روز گذشته برابر با 7 مه 2023 اتحادیه عرب بعد از گذشت 12 سال از تحریم سوریه و تعلیق عضویت این کشور در اتحادیه مذکور، با بازگرداندن کرسی دمشق به آن موافقت کرد. این اتحادیه همچنین تصمیم گرفت تا مشارکت هیئتهای دولتی سوریه در همه جلسات خود و نهادهای وابسته به آن را از این تاریخ از سر بگیرد.
رقابت کشورهای عربی برای بازگشت به سوریه
همچنین در بیانیه اتحادیه عرب به این منظور، بر لزوم برداشتن گامهای عملی و مؤثر جهت حل تدریجی بحران سوریه در راستای قطعنامه شماره 2254 شورای امنیت که امکان ارسال کمکهای بشردوستانه برای مردم این کشور را فراهم میسازد تأکید شده است. دمشق نیز تصمیمات اتحادیه عرب را پذیرفته و اعلام کرد تعاملات مثبتی که در منطقه در حال انجام است به نفع همه کشورها و در راستای منافع و ثبات و امنیت و رفاه کل منطقه خواهد بود.
این اتفاق درحالی رخ داد که بسیاری از کشورهای عربی همچنان برای جلوگیری از بازگشت سوریه به اتحادیه عرب، تحت فشار آمریکا بودند. همچنین در مارس گذشته آمریکا، انگلستان، فرانسه، آلمان و ایتالیا با انتشار بیانیهای مشترک تأکید کردند که از تلاشها برای عادیسازی روابط با سوریه حمایت نمیکنند.
همچنین ایالات متحده سفر بشار اسد، رئیس جمهوری سوریه به امارات را در ماه مارس «موجب سرخوردگی و ناامیدی» خوانده و گفته بود که دعوت از اسد تلاشی برای مشروع جلوه دادن وی است.
آمریکا در آن زمان تأکید کرده بود که تحریمها علیه سوریه را برنخواهد داشت و از بازسازی این کشور هیچ حمایتی نخواهد کرد مگر آنکه دولت سوریه به راه حل سیاسی بر اساس قطعنامه سازمان ملل رضایت دهد.
اما از دو سال گذشته شاهد رقابت کشورهای عربی برای همگرایی با دولت بشار اسد در سوریه و احیای مناسبات دیپلماتیک با این کشور هستیم. اما چرا کشورهای عربی که یک دهه قبل با پیروی از دیکتهها و سیاستهای آمریکا، سوریه را وارد یک انزوا و محاصره خفقانآور کرده و صدها میلیارد دلار برای سرنگونی نظام آن هزینه کرده بودند، اکنون دولت بشار اسد را به رسمیت شناخته و در تلاش برای برقراری ارتباط با آن هستند؟
نگاهی به چگونگی تعلیق عضویت سوریه در اتحادیه عرب با توطئه آمریکا
برای پاسخ به این سؤال بهتر است نگاهی به تحولات یک دهه گذشته و چگونگی تحریم سوریه از سوی اتحادیه عرب بیندازیم. این اتحادیه در نوامبر 2011 با رأی مثبت 18 کشور، عضویت دمشق را به حالت تعلیق درآورد و تنها لبنان و یمن با این تصمیم مخالفت کردند. بعد از آن درحالی که سوریه درگیر یک جنگ جهانی بزرگ با ابزار تروریسم بود، کشورهای عربی تحت فشار و دیکتههای آمریکا، اقدام به تحریم سیاسی و اقتصادی گسترده دمشق کردند.
در این میان چند کشور عربی در عینِ تحریم سوریه، شروع به حمایت از مخالفان مسلح در این کشور نیز کردند. حتی در جریان اجلاس سران عرب که در سال 2013 در دوحه برگزار شد، کرسی دولت سوریه در اختیار معارضان قرار گرفت. کشورهای عربی همچنین در تحریمهای ظالمانه ایالات متحده علیه سوریه موسوم به «قانون سزار» نیز مشارکت کردند.
اما هیچ یک از تلاشهای بینالمللی و منطقهای به رهبری آمریکا برای سرنگونی نظام سوریه نتیجه نداشت و بحران سوریه تبدیل به یکی از دشوارترین پروندههای خارجی دولتهای مختلف آمریکا شد که هنوز هم موفق به حل آن نشدهاند.
مقاومت چگونه پروژه آمریکا برای تجزیه سوریه را ناکام گذاشت؟
درحالی که حمایت همهجانبه آمریکا از شورشیان و گروههای تروریستی از جمله داعش در سوریه ادامه داشت، محور مقاومت و در رأس آن جمهوری اسلامی ایران از همان آغاز بحران سوریه در سال 2011 به دعوت دولت این کشور برای مبارزه با تروریستهای مسلحِ عمدتاً خارجی، با نقش مستشاری وارد میدان شد تا مانع از سقوط نظام سوریه و نابودی این کشور به دست گروههای تروریستی و حامیان منطقهای و بینالمللی آنها شود.
