صفحه نخست >>  عمومی >> آخرین اخبار
تاریخ انتشار : ۱۰ خرداد ۱۴۰۳ - ۱۲:۰۶  ، 
کد خبر : ۳۶۰۳۳۶

«من قاسم سلیمانی را ترور کردم»؛ افشای ناگفته‌های ترور از زبان تروریست برای اولین‌بار

فرمانده عملیات ترور سردار سلیمانی درباره ساعت ۱:۲۰ بامداد ۱۳ دی‌ماه سال ۱۳۹۸ در کتابش نوشته است: «ایستادم و به جلو خم شدم تا بهترین دید ممکن را داشته باشم. بچه‌ها همه ساکت بودند و چشمان همه به مانیتورهای بزرگ چسبیده بود. سپس ناگهان، یک فلش سفید بزرگ سراسر صفحه به نمایش در آمد. ماشین کاملا محو شده بود. قسمت‌هایی از خودرو در حال بالا آمدن در هوا دیده می‌شد.»

«من مسئولیت عملیات حمله مستقیم به قاسم سلیمانی را بر عهده داشتم.» این را فرانک مک‌کنزی فرمانده وقت سنتکام (ستاد فرماندهی مرکزی ایالات متحده) در یکی از بخش‌های ابتدایی کتابش به نام «THE MELTING POINT» نوشته؛ کتابی که نسخه فیزیکی آن هنوز هیچ جای دنیا منتشر نشده.

فرمانده عملیات ترور سردار قاسم سلیمانی چه کسی بود؟

محمدصادق علیزاده روزنامه‌نگار حوزه کتاب و فعال فرهنگی، که نسخه الکترونیک این کتاب را مطالعه کرده، با ذکر توئیتی در شبکه اجتماعی ایکس خود، نکاتی را درباره ترور شهید قاسم سلیمانی که در این کتاب آمده را ذکر کرده است. او در تکمیل نوشته‌هایش در این شبکه اجتماعی به خبرنگار حماسه و مقاومت خبرگزاری فارس توضیح می‌دهد: «ارتش آمریکا کره زمین را به ۵ منطقه تقسیم و برای هر یک از آن‌ها یک فرمانده انتخاب کرده است؛ فرماندهی اروپایی، فرماندهی آفریقا، فرماندهی شمال، فرماندهی جنوب و فرماندهی مرکزی.» فرماندهی مرکزی یا «سنتکام» را خاورمیانه شامل مصر، آفریقا، آسیای مرکزی، افغانستان و عراق تشکیل می‌دهد.»

جیمز متیس ژنرال تفنگداران دریایی ایالت متحده، مک‌کنزی را این طور توصیف می‌کند: «ژنرال فرانک مک کنزی یک تفنگدار دریایی است که شخصیت و تجربه او را به خوبی برای انجام وظایفش در رأس «فرماندهی مرکزی ایالت متحده» آماده کرد.»

علیزاده توضیح می‌دهد: «اگر ارتش آمریکا بخواهد عملیاتی نظامی در هر کدام از این نواحی انجام دهد، بسته به اینکه در کدام یک از آن‌ها باشد، ذیل فرماندهی همان منطقه می‌رود. عملیات ترور حاج قاسم هم به ناحیه تحت فرماندهی مک‌کنزی مربوط می‌شد؛ یعنی مجری عملیات ترور او بود.»

نسخه زبان اصلی و فیزیکی کتاب «THE MELTING POINT, High Command And War In The ۲۱st Century» یا «نقطه ذوب؛ فرماندهی عالی و جنگ در قرن ۲۱» که ۳۶۰ صفحه دارد، توسط مؤسسه نیروی دریایی آمریکا منتشر شده و سه‌شنبه هفته دیگر، یعنی ۴ ژوئن ۲۰۲۴ میلادی با حضور مک‌کنزی در مؤسسه «خاورمیانه» کلمبیا رونمایی می‌شود. با این حال نسخه الکترونیک آن در نرم‌افزار «Amazon Kindle» و همچنین از طریق «google book» قابل تهیه است.

