روزنامه کیهان **
آرمانهای انقلابی ضامن منافع ملی/سیدمحمدسعید مدنی
۱- امام علی (ع): «امروز در شهر کوفه همه در رفاه زندگی میکنند، پایینترین افراد، نان گندم میخورند، خانه دارند، و آب آشامیدنی سالم مینوشند.» (فضائلالصحابه. احمد حنبل. به نقل از الحیاهًْ)
۲- اسلام دین دنیا و آخرت است. دین شعار و عمل است. دینی است که بدون اینکه واقعیات تلخ و شیرین را منکر شود به جای تسلیم شدن، آنها را در خدمت آرمانهای بزرگ و متعالی خود درمیآورد. یکی از دلایل هجرت تاریخی و سرنوشتساز پیامبر از مکه به مدینه اثبات این اصل بود که اسلام مکتب نظریه و تئوریپردازی صرف نیست بلکه فراتر از آن مکتب عمل است و هرآنچه اسلام میگوید و قرآن وعده آن را داده، پیامبر مردم را به آن دعوت میکند صرفا حرف خوب و به قول بعضی روشنفکرنمایان همان زمان شعار خیالپردازانه دور از دسترس نیست بلکه کاملاً در سایه مدیریتی باورمند و مومن اجرایی و عملی است... و این را پیامبر پس از هجرت، در مدینه که حکومت اسلامی تشکیل شد، با همه سختیها و دشمنیها و شرارتها و تحریم و فشارها و... ثابت کرد و بدون اینکه قدمی از اصول و ارزشهای اعتقادی خود عقب بنشیند آنی از مشکلات و گرفتاریهای مختلف جامعه از فرهنگی و فکری گرفته تا اقتصادی و معیشتی و از مسائل قضایی و حل اختلافات گرفته تا تامین امنیت و سلامت روانی جامعه، غافل نشد و... پایهگذار تمدنی خیرهکننده شد که حتی امروز نیز تمدنشناسان شهیر عالم مثل ویل دورانت آمریکایی و توین بی انگلیسی و لوبون فرانسوی و... در توصیف آن نمیتوانند شگفتی و تحسین خود را پنهان نمایند!
۳- آرمانگرایی و عمل به شعارهای انقلاب با رفع مشکلات مردم و رفاه اقتصادی در تناقض و تضاد نیستند. برخلاف القائات دشمنان و نغمههای شوم بعضی جریانهای غربگرا و رسانههای وابسته اینطور نیست که اگر دنبال زندگی همراه با رفاه نسبی و کمدغدغه برویم بهطوری که نیازهای اولیه مثل تحصیل و شغل و مسکن و ازدواج و... برآورده شود باید قید آرمانها و اصول و ارزشها را بزنیم یا اگر میخواهیم دنبال آرمانها و عزت و استقلال سرزمین باشیم باید قید یک زندگی آرام و آبرومندانه را بزنیم و پیه سختیها و مشکلات و محرومیتها را به تن بمالیم. رهبر انقلاب به دفعات به این موضوع پرداخته و آن را تبیین کردهاند از جمله «بعضیها وانمود میکنند که آرمانگرایی با واقعبینی نمیسازد؛ این را ما به شدت رد میکنیم. بسیاری از آرمانهای جامعه ما و مطالبه آنها جزو واقعیتهای جامعه است، مردم مایلند عزت ملی داشته باشند، مردم مایلند زندگی ایمانمدار و دینمدار داشته باشند، مردم مایلند در اداره امور کشور و مدیریت سهیم باشند- یعنی مردمسالاری- مردم مایلند پیشرفت داشته باشند، استقلال سیاسی و اقتصادی داشته باشند؛ اینها خواستههای عمومی مردم است. این خواستهها، واقعیتهای جامعه است، این واقعیتها دقیقاً در جهت آرمانخواهی است؛ اینها که مسائل تخیلی و ذهنی نیست... یک جامعه زنده و مومن دنبال این چیزهاست...» نباید فراموش کرد که اصولا مردم ایران برای رسیدن به همین اهداف انقلاب اسلامی برپا کردند و از دولتها و مسئولان در قوای مختلف خواهان پیگیری و تحقق این مطالبات هستند.
