هوشمند سفیدی
امروز، «روز روابط عمومی» است؛ روزی مهم، گرچه در ظاهر شاید نتوان گستره و عمق اهمیت آن را دریافت؛ چرا باید برای روابط عمومی نوشت و آن را ستود، چرا باید روزی را برای پاسداشت آن در نظر گرفت.
از یکسو باید روابط عمومی را یک فلسفه مدیریتی دانست که تلاش می کند تا در در درون سازمان ها، شرکت ها و یا هر بنگاه اقتصادی یا مرکز ارائه خدمت، وظیفه تطبیق آن ها را با دیدگاه ذی نفعان و افکارعمومی به خوبی انجام دهد و از طرف دیگر، باید آن را مهارت ترکیبی برای زندگی، نام داد.
آیا امروز بدون روابط عمومی و داشتن مهارت های ارتباطی، می توانیم در زندگی شخصی، خانوادگی و اجتماعی موفق باشیم؟ بی تردید، بسیاری از مسائل را می توان با تقویت روابط عمومی و آموزش مهارت های ارتباطی به شهروندان حل و فصل کرد، اما متأسفانه آن را انجام می دهیم و نه مسئولی برای این کار داریم، یک مسئله در شناخت وابط عمومی ، این است که آن را به «روابط عمومی سازمانی» تقلیل می دهند. گرچه در سازمان های کشور نیز هنوز روابط عمومی به معنای واقعی کلمه به رسمیت شناخته نشده است و اغلب، آن را با اطلاع رسانی صرف مساوی می گیرند، گرچه در این زمینه نیز دچار مشکل و نارسایی هستند.
در یک نگاه عمیقتر به روابط عمومی می توان آن را به «بمب اتم قرن جدید» نام داد، گرچه تصور می شد رشد تکنولوژی آن را به محاق ببرد، اما ظرفیت ذاتی روابط عمومی، این فضا را شکل داد تا با بهره گیری از رسانه های نوظهور، ظرفیت های خود را گسترش دهد؛ به گونهای که پیشبینی می شود روابط عمومی با استفاده از هوش مصنوعی، به رشد شگرفی در سالهای آینده دست یابد.
اما چرا روابط عمومی را به بمب اتم تشبیه می کند، زیرا این ظرفیت را دارد که از آن سوء استفاده شود و در راستای تحقق توده ها و به اصطلاح “هربرت مارکوزه” برای نادان سازی مورد استفاده قرار گیرد، چیزی که “هابرماس” آن را دستکاری افکارعمومی مینامد، اما در صورتی که این ظرفیت در مسیر صحیح مورد استفاده قرار گیرد، می تواند در توسعه دموکراسی، رشد جامعه مدنی، کاهش فاصله ملت – دولت، افزایش سرمایه اجتماعی و تولید قدرت نرم، نقش آفرینی کند.
آیا نباید دانش، مهارت و فلسفه مدیریتی به این مهمی را گرامی داشت و در وصف آن، و در اشکال مختلف، زبان به تمجید آن گشود و در این باره قلمفرسایی کرد. تنها کافی است به مبانی این حرفه توجه کنیم که با رد زور، تهدید، فریب و تطمیع، بر گفت و شنود و هم فهمی متقابل تأکید می کند و برای تأثیرگذاری صدای مردم که همانا صدای خداست، اهتمام می ورزد، این رسالت و منطق، قابل ستایش نیست، پس، چرا در کشور ما حرفه روابط عمومی همچنان در مظلومیت به سر می برد، از بعد حکومتی هم که نگاه کنیم انتقادهای مداوم رهبر انقلاب از ضعف گفت و گو با مردم، فقدان تبحر رسانه ای کردن دستاوردها، ضعف تبلیغات و نارسایی اطلاع رسانی، بر این نکته دلالت دارد که روابط عمومی بی صاحب مانده و فاقد مرکز سیاستگذار است و نهادهای مدنی این حرفه نیز، به بازی گرفته نمی شوند، به نظر من، این نه تنها غفلت است؛ بلکه آبستن بسیاری از مشکلات و مسائل است؛ چون، درواقع روابط عمومی را باید مدیریت حل مسائل از طریق کاربرد ارتباطات دانست و نمی توان این ظرفیت ها را نادیده انگاشت و از کنار تأثیرات منفی آن به سادگی گذشت.