نظامی‌های آمریکایی مخالف ترور سردار سلیمانی بودند

علیزاده می‌گوید: «مک‌کنزی در این کتاب توضیح می‌دهد که برای ترور سردار سلیمانی بین مقامات آمریکایی اختلاف نظر‌هایی وجود داشت. افراد سیاسی معتقد بودند هزینه‌ای از ترور سردار سلیمانی متوجه آمریکا نخواهد شد؛ اما نظامی‌ها نگران تبعات بعدی این اتفاق در کوتاه‌مدت، میان‌مدت و بلند مدت بودند. با این حال تسلیم نظر تیم سیاسی وقت کاخ سفید با ریاست جمهوری دونالد ترامپ می‌شوند.»

این روزنامه‌نگار شرح می‌دهد: «مک‌کنزی در این کتاب ادعا می‌کند شهید سلیمانی فردی قدرتمند بوده که دستش به خون اتباع آمریکا در خاورمیانه آلوده است. او از این تصویر به عنوان دست‌آویزی برای توجیه اخلاقی عملیات ترور حاج قاسم استفاده می‌کند. همچنین تلاش می‌کند این عملیات را طبق قانون اساسی آمریکا یک اقدام قانونی جلوه دهد.»

مک‌کنزی در بخشی از این کتاب نوشته: «من مطمئن بودم که سلیمانی هدف قانونی است؛ چرا که رئیس جمهور طبق اصل دوم قانون اساسی دارای اختیارات بود.»

قرار بود سردار سلیمانی در آسمان ترور شود

علیزاده با بیان اینکه بخش دیگر کتاب شرح فرآیند و جزئیات عملیات است، می‌گوید: «طبق روایت نویسنده، ارتش سنتکام چهره‌هایی را که برایش حساس است، لایه‌بندی می‌کند؛ تعدادی از آن‌ها می‌روند به لایه نظارت و تعدادی به لایه تعقیب و مراقبت. اگر نیاز به حذف این‌ها شد، از لایه تعقیب و نظارت و مراقبت منتقل می‌شود به لایه «حذف» تا خلأ اطلاعاتی وجود نداشته باشد. در این کتاب توضیح می‌دهد که آقای سلیمانی این فرآیند‌ها را طی کرده بود و در نهایت با دستور ریاست جمهوری آمریکا به لایه حذف رسید.»

این فعال فرهنگی ادامه می‌دهد: «مقصد واقعی سردار سلیمانی که با هواپیمایی معمولی و غیرنظامی سفر می‌کرد، در ۳ ژانویه ۲۰۲۰ دمشق بود. اما آن‌ها می‌خواستند اگر پرواز او در بغداد نشست، عملیات ترور طبق برنامه انجام شود. وقتی پرواز سردار از شمال بغداد عبور کرده و راهی دمشق شد، برنامه‌ریزی می‌کنند که هواپیما را با جنگنده هدف قرار دهند. ۲ تا از جنگنده‌های نیروی هوایی آمریکا هم به همین منظور از زمین بلند می‌شوند. با این حال با یادآوری تجربه تلخ آمریکایی‌ها در سال ۱۳۶۷ شمسی و در خلیج فارس، از این تصمیم منصرف می‌شوند.»

روایت ترور از زبان تروریست

در بخشی از این کتاب آمده: «آمریکا در زمینه منهدم کردن پرواز‌های غیرنظامی ایرانی‌ها کارنامه مطلوبی ندارد.»

طبق روایت مک‌کنزی تعقیب و مراقبت‌ها بعد از نشستن پرواز شهید سلیمانی در دمشق ادامه داشته تا اینکه به بغداد برمی‌گردد. وقتی پرواز روی زمین نشست هم توسط پهپاد‌های ۹ـMQ رصد می‌شد. آن‌ها تصمیم گرفته بودند در مسیر بین فرودگاه تا شهر بغداد آن‌ها را هدف قرار دهند؛ چرا که در هیچ یک از آن‌ها امکان حمله نظامی وجود نداشت و برای آمریکایی‌ها تبعات داشت.

در بخشی از این کتاب آمده: «دقایقی گذشت. کاروان شامل ۲ وسیله نقلیه بود. وقتی از ساختمان‌های فرودگاه دور شد، سرعت گرفت. بین ما هیچ مکالمه‌ای وجود نداشت. همه می‌دانستند چه کار می‌کنند و نیازی به شوخی یا تشویق نبود. هیچ شمارش معکوسی وجود نداشت، چیزی جز سکوت نبود.

در حالی که وسایل نقلیه در میدان دید ما حرکت می‌کردند. هر ۲ خودرو با لیزر مشخص شدند. یادم هست که در آن لحظه ایستادم و به جلو خم شدم تا بهترین دید ممکن را داشته باشم. در FPOC بسیار ساکت بود. چشمان همه به مانیتور‌های بزرگ چسبیده بود. سپس ناگهان، یک فلش سفید بزرگ سراسر صفحه به نمایش در آمد.

ماشین کاملا محو شده بود. قسمت‌هایی از خودرو در حال بالا آمدن در هوا دیده می‌شد. ماشین دوم یکی ـ دو ثانیه بعد تصادف کرد. ۹ـMQ‌ها اهداف خود را حفظ کردند و ما یک دقیقه بعد مجدداً حمله کردیم و در مجموع ۸ بمب را به زمین انداختیم؛ فقط برای اطمینان از موفقیت. در حالی که ما آتش‌سوزی‌ها را تماشا می‌کردیم، بین بچه‌ها هیچ تشویق یا مشت‌زدنی نبود و تنها سکوت بود که شنیده می‌شد.»

از ۳ عملیات ۲ تا ناکام ماند

علیزاده می‌گوید: «چند نکته در روایت آقای مک‌کنزی تصریح شده و با روایت ایشان رسمی شده است؛ یکی اینکه نقطه اصلی رصد و هدایت عملیات در منطقه برای هدایت نظامی عملیات پایگاه هوایی العُدید قطر بوده است و حتماً هم با عدم اطلاع دولت قطر بوده است که در متن کتاب ذکر شده است.»

این روزنامه‌نگار ادامه داد: «در این کتاب آمده همزمان با انجام عملیات حذف شهید حاج قاسم سلیمانی، آمریکا قصد داشت دو عملیات دیگر هم در منطقه انجام دهد. اولی حذف یکی از فرماندهان بلندپایه نیروی قدس سپاه پاسداران در کشور یمن بود که به تعبیر مک‌کنزی عامل اصلی ارتباطات و پشتیبانی حوثی‌های یمن این شخص بوده است که البته در کتاب هیچ نامی از او نیامده. او عامل نیروی قدس در یمن محسوب می‌شود. طبق روایت مک‌کنزی اطلاعات اولیه‌ای را هم بدست آورده بودند که قرار بود با فاصله‌ای اندکی از ترور حاج قاسم ترور شود. با این حال مک‌کنزی صریحاً اعتراف می‌کند که عملیات ما برای حذف این فرد ناکام ماند؛ چرا که آن لحظه در مکانی که توقع داشتند، حضور پیدا نکرد.»

او سپس می‌افزاید: «در کنار آن هم می‌خواستند کشتی ایرانی «ساویز» را در دریای سرخ هدف قرار دهند که به ادعای طرف آمریکایی و مک‌کنزی، یک کشتی اطلاعاتی ایرانی‌ها بوده که در جنوب دریای سرخ مستقر بوده و باز هم به ادعای آمریکایی‌ها، رفت و آمد‌های دریایی آمریکایی‌ها و اسرائیلی‌ها را رصد می‌کرده و اطلاعات را در اختیار یمنی‌ها قرار می‌داده. قرار بود این کشتی را هم مورد هدف قرار بدهند که در نهایت این قسمت از برنامه در عملیات نظامی لغو می‌شود.»

مک‌کنزی در کتابش نوشته: «تصمیم گرفتیم در عرض چند دقیقه ابتدا سلیمانی و سپس فرمانده را در یمن بزنیم. ساویز را برای بعد حفظ کردیم.»

راحت بخواب تروریست

او که باعث ویرانی‌های بسیاری در مناطق تحت فرماندهی‌اش شده، درباره شبی که حاج قاسم را به شهادت رساند، تعریف می‌کند: «به رختخواب رفتم. دنیا به طرز چشمگیری متفاوت از شب قبل بود. خوب خوابیدم.»

نظرات بینندگان
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات