انتخابات که متأثر از تصمیم و رفتار انسانی است، همچون سایر عرصه های اقدام و عمل انسانی در معرض
آسیب های مختلفی قرار میگیرد. اما ازآنجاکه آثار این آسیبها در سرنوشت کشور اثرگذار است و بر رویکردها، کارکردها و عملکردهای نهادها و مجموعه های منتخب تأثیر میگذارد، توجه به آن برای اجتناب یا اصلاح اهمیت بسیار بالایی دارد. در این زمینه موارد متعددی قابل احصاء و بررسی هستند، اما در این مجال تنها به برخی آسیبها در فرایند انتخاب و رأیدهی اشاره میشود که البته بیشترین تأثیر منفی را بر عملکرد رئیس جمهور منتخب و دولت دارد:
۱- رأی بر اساس رویکرد انفعالی
شرکت در انتخابات و رأی دادن همچون سایر اقدامات که مستلزم انگیزه، شناخت و تحرک برای اثربخش بودن نتیجه است، نیازمند توجه، صرف وقت و انرژی و کسب آگاهی برای شور بخشیدن به اصل مشارکت و رأیی آگاهانه و هوشمندانه برای انتخاب رئیسجمهوری کارآمد و انقلابی است؛ رئیسجمهور و دولتی که بتوانند در عین حفظ آرمانها و ارزشهای دینی و ملی، پاسخگوی مشکلات و نیازهای اساسی کشور و مردم نیز باشند. بااینوجود، برخی افراد با رویکردی منفعلانه در انتخابات ظاهر میشوند که:
۱-۱- نسبت به شناخت جریانات سیاسی و نامزدهای انتخاباتی بیتفاوتاند
۲-۱- هیچ تلاشی برای ترغیب اطرافیان و دوستان برای شرکت در انتخابات به خرج نمیدهند
۳-۱- در پاسخگویی به سئوال و نیاز اطرافیان به شناخت نامزدها و آگاهی از ملاکها و شاخصها ناتواناند
۴-۱- در انتخاب نامزدها تابع فضا و جو غالب بوده و با دنبالهروی از دیگران رأی میدهند
۵-۱- نسبت به نتیجه و تأثیر رأی توجهی نداشته و خروجی انتخابات برایشان یکسان است
حال آنکه در مقابل این رویکرد، برخی عناصر فعال حزبی و خطرناکتر از آنان، عناصر مسئلهدار و مخالف نظام که به دنبال نفوذ در دولت و استفاده از جایگاه قوه مجریه برای اهداف سیاسی خاص هستند، فضا را به دست گرفته و با استفاده از رویکرد انفعالی برخی عناصر مدعی تدین و تقدس، اهداف خود را محقق میسازند.
۲- رأی بر اساس رویکرد احساسی
درحالیکه انتخابات محل رفتاری سنجیده و عقلانی است که امکان انتخاب گزینهای شایسته تر از میان نامزدها و درعینحال با توجه به واقعیتهای موجود را فراهم میسازد، اما برخی افراد و گروهها رویکردی احساسی به آن داشته و هزینههای بیهودهای را بر کشور تحمیل مینمایند. حتی بسیاری افراد تحت تأثیر تبلیغات منفی و نامناسب، نه بهمنظور انتخاب یک نامزد برای منصب مهم ریاست جمهوری، بلکه برای جلوگیری از انتخاب نامزدی دیگر (و طبیعتاً بدون توجه به تبعات انتخاب خود)، در انتخابات شرکت کرده و کاملاً تحت تأثیر احساسات و القائات منفی در فضای رسانهای، در انتخابات شرکت میکنند. ویژگیهای رویکرد احساسی عبارتاند از:
۱-۲- اصلی و فرعی نکردن مسائل سیاسی- انتخاباتی
۲-۲- اتخاذ معیارهای حداکثری و طرد نامزدها با تلقی هرگونه ضعف احتمالی
۳-۲- عدم توجه به منطق رأی و رأیآوری در انتخابات (ضرورت رسیدن به وحدت جبه های و کسب اکثریت رأی)
۴-۲- تأثیرپذیری از علائق نسبت به شخصیتهای سیاسی خاص و مبنا قرار دادن عواطف در میدان سیاست
۵-۲- عدم توجه به پیامدهای عبور از منطق رأی و رأی آوری با تلقی ادای تکلیف و تکلیف گرایی
۶-۲- تأثیرپذیری از فضای منفی تبلیغاتی دشمنان و معاندان و همچنین تبلیغات برخی نامزدها (که بهجای تبلیغ خود و برنامههایشان، به تخریب دیگر نامزدهای رقیب مبادرت میکنند)
موارد فوق موجب میشود صرفاً احساسات فرد (با توجیه انقلابی و تکلیفگرایانه) بر او غلبه کرده و درنتیجه دست به انتخابهایی میزند که معمولاً ندامت و پشیمانی را هم به دنبال دارد.