رسول سناییراد
ناوگروه ۸۶ نیروی دریایی ارتش جمهوری اسلامی ایران، متشکل از ناوبندر مکران و ناوشکن تمام ایرانی دنا که سفر خود را به دور دنیا از نهم مهرماه سال گذشته آغاز کرده، اینک با پایان موفقیتآمیز این سفر به آبهای سرزمینی کشورمان نزدیک شده و انشاءالله در آستانه حماسه بزرگ آزادسازی خرمشهر در کرانههای میهن اسلامی پهلو خواهد گرفت.
در طول این سفر قریب به هشت ماهه، ناوگروه ۸۶ با طی مسافت طولانی حدود ۶۵ هزارکیلومتری از کرانههای چهار قاره جهان و شش تنگه راهبردی عبور کرده و در چندین بندر مهم کشورهای مختلف پهلو گرفته و به نمایندگی از تمدن ایران اسلامی و نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران به گفتگو و تبادل تجارب با نخبگان نظامی این کشورها پرداخته است.
این نوع دریانوردی در مقیاس جهانی و عبور از اقیانوسهای بزرگ، فقط در توان چند قدرت دریایی است که از آنها به عنوان دارنده قدرت دریایی راهبردی یاد میشود و به جز روسیه، هند، چین و ژاپن، عموماً ارتشهای کشورهای غربی، اعضای این باشگاه دریانوردی را تشکیل میدهند. به عبارتی جمهوری اسلامی ایران برای اولین بار دست به چنین اقدامی زده و این نوع دریانوردی در میان کشورهای منطقه غرب آسیا بیسابقه به حساب میآید.
از اینرو، صرف انجام آن به معنای اثبات توان راهبردی نیروی دریایی ارتش جمهوری اسلامی است که در پیوند با تأکید و تدبیر فرمانده معظم کل قوا، مبنی بر حضور در آبهای آزاد جهان و با تلاش جهادی دریادلان این نیرو، تحقق پیدا کرده است.
اهمیت و ارزش این دریانوردی طولانی با نگاه به ابعاد و ویژگیهای کمنظیر و بعضاً بینظیری که در زیر میآید، روشنتر میشود.
ویژگیهایی چون؛
۱- انجام این سفر دریایی در شرایط تحریم و تهدید دشمنان عزت، سربلندی و پیشرفت کشورمان که حین سفر هر دو شناور را تحریم و کشورهای جهان را برای هرگونه همکاری، خدمترسانی و حتی اجازه پهلوگیری تهدید کرده بودند.
۲ – عبور این ناوگروه از دو اقیانوس بزرگ و پرتلاطم اطلس و آرام که علاوه بر تجارب دریایی مستلزم استفاده از شناورهای سنگین و تناژ بالاست و در این سفر ناوشکن دنا با تناژ پایین در کنار ناوبندر مکران از این اقیانوسها عبور کرد. اقدامی که علاوه بر شهامت و خطرپذیری دریادلان نیروی دریایی به کمک طراحی دقیق مسیر حرکت و استفاده از نرمافزارهای پیشبینی تغییرات آب و هوایی انجام شده است.
۳- انجام سفر به صورت کاملاً خوداتکا و مستقل که با توجه به شرایط تحریم، ناوبندر مکران نه تنها، سوخت، لجستیک و تعمیرات بلکه خدمات درمانی برای سفری هشتماهه و جمعیت چندصدنفره مستقر در این دو شناور را تأمین کرده است. خدماتی که مستلزم تجهیزات کافی و حضور متخصصانی در سطوح بالا بوده و امکان بازگشت سالم تمام سرنشینان را ممکن ساخته است.