۴- سنت الهی و قوانین تاریخ میگوید که راه استقلال و حفظ هویت فرهنگی و شخصیت ملی بر پای خود ایستادن و تکیه بر داشتههای مادی و معنوی و انسانی است نه دست دراز کردن و دنبال دیگران دویدن و از آنها انتظار کمک داشتن است. آنهم دیگرانی که دشمن و بدخواه، طمعکار و دارای خوی چپاولگر و استکباری باشند در اینباره تاریخ مثالها و نمونههای فراوان در برگهای خود ثبت کرده که ذکر آن از حوصله این نوشته خارج است، اما حداقل میتوان به آخرین و تازهترین این موارد اشاره کرد که چند روز پیش در جریان جهاد و پیروزی بزرگ ملت فلسطین علیه گرگصفتان صهیونیستی چهره بست. ملت فلسطین با پشتسر گذاشتن تجربیات بسیار، حالا کاملاً یقین کرده است که برای تحقق آرمان خود، نمیتوان به اقدامات دیپلماتیک و مذاکرات فریبکارانه و نهادها و تشکیلات بینالمللی در خدمت استکبار دلخوش داشت و به دولتهای عربی مرتجع که پشتپرده عملاً نوکر حلقه به گوش صهیونیستها هستند، امیدوار باشند. بلکه برای شکست دشمن متجاوز و غاصبان گستاخ باید راه و رسم مقاومت و وحدت و جهاد و شهادت را در پیش بگیرند و... این تازه از نتایج سحر و اول بسمالله است!
صیاد پی صید دویدن عجبی نیست
صید از پی صیاد دویدن عجب این است!
۵- تجربه ۴۲ ساله انقلاب اسلامی نشان میدهد که هر وقت و در هر مقطع و در هرجا و عرصهای در مسیر آرمانها و ارزشهای منبعث از انقلاب عمل شده همراه با پیروزی و موفقیت بوده است. چنانکه امروز این یک اصل و نظر اثباتشده است که آرمانهای انقلاب اسلامی نه تنها با منافع ملی و استقلال و سربلندی این سرزمین منافات نداشته بلکه ضامن و پاسدار آن است. این است که طی این سالها هرجا به شعارهای انقلاب عمل شده و در مسیر تحقق آرمانها گام برداشتهایم موجب امید و رضایت مردم و یأس و خشم دشمنان شده است. یکی از رموز شکست نهضتها و قیامهای مردم ایران در تاریخ معاصر در این نکته نهفته است مردم ایران تحقق آرمانهای ملی و تاریخی خود را در چارچوب آموزههای اعتقادی و پایبندی به اصول ایمانی خود میخواهند نه از راههای انحرافی و تقلیدی و بیراهههایی که قدرتهای طمعکار برای به دام انداختنش به آنها تحمیل میکنند. این است که وقتی قیام عدالتخواهانه ملت معروف به مشروطه به وسیله غربزدگان به انحراف کشیده شد و رهبران مذهبی و دینی به انزوا رانده شدند، مردم نیز خود را کنار کشیدند، نهضت ملی شدن نفت را نگاه کنید و... یکی از رموز اصلی پایداری و تداوم انقلاب اسلامی با این حجم از دشمنیها و شرارتها- که بیاغراق میشود گفت در تاریخ بیسابقه است- باز در همین نکته است. جمهوری اسلامی بهعنوان نظام برآمده از انقلاب ملت ایران با همه تلاشهایی که دشمنان آگاه و عملکرد ضعیف و غیرانقلابی برخی مسئولان ناکارآمد و دوستان نادان برای تغییر ماهیت و سیرت آن به خرج داده کماکان در مسیر انقلاب و تحقق آرمانهای ملی و تاریخی ملت با تکیه بر آموزههای دینی و اصول اعتقادی مقاومت میکند و به پیش میرود و آن ۹۸ درصد و خردهای دشمنشکن علیرغم بعضی دلخوریها و گلایههای جدی نهتنها آب نرفته بلکه با کم و کیف بیشتر پای انقلاب خود ایستاده است. تشییع پرشکوه و حماسی پیکر سردار رشید اسلام و فرزند خلف ایران حاج قاسم سلیمانی دلیلی غیرقابل انکار برای اثبات این مدعا است.
