صفحه نخست >>  عمومی >> آخرین اخبار
تاریخ انتشار : ۲۶ تير ۱۴۰۲ - ۰۶:۵۵  ، 
کد خبر : ۳۴۸۹۵۴

یادداشت روزنامه‌های دوشنبه ۲۶ تیرماه ۱۴۰۲

عناوین اخبار روزنامه آرمان امروز در روز دوشنبه ۲۶ تیر

مسوولیت مدنی روابط عمومی

احمد یحیایی ایله ای

مشارکت (Participation) به‌کار گرفتن منابع فردی برای سهیم شدن و نقش آفرینی در یک اقدام اجتماعی محسوب می گردد و ریشه آن در اصل برابری مردم است. یعنی مشارکت یک حق برای تک تک آحاد جامعه است.

برای همین اگر به مشارکت به مثابه یک حق بنگریم، مطابق با اعلامیه جهانی حقوق بشر حق همه انسانها حق دارند در تعیین سرنوشت خودشان مشارکت داشته باشند. مردم حق دارند تا از اتفاقاتی که در جامعه پیرامون آنان می‌افتد مطلع شوند و در شکل دادن یا تغییر آن سهم داشته باشند.

امروزه مشارکت، مفهومی راهبردی در علم سیاست، جامعه شناسی، مدیریت و ارتباطات است و به عنوان وجه آشکار سرمایه اجتماعی و مولفه اساسی و تفکیک‌ناپذیر توسعه نگریسته می‌شود. یعنی مشارکت از شروط لازم تحقق توسعه در زمینه‌های اقتصادی، اجتماعی و سیاسی است. البته منظور از این یادداشت وجه متعالی مفهوم مشارکت یعنی مشارکت جویی است.

چرا که مشارکت جویی پیشگام شدن ما را می طلبد نه پیشگام شدن دیگران را و این بالاترین سطح کاربرد مشارکت است. امروزه در جامعه مدنی این بعد از مشارکت اهمیت بیشتری یافته و مشارکت جویی برای تمامی سازمانها اعم از سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی به یک مولفه مهم برای تحرک و توسعه سازمانی تبدیل شده است. مشارکت جویی گفتمان توسعه مدنی است. به این معنا که توسعه پایدار و انسانی زمانی استقرار می یابد که سازمانها مشتاق مشارکت مردم و مشتریان، رهبران فکری و نخبگان، نهادهای مردمی و سازمانهای دیگر و همچنین کارکنان و خانواده آنان باشند.

زیرا مشارکت جویی رکن فرهنگ سازمانی در یک سازمان پیشرفته است و اساساً رمز موفقیت جامعه مدنی در ایجاد و نهادینه کردن نهادهای مشارکتی نهفته است و مشارکت واقعی مردم به تقویت جامعه مدنی منجر می‌گردد.  اندیشمند آلمانی کورت لوین (kurt lewin)، معتقد است که در فضای مشارکتی، تعارض‌ها و ستیزها جای خود را به همکاری و تعاون میدهند. همچنین مشارکت: تعلق را تقویت می‌کند؛ کنارهگیری و فردگرایی را کاهش می دهد؛ امکان شنیدن صداهای مخالف را آسان می کند؛ بهرهوری را افزایش میدهد و سرمایه اجتماعی را تقویت می دهد.

حال اگر به روابط عمومی به عنوان یک نهاد مدنی نگاه کنیم نقش روابط عمومی در مشارکت جویی سازمان، آشکار و با اهمیت می‌شود. روابط عمومی ها بایستی مشارکت جویی را در سازمانها ترویج کنند و مدیران ارشد را با ارزشهای اجتماعی و نتایج آینده ساز مشارکت آشنا سازند و آنان را به توسعه مشارکت جویی ترغیب کنند.

باید گفت: روابط عمومی مسئولیتهای متنوعی در یک سازمان دارد؛ اما مشارکت جویی و ترویج مشارکت جوی در سازمان یکی از زیربنایی ترین این وظایف است.

روابط عمومی بایستی بفهمد و بفهماند که مشارکت و مشارکت جویی برای سازمان فرصت است نه تهدید.  روابط عمومی بایستی یک نهاد مشارکت جو باشد و همواره از طریق تحقیق و نظرسنجی جستجوگر پیشنهادات و انتقادات مشتریان سازمان و جامعه پیرامونی باشد. البته که بایستی متاسفانه یادآور شویم که سهم بودجه ای و برنامه ای تحقیقات ارتباطی در روابط عمومی های ایران نزدیک به صفر است.

مشارکت جویی بایستی از درون سازمان آغاز گردد و برای این منظور بایستی اهمیت تفویض اختیار به کارکنان  و پیشنهاد گیری از کارکنان بصورت کارگروههای تخصصی در سازمان توسط روابط عمومی ترویج گردد.