«بسام ابوعبدالله» رئیس مرکز مطالعات راهبردی دمشق در همین ارتباط گفت که جمهوری اسلامی ایران در مبارزه و پیروزیهای ملت و دولت سوریه بر تروریسم و نیروهای افراطی مسلح نقش تعیینکننده و راهبردی داشته است.
وی در ارتباط با مواضع اصولی و حمایتهای سیاسی، نظامی، اقتصادی و رسانهای ایران از سوریه اظهار داشت: جمهوری اسلامی ایران در سال 2011 به منظور پایان دادن به بحران سوریه یک راه حل سیاسی ارائه داد و در راه مبارزه با تروریسم و گروههای تروریستی ایستادگی و در این راه شهدایی را نیز تقدیم کرد.
تشکیل نیروهای مردمی از دیگر اقدامات جمهوری اسلامی ایران در سوریه بود. یکی از نقاط ضعف حکومت سوریه فقدان تجربه در بهکارگیری نیروهای مردمی در بحران سوریه بود؛ لذا مستشاران ایران در سوریه به مقامات این کشور توصیه نمودند از پتانسیلها و ظرفیتهای بسیج مردمی در مقابله با گروههای تروریستی استفاده کنند.
سردار سلیمانی، قهرمان مردم سوریه در جنگ با داعش
نقش بیبدیل سردار سپهبد شهید «قاسم سلیمانی» در پیروزی بر تروریسم و فداکاریهای ایشان در سوریه نیز موضوعی است که دوست و دشمن به آن اذعان میکنند. بر این اساس دو رخداد را میتوان به عنوان عملیاتهای شاخص تحت فرماندهی سردار سلیمانی در سوریه ذکر کرد:
ـ عملیات آزادسازی شهر حلب که به مثابه پایتخت معارضین مسلح سوریه خصوصاً جبهه النصره، احرار الشام و ائتلاف جیش الفتح شناخته میشد.
ـ عملیات آزادسازی شهر دیرالزور، پایتخت معنوی داعش که بعد از خروج کنترل شهرهای موصل و رقه از سیطره داعش به عنوان مهمترین شهر تحت تصرف این گروه در منطقه آسیای غربی شناخته میشد.
چرا اعراب به فکر بازگشت به سوریه افتادند؟
با تغییر معادلات منطقهای و بعد از اینکه دولت سوریه در کنار متحدان خود در محور مقاومت توانست با همه توطئههای نظامی و سیاسی و اقتصادی محور آمریکا مقابله کرده و بخش بزرگی از خاک کشورش را از چنگال تروریسم و اشغالگران بیگانه رها سازد، از سال 2018 نشانههایی از تمایل اعراب برای احیای روابط با سوریه آشکار شد و امارات اولین کشوری بود که در این زمینه گام عملی برداشته و سفارت خود را در دمشق بازگشایی کرد. بعد از آن شاهد تلاشهای زیادی از جانب دیگر کشورهای عربی همچون اردن و مصر و حتی عربستان برای همگرایی با دولت سوریه بودیم؛ تلاشهایی که در سال جاری میلادی بعد از تحولات سریع منطقه به اوج خود رسید.
بعد از زلزله ویرانگری که در فوریه سال جاری میلادی ترکیه و سوریه را لرزاند، علیرغم استانداردهای دوگانه غرب و آمریکا در برخورد با زلزلهزدگان دو کشور و فشارهایی که بر کشورهای عربی جهت عدم کمکرسانی به سوریها وجود داشت، اما روند ازسرگیری مناسبات این کشورها با سوریه به شکل تدریجی از طریق ارسال پیامهای همبستگی و تسلیت و سپس ارائه کمکهای بشردوستانه برای زلزلهزدگان آغاز شد.
همین مسئله مقدمهای برای سفر بشار اسد به امارات و عمان و قرار گرفتن سوریه در کانون توجهات جهان عرب بود. اما توافقی که اخیراً بین ایران و عربستان سعودی برای احیای مناسبات بعد از 7 سال امضا شد نیز در تسریع روند همگرایی کشورهای عربی با سوریه تأثیر مثبتی داشت؛ جایی که سعودیها به سرعت اقدامات عملی جهت احیای روابط دیپلماتیک با دمشق را آغاز کردند. همچنین عربستان یکی از کشورهایی بود که در نشستهای اخیر سران و نمایندگان عرب، بر لزوم بازگشت سوریه به اتحادیه عرب تأکید و «سلمان بن عبدالعزیز» پادشاه سعودی رسماً از بشار اسد برای شرکت در اجلاس سران عرب در ریاض دعوت کرد.
