روزنامه کیهان **
مرزهای ممنوعه! / محمد صرفی
رهبر معظم انقلاب اسلامی روز شنبه در دیدار با ستاد ملی مقابله با کرونا ضمن برشمردن راهکارهای مؤثر و توصیههای گرهگشا برای مبارزه با این ویروس فراگیر، به موضوعی نیز پرداختند که ارتباط معنایی مستقیمی با موضوع جلسه یعنی بررسی وضعیت و راهکارهای مقابله موثرتر با همهگیری کرونا نداشت. ایشان در این دیدار به اقدام اخیر برخیها در مواجهه با دولت و شخص رئیسجمهور اشاره کردند و گفتند: «اگرچه در میان این برادران، افراد خوبی هم هستند، اما این کار غلط بود و این موضوع را بهطور صریح اعلام میکنم.» درباره این بخش از بیانات رهبر معظم انقلاب چند نکته گفتنی است؛
1- واکنش منفی و صریح رهبر انقلاب نسبت به چنین برخوردهایی با مسئولان دولت فعلی منحصر به تذکر صریح روز شنبه نیست. ایشان 22 تیر امسال در ارتباط تصویری با نمایندگان مجلس تذکر مشابهی داده و فرموده بودند؛ «روابط مجلس با دولتمردان باید مطابق قانون و شرع باشد، یعنی سؤال و تفحص به عنوان حق مجلس وجود داشته باشد اما توهین و دشنام و نسبتِ بدون علم به دولتمردان به هیچ وجه جایز نیست و برخی از این نسبتها حرام شرعی است.» واضح است که مخاطب این انذار و هشدار تنها نمایندگان مجلس نبودند و همه آحاد جامعه را شامل میشود. اگر به آن توصیه عمل شده بود، نیازی به تذکر مجدد روز شنبه نبود.
2- حساسیت رهبر انقلاب نسبت به هتک حرمت افراد و دستزدن به اعمال و بیان مواضع مغایر با اخلاق و منشاسلامی
- و در عین حال تأکید بر ضرورت نقد- منحصر به دولت و رئیسجمهور فعلی نیست. مروری بر مواضع سابق ایشان نشان میدهد مسئله رعایت اخلاق در موضعگیریهای سیاسی همیشه برای ایشان موضوعیت داشته و نسبت به آن حساس بودهاند. نمونهها و مصادیق این قضیه متعدد است. پس از مناظرههای جنجالی انتخابات سال 88 و طرح مباحثي درباره فساد مالي اطرافيان آقاي هاشمي رفسنجاني و آقاي ناطق نوري از سوی احمدینژاد، فرمودند: «البته كسي، خود اين آقايان را به فساد مالي متهم نكرد اما هر كس هر ادعايي در مورد بستگان آنها نيز دارد نبايد قبل از اثبات در مراجع و مجاري قانوني، در رسانهها بيان كند، چرا كه اينگونه اقدامات در جامعه و بويژه در اذهان جوانان، تلقي نادرست ايجاد ميكند.» ایشان در همان سخنرانی (خطبههای نماز جمعه 29 خرداد) نسبت به برخوردهای تخریبی با رئیسجمهور وقت هم واکنش نشان داده و بهشدت از آن انتقاد کردند؛ «از یک طرف صریحترین اهانتها به رئیسجمهور قانونی کشور شد. حتی از دو سه ماه قبل از مناظرات هم این سخنرانیها را برای من میآوردند و من میدیدم یا گاهی میشنیدم؛ تهمتهایی زدند، حرفهایی گفتند... فحاشی کردند؛ رئیسجمهور را خرافاتی، رمال، از این نسبتهای خجالتآور دادند؛ اخلاق و قانون و انصاف را زیر پا گذاشتند.» این مصادیق و سایر موارد نشان میدهد نفس عمل هتاکی و بداخلاقی، مذموم و مورد انتقاد ایشان است، اینطور نیست که هتاکی نسبت به کسی مذموم و نسبت به دیگری مقبول و مورد تایید باشد.