روابط عمومی بایستی مشارکت دیگران (مردم، خبرگان جامعه، خبرگان داخلی سازمان و مشتریان سازمان) را در تصمیم‌‎سازی و تصمیم‌گیریهای سازمان ارج بگذارد و زمینه ترویج آن را مهیا سازد.

روابط عمومی بایستی سازمانها، نهادهای مردمی و خبرگان حوزه تخصصی سازمان در سطح استانی، ملی و بین المللی را شناسایی و مراتب مشارکت جویی سازمان با آنان را بستر سازی کند.

روابط عمومی بایستی رویدادهایی (بطور اخص جشنها و جشنواره ها) برای تقدیر از افرادی که به هر نحوی در ساختن تصمیمات درست سازمان سهیم بوده‌اند برگزار کند.

ساختن چنین شرایطی است که روابط عمومی را به عنوان یک نهاد مدنی ارزشمند و هدفمند در درون سازمان به جایگاه استراتژیک و تصمیم ساز ارتقاء می‌دهد. انشاا…

عناوین اخبار روزنامه جوان در روز دوشنبه ۲۶ تیر

از نگاه بطلمیوسی تا نگاه متوازن در دیپلماسی
حمیدرضا شاه‌نظری

دولت روحانی در طول هشت سال ادعای تعامل‌گرایی گسترده با جهان را داشت ولی آنچه در واقعیت رخ داد کرنش در برابر غرب به رهبری امریکا بود. در واقع «جهان» در نگاه حسن روحانی و محمدجواد ظریف در نهایت چیزی بیش از امریکا و حداکثر دولت‌های اروپای غربی (انگلیس، فرانسه و آلمان) را شامل نمی‌شد. با همین نگاه بود که هشت سال به امید به دست آوردن دل غربی‌ها و کدخدا، رابطه با کشور‌های همسایه و کشور‌های غیرغربی به حاشیه رفت. این خوش‌بینی به غربی‌ها و خوش‌خیالی به حل مشکلات با تعامل صرف با آنان و دوری از همسایگان و کشور‌های غیرغربی به گونه‌ای برجسته بود که باعث ایجاد بدبینی به جمهوری اسلامی ایران در میان بسیاری از کشور‌های دارای روابط خوب با ایران شد و در نهایت ثمره‌ای برای کشور نداشت. حتی ظریف نیز در اواخر دوران وزارتش به این واقعیت اعتراف کرده و با تغافل نسبت به عاملیت اصلی خود و روحانی در ایجاد این وضعیت و سلب مسئولیت از خود، علت آن را «عدم رسیدن به یک اجماع ملی» برشمرد آنگاه که در آخرین نامه‌اش به کمیسیون امنیت ملی مجلس نوشت: «اگر در مورد ضرورت کار متوازن با شرق و غرب به یک اجماع ملی رسیده بودیم و با خوش خیالی، دوستان دوران سختی را در سراب طمع سرازیر شدن شرکت‌های غربی از خود نرنجانده بودیم، دوستانمان سرخورده نمی‌شدند و در دوران سختی رهایمان نمی‌کردند.»
با پایان دوره اعتدالیون غربگرا و شکست ایده مذاکره با کدخدا و با روی کار آمدن دولت آقای رئیسی نوید آغاز دوره جدیدی از دیپلماسی واقع‌نگر و فعال در صحنه سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران نمودار شد که تاکنون ثمرات زیادی برای کشور داشته است. برخی ویژگی‌ها و دستاورد‌های سیاست خارجی در این دوره عبارت است از:
- متوازن‌سازی سیاست خارجی: دولت آقای رئیسی پس از یک دوره غربگرایی افراطی در سیاست خارجی از سوی دولت قبل، بر لزوم سیاست خارجی متوازن تأکید کرد و ضمن تداوم تعامل با غربی‌ها و نهاد‌های بین‌المللی عمدتاً وابسته به غرب، به گسترش روابط با قدرت‌های شرقی، چون چین و روسیه روی آورد. واقعیت و اصل اساسی صحنه بین‌الملل این است که دولت‌ها بر اساس منافع ملی خود عمل خواهند کرد و نمی‌توان هیچ دولتی را به صورت صددرصدی دوست به حساب آورد و توقع داشت که همه کنش‌هایش بر اساس ملاحظه منافع ملی ما باشد. از این رو عقل حکم می‌کند که در چارچوب نگاه دینی و آرمان‌های تاریخی ملت ایران، ضمن برقراری و گسترش روابط با قدرت‌های بزرگ، به ایجاد یک توازن نسبی میان آنان پرداخت و با رسیدن به یک نقطه تعادل، منافع ملی و اهداف آرمانی را پیگیری نمود. با همین نگاه بود که دولت آقای رئیسی تاکنون توانسته ضمن حفظ روابط با کشور‌های اروپایی با گسترش روابط با قدرت‌های شرقی همچون چین و روسیه به برقراری توازن در سیاست خارجی بپردازد. این در حالی است که بر اساس شواهد مختلف و طبق نظر بسیاری از استراتژیست‌ها و سیاستمداران جهانی، نظم بین‌المللی در حال پوست اندازی بوده و با رشد قدرت‌های دیگر به خصوص برخی کشور‌های شرقی، بعد از سال‌ها حاکمیت نظم امریکایی در جهان، انتقال قدرت به شرق و تغییر نظم جهانی، واقعیتی گریزناپذیر بوده و برخی تحولات رخ داده در جهان همچون جنگ اوکراین، نشانه این تغییر و تلاش‌های غرب برای جلوگیری از آن و به تعویق انداختن آن است.
- توجه ویژه به «سیاست همسایگی و منطقه‌ای»: همان‌گونه که اشاره گردید سیاست خارجی دولت یازدهم و دوازدهم در تعامل و مذاکره با امریکا و اروپا و برجام خلاصه می‌شد و دیپلماسی به مذاکره و لبخند با چند قدرت غربی تقلیل پیدا کرده بود. از این رو هیچ توجهی به همسایگان ایران و ظرفیت‌های عظیم آنان برای ایران صورت نمی‌گرفت. در دولت قبل، سیاست خارجی و رابطه با هر کشوری، تابعی از تعامل با امریکا و نتایج حاصله از مذاکرات و برجام بود و اینگونه بود که علاوه بر گره زدن مسائل و مشکلات داخلی کشور به برجام و رابطه با کدخدا، مسائل خارجی و دیپلماسی با کشور‌های مختلف هم به این موضوع گره خورده بود و همین مسئله باعث ایجاد سکون و رخوت در تعامل با کشور‌ها و از دست دادن فرصت‌های زیادی برای ایران شد. در دولت آقای رئیسی که نگاه متوازن در سیاست خارجی مدنظر قرار گرفت با از مرکزیت خارج کردن مذاکرات با غرب و تکیه کشور به برجام، «سیاست همسایگی و منطقه‌ای» به عنوان یک سیاست اساسی در مرکز توجه قرار گرفت و تاکنون توانسته به نتایج مثبت زیادی بینجامد.
- عضویت فعال در سازمان‌های منطقه‌ای و بین‌المللی: با نگاه تقلیل‌گرایانه و یکسویه به تحولات جهانی بود که دولت روحانی تمایلی به توجه به ظرفیت‌های بزرگ سازمان‌های نوظهور منطقه‌ای و بین‌المللی نداشت یا از آن غفلت کرد. سازمان‌هایی که با محوریت قدرت‌های نوظهور، نقش بزرگی در تحولات آتی جهان و برقراری نظم جدید جهانی ایفا خواهند کرد. از این رو دولت آقای رئیسی در کنار نگاه متوازن‌سازی سیاست خارجی و لزوم نقش‌آفرینی جمهوری اسلامی ایران برای به دست آوردن جایگاه شایسته در نظم جدید جهانی، به عضویت ایران در سازمان‌های منطقه‌ای و جهانی توجه ویژه‌ای کرد. عضویت در سازمان همکاری شانگ‌های پس از سال‌ها عضویت ناظر، قدم اول در این رویکرد بود و تلاش برای عضویت در بریکس به عنوان یک سازمان فرامنطقه‌ای بسیار مهم، گویای این رویکرد درست است که به تقویت جهان چندقطبی و تقویت جبهه ضدهژمونی امریکا خواهد انجامید و ایران را دارای نقش ممتازی در تحولات آتی جهان خواهد کرد.
- استفاده بهینه و مؤثر از همه ابزار‌های قدرت: در دولت قبل در حالی‌که حاج قاسم سلیمانی و یارانش مجاهدانه در حال خنثی کردن توطئه‌های غرب در منطقه و مقابله با تکفیری‌های غرب‌ساخته بودند از سوی وزیر خارجه وقت با عبارت «میدان» متهم به تقابل با دیپلماسی شدند. این نگاه تقلیل‌گرایانه به ابزار‌های قدرت و تصور اینکه بدون تکیه بر قدرت سخت می‌توان دشمنان و رقبا را وادار به امتیاز دادن کرد از همان نگاه بطلمیوسی ظریف و دوستانش ناظر بر در مرکزیت دیدن غرب در حیات بشری و در روابط بین‌الملل نشئت می‌گرفت و منکر واقعی دیدن صحنه قدرت جهانی و لزوم استفاده از همه ابزار‌ها در مهار دشمنان بود. با تغییر این رویکرد و با نگاه درست و واقع‌بینانه در دولت جدید مبتنی بر جامع‌نگری در استفاده از همه ابزار‌های قدرت بود که دولت آلبانی را وادار به برخورد با گروهک منحط منافقین خلق کرد و سستی و نابخردی دوقطبی‌سازی میدان-دیپلماسی را نشان داد.