۴- نمایش توان روحی، شهامت و بردباری بالای دریادلان این ناوگروه و خانوادههای آنان در سفری طولانی و آن هم پرخطر و بیسابقه که در طول هشت ماه مستمر در سایه قدرت معنوی و توکل بالا از یکسو و فراهم کردن شرایط ارتباطات مستمر و منظم بین آنان از سوی دیگر فراهم شد.
۵- خنثیسازی تهدیدات امریکا برای ممانعت یا مختلسازی که حتی در حوزه نفوذ راهبردی آن کشور انجام شد، مثلاً پهلو گرفتن در کشور برزیل با وجود مخالفت صریح امریکاییها به صورت رسمی و با استقبال میزبان صورت گرفت.
به دور از هرگونه اغراق و بزرگنمایی، میتوان این اقدام ناوگروه ۸۶ نیروی دریایی جمهوری اسلامی ایران را یک سنجه عینی برای فهم ارتقای توان راهبردی دریایی کشور برشمرد که از تأمین تجهیزات و لجستیک تا طراحی عملیات و اجرای آن توسط نیروهای ایرانی، نمایش افتخار و عزت ایران اسلامی به حساب میآید.
اهمیت و ارزش این اقدام را یک مقایسه تاریخی نهتنها روشن، بلکه ملموس میسازد که بر سابقه واگذاری بحرین به شیوخ عرب مروری داشته باشیم. آنجا که این بازی منطقهای انگلیسیها، برای تغییر در وضعیت ژئوپلتیک منطقه غرب آسیا بهویژه خلیجفارس با تکیه بر ضعف روحی رژیم پهلوی، با تحقیر کشورمان نیز همراه بود.
انگلیسیها در برابر درخواست شاه برای جلوگیری از جدایی بحرین و به عبارتی انصراف از این سناریوی کثیف انگلیسی، تنها یک پاسخ داشتند و آن هم اینکه بروید با قدرت نظامی مانع این جدایی شوید!
متأسفانه محمدرضا پهلوی، نهتنها خود اعتمادبهنفس نداشت، بلکه به نیروی دریایی هم اعتماد نکرد و در سایه ترس و بیاعتمادی، به جدایی مجمعالجزایر بحرین از ایران تن داد و سرنوشت جزایر سهگانه ایرانی را در قبال این حاتمبخشی در پردهای از ابهام نگه داشت. ابهامی که بهانه برای بازی کثیف انگلیسیها و در ادامه امریکایی در خلیجفارس را استمرار بخشیده است، اما این نمایش قدرت حامل این پیام است که دوران این بازیهای کثیف سپری شده و امروزه ایران سربلند نهتنها در سطح منطقهای، بلکه در سطح جهانی میتواند از قدرت راهبردی دریایی خود برای امنیت منافع ملی استفاده کند.
سرشک «جذب حداکثری» از جفای «بیزاری»
بهروز بيهقي
سال 1348 خورشیدی است و نجف اشرف، مستمع درسهای آیتا...العظمی سید روحا... خمینی درباره حکومت اسلامی و «ولایت فقیه». امام در آن درسها به وضوح بر نیابت عام فقیه جامعالشرایط از امام معصوم(ع) در مطلق امور حکومتی (یا به تعبیر دقیق فقیه متأله آیتا...جوادی آملی، نصب بالوصف در برابر نصب بالنص) انگشت تاکید مینهند و به صراحت، قلم بطلان بر مشروعیت خودخوانده حکومتهای غیر مأذون از سوی خداوند می کشند. گویا امام پیشاپیش راه را بر مغالطه ای واهی فرو می بندد که هر از گاه بر زبان و بیان برخی سلطنت طلبان و توده های سابق مجال جولان می یابد؛ این که آیتا... خمینی برای جذب گروه های سیاسی مختلف پیش از پیروزی انقلاب اسلامی، نظرات واقعی خود را عامدانه پنهان می داشت و تنها پس از چیرگی بر ساحت سیاست، بن مایه اصلی اندیشهاش را از سراپرده مستوری خارج کرد. برخلاف این ادعای واضحالبطلان و تاکتیکی تلقیکردن مشی امام در سالهای مبارزه، روحا... خمینی هیچگاه از اصول اندیشهاش در سال 1348 و قبل