روزنامه کیهان **
در تاریخ بنویسید؛ ایران-3 آمریکا و اروپا- صفر / جعفر بلوری
ورود واکسن ایرانی کرونا به مرحله «تست انسانی»، آن هم در شرایط تحریمهای غیرانسانی- که روز 8 دیماه سال 99 اتفاق افتاد - آنقدر «مهم» بود که به قول کارشناس تلویزیون چین، ایران را در این حوزه «کنار اروپا، آمریکا، چین و روسیه قرار داد و باعث حیرت و تحسین جهانیان شد». این اتفاق مهم در کنار خبرهای کرونایی که همزمان از آمریکا و برخی کشورهای اروپایی مخابره میشود و جریانسازیِ برخی چهرههای به ظاهر ایرانی علیه واکسن ایرانی کرونا که به زودی مخابره خواهند شد! مسائلی هستند که در این یادداشت، قصد داریم به آن بپردازیم.
1- همین حالا که مشغول خواندن این یادداشت هستید، چند روزی است وضعیت کشور عزیزمان ایران در بحث مبارزه با ویروس کرونا، نسبت به خیلی از کشورهای صنعتی و مدعی غربی بهتر شده است. الحمدلله مدتی است، بنا به دلایلی که در ادامه برخواهیم شمرد، هم در تعداد تلفات و هم در میزان ابتلا به این ویروس، وضعیت «خوبی» را پشتسر میگذاریم. این وضع بنابر اعلام منابع رسمی، در برخی از شهرها به مرحله «عالی» رسیده و شمار تلفات و حتی مبتلایان به عدد حیرتانگیز «صفر» نزدیک شده است! به این نکته مهم هم توجه کنید که این شرایط
(که قطعا متزلزل است و میتواند با کوچکترین کوتاهی از جانب ما و مسئولین تغییر کند) در شرایطی حاصل شده که کشورمان به شدت در دو حوزه علمی و اقتصادی تحریم است و دشمن حتی اجازه ورود داروی کودکان و نوزادان را هم به ایران نمیدهد.
2- اینکه چه عواملی باعث میشود ایران با وجود این همه فشار و تحریم بتواند در بحث مبارزه با کرونا خود را به آن قله نزدیک کند و خود را بین 10 کشور اول دنیا در تولید واکسن وارد نماید، قطعا نیاز به کار دقیق و کارشناسی دارد اما هیچکس نمیتواند، جایگاه فرهنگ ایرانی- اسلامی را که همیشه در بحرانها و سر بزنگاهها خود را نشان میدهد، دستکم بگیرد. این، همان «نقطه کلیدی» و «رمز موفقیت و پیروزی» است که ما فکر میکنیم، تفاوت ما با کشورهای صنعتی و ثروتمند غربی هم از همین نقطه شروع میشود. هفتههای اولیه شیوع ویروس در ایران را یادتان هست؟ تصاویر آن مادر پیر را دوباره بهخاطر بیاورید که در نیمههای شب به سراغ دستگاههای عابربانک میرفت و آن را ضدعفونی میکرد تا مبادا، جوانانی که آنها را مثل پسرش میدانست، مبتلا شوند، یا آن بچههای بسیج که در پمپ بنزینها ایستاده و برای اینکه رانندهها مبتلا نشوند، کار سوختگیری را برایشان انجام میدادند، یا آن طلبههایی که لباس کارگری بر تن کرده و در بیمارستانها زمین را «تِی» میکشیدند و همینطور روحانیونی که مساجد و زیارتگاهها را به کارگاههای تولید ماسک و دستکش تبدیل کردند، جوانانی که خانوادههای پیر یا ضعیف را شناسایی و کار خرید آنها را انجام میدادند تا مبادا بیرون از خانه مبتلا شوند و... اینها از جمله دلایل مهم موفقیت ماست. در حالی که مردم در ایران و در بدترین شرایط کرونایی و اقتصادی مشغول فداکاری و کمک به همنوعان خود بودند، هزاران کیلومتر آن طرفتر و در برخی از این کشورهای صنعتی و مدعی، از برخی مردم عادی بگیر
تا بالاترین مقامات سیاسی و اجرایی، مشغول دزدیدن ماسک و دستمال توالت از یکدیگر بودند! گاهی بر سر یک جعبه دستمال، با مشت و لگد به جان هم میافتادند. هواپیماهای کشورهای متحد خود را که حامل دستمال و ماسک و مواد بهداشتی بود، در همان هوا میربودند. همیشه و در طول تاریخ «فداکاری و ازخودگذشتگی»، جزو کالاهای نایاب و مهم برای چیره شدن بر بحرانها بوده که این کالا شکر خدا در ایران به وفور یافت میشود؛ و اگر احیانا جامعهشناسان غربی میخواهند این معضلات اجتماعی را - که در شماره بعد به گوشه جدیدی از آنها اشاره خواهیم کرد- ارزیابی کنند، قطعا باید به این
«عامل مهم فرهنگی» که گفتیم توجه ویژهای کنند؛ البته اگر خودشان جزو آن دسته از افرادی نبوده باشند که بر سر ماسک، مشت بر دهان هموطن خود میکوبند!