عناوین اخبار روزنامه خراسان در روز دوشنبه ۲۶ تیر

تقویت برون گرایی اقتصاد ایران با احیای وزارت بازرگانی
مهدی حسن زاده
 روز گذشته مجلس با کلیات لایحه دوفوریتی احیای وزارت بازرگانی موافقت کرد. پیشتر در سال های گذشته که موضوع احیای این وزارتخانه مطرح شده بود، نگارنده دلایل مخالفت خود را با این تصمیم اعلام کرده بود اما در هر حال این تصمیم اکنون نهایی شده است و باید منتظر اجرای آن ماند و تبعات منفی آن را به حداقل رساند.
نخستین مسئله پیش رو در این باره، معطلی وزارتخانه صمت در دوره تفکیک است.
 واقعیت این است که جدا شدن بخش ها و معاونت های مرتبط با حوزه بازرگانی داخلی و تجارت خارجی از وزارت صمت فعلی و تجمیع آن ها در وزارتخانه جدید و ایجاد واحدهای استانی وزارتخانه جدید در خوش بینانه ترین حالت نزدیک به یک سال معطلی در ساختار اداری وزارت صمت و سازمان های استانی ایجاد می کند. 
اولین الزام در این باره کاهش مدت زمان دوره گذار است تا بتوان هر چه سریع تر وزارت صمت فعلی را در قالب وزارت صنعت و معدن دید و وزارتخانه جدید و واحدهای استانی آن را با سرعت هر چه بیشتر و تعیین متولیان آن راه‌اندازی کرد.
با این حال، مسئله مهم تر درباره تشکیل وزارت بازرگانی، انتظارات دولتمردان از این وزارتخانه است. سال 1397 که دولت وقت اصرار به احیای وزارت بازرگانی داشت، مهم ترین خواسته ای که در قبال این موضوع مطرح می کرد، تقویت نظارت بر بازار بود.
 در حقیقت در دوران جهش تورمی و به هم ریختگی وضعیت قیمت ها در بازار، نگاه های مبتنی بر تعزیرات و نظارت بر بازار و قیمت گذاری تقویت می شود. در دولت جدید نیز همین نگاه وجود داشت و به نظر می رسد وجود دارد که ارتقای حوزه بازرگانی در حد وزارتخانه امکان بیشتری را برای نظارت بر بازار فراهم می کند.
 تردیدی نیست که بازار و وضعیت عرضه محصولات نیازمند نظارت و رصد است اما توقع این که برای مهار تورم و مواجهه با جهش قیمت ارز بیش از هر عاملی بر ابزار نظارت بر بازار تکیه کنیم، ما را به مسیر بی راهه ای می برد که تخریب فضای کسب و کار و ناکامی در مهار قیمت ها نتیجه ای به دنبال نخواهد داشت.
خوشبختانه در ادبیات مسئولان دولت و به ویژه نماینده دولت در مذاکرات روز گذشته مجلس برای احیای وزارت بازرگانی، بیش از تاکید بر کارکرد وزارت بازرگانی در نظارت بر قیمت ها، توجه به بعد تجارت خارجی وزارت بازرگانی مطرح بود. در حقیقت وزارت بازرگانی دارای دو شاخه اصلی خواهد بود. بخش هایی که متولی نظارت بر بازار داخلی هستند و بخش های دیگری که تجارت خارجی کشور را سامان دهی می کنند. 
به نظر می رسد در دورانی که نقش درآمدهای نفتی در اقتصاد ایران کم رنگ شده است و وجه برون گرایی اقتصاد ایران باید به هر نحوی پررنگ شود، احیای وزارت بازرگانی می تواند به تقویت وجه خارجی اقتصاد ایران کمک کند. به ویژه در شرایطی که رهبر انقلاب تعیین نقش جدید ایران در اقتصاد جهانی را مطالبه فرموده اند،وزارت بازرگانی می تواند در ارتباط با دیگر دستگاه ها متولی اصلی این موضوع باشد و ارتباط اقتصاد ایران با کریدورهای مختلف تجاری و ترانزیتی و دیگر تعاملات بین المللی اقتصاد ایران از جمله حضور تولیدکنندگان ایران در بازارهای کشورهای مختلف را پیگیری کند.
در هر حال به نظر می رسد با گذر هر چه سریع تر از دوره گذار تشکیل وزارت بازرگانی و پررنگ کردن نقش خارجی این وزارتخانه در مقابل توقعات داخلی بیش از حد از آن می توان پروژه احیای وزارت بازرگانی را به نفع اقتصاد ایران و نیازهای امروز آن رقم زد.

عناوین اخبار روزنامه شرق در روز دوشنبه ۲۶ تیر

با ما نجنگ...