3- هتاکی و بداخلاقی از سوی هرکسی و نسبت به هر شخصیتی غیرقابل قبول است اما اگر این عمل خلاف از کسانی سر بزند که در طیف انقلابیون و حزباللهیها حضور دارند، بیشک ناپسندتر است. جریان انقلابی و حزباللهی باید نسبت به این قضیه
بیش از دیگران حساس باشد. در تذکر روز شنبه، رهبر انقلاب فرمودند
«در میان این برادران، افراد خوبی هم هستند»، که نشان میدهد افراد مورد اشاره بدخواه و بداندیش نیستند و بر این نکته نیز تأکید دارند که افراد خوب نیز ممکن است به دلایل مختلفی گرفتار این عمل ناروا شوند. ایشان ده سال پیش نیز همین مضمون را فرموده بودند؛ «فضاى اهانت و هتك حرمت در جامعه، يكى از آن چيزهایى است كه اسلام مانع از آن است؛ نبايد اين اتفاق بيفتد. فضاى هتك حرمت، هم خلاف شرع است، هم خلاف اخلاق است، هم خلاف عقل سياسى است.... من بهخصوص به جوانها توصيه ميكنم. بعضى از اين جوانها بلاشك مردمان بااخلاص و مؤمن و خوبى هم هستند، اما خيال ميكنند اين وظيفه است؛ نه، من عرض ميكنم اين خلاف وظيفه است، عكس اين وظيفه است.» متاسفانه امروزه فضای مجازی بستری برای اینگونه برخوردهای ناروا شده و بخشی از بدنه جریان انقلابی نیز گرفتار این آفت شدهاند. از ضدانقلاب و معاند و سکولار و لائیک انتظاری نبوده و نیست که در مواجهه با مخالف خود، اخلاق را رعایت کنند -که نمیکنند- اما بیشک از جریان انقلابی این انتظار میرود که در دام عصبیسازی و چرخه توهین و هتاکی نیفتاده و با متانت و حفظ اصول پیش رود.
4- چرا هتک حرمت خلاف عقل سیاسی است؟ به سه دلیل؛ اولاً مسائل مردم و کشور را به حاشیه میراند. انرژی و توانی که باید مصروف بررسی مشکلات و راهحلها شود، وارد بیراهه جدالهای بیپایان شده و تنها نتیجه آن دلسردی و ناامیدی مردم خواهد بود. نکته دوم آنکه حتی از منظر سیاسی صرف نیز این برخورد غلط است، چرا که دولت و فرد مورد توهین قرارگرفته را در موضع مظلوم مینشاند. کمتر کسی امروز در کشور درباره ضعفهای متعدد و عمیق دولت فعلی شک و تردید دارد، تا جایی که حتی طیف اصلاحطلب که خود بارها اذعان کردهاند باعث و بانی روی کار آمدن دولت تدبیر و امید بودهاند، مدتهاست میکوشند با انواع و اقسام ترفندها و لطایفالحیل حساب خود را از دولت مستقر جدا کرده و حتی برخی از آنان ایده استعفای دولت را نیز مطرح کردهاند. یکی از ترفندهای سیاسی دولت نیز درخصوص ناکارآمدیها و وعدههای برزمین مانده، اتهامزنی به دیگران و ادعای سنگاندازی رقبا و منتقدان است. با چنین نگاه واقعگرایانهای نسبت به اوضاع کشور، فحاشی و هتاکی به رئیسجمهور و مسئولان دولتی -علاوه بر غیراخلاقی و غیراسلامیبودن- نشانگر ضعف تحلیل سیاسی نیز هست. چرا که با این کار ابزاری را به طرف مقابل اعطا میکنید که در به در دنبال آن میگردد؛ مظلومنمایی و حاشیهسازی برای فرار از پاسخگویی.
نکته سوم و البته مهمتر آنکه اگر از دایره رقابتها و اختلافات درونی کشور بیرون آمده و از منظری بالاتر به صحنه بنگریم، امروز کشور درگیر یک جنگ چندوجهی، تمامعیار، پیچیده و تحمیلی است. بدون شک در چنین شرایطی بیش از همیشه نیاز به اتحاد و انسجام داریم. توهین و هتاکی به مقامات کشور را میتوان به شلیک در سنگر خودی در بحبوحه نبرد تشبیه کرد. شلیکی که همسنگران عاقل را نگران و آشفته و دشمن را خرسند و امیدوار میکند.
5- بیشک هتاکی به رئیسجمهور و دیگر مسئولان کشور مذموم است اما بد نیست جناب رئیسجمهور هم نگاهی به ادبیات خود طی این سالها نسبت به منتقدان داشته باشند. لیست عبارات تند و هتاکانه در این ادبیات شامل دهها مورد میشود؛ بزدل، بروید به جهنم، دیننشناس، جیببر، بیشناسنامه، هوچیگر، متوهم، عصر حجری، بیعقل، ترسو و... اینها مشتی نمونه خروار است که جناب آقای روحانی طی این سالها نثار منتقدان کرده است. و در میان منتقدان هیچ نمونهای را نمیتوان آدرس داد که از این الفاظ رکیک علیه رئیسجمهور و یا دولتمردان ایشان استفاده کرده باشد. البته که این ادبیات غیرقابل قبول، مجوزی برای استفاده از عبارات مشابه برای منتقدان فراهم نمیکند و پاسخِ «های»، «هوی» نیست.
۶- نهی رهبر انقلاب از هتاکی نسبت به دولت و رئیسجمهور و سایر مسئولان نظام، همانطور که ایشان نیز تاکید کردند به معنای بستن راه نقد نیست. نقد مسئلهمحور است و بر موضوع تمرکز دارد و از این روی با هتک حرمت فاصله فراوانی دارد. اسلام همانقدر که از توهین و هتاکی برحذر داشته، بر امر به معروف و نهی از منکر تاکید داشته و حتی آن را واجب میداند. اگرچه با کمال تأسف باید گفت، دولت محترم نسبت به نقدهای دلسوزانه و کارشناسانه بسیاری از منتقدان نه فقط بیتوجه بوده است بلکه در مواردی نیز نقدها را با ناسزاگویی به منتقدان پاسخ داده است و این در حالی است که گذر ایام درستی و صحت نظر منتقدان را تأیید کرده و دولت نیز در پارهای از موارد به همان نقطهای بازگشته است که منتقدان عبور ازآن را ناصواب و خسارتبار میدانند، نظیر اتکاء به خارج، اغراق درباره برجام، سرانجام اعتماد به دشمنان بیرونی و یا در اینسوی، مخالفت با مسکن مهر، حذف کارت سوخت، بیتوجهی به
تولید داخلی، واردات بیرویه و... این همه اما، بدیهی است که قابل نقد است بیآنکه در انتقاد از مرزهای ممنوعه عبور شود.
***************************************
روزنامه وطن امروز**
پایان پروژه «جان یا نان»/محسن جندقی
چالش کرونا از همان زمانی که دولت قدرت وزارت بهداشت را در ستاد ملی مقابله با کرونا کاهش داد، تبدیل به بحران شد. با وجود مخالفتهای گسترده جامعه سلامت، بازگشایی مشاغل و اصناف بدون ابلاغیه پروتکلی جامع و بازدارنده و بدون نظارت قوی برای رعایت همان دستورالعملهای نیمبند انجام شد، دورکاری 30 درصد کارمندان به پایان رسید و در ادامه در کمال شگفتی و ناباوری، مدارس نیز با حضور محصلان مقاطع مختلف بازگشایی شد! روحانی از همان روزهای ابتدایی سال در اظهارات خود کلیدواژههای مشابه «سلامت» و «معیشت» را در کنار هم به کار میبرد تا عملا شاهد ایجاد دوگانه «جان و نان» توسط رئیس دولت باشیم. به عنوان مثال رئیسجمهور 27 فروردین در جلسه هیأت دولت گفت: «امروز سلامت و معیشت مهمترین مساله و دغدغه مردم است» یا در همان روز گفت: «باید همزمان با بیماری و بیکاری مقابله کنیم».
حتی اگر مسؤولان دولتی نیت عادی جلوه دادن شرایط را نداشتند، رفتار دولت عملا به جامعه اینگونه القا کرد شرایط کرونا آنقدرها که گفته میشود بحرانی نیست. در چنین شرایطی بود که رعایت پروتکلهای بهداشتی از 80 درصد به 60 درصد کاهش یافت. از طرفی دولتی که اعتقاد داشت سلامت در کنار معیشت و جان در کنار نان و رسیدگی به معضلات اقتصادی در کنار مبارزه با بیماری مهم است، عملکرد افتضاحی در حوزه اقتصاد داشت و رکوردهای جدید در نقدینگی و پایه پولی و تورم خلق کرد. کاهش شدید ارزش پول ملی به همراه رفتار غیرطبیعی و دیوانهوار بازار سرمایه و بازارهای موازی، عیار اقتصادی دولت را بیش از پیش نمایان کرد و بخوبی نشان داد ضعف شدید مدیریت، موتور محرک تحریمهای آمریکاست. به عبارت بهتر دولت حتی در مقوله ادعایی اقتصاد نتوانست کمترین انتظارات موجود را برآورده کند و حتی حامیان خود را ناامید کرد. از طرفی دولت در کنترل کرونا ناموفق عمل کرد و رکوردهای جدید ابتلا و مرگومیر ثبت شد و از طرف دیگر معیشت مردم تحت تاثیر تورم و گرانی قرار گرفت؛ در نتیجه عملا پروژه دوگانهسازی «جان / نان» یا «سلامت / معیشت» شکست خورد. دولت میتوانست با اعمال برنامهای جامع، زنجیره انتقال را قطع کند و هزینه مقابله با کرونا را بشدت کاهش دهد و بعد از وقفهای کوتاه فعالیتهای اقتصادی را از سر بگیرد. رهبر حکیم انقلاب در جلسه شنبه ستاد ملی مقابله با کرونا با اشاره مستقیم به این مساله و برشمردن جنبههای سلامتمحور، امنیتی و اقتصادی تصمیمگیریها درباره این بیماری و احتمال تعارض این جنبهها با یکدیگر گفتند: «از آنجا که جنبههای امنیتی و اقتصادی نیز نشأت گرفته از همین بیماری است، بنابراین اصل و اولویت در تصمیمگیریها، سلامت مردم است».
بیانات رهبر انقلاب همان اظهارات متخصصان و کارشناسان است که اعتقاد دارند دولت در شرایط فعلی که توازن و تناسب این مؤلفههای اقتصادی، امنیتی و سلامت از بین رفته باید سلامت را در اولویت قرار دهد؛ بارها متخصصان گفتند اگر دولت با تعطیلی متناوب در کنار محدودیتهای کرونایی موافقت کند و بعد از آن بر اجرای پروتکلها نظارت کند، زنجیره انتقال قطع خواهد شد. در این حالت میتوان امیدوار بود توازن مؤلفههای اقتصاد، امنیت و سلامت مجدداً محقق گردد. دولت نهتنها این کار را نکرد، بلکه تصمیمهای اشتباهی مانند بازگشایی مدارس را هم عملی کرد!
در کنار این نکته مشخص شد هر چه نقش وزارت بهداشت در تصمیمگیریها کم شود، شرایط بحرانیتر میشود و تعداد مبتلایان و قربانیان افزایش مییابد. رهبر انقلاب به این مساله نیز اشاره مستقیم داشتند و وزارت بهداشت را محور تعیین مصادیق محدودیتها دانستند و گفتند: «هنگامی که وزارت بهداشت، مصادیق محدودیت را تعیین کرد، بقیه دستگاهها باید ـ بدون در نظر گرفتن ملاحظات دیگرـ آنها را رعایت و اجرا کنند».
اگر دولت بتواند در سیاستهای مقابله با کرونای خود تجدیدنظر کند و انسجام در تصمیمگیری را جایگزین آشفتگی کند، میتوان به آینده امیدوار بود. قطعا خود دولتیها تا الان متوجه شدهاند هزینه مقابله با کرونا در روزهایی که تعداد مبتلایان و قربانیان افزایش مییابد و رکورد میشکند، بسیار بیشتر از چند روز تعطیلی و محدودیتهای شدید بهداشتی خواهد بود. میتوان با توجه به فرمان رهبر بزرگوار انقلاب در جلسه ستاد ملی مقابله با کرونا امیدوار بود رویه دولت تغییر کند و دیگر شاهد دوگانهسازیها نباشیم؛ دوگانهسازیهایی که اول از همه گریبان ملت و بعد خود دولت را خواهد گرفت.