۶- همه تلاش و تبلیغات دشمنان برای روی کار آمدن دولتهایی است که علیرغم شعارها و وانمود به آرمانگرایی، در تفکر و ذات خود اعتقادی به آن ندارند و در عمل هم آن را ثابت کردهاند دولتهایی که راهحل مشکلات را نه در درون و مقاومت و تکیه بر داشتههای ملی و ظرفیتهای مردمی که در دست برداشتن از اهداف انقلابی و آرمانهای تاریخی و اعتقادی که در مذاکرات بیحاصل و بر سر لطف آمدن دشمنان خونی این مردم انقلاب کرده میدانند. دشمنانی که ۴۲ سال است یکسره و بیامان علیه ملت ایران که دستهای چپاولگر آنها را از منافع نامشروع قطع کرده است، توطئه و دشمنی میکند و از هر شرارت و خباثت که میتوانستند علیه این مردم و سرمایههای مادی و انسانی آن دریغ نورزیدهاند و اگر هم کاری بیشتر نکردهاند، چون نتوانسته و از دستشان ساخته نبوده است نه اینکه دلشان به رحم آمده و نخواستهاند! مطلوب دشمنان هم روی کار آمدن دولتهایی است که میان آرمانها و واقعیات جدایی و فاصلهای میان خاک تا افلاک قائل هستند. آرمانها را با رویاپردازی و خواب و خیال یکی میدانند و هر حرکتی در این مسیر را سیاستپردازی خیالبافانه تلقی میکنند و به تلویح یا صریحا در نوشتهها و گفتههای خود آن را نادیده میگیرند. بازخوانی اعترافات یکی از عناصر معاند معدوم و صاحب یکی از سایتهای ضدانقلابی درباره دیدگاه دشمنان این مملکت و در راس همه دولت تروریست و جنایتکار آمریکا درباره انتخابات ۹۶ میتواند این نوشته را مستندتر سازد. مطلوب دشمنان این است که جریانات و عناصری بر مسندهای حساس دولت و وزارت و وکالت و... بنشینند که برای اداره مملکت و حل مشکلات به راهی جز دست شستن از شعارها و آرمانهای انقلاب و تسلیم شدن به خواستههای دشمن باور نداشته باشند. فلذا موجب ایجاد بدبینی و یأس در بین مردم میشود. متأسفانه دولت فعلی به نوبه خود تجربهای غیرقابل انکار درباره دیدگاه و روشی است که برای اداره جامعه و حل مشکلات و... بیش از آنکه به درون توجه داشته باشد نگاهی غالباً معطوف به بیرون دارد. خوب است کسانی که صلاحیتشان از سوی شورای محترم نگهبان برای تصدی مقام ریاست جمهوری تایید شده است با توجه به این واقعیات تلخ و شیرین و تجربیات دور و نزدیک بیش از هر چیز آنچنان که اکثرا این ادعا را دارند «واقعبینانه» به میدان گام بگذارند و دچار «واقعنماها» نشوند و جنگ روانی گمراهکننده و توهمات و القائات دشمنان را به جای واقعیات ننشانند و ... که ملک و ملت از بیبصیرتی مسئولان و نشناختن واقعیات جامعه و مطالبات واقعی مردم و عمل بر مبنای توهمات و القائات دشمنان هزینههای سنگینی متحمل شده است...
********************
روزنامه وطن امروز **
جهان مقاومت اسلامی و تکامل تدریجی یک رؤیا/فاطمه صابری
نوار غزه جمعهشب گذشته بیخوابی دیگری را تجربه کرد، اما این بار نه به دلیل بمباران شدید اسرائیل در جنگ ۱۲ روزه، بلکه به خاطر جشن و پایکوبیهای شادمانه مردم فلسطین - که شاهد آتشبس و شکست مفتضحانه اسرائیل بودند - در حالی که بلندگوهای مساجد در حمایت از مقاومت شعار سر میدادند و اتومبیلها، خیابانهای غزه را پر کرده و پرچمهای فلسطین و مقاومت از پنجرهها به اهتزاز درآمدند؛ اما در آن سوی مرزهای فلسطین، برای اولینبار در تاریخ ۷۳ ساله اشغال فلسطین، خیابانهای کشورهای عربی که حاکمانشان به دنبال عادیسازی روابط با رژیم صهیونیستی بودند، خاموش شدند تا برای اولینبار هژمونی همبستگی با فلسطینیها در سطح جهان، تغییر شکل دهد و ناسیونالیسم عربی مدافع ملت مظلوم فلسطین، جای خود را به همراهی ملتهای مسلمان بویژه ملتهای محور مقاومت در منطقه و افکار عمومی سراسر جهان بدهد.
*معامله بر باد رفته قرن
فلسطین دوقطبی شده بین کرانه باختری و غزه، این بار متحد با برادران خود در قدس شرقی، در دفاع از حقوق ساکنان محله «شیخ جراح»، جلوهای از وحدت و یکپارچگی را به اسرائیل و جهانیان مخابره کردند و به دشمن وحشی و گرگصفت خود اسرائیل، فهماندند در برابر قیام یکپارچه ملت فلسطین ناتوان است. در این ۱۲ روز، رژیم جابر و ظالم اسرائیل، جنایات بزرگی عمدتا در غزه مرتکب شد که افکار عمومی بسیاری از مردم جهان را به واکنش واداشت. راهپیماییهای گسترده در سراسر جهان اسلام و اروپا و آمریکا و دیگر کشورهای جهان به همراه موج رسانهای پیرامون جنایات اسرائیل علیه مردم مظلوم فلسطین در شبکههای اجتماعی باعث شد اسرائیل این بار فشار روانی فراوانی را ضد خود برانگیزد تا در نهایت ناچار شود آتشبس را بدون طرح هیچ قید و شرطی بپذیرد. اکنون این نخستوزیر اسرائیل، بنیامین نتانیاهو است که مفتضحانه توسط اعضای حزب خود، لیکود، به دلیل عدم مقابله با بحران مورد انتقاد قرار گرفته است.