3- دیروز وقتی تلویزیون جمهوری اسلامی ایران داشت تصاویر اولین تست انسانی واکسن ایرانی کرونا را نشان میداد، شبکه تلویزیونی الجزیره هم به نقل از منابع خود در آمریکا گزارش مهمی را از «افزایش معضلات عجیب و غریب اجتماعی پس از شیوع کرونا در آمریکا» منتشر کرد. طبق این گزارش در سایه کرونا، شهرهای دیترویت، شیکاکو، نیویورک، فیلادلفیا، میشیگان و میلواکی، سال۲۰۲۰ سال مرگباری را تجربه کردهاند و دلیل آن نه فقط شیوع بیماری همهگیر کرونا و مرگهای حاصل از این بیماری که، افزایش خشونتهای مسلحانه بوده است. برخی مسئولان و کارشناسان میگویند دلیل روشنی برای افزایش این خشونتها پیدا نمیکنند اما این را میدانند که، معضلات اقتصادی ناشی از کرونا قطعا در این امر نقش داشته است. در این گزارش چندینبار بر تأثیرات افزایش بیسابقه بیکاری و کمبود شدید منابع در بهوجود آمدن این معضلات بهویژه در محلههای فقیرتر تأکید شد. این یعنی... در تاریخ بنویسید، وقتی یک بحران در کشوری باعث افزایش فداکاری، کمک و بهطور کلی پدیدههای مثبت اجتماعی میشد، در کشورهای دیگر، باعث افزایش معضلات اجتماعی مثل سرقت، قتل و تیراندازی میشد!
4- وقتی اولین تست انسانی واکسن ایرانی کرونا روی دختر آقای «محمد مخبر»، رئیس ستاد اجرایی فرمان امام انجام گرفت، عدهای که از ایرانی بودن فقط، فارسی حرف زدن را بلدند، به کمک نرمافزاری به نام فتوشاپ! تصویر بازوی این بانوی ایرانی را طوری سیاه کردند که بهنظر برسد، واکسن از روی چادر و لباس به او تزریق شده است! بله درست شنیدید، در یکی از پرافتخارترین لحظات تاریخ جمهوری اسلامی ایران که متخصصان جوان کشورمان توانستند با وجود این همه تحریم، واکسن ایرانی کرونا را به مرحله تست انسانی برسانند، برخی جریانهای رسانهای
(نه همه آنها) که خود را «اصلاحطلب» مینامند و از ایرانی بودن فقط فارسی حرف زدن را بلدند، تلاش کردند «افتخار ملی» را
به «تحقیر ملی» بدل کنند! این اتفاق که از این پس قطعا به اشکال مختلف دنبال خواهد شد، یک دلیل بسیار مهم دارد و آن همان است که لابهلای این متن به آن اشاره کردیم. آنها «جمهوری اسلامی ایران» عقبمانده را ترجیح میدهند. آنها توان دیدن ایران در میان آن 10 کشوری که تاکنون توانسته به این مرحله از تولید واکسن برسد را ندارند. آنها باید روایت خودشان را طوری تنظیم کنند که از دل آن «ناتوانی» خارج شود. به احتمال زیاد طی روزهای آینده شبکههای ماهوارهای و مجازی دشمن، این خط خبری را به اشکال مختلف دنبال خواهند کرد، اگر احیاناً اتفاق ناخوشایندی حین تست این واکسن رخ بدهد (که امری طبیعی هم هست)، آن را برجسته کرده و علیه آن موضعگیری خواهند کرد. «جنگ رسانهای»، موضوع مهمی است که ما همواره در کنار سایر جنگهایی که به کشور تحمیل میشود داشتهایم. میگویند علت اصلی شکست شوروی از آمریکا در جنگ سرد، پیروزی آمریکا در جنگ روایتها بود. این را گفتیم تا به این نتیجه برسیم، در کنار جنگ علمی، اقتصادی، اطلاعاتی و سیاسی، باید روی جنگ در این حوزه نیز، سرمایهگذاری کرد وگرنه، با جادوی رسانه، «پیروزی» را به «شکست» و «افتخار ملی» را «تحقیر ملی» جا خواهند زد.
*********************************
روزنامه وطن امروز **
اوباما، ترامپ و بایدن تفاوتی ندارند/دکتر سیدمحمد مرندی
ترامپ نشانهای از شکافهای داخل آمریکاست، ترامپ محصول شکافهای آمریکاست نه عامل آنها؛ شکافهای نژادی، شکافهای اقتصادی و شکافهای فرهنگی که در این سالها بشدت افزایش یافته و در دوره ترامپ تشدید شده است. این خود نشاندهنده حرکت آمریکا به سمت ضعیفتر شدن است. از سوی دیگر ترامپ فردی است با اخلاق مشخص که از او سراغ داریم اما نکته قابل توجه این است که سیاست خارجی آمریکا در دوران ترامپ تفاوت چندانی با دولتهای قبلی نداشته است. در ارتباط با ایران ایده فشار حداکثری توسط اوباما و تیم وی بود. درست است که ترامپ، سردار سلیمانی را به شهادت رساند اما ترور دانشمندان هستهای به دوران اوباما برمیگردد.
جنگهای کثیف سوریه، یمن و لیبی در دوران اوباما اتفاق افتاد که بایدن هم در کنار او قرار داشت. علت اینکه این تعداد شهدای مدافع حرم داریم همین جنگ کثیف اوباما، اردوغان، اسرائیل، امارات، قطر و سرویسهای امنیتی اتحادیه اروپایی است که در منطقه راه انداختند. بنابراین جهتگیری کلی دولتهای اوباما و ترامپ متفاوت نیست با در نظر گرفتن اینکه ترامپ شخصی غیرقابل پیشبینی در رفتارها، کردارها و سخنان است؛ ترامپ زمخت و بیحیاتر است.
به خاطر شکافهای داخلی آمریکا، دموکراتها به دلیل دشمنی با ترامپ رابطه آمریکا را با روسیه بر هم زدند و ترامپ هم تا حدودی به خاطر دموکراتها با چین دچار تنش شد، در واقع حاکمیت آمریکا به خاطر اختلافات داخلی به هم کمک کردند تا آمریکا منزویتر شود و البته به دلیل منش ترامپ و اینکه دموکراتها نفوذشان در خارج از مرزهایشان بیشتر از جمهوریخواهان است ـ بویژه در اروپا ـ ترامپ انزوای آمریکا را بیشتر کرد. بخشی از این انزوا در سطح بینالملل و شکافهای داخلی آمریکا محصول ترامپ است و بخش زیاد دیگر کار ترامپ نیست و از قبل وجود داشته و هر کس در ایالات متحده روی کار آمده تا حدودی این شکافها را افزایش داده است.
بایدن هم خودش بارها اذعان کرده با آمدن من چیز زیادی عوض نخواهد شد؛ نباید توقع داشت با روی کار آمدن بایدن جهتگیری جدیدی را در آمریکا شاهد باشیم. کسی که قرار است به عنوان مشاور بایدن انتخاب شود، 12 فوریه 2012 در نامهای به هیلاری کلینتون نوشته بود: در سوریه القاعده با ماست، بنابراین اینها افرادی هستند که چنین رویکردی دارند.
بایدن از اوباما هم راستگراتر است چون افرادی که بایدن قصد دارد در دولت آینده آمریکا سر کار بیاورد، تندتر از کسانی هستند که در اطراف اوباما بودند.
