معاون وزیر صمت درخصوص کوچ جمعی دانشبنیانها هشدار داد. به گفته علیرضا شاهمیرزایی در حالحاضر با مشکل خروج نخبگان علمی و عملی مواجه هستیم که تیم تشکیل دادهاند و شناسایی میشوند و بهصورت تیمی خارج میشوند. او این رخداد را خطرناک دانسته است.
از نگاه کارشناسان آنچه امروز منجر به خروج شرکتهای دانشبنیان شده است، مشکلات مالی، تحریمهای بینالمللی، بازارهای محدود و عدمامکان پیوستن آنها به زنجیره ارزش جهانی است. این موضوع را پیشتر فعالان اقتصادی بخشخصوصی هشدار داده بودند. آژیر خروج شرکتهای دانشبنیان در حالی به صدا درآمده که بررسیها نشان میدهد در سالهای اخیر ایران به مکانی برای کارورزی نیروی انسانی شرکتهای دانشبنیان بدل شده است.
نیروهایی که بعد از یک دوره کوتاه یا میانمدت کار در این شرکتها، سر از شرکتهای بزرگ درمیآورند. گذشته از این موضوع، اغلب شرکتهای دانشبنیان ایرانی به بازارهای داخلی بسنده کرده و نگاه فراسرزمینی ندارند و در این صورت توسعه کسبوکار آنها نیز محقق نمیشود. علاوهبر این، نبود استاندارد لازم در این شرکتها نیز در نهایت منجر به شکست کسبوکار دانشبنیانها و در نهایت خروج نیروی انسانی از کشور شده است.
در عین حال با توجه به اینکه این دسته از شرکتها نیز از مشکلات مالی مصون نماندهاند، همزمان با شعار سال۱۴۰۱، نهادها و دستگاههای مختلف برنامههایی را برای شرکتهای دانشبنیان تدارک دیدهاند. موضوعی که با توجه به اهمیت آن بازوی پژوهشی وزارت صمت نیز چند پیشنهاد به سیاستگذار داده است.
اولین پیشنهاد موسسه مطالعات و پژوهشهای بازرگانی، توسعه زیرساختهای زیستبوم نوآوری و فناوری کشور با تاکید بر نقشآفرینی نهادهای مالی و توسعهای است، در واقع توسعه نهادهای تامینمالی اقتصاد دانشبنیان از یکسو و زیرساختهایی نظیر شتابدهندههای نوآوری میتواند گزینه اول برای فراهمآوردن بستر مناسب برای شرکتهای دانشبنیان باشد. پیشنهاد بعدی توسعه تولید محصولات دانشبنیان مبتنی بر توانمندیهای هر استان است. توصیه سوم نیز به ایجاد زمینه همکاری اثربخش شرکتهای بزرگ با شرکتهای دانشبنیان اشاره دارد.
در واقع در این پژوهش تاکید میشود، شرکتهای بزرگ صنعتی از ظرفیت شرکتهای دانشبنیان و فناور در توسعه بهرهوری و رقابتپذیری خود استفاده کنند.
بنابراین ضرورت دارد، سیاستگذار دست به تغییر نگاه خود بزند. البته تغییری که با انحراف سیاستی همراه نباشد. اخیرا سیاستگذار تصمیم گرفته است با تخصیص وامهای ارزانقیمت، توسعه شرکتهای دانشبنیان را رقم بزند.
این شیوه از نگاه بخشخصوصی نهتنها نمیتواند پاسخگو باشد، بلکه منجر به ورود رانتجویان به این عرصه و حذف کارآفرینان و نوآوران واقعی میشود. کارآفرینان و نوآورانی که از قدرت چانهزنی کمتری نسبت به گروههای وابسته به نهادهای قدرت برخوردار هستند.
براین اساس فعالان اقتصادی بخشخصوصی معتقدند این نگاه سطحینگر در اجرا، دستاوردهای کاملا متضاد را رقم خواهد زد، بههمیندلیل توصیه میکنند که تغییر رویکرد حمایت از فعالیتهای دانشبنیان در کشور از رویههای مبتنی بر توزیع رانت به سمت رویههای مبتنی بر بسترسازی و تضمین امنیت سرمایهگذاری، تغییر کند.