گیدئون ساعر، از اعضای حزب لیکود و وزیر پیشین آموزشوپرورش رژیم غاصب اسرائیل در توئیتر خود نوشت: نتانیاهو با داشتن بهترین نیروی اطلاعاتی و هوایی در جهان، تنها موفق شد آتشبس بیقید و شرط را به شکل نامناسب از حماس تقاضا کند؛ و این توقف یکطرفه درگیریها با حماس، ضربهای جدی به بازدارندگی اسرائیل نسبت به حماس خواهد زد. توقف فعالیتها و حملات نظامی اسرائیل بدون اعمال هیچ دستاوردی در محدودسازی تسلیحات حماس، و بدون بازگشت سربازان و غیرنظامیانی که در غزه نگهداری میشوند، یک شکست سیاسی خواهد بود.
هری فاوست، خبرنگار اورشلیم AJE، در مصاحبه با الجزیره گفت در اسرائیل، بهرغم ادعای وزیر جنگ این رژیم مبنی بر عقب افتادن حملات حماس و موفقیت در بمباران غزه و آتشبس، همچنان شک و تردید وجود دارد.
آکیوا الدار، دیگر تحلیلگر سیاسی اسرائیلی نیز در گفتگو با شبکه الجزیره گفته است: من فکر میکنم استراتژی اسرائیل که تقسیم بین جوامع فلسطینی در غزه، کرانه باختری و قدس شرقی بود، برای نخستینبار بعد از سالهای طولانی، شکست خورده است. وی همچنین بیان کرد: بعد از اینکه به ترمیم زخمهای اسرائیل و اعراب در اسرائیل اعتقاد داشتیم، دوباره این زخمها باز شدند و اکنون بین اکثریت اسرائیلیها و فلسطینیها، آتشبسی برقرار نیست. الدار همچنین معتقد است احتمالا نتانیاهو شرکای خود را از جناح راست رادیکال که از آتشبس بسیار ناراضی هستند، از دست میدهد.
تجربه «شیخ جراح» در ایستادگی در برابر زورگویی رژیم و شهرکنشینان مزدور و آزمون همکاری غزه با قدس و کرانه باختری، راهکار آینده فلسطینیها را نشان داد؛ و اکنون مردم مظلوم، اما مقتدر فلسطین، خوب میدانند فعلا این «مقاومت و دیپلماسی سخت» است که امنیت آنها را تأمین و از اماکن مقدس آنها و مردم محافظت و در نهایت رؤیای آزادسازی قدس شریف را به واقعیت تبدیل خواهد کرد. وقتی تجربه تلخ مذاکرات اسلو جلوی چشمان هر فلسطینی قرار دارد، وقتی طی یک جنگ نابرابر ۱۲ روزه -که زندگی کودکان غزه را به جهنم تبدیل کرد- از «مجمع عمومی و شورای امنیت سازمان ملل میلی» هیچ بیانیه واحدی صادر نشد، وقتی در سراسر جهان فریاد خشم مردم در خیابانهای لندن، آمریکا، آفریقا و... شنیده شد، اما در برخی خیابانهای عربی مثل بحرین، امارات و عربستان هیچ صدایی شنیده نشد؛ این فلسطینیهای تحت اشغال هستند که میدانندنباید به «مذاکره و جریانات سازش داخلی» و «جلسات سازمان ملل» و «اجلاس سازمان همکاری اسلامی» امیدی ببندند؛ بنابراین طبق پیام رهبر حکیم انقلاب به ملت فلسطین، این آمادگی جوانان فلسطینی و قدرتنمایی مجموعههای ارزشمند جهادی، و اعداد قوه به صورت مستمر است که تنها فلسطین را روزبهروز قدرتمندتر و دشمن غاصب را روزبهروز ناتوانتر و زبونتر خواهد کرد.
* نابودی قطعی اردوگاه تروریستی اسرائیل
همانطور که رهبر انقلاب در سخنرانی روز قدس امسال فرمودند: «حرکت نزولی و رو به زوال دشمن صهیونیستی آغاز شده و وقفه نخواهد داشت و همافزایی مسلمین بر محور قدس شریف، کابوس دشمن صهیونیست و حامیان آمریکایی و اروپایی آن است»؛ بنابراین طبق این وعده صادق، نابودی ایده فلسطین مسیحی- یهودی و دولت صهیونیسم، تنها با احساس مسؤولیت و تکلیف دینی یکسره دنیای اسلام در برابر قضیه فلسطین است که قابل انجام است.
