معادلات نبرد در اوکراین به گونه ای است که سیگنالهای صلح و جنگ به صورت همزمان به مخاطبان این آوردگاه مخابره می شود! از یک سو، آرایش نظامی نیروهای روسی و اوکراینی در کییف، ماریوپل و خارکف نشان دهنده وقوع نبردی تمام عیار بوده و از سوی دیگر، تاکید ولودیمیر زلنسکی رئیس جمهور اوکراین مبنی بر عدم پیوستن کشورش به ناتو (به عنوان یکی از پیششرطهای مهم مدنظر روسیه) حکایت از پیشرفت در مذاکرات دو طرفه برای پایان دادن به این جنگ دارد.
آنچه در جریان وقوع نبرد در اوکراین تبلور پیدا کرد، "اروپای چندتکه" بود! آلمان به عنوان یکی از ستونهای اصلی اتحادیه اروپا، رویکرد کشورهایی مانند فرانسه و لهستان بر مبنای "تنش زایی با مسکو" را از ابتدا خطرناک و غیرقابل مدیریت دانسته بود. از سوی دیگر، مشخص بود که در صورت وقوع جنگ در اوکراین، میان بازیگران اروپایی بر سر حدود و ثغور تحریمهای ضد روسی اتفاق نظر وجود نخواهد داشت. اتحادیه اروپا به گاز وارداتی روسیه وابسته است؛ به همین دلیل کشورهای اروپایی در بحبوحه جنگ اوکراین نمی توانند گاز صادراتی این کشور را تحریم کنند. این قاعده در خصوص خرید نقت خام روسیه نیز صادق است. مهم ترین کشورهای عضو اتحادیه اروپا که با تحریم فوری نفت خام مخالفت کرده اند، هلند و آلمان هستند. این کشورها معتقدند که تحریم واردات نفت روسیه شوک سخت و جبرانناپذیری را به اتحادیه اروپا وارد خواهد ساخت، به گونه ای که جبران آن در آیندهای نزدیک ناممکن خواهد بود.
بسیاری از کشورهای عضو اتحادیه اروپا و منطقه یورو تحریم انرژی های فسیلی روسیه را خطر قرمز خود در مواجهه با این کشور می دانند. در عرصه نظامی نیز ایجاد منطقه پرواز ممنوع بر فراز اوکراین حکم یک خط قرمز راهبردی را برای اروپاییان دارد. زلنسکی رئیس جمهور اوکراین بارها به کشورهای اروپایی اعلام کرده است که عدم ایجاد منطقه پرواز ممنوع و عدم ممنوعیت واردات نفت روسیه به اروپا، راه را برای استمرار جنگ (به سود اهداف مسکو) در اوکراین باز نگاه خواهد داشت. با این حال اتحادیه اروپا میان "ادعا" و "واقعیت" گرفتار شده است!
بدون شک حتی اگر جنگ اوکراین در همین لحظه پایان پیدا کند، اروپای چند تکه یکی از اصلی ترین بازندگان این نبرد خواهد بود.وقوع جنگ اوکراین و تشدید دغدغه های راهبردی و اقتصادی در اروپای واحد نشان داد که خروجی جمعی رفتار بازیگران اروپایی تا چه اندازه " مبهم "است! به عبارت بهتر، جنگ اوکراین را می توان نقطه آشکارساز ضعف توصیفی و تحلیلی اتحادیه اروپا در قبال تحولات جاری در حوزه روابط بین الملل دانست. اتحادیه اروپا در جریان مواجهه با بحران اقتصادی سال 2009 میلادی، مواجهه با بحران پناهجویان در سال 2014 میلادی و شیوع کرونا طی دو سال اخیر نیز عدم یکپارچگی و ناتوانی خود در مواجهه با بحرانهای جمعی را به اثبات رساند اما در جریان جنگ اوکراین این ناتوانی به صورتی علنی تر نمایان شده است. به راستی سرنوشت "اروپای چندتکه "پس از پایان این نبرد چه خواهد شد؟