بعد از بیانیه اجلاس کشورهای همکاری حاشیه خلیجفارس و روسیه درباره ادعای امارات در رابطه با حاکمیت جزایر سهگانه تنب بزرگ، تنب کوچک و ابوموسی و حل این مسئله از طریق مذاکرات دوجانبه با ایران یا دادگاه بینالمللی، اعتراض رسمی جمهوری اسلامی ایران به مسکو را در پی داشت و علاوه بر موضعگیری مسئولان و مقامات، حتی سفیر روسیه در تهران احضار و مراتب اعتراض کشورمان به وی ابلاغ شد.
البته روز شنبه هفته جاری روسیه از موضع خود در این بیانیه عقبنشینی کرد و «میخائیل بوگدانف» معاون وزیر خارجه فدراسیون روسیه و نماینده ویژه رئیسجمهور این کشور در امور خاورمیانه و آفریقا در دیدار با سفیر جمهوری اسلامی ایران بر مواضع ثابت روسیه در قبال جمهوری اسلامی ایران به عنوان کشور دوست و همراه با احترام بر حاکمیت و تمامیت ارضی ایران تأکید کرد؛ اما واکنش رسمی ایران به این موضوع نشان داد که تهران نسبت به صورت مسئله استقلال ملی و حفظ تمامیت ارضی، با هیچ کشوری تعارف ندارد و این مسئله را نیز در اوج تعامل با روسیه و چند ماه گذشته با چین به اثبات رساند.
با این حال یک جریان در داخل کشور با اهداف سیاسیای که مدنظر دارد، بر این موضوعات مانور خاصی میدهد تا نشان دهد به تعبیر خود، ایران در پس این موضوعات استقلالش را از دست داده و منفعل عمل میکند! نگاهی به گذشته این جریان که به جریان اصلاحطلب شهرت دارد، به خوبی نشان میدهد این گروه چه در تئوری و چه در عمل در واقع هیچ اعتقادی به استقلال ملی کشور ندارد و حتی آن را مانع توسعه کشور میداند.
تجدیدنظر در مفهوم استقلال!
محمود سریعالقلم که از وی به عنوان یکی از تئوریسینهای مورد ارجاع اصلاحطلبان یاد میشود و شخص حسن روحانی رئیسجمهور سابق نیز از او تأثیر پذیرفته بود، دهه ۹۰ بارها به این مسئله اشاره کرد که برای توسعه و پیشرفت باید در مفهوم استقلال تجدیدنظر کرد تا به امنیت ملی در کشور رسید. سریعالقلم در نشستی در دی ۱۳۹۴ مدعی شد، ایرانیها باید واژه استقلال را مورد بازبینی جدی قرار دهند. در تئوری توسعه جریان غربگرا، استقلال ملی به عنوان زائدهای در مسیر هضم شدن در نظام جهانی است و آنها پیششرط توسعه را در نفی استقلال ملی و وابستگی میبینند؛ مسیری که در دیگر محافل فکری و استراتژیک جریانهای غربگرا نیز در سه دهه گذشته پی گرفته شده و به عنوان بخشی از راهحل توسعه به سیاستگذاران عرضه شده است.
سال ۱۳۹۹ تصویر تحقیرآمیز رئیسجمهور صربستان که همانند کودکی خطاکار مقابل ترامپ نشانده شده بود و دستورهای رئیسجمهور آمریکا را میشنید، با بازخورد گستردهای در جهان مواجه شد. اما همان زمان هفتهنامه «صدا» ـ نشریه نزدیک به حزب اصلاحطلب اتحاد ملتـ در یادداشتی با عنوان «ناسیونالیسم وارونه» به توجیه این حقارت پرداخت و نوشت: «فرض کنیم سیاستمدار صرب، همچون متهمی در اتاق بازجویی و حتی یک برده در مقابل همتای آمریکایی خود نشسته؛ اگر منافع صربستان چنین اقتضایی کند، باید این اقدام را تمسخر کرد یا عقلانیتی سیاسی خواند؟!» مواردی از این دست که در کارنامه اصلاحطلبان به وفور یافت میشود، حکایت از نگاه استعماری و استقلالستیز این جریان دارد.