رهبر انقلاب بعد از پیروزی مقاومت در جنگ ۱۲ روزه «سیف القدس»، در پیامشان به ملت فلسطین فرمودند: «عقل سیاسی و تجربههای حکمرانی این تکلیف دینی را تأیید میکند که دولتهای مسلمان باید در پشتیبانی از ملت فلسطین صادقانه وارد میدان شوند، چه در تقویت نظامی، چه در پشتیبانی مالی که امروز بیش از گذشته مورد نیاز است، و چه در بازسازی زیرساختها و ویرانیها در غزه». ایشان همچنین تأکید کردند: «مطالبه و پیگیری ملتها، پشتوانه این خواسته دینی و سیاسی است. ملتهای مسلمان، باید انجام این وظیفه را از دولتهای خود مطالبه کنند و خود ملتها نیز در حد توان موظف به پشتیبانی مالی و سیاسیاند».
در این میان نامههای متعدد جریانات مقاومت فلسطین به رهبر انقلاب، از جمله نامه اسماعیل هنیه، رئیس دفتر سیاسی جنبش مقاومت اسلامی فلسطین، نامه زیاد النَخاله، دبیرکل جنبش جهاد اسلامی فلسطین و نامه قدردانی گروههای متعدد مقاومت در فلسطین، همه بیانگر آن است که چگونه ابتکار امام خمینی (ره) در اعلام روز جهانی قدس و مواضع پایدار رهبر انقلاب و ملت سربلند ایران به عنوان محور مقاومت در منطقه در حمایت از مردم و گروههای مقاومت فلسطینی، در پایداری مقاومت فلسطینی مؤثر بوده است. حال اگر این حمایت از جانب دیگر کشورهای اسلامی و ملتهای مسلمان افزایش یابد، وحدت و اراده جمعی ۱۴ میلیون فلسطینی در درون سرزمین و بیرون آن، همچون سلاحی قدرتمند، کاخ طاغوت ۷ دههای اسرائیل و استکبار جهانی را در این منطقه ویران میکند؛ همان تجربهای که ملت ایران ۴۰ سال پیش با دستانی خالی آن را در میدان به جهانیان نشان داد؛ بنابراین طبق بیانات حکیمانه رهبر انقلاب، با توجه به حوادث گوناگون سیاسی و اجتماعی در اروپا و آمریکا- که ضعفها و اختلالات عمیق ساختاری و مدیریتی و اخلاقی غربیها را در برابر جهانیان عریان کرده- و نیز رشد توانمندیهای نظامی و غیرنظامی ائتلاف نیروها و کشورهای مقاومت در حساسترین مناطق اسلامی از جمله لبنان، سوریه، عراق، یمن و بحرین، همگی موازنه قوا را به نفع دنیای اسلام تغییر داده است و سیر نزولی و افولی اردوگاه غرب را حتمی کرده است. در نتیجه، برای تکامل تدریجی این رؤیای صادق، باید همافزایی کشورهای مسلمان، حول قضیه فلسطین - به معنی غزه، قدس، کرانه باختری و سرزمینهای ۱۹۴۸ و حتی اردوگاهها- و سرنوشت قدس شریف باشد. تجهیز جریانهای درون فتح و سازمان آزادیبخش فلسطین در کرانه باختری که از روند سازش سرخورده شدهاند، باعث همافزایی قدرت مقاومت در فلسطین میشود؛ تا در نهایت مجاهدان فلسطینی بتوانند مبارزه مشروع و اخلاقی خود با رژیم غاصب را به قدری ادامه دهند که اسرائیل و قدرتهای حامی آن ناچار شوند مطالبه برگزاری همهپرسی ملی در سرزمین فلسطین، میان ساکنان اصلی از هر قوم و دین و از جمله آوارگان فلسطینی بیرون از مرزها را -که توسط جمهوری اسلامی در اسناد سازمان ملل به ثبت رسیده است- قبول کنند؛ و تنها این نظام سیاسی است که میتواند آوارگان را به داخل برگرداند و سرنوشت بیگانگان سُکنی گزیده را تعیین کند.
********************
روزنامه خراسان **
مالیات بالاخره سراغ دلالان آمد/ مهدی حسن زاده
روز گذشته در بحبوحه اخبار انتخابات ریاست جمهوری و انتخابات هیئت رئیسه مجلس، نمایندگان گام نخست برای تحقق یکی از مهمترین وعدههای اقتصادی خود را برداشتند و به کلیات طرح مالیات بر عایدی سرمایه رای مثبت دادند. طرحی که در صورت تصویب نهایی گام مهمی برای تحقق عدالت مالیاتی، مقابله با سوداگری در اقتصاد ایران و جبران کسری بودجه است. عایدی سرمایه به طور مشخص به تفاوت قیمت خرید و فروش داراییهایی نظیر ارز و طلا، مسکن و خودرو گفته میشود. در اقتصاد ایران که همواره با تورم بالا مواجه بوده است، بسیاری از افراد به ویژه در شرایطی که جرقههای افزایش قیمت زده میشود، سراغ خرید داراییهایی میروند که بیشتر از تورم افزایش مییابد و به این ترتیب برندگان اصلی تورمهای بالا صاحبان سرمایههایی هستند که پول خود را قبل از کم ارزش شدن به ملک، خودرو و ارز و طلایی تبدیل میکنند که یک سال بعد گرانتر و گاهی ۲ تا ۳ برابر میشود. واضح است که این درآمد، یک منبع مالی رانتی و سوداگرانه است. شگفت این که حقوق بگیران و فعالان بخش تولید، مجبورند بدون فرجه زمانی و تخفیف، حتی در شرایط سخت اقتصادی و تورمهای بالا و رکود سنگین ناشی از کرونا و تحریم، مالیات خود را بپردازند، حق بیمه خود را به حساب تامین اجتماعی واریز کنند و اقساط وامهای بانکی خود را بازپرداخت کنند، اما در این میان صاحبان سرمایه، با تبدیل درآمد خود به ملک و خودرو طی همین ۲ سال اخیر سودی تا ۳ برابر را به جیب زده اند و بدون پرداخت یک ریال مالیات، روزگار را سپری میکنند. این «مفت بری» دلالان و تحت فشار بودن حقوق بگیران و تولیدکنندگان، ریشه در سیاستهای تورم زا و وابستگی بودجه دولت به نفت و استقراض از بانک مرکزی دارد. متولیان اقتصاد کشور سال هاست تا قبل از تحریمها به پول مفت نفت عادت داشته اند و به همین دلیل در زمینه مالیات صرفا به سراغ بخشهای شفاف یعنی بخشهای مولد و حقوق بگیر رفته و نیازی به مالیات گرفتن از فراریان مالیاتی و بخشهای دلالی و غیرشفاف نداشتهاند. تحریمها تلنگر جدی به دولت وارد کرد که با توجه به کاهش درآمد نفت و کسری بودجه اگر به سمت شناسایی فراریان و معافیان مالیاتی نرود، مجبور به استقراض از بانک مرکزی، رشد بالای نقدینگی و تورم شدید خواهد شد. اتفاقی که اکنون محقق شده است و بالاترین رشد نقدینگی در ۴۷ سال اخیر در سال ۹۹ رقم خورد و رکورد طولانی مدت تورم کشور نیز شکسته شد. به همین دلیل مالیات بر عایدی سرمایه هم به دلیل کارکرد ضد سفته بازی و هم به دلیل نقش مهم اش در کاهش اتکا به درآمد نفتی، کلیدی است، اما باید بدانیم که مالیات بر عایدی سرمایه به تنهایی کافی نیست. مطمئنا مالیات بر عایدی سرمایه موجب فرار صاحبان سرمایه از تور مالیاتی میشوداز طریق این که دارایی خود را به نام دیگران بزنند یا دیگر روش ها، برای جلوگیری از این اتفاق، مالیات بر مجموع درآمد نیز ضروری است. این پایه مالیاتی، چون موجب شفاف سازی همه منابع درآمدی اشخاص میشود و بر پایه اشراف به اطلاعات مالی اشخاص، طراحی شده است، میتواند امکان فرار از مالیات بر عایدی سرمایه را نیز سلب کند. در هر صورت حرکت به سمت اصلاح جدی نظام مالیاتی ضروری است و مجلس نیز عزم خود را در این زمینه نشان داده است. فرصت مغتنمی است که در فضای تبلیغات اقتصادی نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری، این مسئله تبدیل به گفتمان واحدی از سوی همه نامزدها شود تا عزمی ملی برای یکی از مهمترین اصلاحات بنیادین اقتصاد ایران شکل گیرد.
********************
روزنامه ایران **
شروط یک انتخابات پرشور/رضا امراللهی
۲۸ خـردادماه ۱۴۰۰، ســیزدهــمین دوره از انتخابات ریاست جمهــــوری در ایران برگزار میشود. پس از پایان یافتن روند بررسی صلاحیتها در روزهای اخیر، شورای نگهبان لیست اسامی نامزدهای این دور از انتخابات را اعلام کرد که البته به دلایلی با خالی ماندن جای برخی از طیفهای سیاسی در این دور از انتخابات همراه بوده است. اما رقابتهای انتخاباتی برای کشور ما موضوعی فراتر از سلیقههای سیاسی است. امنیت کشور در گرو این است که عمق و ژرفای مشارکت مردم در انتخابات حداکثری باشد. این مسأله روی امنیت کشور، بی اثر کردن خواست دشمن و به طور کلی اعتبار کشور نقش اساسی دارد.
از این رو باید تلاش شود تا در انتخابات امسال مردم پای صندوق رأی حاضر شوند و میزان مشارکت حداکثری باشد. چرا که اعتبار کشور ما به صندوق رأی مرتبط است و اگر تعداد آرا کم باشد، ممکن است که بسیاری از معادلات سیاسی، اقتصادی و اجتماعی کشور تغییر کند.