علیرضا غریب‌دوست
ماجرای خانه اندیشمندان علوم انسانی و اقدام شهرداری تهران از منظری دیگر هم قابل تأمل است. اگر شاه عبدالعظیم رفته باشید، احتمالا نام «سیده مَلِک خاتون» را که در آنجا مدفون است شنیده‌اید. ملک خاتون که مورخان او را «شیرین‌دخت اسپهبد رستم طبری» می‌شناسند، از فرمانروایان سلسله آل بویه، حاکم «ری» و هم‌عصر با سلطان محمود غزنوی بود. از او به عنوان اولین بانویی یاد می‌شود که در یک حکومت شیعه به صدارت رسید و دوران حکمرانی‌اش با ثبات و آرامش همراه بود. اگرچه نام همسرش «فخرالدوله دیلمی» بیش از او در یادها مانده است، اما شهرت این بانوی فهیم و خردمند ایرانی به مکاتبه‌ای است که در پاسخ به سلطان محمود نوشت. نقل است که محمود غزنوی عزم تسخیر ری داشت و در نامه‌ای از ملک خاتون خواست که در خطبه‌ای حکومت او را بر ری اعلام و سکه به نام محمود غزنوی ضرب کند وگرنه با سپاهیان بسیار به قصد تسخیر ری عزیمت خواهد کرد. عنصرالمعالی آورده که ملک خاتون در پاسخ او نوشت:

«مرا این اندیشه از دل برخاست، گفتم: محمود پادشاهی عاقل است، داند که چون او پادشاهی را به جنگ پیرزنی نباید آمدن! اکنون اگر بیایی، خدای آگاه است که من نخواهم گریخت و جنگ را ایستاده‌ام، از آنچه در دو بیرون نباشد: از دو لشگر یکی شکسته شود؛ اگر من تو را بشکنم، به همه عالم نویسم که سلطان محمود را بشکستم که صد پادشاه را شکسته بود! مرا هم فتح‌نامه رِسد هم شعرِ فتح! و اگر تو مرا بشکنی چه توانی نوشت؟ گویی پیرزنی را بشکستم!؟ تو را نه فتح‌نامه رِسد نه شعرِ فتح که شکستن پیرزنی بس فخر نباشد و گویند سلطان محمود پیرزنی را بشکست...».

صرف‌نظر از ادبیات جنسیت‌زده این مکاتبه خردمندانه تاریخی، پاسخ حکیمانه ملک خاتون از هزاران لشکر و سپاه مؤثرتر افتاد و جنگ، شروع نشده پایان یافت. اینکه ملک خاتون خردمندانه به محمود غزنوی نوشت که «با من نجنگ» از تدبیر او بود اما در برابر، محمود غزنوی هم از خردمندی بی‌بهره نبود که منطق او را پذیرفت و تا خاتون زنده بود به ری نتاخت و از تسخیر ری منصرف شد. این واقعه عبرت‌آموز تاریخی درس بزرگی برای همه ما و سیاست‌مداران است. ما به آنهایی که می‌خواهند خانه اندیشمندان علوم انسانی را تسخیر کنند می‌گوییم که با ما نجنگ، ستیز با اهل قلم -که با هیچ خلقی دشمنی و نزاع ندارند- فتح‌نامه‌ای برای شما نخواهد داشت. از اینکه اهل اندیشه را با شیرزنی چون ملک خاتون قیاس می‌کنم، مایه افتخار است، چراکه هم‌اکنون بیش از مردان، بانوان هستند که شجاعانه و اندیشمندانه در دفاع حقوقی از خانه اندیشمندان علوم انسانی در صف مقدم ایستاده‌اند و چه افتخاری بزرگ‌تر از اینکه اندیشمندان را بدون نگرش جنسیتی، با ملک خاتونِ اندیشمند قیاس کنیم.

 آقایان شهرداری تهران، با اندیشمندان و اهل قلم جنگیدن، دستاوردی برای شما نخواهد داشت، فتح‌نامه‌ای هم نصیب شما نخواهد شد و تا دنیا دنیاست مورد ملامت قرار خواهید گرفت. تاریخ برای عبرت‌گرفتن است. همین نکات تاریخی را ما در همان خانه اندیشمندان علوم انسانی از یکدیگر می‌آموزیم. پیشنهاد می‌کنم به‌جای تسخیر این ملک، قدم‌رنجه فرموده و از خوان گسترده اندیشه در حوزه علوم انسانی و جلساتی که همه‌روزه اینجا برگزار می‌شود، بهره ببرید. سلمنا...

عناوین اخبار روزنامه کيهان در روز دوشنبه ۲۶ تیر

وطن‌دوستی به شما نمی‌آید! 