***************************************
روزنامه خراسان**
معادله پیچیده برنده و جنگ خیابانی !/امیرعلی ابوالفتح
یک هفته پیش از پایان رای گیری های انتخابات ریاست جمهوری آمریکا در روز سوم نوامبر 2020 ، فعالیت موسسات نظرسنجی برای پیشبینی برنده انتخابات 2020 در این کشور شدت گرفته است. در روزهای اخیر اغلب موسسات نظرسنجی، از کاهش چند درصدی فاصله دونالد ترامپ، نامزد جمهوری خواهان در مقابل جوبایدن، نامزد دموکرات ها، به ویژه در ایالت های حساس موسوم به «صحنه نبرد» خبر داده اند. با این حال، هنوز بایدن از برتری حدود 8 درصدی در میانگین نظرسنجی های ملی در سطح آمریکا برخوردار است. سی ان ان در گزارشی نوشت: «بررسی های آماری و نظرسنجی های انجام شده در سه ایالت با آرای نامشخص و سرنوشت ساز در غرب آمریکا نشان می دهد بایدن با فاصله ای چشمگیر، از رقیب جمهوری خواه خود دونالد ترامپ پیش افتاده است.»به گزارش این شبکه تلویزیونی ، با وجود این که ترامپ در انتخابات 2016 در ایالت های میشیگان، پنسیلوانیا و ویسکانسین پیروزی قاطعی به دست آورد ، ولی نظرسنجی های انجام شده در این سه ایالت در انتخابات ، نشان می دهد رقیب دموکرات وی در هر سه ایالت پیشتازی محسوسی نسبت به وی دارد . این میزان آرای احتمالی که نظرسنجی ها نشان می دهند، حد نصابی است که هیلاری کلینتون هرگز نتوانست به آن ها دست پیدا کند.هر چند که هیچ تضمینی مبنی بر این که این آرا تا روز انتخابات باقی بماند وجود ندارد، ولی نگاه به نظرسنجی های انجام شده در سطح ملی در میان دو گروه بسیار مهم در جامعه آمریکا، یعنی سفید پوستانی که تحصیلات ندارند و زنان سفید پوست نشان می دهد ترامپ در سال 2016 در حالی که 30 درصد از رقیب دموکرات خود در آرای سفید پوستان بدون تحصیلات دانشگاهی پیش بود، این میزان اکنون به 17 درصد رسیده است . پیشتازی ترامپ در میان زنان سفید پوست نیز که در 2016، 5 درصد بود، جای خود را به پیشتازی بایدن در 2020 با 12 درصد داده است.از سوی دیگر ، بر اساس میانگین نظرسنجی های ملی فاصله دونالد ترامپ با جو بایدن طی 14 روز منتهی به 24 اکتبر، با 1.9 درصد کاهش، از عدد 10 درصد به عدد 8.1 درصد کاهش یافته است. با این حال، برتری بایدن در برابر ترامپ حتی یک هفته پیش از پایان رای گیری ها در روز سوم نوامبر، تضمین کننده پیروزی نامزد دموکرات ها بر نامزد جمهوری خواهان نیست. زیرا چه بسا، نامزد دموکرات ها همچون سال 2016 ، رای مردمی بیشتری کسب کند اما در نهایت، این نامزد جمهوری خواهان باشد که با اتکا به برتری آرای الکترال، برای چهار سال دیگر در کاخ سفید ماندگار شود.البته تنش های سیاسی کنونی در آمریکا، بر پیچیدگی معمول انتخابات ریاست جمهوری افزوده است. ترامپ بارها اعلام کرده که یا در انتخابات پیروز می شود یا در انتخابات تقلب شده است. به عبارت دیگر اگر ترامپ به پیروزی قاطع دست نیابد، ستاد انتخاباتی جمهوری خواهان به بهانه تقلب در انتخابات، به ویژه با زیر سوال بردن روند انتخابات پستی، موضوع را به دادگاه خواهند کشاند. پایان فرایند قضایی شکایات انتخاباتی نیز دیوان عالی فدرال خواهد بود، نهادی که در آن، قضات محافظه کار به لحاظ عددی، برتری دارند. به نظر می رسد ترامپ روی آرای قضات دیوان عالی فدرال برای پیروزی در انتخابات حساب ویژه ای باز کرده است.اما اگر آرای الکترال کالج به گونه ای میان دو نامزد جمهوری خواه و دموکرات تقسیم شود که هیچ یک نتوانند حداقل 270 رای را کسب کنند، مسئولیت انتخاب رئیس جمهوری بعدی آمریکا برعهده کنگره قرار خواهد گرفت. در این حالت، حتی با وجود برتری عددی دموکرات ها در مجلس نمایندگان بعدی، شانس ترامپ برای پیروزی بیشتر است. زیرا هر ایالت در زمان رای گیری فقط دارای یک رای خواهد بود و ایالت هایی با اکثریت نمایندگان جمهوری خواه از ایالت هایی با اکثریت نمایندگان دموکرات بیشتر خواهند بود.