امنیت کشور در گرو این است که عمق و ژرفای مشارکت مردم در انتخابات حداکثری باشد. این مسأله روی امنیت کشور، بی اثر کردن خواست دشمن و به طور کلی اعتبار کشور نقش اساسی دارد.
از این رو باید تلاش شود تا در انتخابات امسال مردم پای صندوق رأی حاضر شوند و میزان مشارکت حداکثری باشد. چرا که اعتبار کشور ما به صندوق رأی مرتبط است و اگر تعداد آرا کم باشد، ممکن است که بسیاری از معادلات سیاسی، اقتصادی و اجتماعی کشور تغییر کند.
اما چطور میتوان با همین لیست تأیید شده شورای نگهبان مشارکت حداکثری را در انتخابات ۱۴۰۰ رقم زد؟ پاسخ این سؤال در سطح مطالبهگری مردم و بیدار کردن یک حس مهم در جامعه نهفته است. باید مردم به این دیدگاه برسند که مشارکت آنها در تعیین سرنوشت کشور مؤثر است و هدف آنها انتخاب یک فرد پاکدست، دنیادیده و تحصیلکرده باشد.
جامعه ما باید مطالبهگر این صفات بویژه درخصوص پاکدستی باشد و بداند که اگر مشارکت نکند، از این جهت کشور به قهقرا خواهد رفت. در میان نامزدهای تأیید صلاحیت شده نیز این ویژگی در برخی از آنها دیده میشود. باید مردم را تشویق به شناسایی فرد پاکدست و انتخاب آن کرد. حتی لازم است که بزرگان کشور و افراد مورد اعتماد جامعه از مردم بخواهند که با انتخاب شایسته خود پاکدستی را تقویت کنند. اگر این حس نیاز در جامعه بیدار شود، آن زمان میتوان انتظار داشت که مشارکت مردمی تقویت، فرد شایسته انتخاب و امنیت و جایگاه کشور حفظ شود. از این رو راه سختی را تا ۲۸ خرداد در پیش داریم.
********************
روزنامه شرق**
ما و نگاه به داخل/سیدمصطفی هاشمیطبا
معمای حمله هرچندوقت یکبار اسرائیل به غزه ظاهرا قابل حل یا بیان نیست. جمعیتی دومیلیونی در باریکهای که از چهار طرف محاصره شده و بدون اجازه اسرائیل نه کسی میتواند به آن وارد شود و نه از آن خارج و همه تأسیسات و امکانات آن در حال فرسودگی است. در رنج و عذاب آن همین بس که دائما مورد تهاجم نظامی هوایی و توپخانهای اسرائیل قرار گرفته و به تصریح نتانیاهو تأسیسات آب، برق، بانکها و بیمارستانها و مناطق مسکونی مورد حمله و ویرانی قرار میگیرد. چگونه این دو میلیون مردم از جمله زنان و کودکان در میان رنج و اندوه زندگی میکنند؟ نقش حماس در این میان چگونه است؟ در این مورد سؤالات جدی وجود دارد. جمهوری اسلامی ایران بهحق به مردم مظلوم فلسطین کمک میکند و البته جا دارد در کمک و بازسازی به غزه در کنار دیگر کشورهای مسلمان سهمی از آن داشته باشد و این خارج از محدوده تنگنظریها و صرفا ایدئولوژیکدیدن مسائل و اندیشههای فرقهای است و میتوان به آن به عنوان یک نگاه انسانی و آسمانی اطلاق کرد. طبیعی است دیدن رنج مردمان و ویرانیهای ناشی از خشونت در هر کجا و برای هر مردمی که باشد، اندوهآفرین و دردناک است و همه مردمان باید از کمک به رنجدیدگان دریغ روا ندارند. میخواهیم در این راستا نگاهی گستردهتر به مسائل بیندازیم. مقام معظم رهبری بارها درباره مقابله با تحریمهای ظالمانه و غیرانسانی گفتهاند که باید نگاهمان به داخل باشد. این بیان که باید بهعنوان یک دستورالعمل گرانبها تلقی شود، میآموزد که اتکا به نیروهای خارجی برای مقابله با تحریمها و رشد و توسعه کشور قابل اطمینان نیست و هرچند حسب دستورالعملها و ارزشهای دینی و ملی روابط با دیگران پسندیده است، اما چاره کار اتکا به نیروهای داخلی است. میخواهیم بگوییم نگاه به داخل صرفا درباره مقابله با تحریمها کفایت نمیکند، بلکه این نگاه باید در همه جوانب گسترش یابد. درک ویرانی غزه و کمک به ترمیم زخمهای مردم آن امری مستحسن است، اما نگاه به داخل در خصوص جلوگیری از ویرانی و ترمیم آنها باید ازجمله موارد اطاعت از رهبری