بنابراین با توجه به اعتراف خود بایدن توقع چندانی از وی نمیرود، البته بایدن برخی تغییرات را خواهد داشت، زیرا میخواهد ثابت کند ضدترامپ است؛ همانطور که ترامپ خود را ضداوباما نشان میداد، بایدن هم تلاش خواهد کرد خود را ضدترامپ نشان دهد. با توجه به اینکه بایدن از اوباما راستگراتر است و اقدامات زیادی هم علیه ایران انجام داده است، نباید توقع خودمان را از دولت بایدن بالا ببریم.
*********************************
روزنامه خراسان**
دوقطبی سازی غلط درباره واکسن/سید صادق غفوریان
کرونا از روزی که مهمان ناخواسته شد تا امروز هیچ حد و مرزی را برای محدوده حملات خود قائل نشد، از اقتصاد و اجتماع تا سیاست و فرهنگ و حتی مناسک مذهبی را در سراسر دنیا دستخوش تحولات اساسی کرد. چنان چه در تازه ترین اتفاق و در پی آغاز پروژه جهانی واکسیناسیون، اصل اعتماد را هم دچار چالش جدی کرده است. امروز بخشی از مردم در سراسر جهان که تا دیروز برای درمان بیماری های خود به محصولات داروسازان و شرکتهای دارویی پناه میبردند حالا در استفاده از واکسن کرونا دچار تردید ناخواسته شدهاند. در پی این چالش، سران برخی از کشورها خود و خانواده شان را در معرض واکسیناسیون قرار داده اند تا در فرایند اقناع و اعتماد سازی شهروندان خود به واکسن موثر باشند. در یکی از تازه ترین نمونه های این رفتار، خبرگزاری رویترز عصر دیروز از اقدام خانم "هریس" معاون اول رئیس جمهور منتخب ایالات متحده نوشت که او نیز در جهت اعتمادسازی بیشتر مردم نسبت به واکسن کرونا خودش را واکسینه کرد.
در کشور ما نیز به همت بلند و اراده قوی دانشمندان نخبه و جوان از روز گذشته واکسن ایرانی کرونا وارد فاز آزمایش انسانی شد و به تعبیری امید را در رگ ایرانیان جاری ساخت. همزمان با انتشار اخبار موفقیت های واکسن ایرانی کرونا در روزهای اخیر برخی با واکنش های معنادار به این واکسن که حاصل ماه ها تلاش شبانه روزی دانشمندان این سرزمین است ناجوانمردانه حمله کردند. بی شک موضوع سلامت و حیات انسانها بر هر امر دیگری اولویت و برتری دارد و قابل معامله و مسامحه نیست و قبول داریم که به همین دلیل حساسیت افراد روی این موضوع دوچندان است .اما با مرور و تحلیل محتوای اغلب این حمله ها به واکسن ایرانی ایده و دلیل محکم و قابل اعتنایی در آن نمی یابیم. برخی به طعنه و تخریب عادت کردهاند و اگر در جایی هم حرف و حدیث مستدل و منطقی داشته باشند، حتی نیاموخته اند چگونه آن را بیان کنند و برخی دیگر هم که ممکن است دلسوز باشند با آگاهی یا بدون آگاهی های کافی ممکن است نظراتشان را مطرح کنند که البته وظیفه دستگاههای مسئول پاسخ گویی دقیق و با حوصله به همه آنهاست. بماند که هم اکنون پاسخ گویی و اجرای نقش "اقناع افکار عمومی" نزد اغلب نهادها و دستگاههای مسئول در کشور ما خود یک حلقه مفقوده جدی است که البته اکنون در این یادداشت مجال طرح و بررسی آن نیست.
اکنون و در هنگامه این دستاورد بزرگ جا دارد در این نگاشته به دو نکته اساسی اشاره کنیم. یکی به آنان که دانش و توانمندی ایرانی را باور ندارند و دومی نیز خطاب به مسئولان.