از آن، عدول نکرد اما در عین «اصولگرایی» به معنای تام و تمام کلمه، توانست اقشار مختلف مردم و نیز گروههای متکثر سیاسی را بر محور مصاف علیه رژیم پهلوی گردهم آورد و سامان دهد. به دیگر سخن، روحا... خمینی درس بزرگ دیگری بر دراسات نجف افزود که لُب لُباب آن، تقدم منطقی و عملی «دشمن شناسی» بر «اظهار دشمنی» و در میان آوردن اولویت ها به حسب مقتضیات زمان و مکان است. امام نیک می دانست که برجسته کردن اختلاف ها و گاه تضارب سلایق و اعلام برائت و «بیزاری» از این یا آن گروه، قند در دل دشمنان حقیقی مردم آب می کند و آنان را به بقای خویش امیدوار می سازد. این مشی و مرام پُرمایه گرچه پس از پیروزی انقلاب نیز، در عمل ادامه یافت اما جلوهگری هایش به دلیل وقوع جنگ تحمیلی، توحش لجام گسیخته منافقین و... رو به کاستی نهاد. نسلهای پس از امام، این بخت موافق و اقبال بلند را داشتند که تبلور و بلکه تکامل سیره مرضیه ایشان را در کلام و مشی عملی برترین دانشآموخته مکتبش بازبینند. آیتا...خامنهای در تمامی سالهایی که غلظت افتراق های سیاسی از حد مجاز در می گذشت یا رویدادی می توانست زمینه ساز رویارویی های مذهبی یا قومی شود، همگان را به «حفظ وحدت» و «شناخت دشمن واقعی» و البته همراهان و دلدادگان انقلاب و نظام را به «جذب حداکثری و دفع حداقلی» فرامی خواندند: «ما عرض کردیم جذب حداکثری، دفع حداقلی. البته معیار و میزان، اصول و ارزشهاست. انسانها از لحاظ ایمان در یک حد نیستند. ما در بین خودمان آدمهایی داریم ضعیفالایمان، آدمهایی داریم که ایمان شان قویتر است. باید راه بیاییم. نمیشود ضعیفالایمان را دفع کرد، نمیشود فقط به کسانی چشم دوخت که قویالایمانند؛ نه، ضعفا را هم باید در نظر داشت. کسانی که خودشان را قوی میدانند، آن کسانی را که ضعیف میدانند، ملاحظه کنند، مراعات کنند، دفع نکنند. آن کسانی که جزو مجموعه هستند، لیکن بر اثر اشتباه و غفلت کنار افتادند، جدا افتادند، اینها را به خود بیاورند؛ اینها را نصیحت کنند، دلالت کنند، راه را به آنها نشان بدهند، آنها را برگردانند.» (بیانات در دیدار کارگزاران نظام،89/5/27) و همچنین : «این کسانی که از جماعت مسلمین جدا میشوند، از جماعت کشور فاصله میگیرند، کوشش کنید اینها را نزدیک کنید، منضم کنید. کسانی که میانه راه هستند، اینها را به منزل مطلوب برسانید. نگذاریم با رفتار ما، با عمل ما، با اظهارات ما، با منش ما، کسانی که یک ایمان نیمهکارهای دارند، بهکلی از ایمان ببُرند؛ کسانی که نیمهارتباطی با نظام دارند، از نظام منقطع شوند. عکس این عمل کنیم؛ کسانی که در نیمه راه هستند، اینها را جذب کنیم.»(بیانات در دیدار مسئولان نظام،90/5/16) همان گونه که مشهود است،رهبر فرزانه انقلاب مانند سلف صالح خود، «جذب حداکثری» را نه در عرض و تقابل با اصول، بلکه در طول و چارچوب اصول برمیشمارند و از این منظر، به کسانی پاسخ میدهند که هرگاه سخن از «جذب» افراد می رود، آن را با «هضم و استحاله» اصول و احیانا همرنگی ناموجه با جماعت، برابر و مترادف می پندارند. آیتا... خامنهای البته به تدریج و به تناسب رویدادهای اجتماعی و سیاسی، تجلیات فزونتری از «جذب حداکثری» را وارد گفتمان باورمندان