۱- صبح روز شنبه حماس در یک عملیات دقیق و هماهنگ ضمن عبور از مرزهای غزه و ورود به شهرکهای اشغالی در اطراف نوارغزه، در کمتر از نیم ساعت بیش از ۵۰۰۰ راکت و موشک به سمت سرزمینهای اشغالی شلیک کردند. برای اینکه تصور دقیقی از حجم موشکهای شلیکشده به اراضی اشغالی داشته باشیم، باید به عملیات سیف القدس اشاره کرد که در آن عملیات گروههای مقاومت کنار هم، رویهمرفته در ۱۱روز ۴۵۰۰موشک به اسرائیل شلیک کرده بودند.
۲- حملات حماس، دولت نتانیاهو را در برابر یک شکست اطلاعاتی و امنیتی قرار داد بهگونهای که هیج نشانهای از طرف اسرائیلی مبنی بر پیشبینی چنین حملهای و بهتبع آن آمادگی لازم برای مقابله با آن وجود ندارد. طوفان الاقصی مهمترین نمود شکست نهادهای اطلاعاتی و امنیتی اسرائیل در برابر گردانهای مقاومت فلسطین است. اسرائیل سالهاست چنین تحقیر نشده و این عملیات اگر همین الان هم به پایان برسد یک شکاف اساسی بر دیوار اقتدار پوشالی صهیونیستها محسوب میشود. اسرائیل از سال ۱۹۷۳ به این سو یک ادعا داشته مبنی بر اینکه ما چنان اشراف اطلاعاتی داریم که هر حملهای را پیش از وقوع میفهمیم. از سوی دیگر از انگیزههای اصلی پیمان ابراهیم، همین اشراف اطلاعاتی اسرائیل بود و قرار بود که آنها به کشورهای عربی در برابر دشمن مشترکشان، یعنی ایران کمک کنند اما این عملیات نشان داد چنین اشراف اطلاعاتی وجود ندارد و تصویری که آنها از قدرت نظامی و اطلاعاتی خود ترسیم کرده بودند، فروریخت.
۳- آنچه در برخی رسانههای غربی و اپوزیسیونهای خارجنشین از این عملیات در حال بازنمایی است، ادعای بیدلیل و بدون تحریک قبلی این عملیات است. این در حالی است که ۷۵ سال اشغالگری و جنایت و اجرانکردن قطعنامهها علیه اسرائیل و ادامه ظلم، دلیل کافی و لازمی برای این عملیات و انفجار کنونی محسوب میشود. دلایل را دیگر ذکر نمیکنیم. این اقدام مقاومت در دفاع از حق مسلم بوده و نه یک اقدام تروریستی. این عملیات ضربتی، یک انتقام مشروع در قبال به شهادت رساندن مردم بیگناه فلسطینی و مخصوصا زنان و کودکان توسط رژیم صهیونیستی در طول چند ده سال گذشته و غصب سرزمین مادری آنان است.
۴- در اسرائیل چیزی به نام مردم غیرنظامی و شهروند نداریم و شهرکنشینانی که مردم اسرائیل معرفی میشوند، شهروند نیستند. آنها از کشورهای خود به فلسطین آمدند و ابزار تشکیل دولتی جعلی و وسیله اشغال سرزمین دیگر شدند. اسرائیل یک پادگان بزرگ است. آنهایی که تن به زندگی در پادگان میدهند شهروند نیستند، سربازند. چنانچه حتی کودکانشان از همان سنین پایین در اردوگاههای آموزشی، ترور مردم فلسطین را آموزش میبینند. پس مقابله با آنها عملا مقاتله با دشمن مسلح است.
۵- دوران جدیدی برای مقاومت آغاز شده و مقاومت به دنبال ضربههای اساسی به رژیم غاصب است. آنچه مشخص است این که در یک غافلگیری کامل، مقاومت ابتکاری را عملیاتی کرده که سابقه نداشته است. آنچه در اسرائیل رخ داد، تاریخ منطقه را به قبل و بعد از خودش تقسیم میکند.
۶- در این میان بحثهایی درخصوص جواب سنگین رژیم غاصب به این فتح سربازان فلسطینی، مطرح میشود اما ضربهای که رژیم صهیونیستی از این نبرد خورد، چیزی نیست که امکان بازسازی داشته باشد. آنها تصویر آرمانشان را باختند. نتیجه نبرد هرچه باشد لکه ننگ این بیحیثیتی تا ابد بر پیشانی رژیم صهیونیستی ماندگار خواهد شد. درواقع آنچه مهم است نتیجه این عملیات نیست، چراکه برد و باخت در این عرصه مبارزه، طبق جنگ متعارف و متقارن محاسبه نمیشود.
۷- رژیم صهیونیستی پس از این عملیات موفق حماس، نه توان و نه جرأت حمله به ایران را دارد و اصولا سگی که پارس میکند، گاز نمیگیرد! و از سوی دیگر اسرائیل توان جنگ در چند جبهه را ندارد پس آغاز جنگ با ایران یا حزبا... یا هرجای دیگری تقریبا بیمعنی و نشدنی است. آمریکا نیز در وضعیتی نیست که بخواهد در چنین جنگی اسرائیل را حمایت کند. باتوجه به مشکلات عدیده داخلی و همینطور درگیری این کشور در جنگ اوکراین، درنهایت اعزام ناوهایی به سمت آبهای منطقه است که اتفاقا بهعنوان اهداف متحرک بیشتر به نفع مقاومت است تا اسرائیل، صهیونیستها نیز با توجه به مشکلات داخلی و همچنین زرادخانه مقاومت و توان ادامه جنگ تا مدتها توسط جبهه مقاومت بهدنبال میانجی و آتشبس خواهد رفت که قطعا جریان مقاومت برای آن روز نیز برنامهریزی کرده است.