1- صدسال واکسیناسیون ایرانی
وقتی به تاریخ داروسازی واکسیناسیون و کوشش های علمی در حوزه بهداشت و درمان این سرزمین مراجعه میکنیم، خوشبختانه شرمنده و سرافکنده نمی شویم. اگر کوشش های دانشمندان ایرانی از ابن سینا تا رازی در چند سده گذشته را نادیده بپنداریم اما قطعاً آن چه در یک صد سال اخیر از 29دی ماه 1299 یعنی 99 سال قبل با اقدامات مهم انستیتو پاستور ایران در حوزه دارو سازی و تولید واکسن را نمیتوانیم کتمان کنیم. نمونه اقدامات مهم در کنترل بیماری آبله در آن گذشته ها و واکسیناسیون سرخک و فلج اطفال در چهار دهه اخیر نمونه های جدی از توانمندی ایرانی در این بخش است که اکنون ما را به مهم ترین قطب واکسن سازی منطقه تبدیل کرده است. قطعا همین پیشینه و آمار آبرومند ایران در حوزه واکسیناسیون و شیوع بیماری ها و تولید حدود ۹۰ درصد نیازهای دارویی بوده است که دیروز رسانههای مهم منطقه اروپا و آمریکا نیز نتوانستند دستاورد واکسن ایرانی کرونا را نادیده بگیرند. البته مرور این پیشینه هیچ گاه به معنای کمبود و نقص و نارسایی در بخش های فیزیکی و ساختاری کنونی حوزه بهداشت و درمان کشور نیست اما این مختصر مرور برای اهالی طعنه و تردید شاید آنان را به بزرگی و سربلندی وطن و سرزمین خود بیشتر آشنا کند.
۲- دوقطبی تولید داخل یا واردات منطقی است؟
همان طور که در گذشته و به دلیل افراط و تفریط ها در بسیاری از موضوعات در کشور دچار دوقطبی سازی ها شده و میشویم، به نظر میرسد برخی خواسته یا ناخواسته به دام ایجاد این دوقطبی سازی در واکسن داخلی یا خارجی افتاده اند. دوقطبی غلط« یا واکسن داخلی »«یا واکسن خارجی». بی شک عقل راهبردی و حکمرانی سیاسی حکم میکند که در جهان امروز هر میزان که به قله استقلال و خودکفایی نزدیک شوی، تو برنده دو سر برد اقتصادی و سیاسی خواهی بود. چرا که مشخص نیست این بیماری مهلک که هرروز صورت و جلوه جدیدی به خود میگیرد تا کی مهمان خانه و زندگی مردم است و لذا نمی توان همواره چشم به خارج داشت و بایدعلاج قطعی آن را جست وجو کرد . امروز باید به خود ببالیم و افتخار کنیم که همتراز با کشورها و اتحادیه های قدرتمند جهان میتوانیم واکسن کرونا را روی "فرزند و پاره تن خودمان" آزمایش کنیم.چنان چه همسایگان ما نه تنها خود را در قد و قامت تولید واکسن نمیبینند که حتی در بسیاری از داروهای ابتدایی هم هیچ حرفی برای گفتن ندارند. با این حال و با وجود همه این کوشش های در خور تحسین، نباید از ظرفیت واردات واکسن های معتبر برای خروج فوری از بحران کرونا غافل شویم.چرا که باید در اولین فرصت و کمترین زمان حداقل یک بار مردم را واکسینه کرد . همه قبول داریم در تولید واکسن کرونا هنوز در ابتدای راهیم، چنان چه جهان نیز در ابتدای راه خود است پس چاره ای جز بهره جستن از هر دو سوی تولید داخلی و واردات برای پایان دادن فوری به این فاجعه امری منطقی و عقل پسند به شمار میآید.