به هرحال، با توجه به پیچیدگی فراوان نظام انتخابات ریاست جمهوری آمریکا، هرگونه پیش بینی نتایج آن بر اساس نظرسنجی ها تقریبا غیر ممکن است. با این حال، به نظر می رسد یک موضوع دور از انتظار نخواهد بود و آن این که انتخابات 2020 با اعتراضات و تنش های خیابانی همراه شود. از هم اکنون تدابیر امنیتی برای جلوگیری از اعتراضات خشن خیابانی علیه نتایج انتخابات ریاست جمهوری آمریکا در برخی از شهرها و ایالت های این کشور تشدید شده و حتی در برخی از مناطق، حضور افراد با اسلحه در اطراف حوزه های رای گیری در روز انتخابات در سوم نوامبر ممنوع شده است. اظهارات جنجالی ترامپ از جمله این که در مناظره نخست با بایدن خطاب به شبه نظامیان گفت « کنار بایستید و منتظر بمانید» به عنوان اشاره ای برای به آشوب کشاندن انتخابات آمریکا توصیف شد.این نگرانی تا جایی افزایش یافته است که سازمان عفو بینالملل نیز اعلام کرد در زمان ریاست جمهوری دونالد ترامپ در آمریکا، امنیت معترضان و رأی دهندگان، دیگر تضمینی ندارد. بر اساس گزارشی که عفو بینالملل منتشر کرده است، نیروهای امنیتی آمریکا هم اکنون قادر به جلوگیری از بر هم زدن گردهمایی های مسالمت آمیز نیستند.با توجه به این که در سال های اخیر سلامت و امنیت انتخابات در برابر مداخلات داخلی و خارجی به شدت زیر سوال رفته است، به نظر می رسد نامزد و جریان سیاسی شکست خورده در انتخابات 2020 ، نتایج را به راحتی نپذیرد و به مقاومت خیابانی روی بیاورد، موضوعی که می تواند در جامعه چند پاره آمریکا، فاجعه بیافریند.
***************************************
روزنامه ایران**
مهار کانونهای گرد و غبار/مسعود تجریشی
معاون محیط زیست انسانی سازمان حفاظت محیط زیست
خوزستان در گذشته منابع آبی زیادی داشت و بر اساس آن، بارگذاری کشاورزی زیادی در این منطقه انجام شد. این در حالی بود که هیچ اقدام و برنامهای بهعنوان تأمین نیاز زیستمحیطی تالابها در این منطقه، مد نظر نبوده است. در بالادست تالابها یا هورهای اطراف اهواز مثل تالاب شادگان، بهدنبال ساخت سد و برداشت آب، تخریب و در نتیجه هم نخلهای پاییندست و هم تالابها خشک شدهاند و به جایی رسیده ایم که این مناطق به طور بالقوه به کانونهای گرد وغبار تبدیل شدهاند.
موضوع دیگر در جنوب کشور کانونهای گرد وغبار خارج از کشور است که در نیمه دوم سال، حداقل یک یا دو بار فعال میشود. ریزگردهای خارجی همزمان با مشکلات متأثر از کانونهای داخلی به سمت ایران حرکت میکنند و مشکلات بسیار زیادی را برای اهواز ایجاد میکنند. تاکنون اقداماتی چون کاشت گیاهان و درختچهها برای کنترل گرد وغبار در کشور انجام شده است مثل حدود ۷هزار هکتار نهالکاری که در حوضه آبریز مارون و جنوبشرقی اهواز انجام شد اما سیل سال بعد بخشی از نهالها را از بین برد. از طرفی چون دستگاههای اجرایی به آبرسانی سالانه و بموقع نهالها، توجهی نکرده بودند بخش دیگری از نهالها هم خشک شدند. سازمان جنگلها، مراتع و آبخیزداری اعلام کرده که از بین رفتن بخشی از این نهالها طبیعی است اما ما باید در کنار کنترل و نظارت در زمینه نهالکاری، مشارکت مردم را هم داشته باشیم. خوشبختانه در سال آبی ۹۷ و ۹۸ بارشهای خوبی اتفاق افتاد اما تجربه نشان داده است که بهدنبال چنین بارشهایی، پوشش گیاهی مناسبی در منطقه شکل میگیرد و البته رسوبات بسیاری نیز به همراه خود میآورد؛ این رسوبات ظرفیت بالایی برای تبدیل به گرد وغبار در سال بعد دارند.