تغییر قانون انتخابات و افزایش سن رأیدهندگان از ۱۵ به ۱۸ سال در راستای مدیریت این رویکرد بهحساب میآید. اما متأسفانه ضعف بصیرت نافذ، نگاههای قشری و حاکمیت عواطف و علقههای سیاسی موجب میشود این رویکرد در انتخابات تأثیرات منفی گذاشته و گاه بازیگران حرفهای با ایجاد دوگانههای کاذب از آن برای اهداف انتخاباتی سوءاستفاده کنند. دوقطبیهای سیاسی در آستانه انتخابات برای مصادره این رویکرد میباشد که نمونه آن دوقطبیهای "جنگ - صلح"، "محدودیت - آزادی" و "تحریم - رفاه" است.
۳- رأی بر اساس رویکرد نگاه صرف به منافع مادی
درحالیکه با انتخاب آگاهانه و هوشمندانه در انتخابات، ارتقاء امنیت و منافع ملی را میتوان تأمین کرد، اما گاهی توجه صرف به منافع حقیر مادی موجب میشود تا این فرصت طلایی از بین رفته و میدان برای فرصتطلبان و سودجویان فراهم آید. این رویکرد آسیبی، هم از سوی نامزدها و هم رأیدهندگان قابلتصور است. این رویکرد آسیبی موجب شده:
۱-۳- برخی از مجموعه ها، گروهها و افراد فرصتطلب برای تأمین منافع مادی پشت سر برخی از نامزدها قرارگرفته و با صرف هزینه های سنگین، از آنان در رقابتهای انتخاباتی حمایت کنند.
۲-۳- برخی از رأی دهندگان تحت تأثیر تبلیغات انتخاباتی و تصور دستیابی به منافع مادی، با فراموشی ارزشها و آرمانهای انقلابی، دینی و ملی، به نامزدهایی رأی دهند که فاقد شایستگی و صلاحیت لازم هستند.
۳-۳- فاجعهآمیزترین شکل این آسیب، خریدوفروش رأی بهحساب میآید که درواقع نوعی خیانت به این حق و تکلیف سیاسی انقلابی و واگذاری میدان به فرصتطلبان و خبیثان در عرصه رقابتهای انتخاباتی است.
۴-۳- یکی از پیامدهای نگاه صرفاً مادی به انتخابات، کاهش انگیزه مشارکت به دلیل عدم موفقیت یا سوءمدیریت دولتها و تأثیرات آن بر وضعیت اقتصادی است.
نتیجه آرائی که تنها بر اساس محاسبات و منافع مادی و نگاه صرف به آن به صندوقها ریخته میشود، درست در نقطه مقابل نگرش به انتخابات بهعنوان عاملی برای ارتقاء امنیت ملی و کارآمدی نظام و اعتلاء و پیشرفت کشور است. چنین رئیسجمهوری به دلیل وامدار بودن نسبت به افراد و گروههای پیشگفته، مستقیم یا غیرمستقیم مجبور به برآورده ساختن خواسته های آنان بوده و بسیاری از امور مهم نظیر انتصابات یا سیاستگذاریها تحت تأثیر قرار خواهد گرفت.