موضوعی که پیشتر «دنیایاقتصاد» به آن پرداخته بود. بدین ترتیب با اصلاح شیوه حمایت مالی از شرکتهای دانشبنیان، رفع تحریمها، کمک به توسعه بازار شرکتهای دانشبنیان و پیوستن آنها به زنجیره ارزش جهانی میتوان به ممانعت از خروج شرکتهای دانشبنیان امیدوار بود.
مهاجرت دانشبنیانها
مدتهاست فعالان اقتصادی از موانع و مشکلات شرکتهای دانشبنیان سخن میگویند و نسبت به خروج آنها در قالب فرار انبوه نیروی انسانی و گاهی شرکتهای دانشبنیان ابراز نگرانی میکنند.
در سالهای اخیر در حوزه فناورانه یکی از عمده نگرانیهای کارشناسان خروج نیروی انسانی بود، اما مدتی است این رویداد به خروج تیمی، تغییر مسیر داده است. رویدادی که منجر به واکنش مقامات وزارت صمت نیز شده است.
روز گذشته معاون تجارت و خدمات وزارت صمت نسبت به خطر مهاجرت شرکتهای دانشبنیان هشدار داد و گفت که باید روی بازگشت سرمایه این شرکتها کار شود.
علیرضا شاهمیرزایی با اشاره به اینکه در سالهای گذشته در حوزه دانشبنیان اقدامات و فعالیتهای خوبی انجامشده است؛ اما امروز با خطراتی مثل مهاجرت شرکتی مواجه هستیم، تاکید کرد: امروز برخلاف گذشته که نخبگان علمی و تئوریک از کشور خارج میشدند، نخبگان علمی که کارآفرین شده، ایجاد شرکت کرده و تیم ساختهاند، به شکل شرکتی از کشور خارج میشوند. وی افزود: باید روی بازگشت سرمایه این شرکتها، بهویژه شرکتهایی که صادراتمحور هستند و نیازهای بازار را رفع میکنند، کار شود.
وی عنوان کرد: زمانی گفته میشد المپیادهای علمی برگزار نشود تا نخبگان ما شناسایی نشوند و آنها را از ایران خارج نکنند. تازه آنها نخبگان نظری بودند؛ اما الان با مشکل خروج نخبگان علمی و عملی مواجه هستیم که تیم تشکیل دادهاند و شناسایی میشوند و بهصورت تیمی خارج میشوند که خطرناک است.
همچنین رئیس سازمان توسعه تجارت نیز بر این باور است که باید موانع تولید و صادرات محصولات دانشبنیان رفع شود. البته به گفته علیرضا پیمانپاک دولت بهدنبال حمایت صددرصدی دولت از تولید و صادرات محصولات دانشبنیان است. به گزارش سازمان توسعه تجارت، در همین راستا پیمانپاک از توافقهای اخیرش با «اسبربانک»، بزرگترین بانک روسیه برای حمایت از تولیدات مشترک در روسیه خبر داده و براین باور است، این امر گامی موثر برای حل مشکلات تولیدکنندگان محصولات دانشبنیان برای حضور در کشورهای دیگر است.
وی که بهتازگی از سفر صربستان بازگشته به علاقهمندی صربها به تجارت با ایران و خرید محصولات دانشبنیان و تجهیزات پزشکی نیز اشاره کرده و گفت، سازمان توسعه تجارت هرچه در توان دارد، برای حضور شرکتهای دانشبنیان در بازارهای نو و بکری مانند صربستان انجام میدهد.
رئیس سازمان توسعه تجارت کشورهای شرق اروپا را دروازهای برای ورود محصولات ایرانی به اتحادیه اروپا دانست و تاکید کرد: با تشکیل کنسرسیوم صادراتی تجهیزات پزشکی میتوانیم، منجر به حضور افراد و شرکتهای واجد شرایط در این کشور و سایر کشورها برای حفظ اعتبار و برند ایرانی شویم.
پیمانپاک همچنین عنوان کرد: امروز کشورهای مختلف به کیفیت محصولات دانشبنیان ایرانی پیبردهاند و به همین دلیل در دیدارها و مذاکرات خواهان واردات، سرمایهگذاری مشترک و راهاندازی خط تولید محصول ایرانی در کشورشان هستند.