*********************************
روزنامه ایران **
واکسن ایرانی افتخار ملی/فرید نجفی
معاون تحقیقات و فناوری وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی
در روزهای اخیر بحث ساخت واکسن ایرانی از زبان مسئولان و دستاندرکاران ساخت واکسن بارها اعلام شده است. خوشبختانه سه شنبه (9 دی) ثبتنام اولین افرادی که به فاز یک بالینی اولین واکسن ایرانی وارد شدند، شروع شد. این مرحله از تهیه و ساخت واکسن افتخاری برای کشور ماست، با توجه به اینکه ایران نیز همراه با دنیا اقدام به فاز یک کارآزمایی بالینی واکسن کووید19 کرده و آن را شروع میکند، نکتهای که هموطنان باید در جریان باشند این است که کشور ما در ساخت واکسن سابقه بسیار طولانی دارد. برای مثال انستیتو پاستور و مؤسسه تحقیقات رازی هر کدام با سوابق طولانی در ساخت واکسن در دهههای گذشته و حتی تا همین امروز موجبات سلامتی مردم ما را فراهم کردهاند. واکسنهایی مثل فلج اطفال، سرخک و یا واکسن بیماری سل همه در داخل کشور ساخته شده است و ما تجربه بسیار خوبی در تولید واکسن در کشورمان داریم. البته بحث تولید واکسن کووید19 که یک بیماری نوپدید است امری بسیار قابل توجه است چرا که ساخت واکسن برای این بیماری به نوعی حرکت همراه با قافله تولید دانش در دنیاست. به هر حال از زمان شیوع کووید19 کشورهای متعددی وارد عرصه ساخت و تولید واکسن کرونا شدهاند و در کنار این اقدامات محققان و پژوهشگران کشور ما نیز قابلیت و توان تولید واکسن کووید19 را دارند ،همانطور که در ادوار گذشته نیز این توانایی و قابلیت را از خود نشان دادهاند. واکسن شرکت تولیدکننده ایرانی که اولین بیماران برای تزریق آن ثبتنام کردند و محصولش وارد فاز مطالعه بالینی شده از یک ویروس کشته شده تشکیل شده است. ما سابقه بسیار طولانی از ساخت چنین واکسنهایی هم در دنیا و هم در ایران داریم. در نتیجه اینکه این واکسن در کشور ما در حال تولید است، ضمن اینکه از یک درجه افتخار بالایی از نظر تکنولوژی برخوردار است، نشانه این است که ما تکنولوژی ساخت این نوع واکسنها (ویروس کشته شده) را از قبل در کشور داریم. البته ذکر این نکته خیلی مهم است که این واکسن در فاز یک بالینی است و مثل هر واکسن دیگری که در دنیا رویشان کار میشود بالاخره باید سطح توقعاتمان در سطح مرحله آزمایشی این واکسن باشد. معمولاً در فاز یک بالینی و فاز بعدی اشکالات واکسن از جمله ایمنی آن بررسی میشود. هر چند که مرحله ایمنی در مرحله پیشبالینی کاملاً بررسی شده است اما باید همراه با دنیا آمادگی ذهنی برای واکسن داشته باشیم که در فاز یک بالینی اشکالات احتمالی واکسن را ببینیم و دانشمندان نسبت به رفع ایرادات آن اقدام کنند. البته محققان و دانشمندان ایرانی همزمان روی واکسنهای دیگری هم کار میکنند که با تکنولوژیهای خوبی که پیشنهاد داده شده هنوز در کمیته ملی اخلاق بررسی نشدهاند ولی مراحل بررسی فنی آنها در سازمان غذا و دارو ادامه پیدا میکند و به محض اینکه مرحله بررسی فنی این واکسنها به اتمام برسد به کمیته ملی اخلاق در پژوهش ارجاع میشوند و فاز یک مطالعه بالینی این واکسنها نیز پیش میرود. تا آنجایی که اطلاع دارم حتی برخی واکسنها فاز یک و دو را ادغام میکنند که این کار در دنیا نیز مرسوم است برای اینکه در شرایط اضطرار، طول دوره واکسن کمتر شود. در مجموع این ارزیابی را از تلاش محققان و نخبگان کشور دارم که با توجه به سابقه طولانی کشور در ساخت واکسن،باید باور کنیم این واکسن میتواند در کشور ما تولید شود. ما مؤسسات