به جمهوری اسلامی کردهاند که گاه ناظر به جایگاه اجتماعی و حساسیتهای خاص برخی مناصب دینی و حکومتی است. از آن جمله است وقتی که «جذب حداکثری» برای ائمه جمعه را به بلندای «رفتار پدرانه» میرسانند و دیدگاه خود را این گونه صریح و بیپرده بازمیگویند: «در نماز جمعه شما همه جور آدمی شرکت میکنند. با همه شما پدرانه رفتار کنید، همه فرزندان شمایند. بله، ممکن است شما به آن جوان انقلابی، جوان مجاهد و جهادگر علاقه بیشتری داشته باشید، حق هم همین است، عیبی ندارد اما آن کسی هم که این جوری نیست او هم پسر شماست، آن هم فرزند شماست؛ با همه پدرانه رفتار کنید. در این جشن غدیر که خیلی چیز عجیبی بود در تهران، حالا نمیدانم شما دیدید یا خیر من خودم در تلویزیون نگاه کردم دیدم، بعضیها هم که رفته بودند آمدند برای ما تعریف کردند. دیدید در این جشن میلیونی، همهجور آدمی شرکت کردند. اینها طرفدار دیناند، دوست دارند دین را. بنده یک وقتی در یکی از این سفرهای استانی در جمع علمای محترم آن شهر که با آنها جلسه داشتیم گفتم: امروز یا دیروز که من میآمدم در این ماشین، دوروبر ماشین خب جمعیتی میآیند، اظهار محبت میکنند، افرادی بودند بین اینهایی که اظهار محبت میکردند و گریه میکردند بعضیهایشان، کسانی بودند که اگر شما مثلاً با آنها برخورد کنید ممکن است احتمال ندهید که حتی اعتقاد به دین هم داشته باشند، اما اینجوری است. معتقدند به دین. با همه پدرانه رفتار کنید. همه را سر سفره دین و معنویت و شریعت بنشانید».(بیانات در دیدار ائمه جمعه سراسر کشور،1401/5/5) حال، جای طرح این پرسش وجود دارد که با این تفاصیل، آیا نمیتوان مفاهیم «برائت» و «بیزاری» را در منظومه فکری امام و رهبری، جُست و یافت؟ پاسخ به این نکته، مجالی مستوفی و مقالی مجزا می طلبد اما به اجمال می توان گفت که ارکان مقوّم این مفاهیم، کاملا بر پایه آیات قرآنی شکل گرفته و عرض عریض «نفی استکبار» گرانیگاه آن است. کشف و شناسایی اضلاع گوناگون «استکبار» گاه مستلزم کندوکاوی مجتهدانه است اما ترجمان سیاسی این مفهوم معمولا به اذهان نزدیکتر و یافتن مصادیق آن سهلتر است. آنچه معمولا در کلام امام و رهبری هنگامی که مخاطب آنها عموم مردم هستند، به کثرت استعمال می شود، «استکبار» در ابعاد سیاسی و فرهنگی آن است که طبعا آحاد جامعه به برائت و «بیزاری» از آن دعوت میشوند. در مرتبهای فروتر، کسانی که در داخل، عالمانه و عامدانه، راه سرسپردگی به «استکبار» را در پیش می گیرند، سزاوار بیزاریاند. دو قید عمد و علم که در ابواب مختلف فقه و حقوق اسلامی جاری و ساری است، در این مبحث نیز، نقشی کلیدی ایفا و نصاب احراز «سرسپردگی به استکبار» را مشخص می کند. طبیعی است که با لحاظ این قیود، دایره «مستحقان بیزاری» ضیق می شود و غافلان، ناآگاهان و حتی برخی لجاجتکنندگان از شمول آن بیرون می مانند. ناگفته هویداست که با این ملاحظات، چقدر باید در «اظهار بیزاری» احتیاط کرد و بیسبب، غبار غم را بر چهره سالکان طریق «جذب حداکثری و دفع حداقلی» ننشاند. آیا تاکنون گفتار و رفتار خود را به محک راهبرد کلان «جذب حداکثری» سنجیدهایم که اینک در پی «مستحقان بیزاری» افتان و خیزان به راه افتادهایم؟!