دو نگاه به دانشبنیانها
باتوجه به اهمیت موضوع توسعه شرکتهای دانشبنیان، موسسه مطالعات و پژوهشهای صمت به تحلیل این مهم پرداخته است. براساس این گزارش بهطور کلی دو نگاه به توسعه اقتصاد دانشبنیان قابلطرح است.
در نگاه محدود به این مفهوم، حمایت از توسعه شرکتهای فناور کوچک و متوسط مترادف با اقتصاد دانشبنیان در نظر گرفته میشود و در نگاه دوم که دیدگاه وسیع و جامعی به این مفهوم دارد، بهبود بهرهوری و رقابتپذیری بینالمللی شرکتهای صنعتی و نوآوری مدل کسبوکار نیز در زیرمجموعه مفهوم اقتصاد دانشبنیان قرار میگیرند.
در ایران تا چند سالگذشته بیشتر مفهوم محدود توسعه اقتصاد دانشبنیان موردتوجه بوده است.
نمود بارز این مساله را در قانون حمایت از شرکتها و موسسات دانشبنیان مصوب ۱۳۸۹ میتوان یافت که در آن هیچتوجهی به شرکتهای بزرگ صنعتی و مدلهای نوین کسبوکار (اقتصاد دیجیتال و هوشمند و صنایع خلاق) نشده است، با اینوجود در سالیان اخیر تغییر قابلتوجهی در توسعه این مفهوم در سطح کلان اتفاق افتاد و با توسعه زیستبوم نوآوری کشور، دیدگاه وسیع و رسوخ فناوری در توسعه اقتصاد دانشبنیان به نگاه غالب در کشور تبدیل شده است.
نگاه نوآورانه در جهان
یوزف شومپیتر، از تاثیرگذارترین اقتصاددانان قرن بیستم در مطالعات خود مطرح کرده که شرکتهای بزرگ در مقایسه با شرکتهای کوچک نرخ نوآوری بالاتری دارند. این درحالی که در سالهای اخیر شرکتهای کوچک نوآور بهعنوان موتور رشد اقتصادی کشورها مطرحشدهاند. البته شرکتهای کوچک نوآور با توجه به جدیدبودن حوزه فعالیتشان، کمبود منابع مالی و انسانی خود، عدماطمینان در مورد کیفیت محصولاتشان، عدمدسترسی به کانالهای بازار، فقدان شهرت در بازار و برخی عوامل دیگر، نرخ شکست بالایی دارند.
براین اساس این موضوع در اروپا با عنوان پارادوکس نوآوری مطرحشده است، درحالیکه شرکتهای کوچک اروپایی در لبه نوآوری قرار داشتند، اما اغلب در انتقال اختراع به بازار و خلقارزش از پتنت (حقوق انحصاری)، محصول یا خدمات جدید با شکست روبهرو میشدند. در این میان یکی از مهمترین دلایل این شکست عدمتوانایی شرکتهای کوچک نوآور در تعامل با محیط کسبوکار است.
بر این اساس سیاستهای حمایتی دولت ایران نیز باید باتوجه به این تغییر نگاه، بهبود و ارتقا یابد، در واقع نگاه جدید و توسعه ظرفیتهای شرکتهای دانشبنیان از یکسو و اهمیت نقش سیاستها و برنامههای دولت در توسعه اقتصاد دانشبنیان از سوی دیگر ضرورت تغییر دیدگاه مدیران و سیاستگذاران کشور بهویژه در حوزه صنعت، معدن و تجارت در حمایت از این پارادایم اقتصادی را یادآور میشود، زیرا تعریف وسیع سیاستهای نوآوری که هدف اصلی آن یکیکردن عناصر مختلف حوزههای سیاستی مانند سیاست تحقیق و توسعه، سیاست فناوری، سیاست زیرساختها، سیاست منطقهای، سیاست آموزش و پرورش و سیاست نوسازی صنعتی است، پیچیدگی و لزوم نگاه متعادل به همه ابعاد تاثیرگذار در توسعه نوآوری را افزایش داده است.
اولویتهای سیاستی مغفولمانده
از نگاه تحلیلگر موسسه، باتوجه به اهمیت شرکتهای فناور کوچک و متوسط در توسعه قابلیتها و رقابتپذیری کشورها باید چهار موضوع در اولویتهای سیاستگذاری وزارت صنعت، معدن و تجارت قرار گیرد.
اولین اولویت باید توسعه زیرساختهای زیستبوم نوآوری و فناوری کشور با تاکید بر نقشآفرینی نهادهای مالی و توسعهای باشد. در این بخش توسعه نهادهای تامینمالی اقتصاد دانشبنیان از یکسو و زیرساختهایی نظیر شتابدهندههای نوآوری (با همکاری بنگاههای بزرگ اقتصادی) و یا مراکز نوآوری در سازمانهای توسعهای از سوی دیگر میتواند مهمترین نقش وزارت صمت باشد. علاوهبر این موضوع، باتوجه به نقش تنظیمگری این وزارتخانه بهویژه در حوزه مجوزها و واردات و صادرات میتوان از این ابزار در راستای توسعه تولید دانشبنیان در کشور بهره برد.
در بخش دیگری از این گزارش تاکید شده است که توسعه تولید محصولات دانشبنیان مبتنی بر توانمندیهای هر استان باید اولویت دوم وزارت صمت باشد، در واقع شرکتهای دانشبنیان و فناور مبتنی بر توانمندیها و وضعیت مطلوب هر استان که در طرح آمایش وزارت صمت استخراج شده است، باید بتوانند طرحهای توسعهای خود را اعلام کنند و از حمایتهای ویژه برخوردار شوند. در این بخش یکی از مهمترین مباحث، تامینمالی پروژههای پیشنهادی است. براین اساس ابزارهای تامینمالی توسعه فناوری و نوآوری را میتوان در لیزینگ، تسهیلات با نرخ ترجیحی، تسهیل صدور ضمانتنامه، ارتقای سرمایهگذاری مستقیم و غیرمستقیم، خرید تضمینی، جذب سرمایهگذاری مستقیم خارجی و کمکهای بلاعوض به طرحهای پرچمدار شرکتهای دانشبنیان خلاصه کرد.
این پژوهش میافزاید: رفع چالشها و گلوگاههای صنعتی، اقتصادی و فناوری با استفاده از ظرفیت شرکتهای دانشبنیان و از طریق ایجاد زمینه همکاری اثربخش شرکتهای بزرگ با این شرکتها باید اولویت بعدی وزارت صمت باشد.
براساس گزارش، «ارتقای کار آفرینی نوآوریمحور» در اروپا مهمترین و باارزشترین استراتژی برای شرکتهای کوچک نوآور در راستای ادامه حیات، همکاری با شرکتهای بزرگ است تا از این طریق به منابع مالی و سازمانهای موردنیاز دسترسی پیدا کنند. از سوی دیگر، شرکتهای بزرگی که بهدنبال بهبود توانمندی نوآوری خود هستند، میتوانند با استفاده از منابع، قابلیتها و انعطافپذیری شرکتهای کوچک مزیتهایی را کسب کنند.
بهنظر میرسد استفاده از پلتفرمهای نوآوری باز مهمترین ابزاری است که باید در وزارت صمت گسترش یابد. در این حوزه مهمترین رویکرد، استفاده از ظرفیت شرکتهای دانشبنیان و فناور بهعنوان بازوی تحقیق و توسعه شرکتهای بزرگ صنعتی است.
درضمن در پلتفرم نوآوری باز، شرکتهای بزرگ میتوانند از ظرفیت شرکتهای دانشبنیان و فناور در توسعه بهرهوری و رقابتپذیری خود استفاده کنند.
در واقع این شرکتها میتوانند با ایجاد صندوق سرمایهگذاری خطرپذیر شرکتی، ایجاد شتابدهندههای نوآوری، اختصاص اعتبار مالیاتی به فعالیتهای تحقیق و توسعه مشترک و اثربخش، جهتدهی به خریدهای شرکتهای بزرگ از طریق سازوکارهایی نظیر لیزینگ، خرید تضمینی یا پیشخرید محصولات دانشبنیان و برگزاری رویدادهای فناورانه در توسعه بهرهوری و رقابتپذیری خود استفاده کنند.
آرمان امروز
سراب جده
سفر بایدن بهضرر اسراییل و عربستان و بهنفع ایران شد
سفر جوبايدن رئيسجمهوري ايالات متحده آمريکا به اسراييل و عربستان در حالي به 2 بيانيهاي خنثي منجر شد که پيش از اين سفر، اسراييليها همهِ هموغمشان را بهکار برده بودند تا «ايرانستيزي» را تمام و کمال پيگيري کنند.
اما بايدن در اقدامي که همه را بهياد سياستِ خاورميانهاي باراک اوباما انداخت، در خلال ديدارهايي رسمي که با سران دو کشور اسراييل و عربستان داشت، اشارهاي مستقيم به پرونده هستهاي نداشت و حتي راهاندازي شکلگيري دفاع مشترک هوايي و تشکيل ناتوي عربي هم در نشستها مغفول ماند تا هم اسراييل نتواند هدفهاي ضد ايرانياش را بهسرانجام برساند و هم دولت سعودي در تهديد و تحديد همسايه مهماش ناکام بماند.
در همين راستا ناصر نوبري، ديپلمات به همشهريآنلاين گفت: بايدن در بدو ورودش به تلآويو در سخنراني خود در فرودگاه نامي از ايران و مقابله با آن نبرد و برعکس، همزمان ساليوان مشاور امنيتيش تاکيد کرد که بايدن با اسرائيليها در مورد بازگشت به برجام صريح صحبت خواهد کرد.
آمريکاييها با پيشروي مدام جبهه مقاومت و شکستهاي پي در پي جبهه آمريکايي، در عين توسعه همکاريهاي نظامي ميخواهند بگويند که بايدن بدنبال ايجاد ائتلاف نظامي با اسرائيل و اعراب به فرماندهي آمريکا عليه ايران نيست.
او در ادامه اظهار کرد: هدف اصلي آمريکا جذب و بکارگيري همه کشورهاي منطقه مانند اسرائيل و اعراب و ايران است. همچنين آمريکا در عين توسعه همکاريهاي نظامي ميخواهد بگويد که بايدن بدنبال ايجاد ائتلاف نظامي با اسرائيل و اعراب به فرماندهي آمريکا عليه ايران نيست.
سفر جوبايدن به خاورميانه و ديدارهايي مستقيم با سرانِ کشورهاي اسراييل و عربستان بهقاعده سفري مهم بود. پروندههستهاي و همچنين تلاش برخي از کشورهاي منطقه براي ايرانستيزي کافي بود تا حضور رئيسجمهوري ايالاتمتحده در خاورميانه اهميت زيادي داشته باشد.
عبدالرضا فرجي راد، استاد ژئوپلتيک دانشگاه و تحليلگر مناسبات بينالملل در گفتوگويي با «آرمانامروز» نتيجهِ اين سفر را اين ميداند که بايدن همان سياستي را در قبال اسراييل و عربستان پيش گرفته است که پيش از اين توسط باراکاوباما انجامشدهبود.
سفر بايدن به خاورميانه سفري مهم بود. اين اتفاق براي ايران چه پيامي داشت؟
جو بايدن به خاورميانه آمد تا برنامههاي کشورش را پيگيري کند. اين سفر در حالي برگزار شد که تبليغاتي 2 ماهِ گذشته بهويژه از سمت اسراييليها مطرح ميشد تا اين رويداد را به مساًله هستهاي و شکلگيري دفاع مشترک هوايي و ناتوي عربي ربط بدهند. اما بايدن بعد از رسيدن به خاورميانه، عليرغم تبليغات ضد ايراني در منطقه طوري رفتار کرد که در نهايت اين سفر بهلحاظ رواني بهنفع ايران شد.
يعني اسراييل در ضربه زدن به ايران ناکام ماند؟
بله. همانطور که مشخص شد، رئيسجمهوري آمريکا در اسرائيل تلاش کرد حرف و اقدامي نداشته باشد که به پرونده هستهاي ايران ربط داشته باشد. او حتي درباره دفاع هوايي عليه ايران هيچ اشارهاي نداشت. آنهم در حاليکه اسرائيليها از همان لحظه که در فرودگاه از بايدن استقبال کردند، تلاششان اين بود که ايران را بهعنوان خطري براي منطقه و جهان مطرح کنند.