بسیار خوبی در این زمینه داریم از جمله انستیتو پاستور که سابقه طولانی دارد و مؤسسه تحقیقات رازی نودو ششمین سال آغاز به کارش را در کشور پشت سر میگذارد، از دورههای خیلی قبل، واکسنهای زیادی تولید کردهاند. اینها نشاندهنده توانمندی مجموعه فنی داخل کشور است. از طرفی سازمان غذا و دارو با دقت تمام و وسواس زیاد پروتکلها را بررسی میکند. همچنین کمیته اخلاق گروه مستقلی هستند که تأییدیه سازمان غذا و دارو را بررسی میکنند و مجوز اخلاقی میدهند که کار مطالعه بالینی را شروع کنند یا خیر و روی روند مطالعه بالینی نظارت میکنند. این مسیر همراه و همزمان با مراحل ساخت واکسن در دنیاست. باید توقع و انتظار داشته باشیم که شاید مشکلاتی در انجام واکسیناسیون پیش بیاید همانطور که در مورد واکسنهای فایزر و شرکتهای بزرگ دنیا نیز این اتفاق افتاده است به هر حال تولید واکسن امری جدی است و این توانمندی در کشور وجود دارد و مشکلات از سوی دانشمندان بررسی خواهد شد. باید هر دو نگاه را داشته باشیم. هم واکسن تولید داخل هم واکسنی که نیاز داریم از خارج از کشور وارد کنیم. به این دلیل که خیلی از کشورهای دنیا همین کار را انجام میدهند. یعنی کشورهایی هستند که خودشان هم واکسن تولید میکنند ولی در عین حال تلاش میکنند از توان شرکتهای خارجی هم استفاده کنند. چون حجم واکسنی که استفاده میشود بسیار بالاست و این امر یک ضرورت است که هر دو نگاه را با هم داشته باشند. نگاه به داخل با دید فناورانه و استفاده از محصولات ایرانی که افتخار ماست و نیز ورود محصولات کشورهای خارجی با توجه به اپیدمی که در دنیا اتفاق افتاده است، چرا که کنترل هر چه سریعتر این اپیدمی یک ضرورت است. در آخر اینکه اگرچه واکسن خیلی مهم است اما مهمتر از آن کماکان عمل به دستورالعملها و پروتکلهای بهداشتی است.
*********************************
روزنامه شرق **
بیثباتی بازار و شکست سیاست/حمزه نوذری*
قواعدی که سازنده بازار است و مداخلات بازاری دو کلید اصلی هستند برای اینکه بدانیم چگونه بازارها در جامعه توسعه پیدا کردند. از نظر فلیگ اشتاین، ساختار بازار یک پروژه فرهنگی و سیاسی است که در درون یک چارچوب شامل حقوق مالکیت، ساختار حاکمیت سیاسی و قواعد مبادله قرار میگیرد. پیششرط و مقدمه بازار، ساخت چارچوب مشخص سیاسی و فرهنگی است که کنشگران بازار را قادر میکند خودشان را سازماندهی کنند. بهعبارتی چارچوب سیاسی و اجتماعی لازم است تا فهم مشترکی برای فعالیتهای اقتصادی در قالب بازار شکل بگیرد. وقتی سخن از حقوق مالکیت گفته میشود به فرمهای قانونی اشاره دارد و به چگونگی روابط میان سهامداران، کارکنان، اجتماعات محلی، عرضهکنندگان و مصرفکنندگان، نقش دولت، حمایت از نیروی کار و نحوه سازماندهی آن برمیگردد. پس قانون مالکیت یک پروسه سیاسی است. در مقابل، عاملان دولتی، کارآفرینان، کارگران و احزاب سیاسی تلاش میکنند تا بر ساخت حقوق و قوانین اثر بگذارند. منظور از ساختار حاکمیت سیاسی، قوانینی است که در جامعه و عرصه سیاسی چگونگی روابط مشارکت، تعاون و رقابت را تعریف میکند. ساختاری سیاسی است که مشخص میکند قانونی و غیر قانونی کدام است و کنترل رقابت چگونه ممکن است. قانون مبادله یعنی اینکه شرایط مبادله چگونه باشد و چه کسی میتواند در این فرایند شرکت کند. بر اساس آنچه بیان شد بیثباتی در بازار بیش از هر چیز به ضعف در قوانین برای ثبات بخشی به بازار برمیگردد. بر اساس آنچه گفته شد حقوق مالکیت، ساختار حاکمیتی و قواعد مبادله توسط دولتهای مدرن ایجاد