مدیریت قرق، مهمترین کاری است که باید برای جلوگیری از این اتفاق انجام گیرد، البته این کار در خوزستان هم انجام گرفت اما کافی نبود و نباید اجازه ورود دام به این فضاها داده میشد. نگاه سنتی حاکم بر دولتها با نهالکاری بدون توجه به تغییر اقلیم، نتیجهای نداشته است چون این روش، پایدار نیست. بنابراین نهالکاری ادامه پیدا نکرد و مدیریت چرا، قرق و سرمایهگذاری برای خارجکردن کشاورزان و دامداران از مناطق تالابی مستعد گرد وغبار در دستور کار قرار گرفت. سال اول تمامی اعتباراتی که در رابطه با گرد وغبار از صندوق توسعه ملی دریافت کردیم به علاوه مصوب نمایندگان مجلس برای خوزستان هزینه شد. سال دوم قسمت اعظم منابع مالی دوباره به خوزستان اختصاص یافت و برای حل مشکل برق خوزستان هم۱۵۰ میلیون دلار از صندوق توسعه ملی دریافتی داشتیم. در سال سوم و چهارم بهدنبال این اقدامات، تعداد روزهایی که گرد وغبار باعث ایجاد مشکل برای مردم میشد، حدود 30 تا 40 روز کاهش یافت. اگر در سالهای آینده بر اقداماتی چون مدیریت حرکت تپههای ماسهای، قرق، رهاسازی آب و جلوگیری از خشکیدن تالابها متمرکز شویم و مشارکت بیشتر مردم را داشته باشیم، میتوانیم ۱۷۰ روز باقیمانده را به تعداد روزهایی که وزش باد عمدتاً از خارج از کشور کانونهای داخلی را فعال میکند، کاهش دهیم.
دستگاههای اجرایی و قانونگذار در خوزستان حتماً باید به سمت مشخصکردن و تأمین نیاز زیستمحیطی تالابها حرکت کنند و همزمان به ایجاد تشکلهای مردمی کمک کنند تا مردم با اقدامات زیستمحیطی همراه شوند. مثلاً اگر گفته میشود در منطقهای اجازه چرا برای ۱۰۰ گوسفند یا شتر داده شده مردم این اصل را رعایت کنند، چون اگر رعایت نکنند دوباره تالاب خشک میشود و وقتی تالاب خشک شود، زمینهای کشاورزی حاشیه هم از دست میرود. در حال حاضر هم مردم و هم اکوسیستم، هر دو طرف آسیب میبینند اما در صورت برنامهریزی برای مشارکت مردم هم کشاورزی خواهیم داشت و هم تالابهایمان را.
***************************************
روزنامه شرق **
مزرعه خشم/کامبیز نوروزی . حقوقدان
انتشار دو ویدئوی کوتاه به فاصله چند روز، نمایی مختصر ولی پرهول از اوضاع امروز ترسیم میکند که نمیتوان از آن بهسادگی گذشت. چند روز پیش از این هم فیلمی از گرداندن اوباش در خیابانهای مرکزی تهران در مقابل چشمان کنجکاو مردم صدای رئیس قوه قضائیه را هم درآورد. در فیلم آبادان، دختری با صورت خونآلود بر زمین دراز کشیده و چند نفر در کنار او، که نای حرکت ندارد، با خشم بر سروصورتش میکوبند و کسی که لباس مأموران حراست را بر تن دارد، با باطوم و دست بدن دختر را لمس میکند. در فیلم مشهد، مردی لاغراندام و نحیف که احتمالا در شرایط عادی روانی نبوده، در دستان یک مأمور پلیس است و با شوکر و گاز فلفل مدام مورد حمله مأمور پلیس قرار میگیرد. مرد کاملا در اختیار پلیس است و حملات پلیس برای کنترل یا دستگیری او نیست و هیچ ضرورتی ندارد. یک جایی از فیلم بعد از حمله پلیس صدای خنده مردمی میآید که به تماشا ایستادهاند.در میان تماشاچیان کودکانی هم به نظاره ایستادهاند.