اما در 2 روزي که ميزبان بايدن بودند، هيچ دستآوردي نداشتد جز يک بيانيه سوري تحت عنوان «بيانيه بيتالمقدس» که از جلوگيري از رسيدن ايران به بمب هستهاي سخن به ميان آمده بود. با اين توضيح که ايرانيها هيچوقت چنين قصدي نداشتند و ندارند.
سفر به رياض چطور؟
سفر بايدن به عربستان در شرايطي انجام شد که در اسراييل هيچخبري نشد و حتي سازمانهاي امنيتي اين کشور هم اعلام کردند، سفر رئيسجمهوري ايالات متحده براي اسرائيل شکست بود.
پس معلوم بود، بايدن در رويارويي با سعوديها هم همين مشي را خواهد داشت و از اول هم بنا نداشت سفر به خاورميانه را بهانهاي براي تخريب ايران در موضوع هستهاي بداند. لذا در عربستان هم هيچ حرفي عليه ايران نزد و مثل اسراييل، نشستها فقط به بيانيهاي نهچندان مهم منجر شد.
بههرحال طبيعتاً آمريکا به خاورميانهايها سلاح ميفروشد. يعني اگر هر زمان تهديدهايي متوجه عربستان شود به اين کشور کمک فکري و تسهيلاتي خواهد کرد. با اين حال بايد گفت، بيانيهِ رياض دفاعي ضعيف و کمرنگ از عربستان بود. بنابراين در سفر بايدن به اسراييل و عربستان مورد مهمي پيش نيامد تا همه را بهياد زمان اوباما انداخت که اين 2 کشور نميتوانستند روي حمايت ايالاتمتحده حساب کنند.
هويژه اينکه بايدن قبل از رفتن به رياض، محمد بنسلمان را قاتل خاشقچي عنوان کرده بود و در خلال مذاکرات هم با وجود تکذيب بنسلمان به پادشاه عربستان گفته بود «من شما را قاتل خاشقچي ميدانم». خب! اين براي کسي که کشور مهمي چون عربستان را رهبري ميکند، جملهاي بسيار نامناسب است و معنياش اين است که او بعد از مرگ پدرش نميتواند آمريکا را حامي خود بداند. برداشتهاي بينالمللي چيزي جز اين نيست که سفر بايدن به خاورميانه بهضرر اسراييل و عربستان و بهنفع ايران شد.
خراسان
تغییر اساسی در تعرفه مشاوران املاک
چهارشنبه گذشته بود که بسته پیشنهادی سامان دهی بازار مسکن و اجاره بها به تصویب هیئت دولت رسید.حالا مدیر کل اقتصاد مسکن وزارت راه و شهرسازی توضیحاتی را درباره مهم ترین محور آن که تغییر در تعرفه مشاوران املاک است ارائه کرده است. یکی از محورهای مهم این بسته، سامان دهی حق کمیسیون مشاوران املاک است.
بر این اساس، نرخ کمیسیون بنگاه ها بر اساس نرخ معاملاتی و اجاری ملک در هر منطقه تعیین و این نرخ روی قراردادها چاپ خواهد شد. به این ترتیب پیش بینی می شود رقابت بنگاه های املاک برای بالا بردن هر چه بیشتر قیمت ها که موجب بالا رفتن تعرفه آن ها تا پیش از این می شد، کنترل شود.
طبق گزارش ایرنا، دفاتر مشاوران املاک در سراسر کشور طبق قانون، باید از هر معامله تا 25 صدم درصد کمیسیون دریافت کنند، با این حال در بسیاری از مواقع تا یک درصد از دو طرف معامله نیز دریافت شده و به دلیل خلأهای نظارتی جلوی این تخلف بزرگ گرفته نشده است. مشکل وقتی حادتر می شود که می بینیم با این فرمول مشاوران املاک از افزایش قیمت مسکن و اجاره منتفع می شوند. با این حال، طبق مصوبه جدید، این رویه بعد از حدود 40 سال قرار است تغییر کند.
حق کمیسیون چگونه تعیین می شود؟ بر اساس مصوبه دولت، دستمزد مشاوران املاک بر اساس «قیمت منطقه ای ملک» که توسط سازمان امور مالیاتی محاسبه می شود، تعیین خواهد شد. این قیمت، معمولاً در رقم های بسیار پایین تر از قیمت های موجود در آگهی ها و فایل های بنگاه های املاک است. گفتنی است قیمت منطقه ای املاک هر سال توسط کمیسیونی با عنوان کمیسیون تقویم املاک، تعیین می شود. در تقویم املاک اجاری و معاملاتی، قیمت ها بر اساس ناحیه بندی هایی صورت می گیرد که در سازمان امور مالیاتی تعیین شده است.
به عنوان مثال در تهران به تناظر مناطق 22 گانه، قیمت های معاملاتی متفاوت خواهد بود و در عین حال ارزش معاملاتی و اجاره بهای خانه های یک منطقه با هم تفاوت نخواهد داشت.
اصلانی مدیر کل دفتر اقتصاد مسکن وزارت راه در این خصوص توضیحات بیشتری می دهد و می افزاید: با این رویه و با افزایش یا کاهش قیمت ملک، حق کمیسیون مشاوران دچار نوسان نخواهد شد. یک عدد ثابت در یک بازه زمانی یکساله مبنای معامله قرار میگیرد و از آن جایی که کمیسیونی متشکل از کلیه افراد صاحبنظر و مسئول در این حوزه (تصمیم گیر) است، قیمتها متعادل و متناسب تعیین میشود.
تعرفه ها روی قراردادها چاپ می شود مدیر کل دفتر اقتصاد مسکن وزارت راه و شهرسازی با بیان این که تمامی تعرفهها روی قراردادها و مبایعهنامهها چاپ خواهد شد، تاکید کرد: سامانههای کد رهگیری باید به سامانه سازمان امور مالیاتی متصل شود. در این صورت به محض مشخص کردن یک خانه در نقطه مدنظر توسط مشاور املاک، بر اساس نرخهای درج شده در سامانه، حق کمیسیون و تعرفه تعیین میشود و مردم نیز باید بر اساس مبلغ چاپ شده روی قراردادها، حق کمیسیون خود را پرداخت کنند.
حق کمیسیون نیز باید در دفتر مشاور املاک از طریق دستگاههای کارتخوانی که به سازمان امور مالیاتی متصل است، پرداخت شود. وی افزود: باید این ساختار را طی مدت زمان سه ماهه فراهم سازیم.
شهروند
واردات سگ به تهران!
سیمین برادران
روز گذشته فردی ادعا می کند که یکی از بستگانش در محله پونک تهران مورد حمله سگ های ولگرد قرار گرفته و به شدت زخمی شده است اما این اتفاق سابقه دارد فوت دو شهروند استان تهران در سال گذشته بر اثر ابتلا به هاری بهعنوان بیماری مشترک میان انسان و حیوان، زنگخطری را به صدا در آورد.
چهر دو آنها با تاخیر قابل توجه ۲۱ تا ۲۵ روزه پس از گزش توسط سگ هار و با حال وخیم به مراکز درمانی مراجعه کردند و درنهایت جان خود را از دست دادند. این دو حادثه در شهرستانهای ملارد و رباطکریم در غرب استان تهران رخ داده است. یکی از این افراد مرد معتاد کارتنخوابی بوده که با گزش سگ ولگرد به این بیماری مبتلا شده و دیگری نیز باغبانی است که سگ نگهبان مبتلا به هاری او را گزیده بود. اما گزش سگ در تهران نیز سابقه دارد.
گازگرفتگی کودک در پارک یا هجوم یک قلاده سگ در دزاشیب همه اتفاقات ناگواری است که باید بدانها توجه ویژهای نشان داد.
