدن درگیری، آسیبهایی به طرف مقابل میزنند و تلفات و خساراتی میبینند، اما انتظار یک رویداد استراتژیک که بتواند صحنه مناقشه را تغییر بدهد، نمیرود.