میشوند تا شرایط و موقعیتهای باثبات برای مبادله، مشارکت و رقابت ایجاد شود. پس دولتها در شکلبخشی به ثبات در بازارها مهم هستند هرچند برخی دولتها ظرفیتهای بیشتری نسبت به سایر دولتها برای مداخله دارند که به موقعیت دولت در جامعه و سنتهای تاریخی وابسته است. دولتها در توجه به قواعد مشارکت و رقابت متفاوتاند. برخی دولتها اجازه مشارکت وسیع میان شرکتها در بازارها را میدهند مانند آلمان، درحالیکه برخی دولتها مانند آمریکا محدودیتهایی برای شرکتها درباره مشارکت ایجاد میکنند اما همه دولتها بهگونهای مانع از رقابت غارتگرانه میشوند یا تلاش میکنند با موانعی که شرکتهای بزرگتر برای تازهواردها میگذارند، مقابله کنند. نحوه آرایش و تعامل دولت و بازار از این جهت متفاوت است که برخی دولتها، دولتهای مداخلهگر در بازار هستند که تصمیمهای اساسی برای بازار و تنظیم آن در راستای اهداف جامعه میگیرند مانند دولت فرانسه یا دولت تنظیمگر هستند که سعی میکنند قواعد را تنظیم و تقویت کنند اما دخالت مستقیم انجام ندهند مانند دولت ایالات متحده آمریکا اما هر دو نوع دولت مداخلهگر و تنظیمکننده در ارتباط و تعامل با بازارها و شرکتها هستند. همه دولتها نهادهای نظارتی جدید را توسعه میدهند و اینکار را بر مبنای الگوی فرهنگی جامعه خود شکل میدهند. فرهنگ سیاسی هر کشور تعیین میکند چه چیزی و چگونه باید شکل بگیرد.
دولتها بهطور مدام برای حل بحرانهای بازار ورود میکنند. شرکتها نیز برای نوع مداخله دولت لابی میکنند. بیشتر دولتها بر بحرانها در بازار تمرکز میکنند. موضوع مهم در بازار نه رقابت بلکه کنترل بازیگران قدرتمندی که به دنبال انحصار یا تشکیل تراست هستند و همچنین ثبات در بازار است. بازیگران بازار به دنبال کنترل و ثبات هستند و دولت قوی نیز سعی میکند ثبات در بازارها ایجاد کند. در بازارهای باثبات توافق زیادی بین شرکتکنندگان در بازار درباره کنترل، سلسله مراتب، وضعیت و استراتژیها وجود دارد. ثبات و نظم بازار و چگونگی حل بحرانهای درون بازار از طریق تعامل بین جامعه مدنی، بازار و دولت ممکن میشود. ساختار بازار وابسته به نوع حاکمیت سیاسی هر جامعهای است. اگر بیثباتی در بازار وجود دارد نشاندهنده شکست دولتها در کنترل بازیگران قدرتمند و ایجاد ثبات در بازار است.
منظور این یادداشت از دولت، قوه مجریه نیست بلکه قوه قضائیه و مقننه را نیز در بر میگیرد. برنامه یکساله کشور بهترین مثال برای نشاندادن این موضوع است که دولت، قوه مجریه نیست. بیثباتی در بازار و عدم کنترل بازیگران قدرتمند که خواهان انحصار و کنترل بازار هستند نشاندهنده شکست در تنظیم قوانین برای آرایش مناسب با بازار و جامعه است. تضاد دراز مدت بین کارگر و کارفرما نشاندهنده تنظیم نادرست این رابطه در ایجاد، اجرا و نظارت قانون کار است. بیثباتی تکرارشونده در بازار محصول، نشاندهنده عدم توفیق دولت (به معنای عام آن) در ایجاد قواعد مؤثر و کارکردی در حوزه تجارت، گمرک و... است. مجلس هرساله بودجه کشور را با اضافهکردن موارد زیادی تصویب میکند یا قوانینی برای ایجاد ثبات در بازار و اقتصاد تنظیم میکند پس بخش مهمی از بیثباتی در بازار به شکست این قوانین برمیگردد؛ هرچند در زندگی روزمره و در میان مردم و متن جامعه، قوه مجریه را مقصر در بیثباتی تکرارشونده و دائمی در بازار میدانند اما شکست در ثباتبخشی به بازار و شکلگیری انحصار از سوی بازیگران قدرتمند، مسئولیت را متوجه هر سه قوه میکند.
*استاد جامعهشناسی دانشگاه خوارزمی
*********************************