در اینکه آدمها ممکن است خطایی مرتکب شوند، بحثی نیست. قرار نیست خطای یک نفر به پای یک سازمان نوشته شود یا خشونتخواهی چند نفر به پای یک جامه بزرگ حساب شود. جرم و جنایت در هر جامعهای همیشه بوده است و خواهد بود. مهم نوع مواجههای است که جامعه و دستگاههای قانونی با آن میکنند. بدترین برخورد لاپوشانی و کتمان است. چشمفروپوشیدن به خشمها و خشونتها و جرائم به هر بهانهای که باشد، پاداشدادن است به مجرمان و خطاکاران و کمک به ترویج خشونت.خواندم که یکی از مقامات شهر آبادان گفته است منتشرکننده فیلم دختر آبادانی را تحت پیگرد قرار خواهند داد، چون کاری کرده است که آبروی شهر میرود (نقل به مضمون)...
اما کسی از وضعیت آن مأمور حراست چیزی نمیگوید. کسی از علت حادثه که قسمتی از آن یکی از مسئولان ردهپایین پالایشگاه آبادان است یا دلایل اقدام دختر چیزی نمیگوید.
در واقعه مشهد نیز هیچ خبر رسمیای وجود ندارد که آن مأمور پلیس که بوده و چرا و به کدام دلیل قانونی چنین رفتار خشونتباری را مرتکب شده است. بله! اگر آن مرد در حال مقاومت بود، پلیس برای دستگیریاش ناگزیر از مقداری خشونت مجاز میبود؛ اما آن مرد که اینک فوت شده، کاملا در اختیار پلیس است و با دستبند به میلهای بلند وصل شده و بااینحال با شوکر و افشانه فلفل تحت آزار قرار میگیرد.
آن خانواده فیلم آبادان با خشم بر دختر آبادانی میشورند. به اوضاع رقتانگیز مرد مشهدی هم مردم آسوده و با فراغت مینگرند و گاهی هم میخندند.
در فضای مجازی هم که غوغایی برپاست؛ همگان قاضی شدهاند، بلافاصله قضاوتها شروع میشود، بیآنکه کسی از جزئیات وقایع اطلاع بهدردخوری داشته باشد.
سازمانهای حکومتی از دستگاههای دولتی تا انتظامی و... نمیخواهند کمترین خدشهای به آنها وارد شود. گویی بهقدر ارزنی هم خطا در آنها راه ندارد. سعی میکنند وقایع را بپوشانند. نگاهی به غایت اشتباه و پرخطر. آنها با این روش تمامیت سازمان خود را مورد ظن و گمانهای منفی افکار عمومی قرار میدهند. در جامعه امروز امکان لاپوشانی نیست. اخبار بهسرعت نور منتشر میشوند. اگر حقیقت را نگویید، قضاوتها را علیه خودتان تولید خواهید کرد.
ما مردم هم انگار که شیقته خشونت شدهایم. نه فقط تماشاچیان دختر آبادان و جوان مشهدی، ما که در فضای مجازی شاهد این صحنههاییم و در قضاوتهای نادانسته خود خشم میپراکنیم و بیآنکه چیزی از حقیقت بدانیم، سختترین قضاوتها را علیه دیگران میکنیم. شگفتآور بود که همزمان با انتشار فیلم دختر آبادانی، روایت مفصلی منتشر شد که او مورد تجاوز آن مسئول ردهپایین قرار گرفته است. چنین قضاوتهای بیدلیل و بیسند، خشونتی است در حد همان گاز فلفل که ما روامیداریم.
اگر تا این اواخر، چنین تبلیغ میشد که مقامهای ارشد کشوری مصون از خطا و اشتباهاند، حالا این مصونیت به پایینترین سطوح هم تعمیم یافته است؛ اما این سازمانها باید توجه کنند که اگر خطاها یا جرائم اعضای خود را خودشان اعلام کنند، حرمت و احترام بیشتری در میان مردم خواهند یافت.
شاید این حوادث کوچک باشند؛ اما میتوانند نشانههایی از بیماریهایی بزرگ باشند. از ادبیات سیاسی بعضی سیاستورزان تا آمار جرائم خشم و خشونتی میتراود. شرایط بحرانی اقتصادی و اجتماعی کشور نیز زمینه مستعدی برای توسعه خشم و خشونت ساخته است. خصلتهای جرمزا در جامعه ایران در حال افزایش مستمر است. اگر مقابله با چنین وضعیتی را سازمانهای دولتی و انتظامی و قضائی جدی نگیرند، خارستان مزرعه خشم، همهجا را خواهد گرفت.
***************************************