درخصوص نگاه به داخل باشد. البته به یمن مدیریت مسئولانه در کشور پس از پایان جنگ عراق علیه ایران اقداماتی درخصوص سازندگی کشور صورت گرفته است. بناهای مختلف، مترو، کارخانجات مختلف ازقبیل پتروشیمی، پالایشگاه و... احداث شده و ظاهر بسیاری از شهرها آراسته شده است، اما همه اینها در سرزمینی اتفاق افتاده که زیستگاه آن رو به ویرانی است و جز تنی چند از دلسوزان محیط زیست در مسئولان کشور ذوق و شوقی برای جلوگیری از ویرانی زیستگاه نشان نمیدهند. همین چند روز پیش بود که افرادی مانند دکتر کردوانی و دکتر کلانتری هشدارهای تکاندهنده در مورد آب و آینده کشور را علنی کردند. یعنی ما به دست خود به ویرانی دست یازیدهایم و مسئولان کشور با اندیشههای پوپولیستی به مقابله با آن برنخاستهاند. در حقیقت ما بهدست خود سرزمینی را ویرانه کرده و میکنیم و بههیچوجه نگاه به داخل را در این مورد نداشتهایم و واقعا بیم آن میرود که در آینده نزدیک بسیاری از مزارع کشاورزی و باغهایمان نابود شود. اگر مرگ بر آمریکا گفته و میگوییم این «مرگ بر آمریکا» باید با «زنده باد ایران» (نه در شعار بلکه در زندهماندن ایران) واقعیت عینی به خود گیرد، وگرنه مرگ بر آمریکا که نابودی سرزمینیمان بهدست خودمان را بهدنبال داشته باشد چه ارزشی دارد؟ ممکن است برخی سیاسیون از این حرف عصبانی و آزرده شوند. بگذار چنین باشد، اما شاید به تصمیمات درست برسند.
نگاه کنید به همین مسئله آب و برق در شرایط خشکسالی. در سالی که رهبر انقلاب آن را سال برطرفکردن موانع تولیدی مینامد، با کمبود برق اولین کار وزارت نیرو، قطع برق کارخانجات تولیدی است و البته بهصورت نمایشی قطع برق برخی ادارات که چندان اثری ندارد. جناب آقای اردکانیان وزیر محترم نیرو که در شایستگی ایشان هیچ تردیدی وجود ندارد، در مصاحبه مفصلی بهجای آنکه سیاستهای محکم برای گذر از تنگنای آب و برق و نظام پیشنهادی برای خروج از بحران مربوطه را شرح دهد و آن را به عمل آورد از سیاست یکی به نعل و یکی به میخ استفاده کردهاند. خودشان میدانند که یک تابستان گرم و طولانی در پیش است و از هماکنون مردم باید بهصورت جدی سیاست صرفهجویی و حداقل ممکن مصرف را پیشه کنند و بسیار جدی با مسئله روبهرو شوند. بهقول معروف اگر به استقبال مرگ سرخ نرویم مرگ سیاه ما را دربر میگیرد؛ همانطور که دولت دوازدهم بهجای طراحی سیستم مقابله با تحریم سعی در عادی نشاندادن جامعه کرد و امروز به مسائل لاینحلی دچار شده است. غافلبودن از عمل به رهنمود مقام معظم رهبری درخصوص نگاه به داخل -البته در همه مسائل- موجب تأثیر فشارهای خارج به داخل خواهد شد و صدالبته باید آن را هم رصد کرد، اما لازم است در همه زمینهها نگاه به داخل و اصلاح در داخل عملی شود و این جز با کمک همه مردم و ارائه رهنمودهای مدیریتی از سوی حکمرانی ممکن نخواهد بود. یقینا دولت سیزدهم که رئیس آن هر که میخواهد باشد و از هر جناحی پیروز شود، به دلیل تراکم مسائل و مشکلات علیرغم همه وعدههایی که در مبارزه انتخاباتی خواهند داد، کاری نمیتوانند انجام دهند؛ زیرا تنها یکپارچگی حکمرانی و مسئولیتپذیری همگانی در حکمرانی و نوشتن نسخهای که به کار آید و مردم یا از آن اطاعت کنند یا ملزم به اطاعت باشند، ضروری است. همه باید بدانیم همانگونه که دفاع از مرزها واجب است و شهدای ما با خونشان آن را حفظ کردهاند، دفاع از امکانات خداداد و سرزمینمان که از آن همه ملت بهره میبرند، از اوجب واجبات است و تسامحی که در این زمینه در طول سالهای گذشته روا شده، نابخشودنی است. به فصل انتخابات؛ هماینک داوطلبان ریاستجمهوری چه پاسخی دارند؟ کلام شفاف کجا بیان میشود؟
*****************************************