اینها نشان میدهد اغراض سیاسی نقش بزرگی در اینگونه ادعاها داشته و مردم که از وضعیت موجود خسته شده و معتقد بودند فرزند رسول خدا خواهد آمد و جهان را پر از عدل میکند، نسنجیده از آنان پیروی کردند و در نتیجه حکومت ظالم بنیعباس را بر سر کار آوردند.
در جلسهای که امام صادق حضور داشت نیز این امر مطرح شد، امام فرمود هنوز زمان مهدی نرسیده است. هرگاه امام، نفس زکیه را میدید اشک میریخت و میگفت او را خواهند کشت.
اینکه امام صادق موضع تندی در برابر مهدیگری اتخاذ کرد یعنی که شیعه باید در هر زمانی هوشیار باشد. هر زمان ممکن است از اعتقادات آنان سوءاستفاده شود و از چاله به چاه بیفتند. همیشه عدهای آگاهانه یا ناآگاهانه دم از امام زمان میزنند. گاه میگویند آقا فلان وقت ظهور میکند گاه میگویند آقا فلان پیام را داده است. هرازچندی کسی خوابی را نقل میکند یا ادعای دیدن امام زمان را میکند، ولی پیام امام صادق این است که ما در هر دوره باید به تکلیفمان عمل کنیم و شایستگی اخلاقی، ایمانی خود را بالا ببریم و برای ظهورش دعا کنیم.
شیخ طوسی در کتاب الغیبه روایتی از امام صادق (ع) نقل میکند: «کذب الوقاتون و هلک المستعجلون و نجی المسلمون» یعنی «آنانی که زمان برای ظهور تعیین میکنند، دروغگویند و آنان که عجله میکنند، هلاک میشوند و آنانی که به وظیفه خود عمل میکنند نجات مییابند». بنابراین طبق این روایت، کسانی را که زمانی برای ظهور حضرت تعیین میکنند باید دروغگو خواند و شاید منظور از کسانی که عجله میکنند، افراد مخلصی هستند که شیفته امام زمان هستند و بسیار دوست دارند در رکاب وی باشند اما آنان انسانهایی سادهلوح هستند که فریب سیاستبازان را میخورند. به لحاظ مالی و جانی ازخودگذشتگی نشان میدهند ولی هنگامی که میفهمند طعمهای بیش نبودهاند، ایمانشان را از دست میدهند. درحالیکه باید خود را ملامت کنند.
متأسفانه در ایران توسط گروههایی، از مقدسات برای پیشبرد اغراض سیاسی سوءاستفاده میشود. یکی از بارزترین زمینههای سوءاستفاده از مقدسات، انتخابات است. در انتخابات مجلس هفتم و انتخابات ریاستجمهوری 84 بالاترین سطح سوءاستفاده از اعتقاد به امام زمان را شاهد بودیم و بعد که اوضاع آن شد که میدانیم، هیچکس بابت ذبح مقدسات در پای اغراض سیاسی عذرخواهی نکرد. درحالیکه انتخابات میدانی است که مردم باید با اهل نظر و تخصص در حوزه سیاست و اقتصاد مشورت کرده و شایستهترین را انتخاب کنند و بازیچه این و آن و تبلیغات دروغین نشوند. درس امام صادق در بحبوحه انتقال قدرت از بنیامیه به بنیعباس، هوشیاری و عقلانیت مردم بوده و اینکه اجازه ندهیم مقدساتمان برای یک امر سیاسی مصادره شود. شهادت امام صادق تسلیت باد.
