دوران قاجار دوران پرتلاطمی بود که کشور با مشکلات عديدهای دست و پنجه نرم میکرد و شاهان کمدرايت قاجار هم براى مرتفع کردن آنان تلاش چندانى نداشتند. در اواخر دوران سلطنت ناصرالدين شاه، تلاشهايى براى ايجاد تغييراتی در حکمرانی صورت گرفت که اغلب آنان حالتى نمادين و فرماليته داشت و مشکلی را از مشکلات کشور نگشود. هر چند در مرحله راهاندازی در سطح گستردهای تبليغ میشد.
مظفر شاهدی نويسنده کتاب «ساواک» که مؤسسه مطالعات و پژوهشهاى سياسى آن را منتشر کرده، در فصل اول به مواردى از اين قبيل اشاره کرده است. او از «دايره خفيهنگارى» ياد میکند كه وظيفه اوليه آن كشف جرایم و جلوگيرى از اعمال تروريستی و بمبگذارى بود يا از آغاز امر سانسور و نظارت بر نشر مطبوعات از سوى اداره كل انطباعات ياد میکند که در زمان رياست محمدحسن خان صنيعالدوله آغاز شده و مبتنى بر مأموريت تعريف شده، مطبوعات و كتابها قبل از انتشار از سوی بازبينان اداره انطباعات بررسى میشدند و هرگاه مطالبى برخلاف مصالح حكومتی تشخيص داده نمىشد، مجوز نشر صادر مىشد.
دکتر مظفر شاهدی در صفات ابتداى کتابش درباره شکلگیری صندوق عرايض چنين مىنويسد:
«از نوآورىهاى ناصرالدين شاه، كه به نوعی در زمره امور اطلاعاتی- امنيتی و خبررسانی قرار میگرفت، تشكيل صندوق عرايض در شهرها و ايالات مختلف بود. ظاهراً نظارت بر اين صندوقها كه معمولاً در ميدانهاى اصلی شهرها و ايالات نصب میشد، از عهده حكمران و دواير رسمى محلى خارج بود و معتمدين مستقلی از سوى حكومت مركزى بر آنان گماشته شده بود. قرار بود مردمى كه به دلايلی قادر نيستند شكايات و خواستههاى خود را با حكومت محلى مطرح سازند و يا خواستهها و حقوقشان از سوی كارگزاران حكومتی ناديده گرفته و پايمال شده است، طی عريضههایى كه مستقيماً در اختيار حكومت مركزى قرار میگرفت، دادخواهی كنند و شكايت نزد شاه برند. اما اين صندوقهای عرايض به دليل اعمال قدرت حکومتهای محلى، در مدت زمانی كوتاه كارآيی خود را از دست دادند. به رغم دستورات حكومت مرکزى، مأموران حكومت محلى دورادور بر آن نظارت داشتند و پيش از آنكه عريضهنويسان، عريضههاى خود را در صندوقها بيندازند، تهديد و تنبيه شده، نامههاى آنان گشوده و اسرار آن برملا مىشد؛ در نهايت نيز از ارسال آن جلوگيرى میشد.»