دولت عربستان در ماه مارس اعلام کرد که در حال مذاکره با دمشق برای احیای روابط است. در 18 آوریل «فیصل بن فرحان» وزیر خارجه سعودی به عنوان یک مقام ارشد این کشور بعد از 12 سال تحریم سوریه وارد دمشق شد. همچنین پیش از آن در همین ماه «فیصل المقداد» وزیر خارجه سوریه به چندین کشور عربی از جمله عربستان، مصر، تونس، اردن و الجزایر سفر کرد.
بعد از آن، اواسط هفته گذشته اردن میزبان نشستی 5 جانبه با حضور وزرای خارجه سوریه، عربستان، مصر، عراق و اردن بود که در آن مقدمات بازگشت دمشق به اتحادیه عرب فراهم شد.
«ایمن عبدالوهاب» معاون رئیس مرکز مطالعات سیاسی و راهبردی الاهرام درباره عوامل تغییر موضع کشورهای عربی در قبال سوریه و بازگشت این کشور به اتحادیه عرب اعلام کرد: این اتفاق را میتوان در چارچوب تحولات عمومی منطقه به ویژه بعد از توافق ایران و عربستان و نیز تحولات داخلی سوریه دانست. بازگشت سوریه به جایگاه خود در جهان عرب، عامل مهمی در برقراری توازن قوا و افزایش همکاری کشورهای منطقه خواهد بود.
وی افزود: سایر کشورهای عربی که با بازگشت سوریه به اتحادیه عرب مخالف بودند نیز، به تدریج در سایه احیای ثبات سوریه و حل بحران این کشور، به سمت دمشق برمیگردند. سوریه در جهان عرب دارای وزنه سنگینی در حد عراق و مصر بوده و بنابراین بازگشت آن به اتحادیه عرب و احیای جایگاه این کشور، کمک شایانی به حل بسیاری از پروندههای منطقه خواهد کرد.
نارضایتی آمریکا از بازگشت سوریه به اتحایه عرب
بعد از اعلام خبر موافقت اتحادیه عرب با بازگشت سوریه به این اتحادیه، وزارت امور خارجه آمریکا اعلام کرد: «در این مرحله دمشق شایسته بازپسگیری کرسی خود در اتحادیه عرب نیست».
ایمن عبدالوهاب درباره این موضع آمریکا اظهار داشت: روشن است که واشنگتن نمیتواند از بازگشت سوریه به اتحادیه عرب استقبال کند. اتفاقاتی که اکنون در رابطه با پرونده سوریه رخ داده، بازتاب منفی برای اسرائیل دارد. از طرف دیگر مداخلاتی که تلآویو در پرونده سوریه و نیز جنگ اوکراین و روسیه انجام داده، بر ماهیت روابط اسرائیل با مسکو تأثیر میگذارد.
بسیاری از ناظران، رژیم صهیونیستی را بزرگترین بازنده تحولات جدید منطقه که از توافق ایران و عربستان شروع شد و به بازگشت سوریه به اتحادیه عرب رسید، میدانند؛ جایی که همه محاسبات صهیونیستها برای گسترش پروژه عادیسازی در منطقه و تشکیل یک ائتلاف ضد مقاومت و ایران به هم ریخت.
چرا سوریه در معادلات جدید عربی پیروز شد؟
اما اینکه در بسیاری از تحلیلها گفته میشود بازگشت به اتحادیه عرب یک پیروزی برای سوریه محسوب میشود؛ به این معنا نیست که هدف دولت و ملت سوریه طی یک دهه گذشته صرفاً پس گرفتن کرسی خود در اتحادیه عرب بوده باشد. واقعیت آن است که در دو دهه قبل اتحادیه عرب بیشتر از اینکه یک نهاد عربی برای حل و فصل مسائل و بحرانهای کشورهای عضو آن باشد، در واقع یک مؤسسه وابسته به آمریکا بود که تحت دیکتههای این کشور قرار داشت. اشتباهات راهبردی اتحادیه عرب در رابطه با جنگ لیبی و بحران سوریه و اشغالگری آمریکا در عراق و... گواه این امر است.
بنابراین اتحادیه عرب در وهله نخست نیاز به یک بازسازی و تغییر اساسی در مواضع خود و ترسیم نقشه راه جدید جهت حل پروندههای عربی دارد و باید از فرصت پیشآمده در سایه تحولات اخیر منطقه نهایت استفاده را برای استقلال و رهایی از دیکتههای خارجی ببرد. اما پیروزی سوریه در بازگشت به اتحادیه عرب از آن جهت است که این بازگشت بدون هیچ قید و شرطی انجام شد و کشورهای عربی بعد از پی بردن به بیهودگی تبعیت از سیاستهای آمریکا مجبور شدند واقعیت سوریه را همانگونه که هست بپذیرند و دولت بشار اسد را به رسمیت بشناسند.