براساس مفاد بند ۱۵ ماده ۵۵ قانون شهرداریها، جمعآوری حیوانات بدون صاحب و دفع حیوانات مریض و مزاحم جزو وظایف شهرداریهاست. امری که گویا شهرداریها تلاش می کنند از زیر بار آن شانه خالی کنند. اما ماجرا از چه قرار است؟
وضعیت خطرناک گزش سگ در استان تهران
گاز سگ با اختلاف زیاد شایعترین گازگرفتگی کودکان از سوی حیوانات است. در سال ۹۹ تعداد موارد حیوانگزیدگی در ایران بیش از ۲۱۲هزار و ۶۰۰ مورد (در مراکز رسمی مربوطه) به ثبت رسیده و آمار غیررسمی برابر با ۲۵۳هزار مورد است. در سال 99 نیز پنج مورد مرگ ناشی از هاری به دلیل مراجعهنکردن به این مراکز در کشور گزارش شد و سالانه نزدیک به ۱۰ مورد مرگ ناشی از این بیماری به ثبت میرسد. سال 98 یک قلاده سگ در خیابان دزاشیب به دو شهروند آسیب رساندند. جالب است بدانیم مدیران شهری آمار دقیقی از تعداد سگهای بدونصاحب در تهران ندارند، اما عنوان میکنند حدود ۵هزار سگ بدونصاحب در پایتخت داریم.
افزایش شدید سگ در حاشیه شهر
«مهدی پیرهادی» رئیس کمیسیون سلامت، محیطزیست و خدمات شهری شورای شهر تهران از افزایش بیرویه سگهای بدونصاحب در حاشیه تهران خبر داد و در مصاحبهای عنوان کرد که «حیواناتی از جمله سگهای بدون صاحب در حاشیه تهران زیاد شده است. مسئولان محیطزیست و مجموعههایی که در اینخصوص وظیفه دارند، از جمله شهرداریهای شهرهای اقماری باید جدیتر به این موضوع ورود کنند، چراکه این مسأله جزو معضلات جدی است که بهویژه مردم حاشیه شهر تهران را درگیر کرده است.»
یکی دیگر از مسئولان شهری نیز با اشاره به افزایش شدید سگ در تهران گفت: «حیوانات از جاهای دیگر وارد شهر تهران میشوند.» قدرتالله محمدی، مدیرعامل سابق شرکت ساماندهی صنایع و مشاغل سیار میگوید که «آمار دقیقی نمیشود ارائه داد، اما بعید میدانم بیش از پنجهزار سگ بدونصاحب در تهران داشته باشیم.»
شهرستانهای اطراف تهران، سگها را در حاشیه رها میکنند
احمد صادقی، عضو شورای شهر تهران و رئیس سازمان پیشگیری و مدیریت بحران تهران در اینباره اطلاعات جالبی به خبرنگار «شهروند» می دهد: « اخباری وجود دارد که شهرستانهای اطراف تهران که مشکلات دارند و امکان نگهداری سگها را ندارند، آنها را در شهر تهران رها میکنند. این اتفاق در مناطق حاشیهای مانند منطقه 4 و 15 و غرب تهران رخ میدهد که در حال پیگیری برای برخورد با افرادی هستیم که این اقدام را انجام میدهند.»
پلاک خودرو را مخدوش و سگها را در حریم تهران تخلیه میکنند
شادی مالکی، معاون هماهنگی و ارزیابی امور مناطق سازمان مدیریت پسماند ضمن تایید اقدام برخی شهرستانهای اطراف پایتخت به رهاسازی سگها در حریم تهران توضیح می دهد: «شهرداری تهران با استفاده از ظرفیت بخش خصوصی دو پیمانکار دارد که یکی در حوزه زندهگیری و دیگری در بخش نقاهتگاه این حیوانات فعالیت میکند.
در قسمت زندهگیری در حال حاضر 20 گروه فعالداریم که با استفاده از تجهیزاتی مانند خودرو، نیروی انسانی و کارگر مجرب که از طریق بازدیدهای محلی یا سامانه مردمی 137 اطلاع پیدا کردهاند، سگهای بدونصاحب را جمعآوری میکنند.»
«پس از مشخصشدن وجود سگهای بدونصاحب همکاران به محل مراجعه، با رعایت پروتکلهای خاصی حیوان را بیهوش میکنند و به نقاهتگاه میآورند.» مالکی با بیان این موضوع عنوان میکند که «بستگی دارد که سگهای بدونصاحب و پیامها چه تعداد باشد تا به همان میزان ورود پیدا کنند، ولی بیشتر در مراکز حاشیهای این سگها وجود دارند.»