قدر متیقن تحولات انتخاباتی در ترکیه
حنیف غفاری
شکل گیری دو قطبی انتخاباتی مطلق در ترکیه، مولد برخی منازعات سیاسی پایدار دراین کشور محسوب می شود. به عبارت بهتر، انتخابات ریاست جمهوری سال ۲۰۲۳ ترکیه از جمله آوردگاه های سیاسی بوده که آثار و تبعات آن ناظربه دورانی محدود نیست و مولفه های رفتاری رای دهندگان نیز بیشتر از جنس خشم است تا هیجان! با توجه به پیروزی حزب عدالت و توسعه و متحد آن یعنی حزب حرکت ملی گرا به رهبری دولت باغچه لی در انتخابات پارلمانی، قطعا اگر قلیچدار اوغلو در دور دوم پیروز انتخابات ریاست جمهوری شود با بن بستی به نام پارلمان مواجه خواهد شد!در چنین شرایطی، شکل گیری منازعه ریاست جمهوری -پارلمان قطعی به نظر می رسد. از سوی دیگر، اگر اردوغان بتواند در دور دوم رقابت های انتخابات ریاست جمهوری بار دیگر پیروز شود و در مسند قدرت باقی بماند، دو احتمال مهم پیش رو خواهد بود: یکی اعلام تقلب انتخاباتی از سوی حزب جمهوریخواه خلق و دیگر احزاب مخالف اردوغان و بروز اعتراضات خیابانی گسترده علیه رئیس جمهور ترکیه و میت ( دستگاه امنیتی ترکیه) . غلبه آرای طرفداران قلیچدار اوغلو در سه کلانشهر آنکارا، استانبول و ازمیر نیز به طور طبیعی این روند را تشدید خواهد کرد. فراموش نکنیم که منصور یاواش شهردار آنکارا و اکرم امام اوغلو شهردار استانبول که هر دواز مخالفان اردوغان محسوب می شوند،در جریان برگزاری دورنخست انتخابات ، خبرگزاری دولتی آناتولی را متهم به اعلام نتایج نادرست انتخاباتی کرده و در مقابل، قیلچدار اوغلو را پیروزانتخابات نامیدند. قطعا با توجه به حساسیت دور دوم و نهایی انتخابات، استعداد بیشتری از سوی طرفداران حزب جمهوریخواه خلق در خصوص به چالش کشیدن این انتخابات وجود دارد.
احتمال دوم، پذیرش نتایج انتخابات توسط قلیچدار اوغلو و ابقای اردوغان در کاخ ریاست جمهوری. در این صورت، رئیس جمهور ترکیه قطعا با ضعیف ترین دولت خود طی دودهه اخیر مواجه شده و در بسیاری ازموارد، قدرت غلبه بر اپوزیسیون و حل و فصل چالش های امنیتی و اقتصادی این کشور را نخواهد داشت.
فراتر از آن، دو قطبی اردوغان -ضد اردوغان در ترکیه نه تنها در صورت بقای وی در قدرت از بین نخواهد رفت، بلکه شاهد تشدید آن در مناسبات سیاست داخلی و خارجی آنکارا خواهیم بود. فراموش نکنیم که از فضای پرالتهاب انتخاباتی کنونی در ترکیه، قطعا یک پیروزی یا شکست ساده نصیب اردوغان یا قلیچدار اوغلو نخواهد شد! خروجی دور دوم و نهایی انتخابات ریاست جمهوری ترکیه، «اردوغان ضعیف شده»یا «دولت حداقلی قلیچدار اوغلو»خواهد بود که استقرار هر یک از آنها در آکسارای، تبعات و آثار خاص خود را بر فضای اجتماعی، سیاسی ، اقتصادی و امنیتی ترکیه خواهد داشت.قدر متیقن تحولات انتخاباتی ترکیه این است که ما شاهد شکل گیری یک دولت مقتدر و حداکثری آنکارا نخواهیم بود و همین مسئله، بخش عمده ای از تمرکز اردوغان یا قلیچدار اوغلو را صرف بازتعریف فضای داخلی ترکیه از طریق حل و فصل اجباری یا اقناعی موانع به وجود آمده در دوران انتخابات خواهد کرد.