حسین شریعتمداری
۱- از «کارل مارکس‌» جامعه‌شناس و اقتصاددان آلمانی که مکتب مارکسیسم برگرفته از نظرات و دیدگاه‌های او در کتاب «‌سرمایه‌» است، نقل شده که گفته بود؛ وقتی ترجمه انگلیسی کتاب سرمایه را خواندم، تازه فهمیدم که چه نوشته بودم!
شاید این گفته از مارکس نباشد و به او نسبت داده باشند! مارکس پیچیده می‌نوشت و نوشته‌اش نامفهوم به نظر می‌رسید ولی صرفنظر از درستی و یا نادرستی -و صد البته نادرست- بودن نظراتش، می‌دانست چه می‌خواهد بگوید! اما بسیار دیده شده که کسانی از روی عمد، برای پنهان کردن منظور اصلی خود به پیچیده‌نویسی روی می‌آورند! این روال را در میان برخی از سیاست‌پیشه‌ها می‌توان دید. آنها چنته خالی از استدلال خود را با کلی‌گویی‌های بی‌سر و ته پوشش می‌دهند! بخوانید!
۲- هفته گذشته روسیه و شش کشور عضو شورای همکاری خلیج‌فارس در پایان نشست خود در مسکو بیانیه مشترکی صادر کرده و در بخشی از آن «خواهان ارجاع پرونده جزایر سه‌گانه به دیوان بین‌المللی دادگستری به منظور حل و فصل این مسئله مطابق با مشروعیت بین‌المللی» شده بودند! این اقدام پلشت دولت روسیه و نادیده گرفتن حاکمیت رسمی و اثبات شده ایران بر جزایر سه‌گانه، بلا‌فاصله با واکنش تند و اعتراض شدید وزارت امور خارجه کشورمان رو‌به‌رو شد. سفیر روسیه به وزارت خارجه احضار شد، وزیر خارجه به تندی با آن برخورد کرد. رئیس‌جمهور و رئیس‌مجلس به صراحت اعلام کردند که روی منافع ملی کشورمان با هیچ کشوری تعارف نداشته و مماشات نمی‌کنیم.
۳- دیروز شماری از مدعیان اصلاحات در واکنش به اقدام روسیه و تحت عنوان «‌جمعی از سفرا و دیپلمات‌های ارشد جمهوری اسلامی ایران»! بیانیه‌ای صادر کردند. در بخشی از این بیانیه ضمن محکوم کردن اقدام اخیر دولت روسیه، با کنایه به دولت سیزدهم آمده است‌: «‌سیاست شرق‌گرایی یک سویه و غرب‌ستیزی افراطی و انکار روابطی متوازن با کشورها و قدرت‌های جهانی بدون توجه به الزامات ژئوپولیتیکی ایران خسارات غیر‌قابل جبرانی را به منافع کشور وارد ساخته و هزینه‌های گزافی را تحمیل می‌نماید»!
در باره بیانیه مدعیان اصلاحات گفتنی‌هایی هست: 
۴- دولت سیزدهم در مقابل اقدام غیر‌قابل توجیه دولت روسیه باید چه کاری می‌کرد که نکرده است؟!
الف: آیا باید با روسیه اعلام جنگ می‌کرد؟! بدیهی است که این گزینه با هیچ منطق و شعوری مورد قبول و قابل توجیه نیست.
ب: باید روابط دیپلماتیک خود را با روسیه قطع می‌کرد؟! این گزینه نیز پذیرفتنی نیست. ادعای مالکیت امارات بر جزایر سه‌گانه ایران، ادعای جدیدی نیست. مگر انگلیس و فرانسه و آلمان و بسیاری از کشورهای اروپایی همسو با شورای همکاری خلیج‌فارس همین ادعای پوچ و مسخره را بارها تکرار نکرده‌اند؟! چرا شما مدعیان اصلاحات در تمامی آن موارد مهر سکوت بر لب زده و نه فقط دست به قطع رابطه نزدید، بلکه کمترین (تاکید می‌شود که کمترین‌) اعتراضی هم نکردید؟! آیا غیر از این است؟!
ج: و اما، دولت سیزدهم بلافاصله بعد از صدور بیانیه مشترک روسیه و شورای همکاری خلیج‌فارس بدون کمترین ملاحظه و مماشات این بیانیه را محکوم نموده و از موضع اقتدار اعلام کرد که با هیچ‌کس روی منافع ملی و تمامیت ارضی کشور تعارف و مماشات ندارد تا آنجا که علاوه‌بر احضار سفیر و اعلام موضع صریح وزیر خارجه، رئیس‌جمهور و رئیس‌مجلس هم قاطعانه این اقدام روسیه را محکوم کرده و نسبت به آن هشدار جدی دادند.
۵- مشکل شما مدعیان اصلاحات دفاع از حاکمیت ملی نیست! انکار نکنید. شما در بیانیه خود بر توازن در سیاست خارجی تاکید کرده‌اید ولی در همان حال از مقابله ایران با جنایات فراوان آمریکا با عنوان «غرب‌ستیزی افراطی‌»! یاد کرده‌اید. چرا؟! جمهوری اسلامی در مقابله با آمریکا افراط کرده است یا آمریکا طی ۴۴ سال گذشته از هیچ جنایتی علیه ایران و مردم این مرز و بوم دریغ نکرده است؟! آیا این نگاه نشانه وابستگی و یا دست‌کم احساس حقارت شما در مقابل دشمنان تابلو‌دار ملت ایران نیست؟! بخوانید و خودتان قضاوت کنید!
۶- بعد از صدور بیانیه مشترک روسیه با شش کشور عضو شورای همکاری خلیج‌فارس که در آن مالکیت ایران بر سه جزیره تنب بزرگ و کوچک و ابو‌موسی قابل بررسی دانسته شده بود! دولت آقای رئیسی بلافاصله با قاطعیت علیه آن موضع گرفت و.... حالا فقط به چند نمونه از مواضع دولت‌های مدعی اصلاحات در موارد مشابه نگاه کنید! وقتی از پایگاه زیرزمینی موشک‌های جمهوری اسلامی ایران رونمایی شد، صدای نزدیک به جیغ اصلاح‌طلبان به هوا رفت. برای چه؟! می‌گفتند چرا روی موشک‌ها، جمله مرگ بر اسرائيل نوشته شده است و اعتراض می‌کردند که این نوشته‌ها آمریکا را عصبانی می‌کند و به مذاکرات لطمه می‌زند! این موضع ذلیلانه کجا و موضع مقتدرانه دولت سیزدهم در مقابل اقدام پلشت روسیه؟! شما مدعیان اصلاحات آنگونه که ادعا می‌کنید، طرفدار توازن در سیاست خارجی هستید یا وابستگی به آمریکا؟!
۷- آقایان مدعی اصلاحات آیا فراموش کرده‌اید که در دولت شما؛ 
باراک اوباما رئیس‌جمهور اسبق آمریکا، در اظهارنظری بی‌شرمانه، مردم ایران را «یاغی» نامید؟!
دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور سابق آمریکا مردم ایران را «تروریست» معرفی کرد؟!
جو بایدن، رئیس‌جمهور فعلی آمریکا پس از ترور حاج قاسم، سردار شهید دل‌ها، از این اقدام جنایتکارانه حمایت کرد؟!
وندی شرمن، مقام ارشد آمریکایی در دولت اوباما در اظهارنظری گستاخانه مدعی شده بود که «فریب و نیرنگ بخشی از DNA ایرانیان است»؟!
مایک پمپئو، وزیر خارجه سابق آمریکا در اظهارنظری بی‌شرمانه گفته بود «ایران اگر می‌خواهد مردمش چیزی برای خوردن داشته باشند باید به حرف آمریکا گوش کند»؟! چیزی شبیه اظهارات آقای روحانی که آب خوردن مردم را هم به مذاکرات گره می‌زد!
همزمان با اغتشاشات سال گذشته، امانوئل ماکرون رئیس‌جمهور فرانسه با دخالت در امور داخلی کشورمان و بی‌احترامی به تمامیت ارضی ایران، از گروهک‌های تروریستی تجزیه‌طلب حمایت کرده بود؟!
و... 
چرا دولت تحت مدیریت شما نه فقط هیچ واکنشی نشان نداد بلکه با پیروی از دیپلماسی التماسی ذلیلانه، دولت آمریکا را کدخدا! و اوباما را مؤدب! و... نیز لقب داد؟!
۸- مدعیان اصلاحات نه فقط در مقابل نقض حاکمیت ایران بر جزایر سه‌گانه هیچ واکنشی نداشته‌اند، بلکه رسماً و علناً از بیانیه‌های شورای همکاری کشورهای عرب خلیج‌فارس حمایت هم کرده‌اند! تعجب می‌کنید؟! به این بخش از سخنان آقای ظریف در سفر به کویت (۱۱ آذرماه ۱۳۹۲‌) توجه کنید. ایشان در یک کنفرانس خبری اعلام کرد که «‌ایران درباره مالکیت بر جزیره ابوموسی آماده مذاکره است‌»! آقای ظریف را به طرفداری از دیپلماسی پادشاهان قاجار و رضا خان و محمدرضا پهلوی متهم نمی‌کنیم ولی اظهارات ایشان در مصاحبه یاد شده چه بخواهند و بدانند و چه نخواهند و ندانند با اقدامات وطن‌فروشانه قاجارها و پهلوی‌ها قابل مقایسه است! کدام دیپلمات وطن‌دوستی اعلام می‌کند که بر سر بخشی از اراضی تحت مالکیت وطن خود آماده مذاکره است؟! 
۹- گفتنی است که در هیچیک از نمونه‌های وادادگی اصلاح‌طلبان در مقابل آمریکا -که فقط به ‌اندکی از آن بسیارها ‌اشاره شد- از هیچیک از سرکردگان و رسانه‌های مدعی اصلاحات کمترین صدایی به اعتراض بلند نشد و قلمی به دفاع از ایران و ایرانی بر کاغذ نچرخید! 
 

