تحریم های اروپا بن مایه رویکرد ضد ایرانی غرب است و در حالی مطرح می شود که در چهار دهه گذشته آمریکا و هم پیمانانش مسیری کم هزینه و نتیجه بخش را برای مقابله با ایران نیافتند. در همین زمینه آنها با توجه به هزینه و خسارت توان مقابله نظامی با ایران را ندارند، از لحاظ ایجاد جنگ داخلی ناتوان هستند و در داخل نیز با بدترین نگاه مردمی نسبت به خودشان مواجه اند.
حال اگر سیاست تحریم غرب در قبال ایران بررسی شود، به عینه دیده می شود از تحریم ها هیچ نفعی نبرده اند. این نوع تحلیل در صورتی مطرح می شود که انتظار غرب از تحریم ها از بین بردن مؤلفه های قدرت جمهوری اسلامی ایران بوده است که در وضعیت کنونی تحقق اثر تحریم را می توان نزدیک به صفر دانست.
البته ممکن است در داخل عده ای از وضعیت سوءاستفاده کنند و به دنبال ناکارآمد نشان دادن جمهوری اسلامی باشند، ولی حساب این نوع رفتارها را باید در نگاه ساده اندیشی و خیانت برخی تجزیه و تحلیل کرد.
اینکه گفته می شود اقتصاد ایران در وضعیت کنونی در شرایط بسیار بدی قرار دارد، در واقع آدرس غلطی است که به افکار عمومی داده می شود. باید وضعیت کنونی اقتصاد و تورم را نتیجه نقدینگی و سیاست های غلط اقتصادی دید که در هشت سال دولت های یازدهم و دوازدهم بر کشور حاکم بوده است.
اینکه در مدت یادشده فعال سازی حوزه مسکن که پیشران اقتصاد کشور به شمار می رود، به طور کامل کنار گذاشته شد و حتی سیاست های قبلی مسکن با عنوان «مسکن مهر» نیز مورد تمسخر قرار گرفت، باید پیش بینی چنین وضعیتی می شد.
نشریه آمریکایی فارین افرز در گزارشی با عنوان «پایان عصر تحریمها» نوشت، تحریم مدتها سلاح دیپلماتیک مورد علاقه واشنگتن بوده است. همان گونه که واشنگتن بیش از پیش به تحریمها تکیه میکند، بسیاری از کشورها شروع به مقاومتر کردن اقتصادهای خود در برابر چنین اقداماتی کردهاند.
سه رویداد در دهه گذشته کشورها را برای انجام این کار متقاعد کرده است؛ در سال ۲۰۱۲ میلادی آمریکا ارتباط ایران را با سوئیفت با هدف انزوای مالی این کشور قطع کرد. سایر دشمنان آمریکا به این موضوع توجه و با خود فکر کردند ممکن است طرف بعدی آنها باشند.
سپس در سال ۲۰۱۴ میلادی کشورهای غربی، روسیه را بعد از الحاق کریمه تحریم کردند که باعث شد مسکو استقلال اقتصادی را در اولویت قرار دهد و بالاخره در سال ۲۰۱۷ میلادی واشنگتن جنگی تجاری با پکن را آغاز کرد که خیلی زود به حوزه فناوری سرایت کرد.
با محدود شدن دانش نیمه هادی آمریکا برای چین، واشنگتن به رقبای خود هشدار داد دسترسی آنها به فناوری حیاتی ممکن است قطع شود.
طبق تحلیل این نشریه علمی آمریکایی، سه بازه زمانی یادشده به ظهور پدیده جدید مقاومت در مقابل تحریمها دامن زد. قدرت آمریکا در اعمال تحریمها بر سایر کشورها از اولویت دلار آمریکا و دامنه نظارت آمریکا بر کانالهای مالی جهانی نشئت میگیرد.
بنابراین معقول است دشمنان آمریکا به دنبال نوآوریهای مالی باشند که این مزیتها را از بین میبرد. این کشورها به شکلی فزاینده آن را در قراردادهای تبادل ارز، جایگزینهایی برای سوئیفت و همچنین ارزهای دیجیتال یافتهاند.
نکته قابل توجهی که کمتر رسانه های غربی به آن می پردازند، رویکرد جمهوری اسلامی ایران در مقابل تحریم هاست که توانست با ایجاد زمینه فکری و عملی با عنوان مقاومت تحریم های غرب را به چالش بکشد. اینکه آمریکا بعد از اعمال سنگین ترین تحریم به دنبال امتیازگیری از ایران برآمد، ولی جمهوری اسلامی در مقابل آن نگاه مقاومت کرد و ایستاد، در واقع مدل جدیدی از ناکارآمدسازی تحریم ها را به جهان عرضه کرد.
رویکرد مقاومت در حالی مقابل تحریم موفق عمل کرد که بنا به اعتراف کارشناسان غرب، اثرگزاری تحریم در اقتصاد یک کشور در محدوده خاص زمانی اتفاق می افتد و سپس اقتصاد کشورهای تحت تحری مسیر جدیدی را پیدا می کنند که با وجود تحریم ها بتوانند خود را سازگار نشان دهند.
موضوعی که ریچارد نفیو نیز بارها به آن پرداخته بود. نتیجه مقاومت را امروز در بخش های مختلف اقتصادی به وضوح می توان دید که در حوزه نفت این گزاره ملموس است.
البته تأثیر تحریم را در خوشبیانه ترین حالت باید حدود 20 تا 30 درصد در نظر گرفت، ولی این میزان اثرگزاری تحریم ها هیچ نفعی برای متولیان آن نخواهد داشت. به تازگی آژانس بینالمللی پول تولید نفت ایران را در آخرین ماه ۲۰۲۲ ، ۲.۷۲ میلیون بشکه در روز اعلام کرد و از صعود ایران به جایگاه چهارم بزرگترین تولیدکنندگان اوپک خبر داد. این گزارش را باید در کنار امیدواری آمریکا مبنی بر به صفر رساندن نفت ایران در سایه تحریم ها در نظر گرفت تا به شکست و پایان عصر تحریم ها پی برد.
آنچه امروزه غرب صحبت از تحریم های جدید و بیشتر می کند را باید در راستای جنگ شناختی و تلاش برای شرطی نگه داشتن اقتصاد ایران در نظر گرفت. در واقع آمریکا و اروپا تلاش می کنند تحریم ها را در روان جامعه اثرگزار نشان دهند تا قدرت ادراکی جامعه را در راستای ناکارآمدسازی نظام اسلامی فصل بندی کنند.