نیروی نظامی مانع رشد کشور
سیاست خارجی مدنظر اصلاحطلبان در واقع همیشه با استقلال ملی سر ستیز داشته و در این چارچوب، رویکرد این گروه همیشه بر این تجویز بود که اهرمهای قدرت را باید دانه دانه تعلیق کرد تا تنشی بهوجود نیاید و امنیت از این طریق حفظ شود. از همین رو اغلب اوقات اصلاحطلبان فراتر از انرژی هستهای از لزوم پذیرش محدودیتهای نظامی هم دفاع کردند و هر زمان قدرت ایران در این زمینه افزایش پیدا میکرد، این پیشرفتها را مانع توسعه و پیشرفت واقعی میدانستند. در این راستا مرحوم هاشمی رفسنجانی ۳۰ مرداد ۱۳۹۵ در سخنانی بر لزوم تعدیل نیروی نظامی تأکید کرده و گفته بود، اگر آلمان و ژاپن پیشرفتهترین اقتصادهای دنیا را دارند، به این دلیل است که بعد از جنگ دوم جهانی از نیروی نظامی محروم شدند. وی گفته بود: «نیروهای نظامی بیشترین خرج کشورهای در حال جنگ را میبردند و از این رو با این اقدام پولهایشان آزاد شد و به دنبال کارهای علمی و تولیدی رفته و اقتصاد دانشبنیان برای خود درست کردند؛ لذا دیگر آسیبپذیر هم نیستند، این راه در ایران باز شده است و مطمئنم دوره دوم دولت روحانی میتواند ما را به آنجا برساند.»
مرحوم رفسنجانی حتی در توئیتی مدعی شده بود: «دنیای فردا، دنیای گفتمانهاست، نه موشکها» که رهبر معظم انقلاب اینگونه مطالب را خیانت به کشور خواندند و در این باره فرمودند: «اینکه بگویند دنیای فردا، دنیای مذاکره است، دنیای موشک نیست. این حرف اگر از روی آگاهی باشد، خیانت است.»
رهبر معظم انقلاب نیز در دیدار مداحان تصریح کردند: «اینکه بعضیها بیایند بگویند دنیای فردا، دنیای مذاکره است، دنیای موشک نیست، این حرف اگر از روی ناآگاهی گفته شده باشد، خب! ناآگاهی است، اگر از روی آگاهی گفته شده باشد، خیانت است. چطور [چنین چیزی] ممکن است؟ چنانچه نظام جمهوری اسلامی دنبال علم برود، دنبال فناوری برود، دنبال مذاکره سیاسی برود، دنبال کارهای گوناگون تجاری و اقتصادی برود ـ که همه اینها لازم است ـ اما قدرت دفاعی نداشته باشد، توانایی دفاع کردن نداشته باشد، هر بیسروپایی و [هر] دولت فِزرتی کذاییای او را تهدید میکند که اگر فلان کار را نکردید، ما موشک میزنیم؛ خب! اگر شما امکان دفاع نداشته باشید، مجبورید عقبنشینی کنید.»
رویکرد دوگانه اصلاحطلبان
اصلاحطلبان همیشه دچار یک استاندارد دوگانه در مقابل شرق و غرب هستند. در واقع اگر غرب هر زیادهخواهی از ایران داشته باشد، آن را در چارچوب پذیرش واقعیات دنیا توجیه میکنند و حتی خواهان هر امتیاز برای یک پیمان با غرب هستند که مثال آن را میتوان در مذاکرات برجام در دوره ریاستجمهوری روحانی دید، اما این گروه در مواجهه با روسیه و چین به چیزی کمتر از قطع رابطه رضایت نمیدهند. این موضوع نشان از رسوخ غربگرایی ناخودآگاه در این جریان دارد، والا به سختی میتوان در پس ادعاهای این روزهای غربگرایان نشان و نمایی از میل و باور به استقلال ملی پیدا کرد. این جریان حتی در ماجرای جزایر سهگانه نیز سفر رئیسجمهور اسبق کشورمان به ابوموسی را یک اقدام تنشآفرین میدانست.