روزنامه رسالت

رسانه؛ لشکر همیشه بازنده!

مسعود پیرهادی
جنگ است؛ از بدِ روزگار، سخت‌ترین جنگ را جنگ نرم نامیدند؛ شاید برای همین است که عمده مسئولان، فقط در زبان، آن را جنگ قلمداد می‌کنند و به «استطاعت جنگ نرم»، توجهی ندارند. این‌ها از کل زندگی و سخنان شهید بزرگوار حسن طهرانی‌مقدم که رضوان خدا بر او باد، همین عبارت را دوست دارند که «فقط انسان‌های ضعیف به اندازه امکاناتشان کار می‌کنند.» می‌دانید چرا؟ چون همان موقع هم خون به دل این شهید کردند تا صنعت موشکی ما بالاخره به اینجا برسد. واقع ماجرا آن است که بسیاری از مسئولان به این جمله شهید عزیز ما باور قلبی ندارند و تنها آن را مستمسکی برای شانه خالی کردن از آماده‌سازی امکانات لازم برای جهاد قرار داده‌اند. اما در این‌باره و مسائل مرتبط با جهاد تبیین و تبلیغ، نکاتی قابل ذکر است:
۱.ما رسانه و اصحابش را در این سال‌ها همواره نکوهش کردیم. به جز سخنرانی‌های مناسبتی و تصنعی روز خبرنگار، مابقی ایام، آن کسانی‌که باعث غلبه تهاجم فرهنگی شده‌اند، آنان‌که ناتوان در نمایش توانمندی‌ها بوده‌اند، گروهی‌که در پاسخ به شبهات الکن و علیل‌اند و خلاصه عامل همه مشکلات کشور، اصحاب رسانه و تبلیغ بوده‌اند. آنان‌که بیش از همه از رسانه و جنگ نرم و نبرد شناختی و تقابل ترکیبی و این کلیدواژه‌های مصنوعی می‌گویند، قدری خود را جای این لشکر همیشه قاصر و مقصر و شکست‌خورده بگذارند؛ آیا رمق و انگیزه‌ای برای نبردهای بعدی باقی می‌ماند؟ آیا تاکنون کسی از این لشکریان پرسیده نسبتی بین تجهیزات و تسلیحات شما و دشمن وجود دارد یا نه؟ آیا بعد از عملیات‌های موفق، کسی اقدام به تکریم و بزرگداشت آن‌ها کرده است؟ تقریبا همه اقشار و اصناف با رهبر معظم انقلاب دیدار دارند؛ اما اهالی رسانه در کوران جنگ نرم هم توفیق زیارت فرمانده کل قوا را ندارند و امکان توشه‌گیری و احیانا درددل و ذکر مسائل مرتبط با حوزه کاری‌شان میسر نشده است.
۲.دنیای امروز و رسانه‌های بی‌شمار دشمن، بسیاری از ذائقه‌ها را خراب کرده است؛ خبر خوب در رسانه، خبر بد است. توهین و تهمت و تخریب، بی‌زحمت و هزینه، دست‌به‌دست می‌شود و توضیح و تبیین و تکریم، بازحمت و پرهزینه هم منتقل نمی‌شود؛ گویی خوبی‌ها نارسانا شده‌اند و بدی‌ها تنها رساناهای دنیایند.
چندی پیش هم به بهانه دیگری، اهمیت «ماقبل تبیین» را متذکر شده بودم. تحول در این ذائقه‌های تغییریافته؛ آرام‌سازی کسانی‌که از خشم و نفرت، مدام فریاد می‌زنند و
 نمی گذارند صدا به صدا برسد و پرهیز از اقدامات عجولانه و هیجانی ولو با نیت‌های صادق، از اوجب واجبات است. مثلا خوب است گشتی در ارشادالقلوب بزنیم و امراض دل و روح را با نسخه‌های آن معالجه کنیم نه با گشت‌های دیگر!
۳. محدودیت‌های رسانه‌ای جبهه انقلاب با دشمن، قابل قیاس نیست؛ این محدودیت‌ها گاهی در محتوا رخ نشان می‌دهد؛ گاهی در قالب و فرم، نمایان می‌شود و گاهی در میزان هزینه‌کرد و سرمایه‌ای که طرفین این دعوا انجام می‌دهند مشخص می‌شود. بنابراین باید با لحاظ واقعیت‌ها طراحی و اقدام کرد. البته که چنانچه ما با رعایت تقوا و سعی کامل، مشغول انجام تکالیف باشیم، برکات الهی از زمین و آسمان بر ما نازل خواهد شد و «من حیث لایحتسب» رزق خدا شامل حال ما می‌شود؛ اما همانطور که گفته شد پس از عمل متقیانه و تمام سعی، لطف خدا شامل حال ما می‌شود. ولی برخی از مفاهیم دینی و مکتبی سوءبرداشت و سوءاستفاده می‌کنند که همین امر، آنان را به ورطه رخوت و سستی و بی‌برنامگی می‌اندازد.

نظرات بینندگان
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات