صفحه نخست >>  عمومی >> آخرین اخبار
تاریخ انتشار : ۲۱ خرداد ۱۴۰۳ - ۰۷:۵۱  ، 
کد خبر : ۳۶۰۷۴۵

یادداشت روزنامه‌های دوشنبه ۲۱ خردادماه ۱۴۰۳

عناوین اخبار روزنامه کيهان در روز دوشنبه ۲۱ خرداد اگر اسرائیل به لبنان حمله کند

جعفر بلوری

اینکه «آیا اسرائیل به لبنان حمله خواهد کرد؟»، یک بار دیگر و این بار پس از حمله بی‌سابقه دوشنبه گذشته حزب‌الله لبنان به شمال سرزمین‌های اشغالی بر سر زبان‌ها افتاده است. در آن حملات شبکه تلویزیونی الجزیره اعلام کرد، حزب‌الله لبنان با استفاده از یک موشک ایرانی به نام «الماس» منطقه وسیعی از شمال اسرائیل را به آتش کشید. صهیونیست‌ها در کریات شمونه و جولان اشغالی دچار چنان خساراتی شدند که بلافاصله، سران این رژیم برای بررسی اوضاع از نزدیک، خود را به آن نقاط رساندند. همین حضور شتابزده سران صهیونیست برای بررسی میزان خسارت و موضع‌گیری‌های بعدی آنها نشان می‌داد، این حملات حزب‌الله در نوع خود «بی‌سابقه» بوده است. از اینجا بود که موج تازه تهدیدها علیه حزب‌الله شروع و به تَبَعِ آن، موج تحلیل‌ها با طرح سؤالی که در ابتدای این یادداشت آوردیم، آغاز شد. در این یادداشت، می‌خواهیم، با نیم‌نگاهی به تحلیل کارشناسان همین رژیم، به جنگ احتمالی حزب‌الله لبنان و اسرائیل بپردازیم. اینکه احتمال حمله اسرائیل به لبنان و حزب‌الله چقدر است؟ و نتیجه این حمله چه خواهد بود؟ بخوانید:
1- حملات حزب‌الله لبنان به شمال سرزمین‌های اشغالی لحظه‌ای قطع نمی‌شوند. این حملات که بلافاصله پس از آغاز جنگ غزه شروع شد-تا امروز که بیش از 8 ماه از این جنگ می‌گذرد- نه‌تنها کمتر نشده بلکه شدیدتر، غیرقابل پیش‌بینی‌تر و پیچیده‌تر هم شده است. نگاهی به گزارش‌های رسانه‌های عبری نیز نشان می‌دهد، مناطق وسیعی از شمال اسرائیل کاملا خالی از سکنه شده و ده‌ها هزار صهیونیست از آنجا‌ گریخته‌اند و بعید است به این زودی‌ها برگردند. می‌خواهیم بگوییم، اگر صهیونیست‌ها توان حمله گسترده به لبنان و شکست حزب‌الله را داشتند، 8 ماه حملات ویرانگر حزب‌الله را تحمل نمی‌کردند و در یک «جنگ کنترل شده» در یک «محوطه بسته جغرافیایی» آن هم در جنوب لبنان، محدود نمی‌ماندند. این ناتوانی چه از ترس ورود ایران به جنگ باشد چه از ترس توانایی‌های به میدان نیامده حزب‌الله، به هر تقدیر وجود دارد فلذا، احتمال آغاز جنگ گسترده با لبنان و حزب‌الله، اگرچه هنوز هست اما بالا نیست.
2- تصمیم‌های «سخت» برای لحظات سخت است و امروز رژیم صهیونیستی بنابر گزارش اخیر روزنامه عبری زبان «هاآرتص» در سخت‌ترین شرایط خود قرار دارد چرا که «در همه جبهه‌ها شکست خورده و به سمت فاجعه پیش می‌رود.» یواف گالانت وزیر جنگ رژیم صهیونیستی نیز چندی پیش و در کنست گفت که اسرائیل با 7 محور[مقاومت] در جنگ است نه دو جبهه حزب‌الله و حماس. تمام این 7 جبهه اکنون در حال جنگ با صهیونیست‌ها و وارد کردن ضربات بی‌سابقه به این رژیم هستند. این را گفتیم تا نتیجه بگیریم، با ادامه این روند، اگرچه احتمال حمله گسترده رژیم صهیونیستی به لبنان افزایش می‌یابد، اما احتمال افزایش و تشدید حملات هر 7 جبهه به این رژیم نیز افزایش خواهد یافت. به این نکته توجه کنید که بنابر اعلام صهیونیست‌ها، حزب‌الله تاکنون فقط با 5 درصد توانش وارد جنگ شده و اوضاع 6 جبهه دیگر نیز تقریبا به همین شکل است! در این صورت-یعنی اگر دو طرف جنگ با تمام توان وارد جنگ با یکدیگر شوند، چه خواهد شد؟ بگذارید پاسخ این سؤال مهم را با رجوع به رسانه‌های عبری‌زبان دنبال کنیم. اما قبل از رجوع به این پاسخ‌ها، یادآوری این نکته نیز ضروری است که، هم نتانیاهو و هم وزیر جنگ او پس از حملات دوشنبه حزب‌الله به شمال سرزمین‌های اشغالی تهدید کردند، به زودی به لبنان حمله کرده و با آغاز جنگ بزرگ حزب‌الله را نابود خواهند کرد!
3- «سال‌های متمادی سران اسرائیل در طرح تهدیدهای توخالی درباره نابودی حزب‌الله تخصص یافته‌اند همان‌گونه که حماس را تهدید به نابودی کردند اما دشمن مدت‌ها است می‌داند این حرف‌ها توخالی است و به همین دلیل است که ما اکنون به این نقطه رسیده‌ایم...دیدیم که در 2 هفته اخیر شاخه نظامی حزب‌الله بر حملاتش در طول مرزهای شمالی افزوده و حملات پهپادی آن دقیق‌تر و حملات توپخانه‌ای آن سنگین‌تر شده و البته در آنها موفق هم بوده است. [حزب‌الله لبنان] موشک‌هایی که شلیک کرد موجب آتش‌سوزی در زمین‌های نزدیک به مرزها شد. آیا امروز کسی هست که آتش‌سوزی‌های گسترده‌ای را که این هفته در چند خانه واقع در شهرک‌های ارتفاعات نفتالی رخ داد و آنها را با خطر ویرانی مواجه کرد، ندیده باشد؟!» این، بخشی از گزارش جدید روزنامه عبری زبان «معاریو» است که در پاسخ به تهدیدهای نتانیاهو و گالانت و دیگران سران رژیم صهیونیستی علیه حزب‌الله لبنان منتشر کرده است. آنها نیز مثل سید حسن نصرالله به این نتیجه رسیده‌اند که این تهدیدها توخالی و صرفا برای حفظ روحیه صهیونیست‌هاست. ادامه گزارش معاریو اما خواندنی‌تر است: «ارتش اسرائیل اگر می‌توانست کل لبنان را به آتش بکشد یا بیروت را اشغال کرده و یا ویران کند، این کار را در همان ابتدای جنگ کرده بود و اگر این کار را نکرده، پس احتمالاً نمی‌تواند این کار را انجام دهد یا اینکه توجیهی برای این کار وجود ندارد و اگر نمی‌تواند و یا نمی‌خواهد (این کار را انجام دهد) بهتر است سکوت کند، دشمن متوجه تردیدها و اختلاف‌نظرها می‌شود...» 
4- «حاییم تومر»، از مقامات اطلاعاتی ارشد و سابق سازمان موساد است. او هم مخالف وقوع جنگ بین لبنان و اسرائیل است؛ این مخالفت نه به دلیل «صلح دوستیِ» تومر که به خاطر نگرانی او از تبعات این جنگ است. به گفته تومر، جنگ گسترده با حزب‌الله لبنان، توانایی رژیم صهیونیستی را برای مدیریت سرزمین‌های اشغالی تضعیف خواهد کرد. این مقام امنیتی صهیونیست، جنگ تمام‌عیار با محور مقاومت را تهدیدی برای موجودیت اسرائیل و چشم‌انداز تعریف شده توسط صهیونیسم جهانی برای آینده آن ارزیابی کرده است. (اسرائیل هیوم)تا دلتان بخواهد از این تحلیل‌ها و هشدارها در رسانه‌های عبری زبان وجود دارد. در این تحلیل‌ها، صرفا از خطرات «ورود مستقیم و جدی به جنگ با حزب‌الله لبنان» گفته شده است و غالبا، به این نکته که «آغاز این جنگ باعث ورود جدی 6 جبهه دیگر مقاومت علیه اسرائیل خواهند شد» اشاره‌ای نشده است. طبیعی است صهیونیست‌ها با وضعیتی که در آن گرفتار شده‌اند، توان ورود همزمان به جنگ با این جبهه عظیم مقاومت را به صورت گسترده ندارند. اما اگر این جنگ اتفاق بیفتد چه خواهد شد؟ حزب‌الله لبنان دیروز پاسخ این سؤال را طی چند جمله کوتاه داد. «نواف الموسوی»، مسئول پرونده منابع و مرزها در مقاومت اسلامی لبنان گفت: «جنگ آتی با اسرائیل جنگ پایانی خواهد بود و بعد از هرگونه جنگی با لبنان منطقه دیگر مثل قبل نخواهد بود... ما سلاح‌هایی داریم که هنوز آن را اعلام نکرده‌ایم.»
5- بند پایانی این یادداشت شاید در نگاه اول بی‌ارتباط با موضوع این یادداشت باشد، اما ارتباط مستقیمی با موضع دارد. این بند را به مهم‌ترین موضوع این روزهای کشورمان یعنی انتخابات ریاست جمهوری اختصاص می‌دهیم. کلیت این یادداشت می‌گوید، رژیم اسرائیل در «سست‌‌ترین»، «آسیب‌پذیرترین» و «ضعیف‌ترین شرایط» تاریخ 76 ساله‌اش قرار دارد آن هم به لطف سیاست خارجی کم نظیر دولت شهید رئیسی - که اگرچه خودش نیست اما هنوز کار می‌کند - وضعیت کشورمان در منطقه نیز به لطف زحمات این دولت، شرایط خوبی را تجربه می‌کند. از کاهش کم سابقه تنش‌ها با کشورهایی مثل عربستان (که در دولت‌های یازدهم و دوازدهم پرتنش‌ترین روابط را تجربه می‌کرد و می‌رفت که با تشکیل ناتوی عربی امنیت ملی‌مان را تهدید کند) تا درخواست کشورهایی مثل بحرین برای نزدیکی بیشتر به ایران و جبهه بزرگ مقاومتی که یک تنه، در حال محو رژیم صهیونیستی است. همه اینها به لطف «مقاومت» حاصل شده نه سازش. در چنین شرایطی یک انتخاب غلط می‌تواند علاوه‌بر تبعات خسارت‌بار اقتصادی و فرهنگی که در دهه نود شاهدش بودیم، به صهیونیست‌ها تنفس مصنوعی داده و از این مهلکه نجاتشان دهد. هنوز فراموش نکرده‌ایم آن پیامی را که آقای ظریف خطاب به صهیونیست‌ها نوشت: «مردی که هولوکاست را نفی می‌کرد رفت» تا به خیال خود با این پیام که دل جبهه بزرگ مقاومت را به درد آورد، به آمریکایی‌ها پیام دهد که در موضوع «فلسطین و اسرائیل» نیز به دنبال تنش‌زدایی است... اما از دل این مدل تنش‌زدایی چیزی خارج نشد جز تحقیر و تحریم و....

عناوین اخبار روزنامه خراسان در روز دوشنبه ۲۱ خرداد

آزمون 8تیر برای یک دستاورد بزرگ

دکترسیدعلی علوی

بالاخره انتخابات ریاست جمهوری دولت چهاردهم نامزدهای نهایی خود را شناخت. روز گذشته شورای نگهبان آقایان پورمحمدی،پزشکیان،جلیلی،زاکانی، قالیباف و قاضی زاده هاشمی را به عنوان 6 نامزد تایید صلاحیت شده این شورا به وزارت کشور معرفی کرد و لذا طی یکی دو روز آینده فرایند انتخابات وارد مرحله تبلیغات و ارزیابی های مردمی خواهد شد. فارغ از آن چه تا به حال رخ داده، با رویکرد رو به جلو سه نکته قابل اشاره است که به اختصار مطرح می شود:   1. مشارکت حداکثری و افزایش قدرت نرم از این واقعیت نمی توان چشم پوشید که یکی از دغدغه هایی که حداقل در دو دوره انتخابات اخیر( انتخابات 1400 ریاست جمهوری سیزدهم و انتخابات 1402 مجلس دوازدهم) محل تامل جدی بود، مسئله کاهش میزان مشارکت به زیر 50 درصد بود که رهبر انقلاب به زوایایی از آن در نوروز 1403 ذیل سرفصل غفلت تاریخی از اعتماد اجتماعی و همدلی اجتماعی به آن توجه کردند. مسئله ای که البته در مورد انتخابات 1404 ریاست جمهوری چهاردهم نیز یکی از دغدغه های پیش رو بود اما حادثه تلخ سانحه30 اردیبهشت بالگرد رئیس جمهور، رویکردهای مردمی و تلاش شبانه روزی ایشان، چنان همدلی را در کشور شکل داده است که براساس پیمایش های ملی، ارزیابی ها از مشارکت 54 درصدی در انتخابات 8 تیر ریاست جمهوری خبر می دهند. این موضوع از آن  جهت اهمیت دارد که در جمهوری اسلامی، مردم اصلی ترین پشتوانه و مهم ترین قدرت نرم در ساختار حکمرانی هستند به گونه ای که هرگاه مشارکت های سیاسی بالا در کشور رخ داده، نفوذ عمق راهبردی کشور در ابعاد منطقه ای و بین المللی افزایش یافته و در مقابل هرگاه که به دلایل مختلف با کاهش نرخ مشارکت مواجه بوده ایم، فشارهای بین المللی از جانب کشورهای متخاصم، به خصوص در عرصه تحریم های اقتصادی برای افزایش نارضایتی های اجتماعی افزایش یافته است. از این منظر انتخابات 8 تیر با ظرفیت هایی که ایجاد شده، می تواند نقطه عطفی در تاریخ سیاسی کشور باشد، موضوعی که طبیعتا بایست مورد توجه مضاعف مردم، مسئولان و نامزدهای انتخاباتی باشد.    2. مزیت رقابتی در شاخص های رئیس جمهور اصلح موضوع شاخص ها برای انتخاب نامزد اصلح یا مطلوب، یکی از مهم ترین موضوعات مورد توجه در انتخابات ریاست جمهوری است. درواقع شرایط کشور در هر برهه به گونه ای است که گزینه متناسب با شرایط آن مقطع را می خواهد. موضوعی که رهبر معظم انقلاب در بیانات 14 خرداد ماه خود در حرم امام (ره) در مورد انتخابات 8 تیر مطرح کردند و چهار شاخص برای رئیس جمهور نهم را این گونه برشمردند: «ملّت ایران برای این که بتواند در معادلات پیچیده‌ بین المللی، منافع خودش را حفظ کند و عمق راهبردی خودش را تثبیت کند و ظرفیّت ها و استعدادهای طبیعی و انسانی خودش را به مرحله‌ بُروز و ظهور برساند و کام مردم را شیرین کند و همچنین بتواند حفره ها و رخنه های اقتصادی و فرهنگی را پُر کند، احتیاج دارد به یک رئیس جمهور فعّال، پُرکار، آگاه و معتقد به مبانی انقلاب». براین اساس و با توجه به 6 گزینه اعلامی این ادعا را می توان مطرح کرد که شاخصه «آگاه و معتقد به مبانی انقلاب» در هر 6 گزینه، قابل قبول و مطلوب است اما آن چه می تواند محل رقابت نامزدهای انتخاباتی باشد، کارنامه و برنامه های شان در شاخص «فعال بودن و پرکار بودن» است که باید مورد مداقه رای دهندگان قرار گیرد. به عبارتی در مقطع کنونی کشور «کارآمدی» برآمده از پرکاری و فعال بودن به خصوص در حوزه اقتصادی، می تواند مزیت رقابتی نامزد اصلح ریاست جمهوری نهم باشد.   3. حاکمیت اخلاق برای خلق عزت و حماسه ملی مسئله «حاکمیت اخلاق» یکی از موضوعاتی است که عموما در رقابت های انتخاباتی مورد تاکید رهبر انقلاب بوده و البته در انتخابات های متعدد متاسفانه آنچنان که باید مورد توجه نامزدها قرار نگرفته،  به گونه ای که در مقاطعی حتی باعث تسری بی اخلاقی به جامعه شده است، آفتی که رهبر انقلاب در بیانات اخیر خود این گونه به آن اشاره کردند: «در این حرکت عظیمی که انجام می گیرد، در رقابت های پیش روی انتخاباتی بین نامزدها، اخلاق حاکم باشد؛ بدگویی کردن، لجن پراکنی کردن ، کمکی به پیشرفت کارها نمی کند بلکه به آبروی ملی هم لطمه می زند. صحنه انتخابات، صحنه‌ عزّت و حماسه است.» مطالبه ای که متاسفانه در کوران انتخابات ها هم توسط نامزدهای انتخاباتی و هم توسط بخشی از هواداران شان به بهانه های مختلف مورد بی توجهی قرار می گیرد، مسئله ای که به نظر می رسد در وهله نخست باید توسط نامزدهای انتخاباتی در برنامه های انتخاباتی به خصوص مناظرات تلویزیونی مد نظر قرار گیرد.  در عین حال فارغ از نامزدها، طبیعتا بخشی از این بی اخلاقی ها در بستر شبکه های اجتماعی و توسط طرفداران یا تیم های کمپین های انتخاباتی نامزدها شکل می گیرد که از این منظر طرفداران و مدیران کمپین های انتخاباتی را می بایست به دو نکته توجه داد؛ نخست این که از مسیر بدگویی و لجن پراکنی و تهمت و دروغ و اتهام زنی نمی توان برای کشور خلق عزت کرد و نکته دیگر این که به قول رهبر انقلاب: «انتخابات صحنه رقابت برای خدمت است، صحنه کش واکش برای به دست آوردن قدرت نیست. برادرانی که وارد میدان مبارزه انتخاباتی می شوند این را به عنوان یک وظیفه بدانند و به وظیفه شان عمل کنند.» جالب این که رهبر انقلاب از عبارت مبارزه انتخاباتی استفاده می کنند یعنی این میدان را عرصه رقابت و مبارزه بین نامزدها می دانند اما مبارزه ای در چارچوب اخلاق و عزت ملی که به خلق یک حماسه ملی کمک کند نه این که باعث افزایش بی اعتمادی اجتماعی و تشدید شکاف های اجتماعی و صدمه به سرمایه اجتماعی کشور شود. نکته دیگر این که رهبر انقلاب مسئله رعایت اخلاق را یک وظیفه شرعی برای نامزدهای محترم و طرفداران ایشان تعریف می کنند حکمی که حتما می بایست مورد توجه نامزدهای محترم و طرفداران شان قرار گیرد چرا که هیچ هدفی، وسیله بی اخلاقی را توجیه نمی کند.

عناوین اخبار روزنامه جوان در روز دوشنبه ۲۱ خرداد

همه باید از قانون تمکین کنند
سیدعبدالله متولیان

شورای نگهبان در مهلت قانونی از میان ۸۰ نفر نامزد ثبت نام کرده برای ریاست‌جمهوری چهاردهم، صلاحیت شش نفر از آنان را احراز و به وزارت کشور اعلام کرد. خوشبختانه بلافاصله پس از اعلام نتیجه احراز صلاحیت ها، اغلب نامزد‌های احراز صلاحیت نشده، رسماً تمکین و تبعیت خود را از نظر و رأی شورای نگهبان اعلام کردند، که در این میان تمکین‌نامه یکی از آنان باید سرمشق و الگوی همگان قرار گیرد: «من شورای نگهبان را از نظر جایگاه قانونی و شرعی و همچنین به لحاظ دینمداری و ترس از خدا و آخرت اعضای آن، و نیز دسترسی به اطلاعات و شناخت آن از اشخاص، اصلح، صاحب اختیار و ذی حق برای اظهار نظر و تصمیم‌گیری در خصوص کاندیدا‌های ریاست جمهوری می‌دانم». در این باره ذکر چند نکته ضروری است:
۱- عدم احراز صلاحیت نامزد‌ها (به استثنای برخی از نامزد‌ها که به دلایل مختلف از جمله عدم التزام به قبول و اجرای قانون اساسی، رد صلاحیت آنان قطعی بوده است) به معنی رد صلاحیت یا ناتوانی آنان نبوده و هر یک از آنان می‌توانند در سایر مناصب و پست‌های اجرایی و مدیریتی نظام بر اساس توانمندی و صلاحیت‌های مدیریتی انجام وظیفه کنند. 
۲- نتیجه احراز صلاحیت‌ها به خوبی نشان می‌دهد که شورای نگهبان مثل همیشه تحت تأثیر فشار‌های افراد و احزاب سیاسی قرار نگرفته و صرفاً بر اساس جایگاه قانونی و شرعی خود عمل نموده است. 
۳- افراد احراز صلاحیت شده، سلائق گوناگون را پوشش می‌دهند و عملاً جریانات سیاسی، هیچ بهانه‌ای برای حاشیه‌سازی و تلخ کردن کام مردم ندارند. 
۴- نامزد‌های انتخاباتی و مردم به خوبی می‌دانند که تبعیت بی‌چون و چرای آنان از رأی و نظر شورای نگهبان، بلوغ سیاسی نخبگان کشور را به رخ جهانیان کشیده و نقشه و برنامه‌ریزی دشمنان بیرونی برای تأثیرگذاری بر انتخابات و دخالت در امور داخلی کشور ایران را خنثی می‌کند. 
۵- جایگاه و نظر شورای محترم نگهبان در باره احراز صلاحیت‌ها برای همگان به ویژه آنان که احراز صلاحیت نشده‌اند، طبق قانون اساسی فصل الخطاب و لازم الاجرا بوده و احدی حق ندارد جایگاه قانونی شورای نگهبان را تخریب کرده یا تضعیف کند. 
۶- یادآوری نظر مبارک امام راحل به نامزد‌هایی که ممکن است دیدگاه و نظری متفاوت با شورای نگهبان داشته و بخواهند برای کشور حاشیه‌سازی کرده و هزینه تولید کنند، راهگشا است. حضرت امام مخالفت با جایگاه و نظر شورای نگهبان را در حکم افساد فی الارض دانسته و فرموده‌اند: «نمی‌شود از شما پذیرفت که ما قانون را قبول نداریم غلط می‌کنی قانون را قبول نداری، قانون تو را قبول ندارد. بعد از اینکه یک چیزی قانونی شد دیگر نق‌زدن در او اگر بخواهد مردم را تحریک بکند مفسد فی الارض است و باید با او دادگاه‌ها عمل مفسد فی الارض بکنند». 
۷- آرامش جامعه و امنیت روانی مردم اقتضا دارد که نخبگان، احزاب سیاسی، نامزد‌های احراز صلاحیت نشده و آحاد مردم تابع نظر شورای نگهبان باشند و آرامش جامعه را به دلیل عدم تأیید یک نفر به هم بریزند. 
۸- قانون شکنی و اقدامات تحریک آمیز احتمالی برخی نامزد‌های احراز صلاحیت نشده دقیقاً مهر تأییدی بر ضرورت عدم احراز آنان تلقی می‌گردد. این افراد اگر می‌دانند چه می‌کنند و توجه داشتند کجا ثبت‌نام می‌کنند باید پایبند بودنشان به قانون احراز بشود و امروز به طرفدارانشان نشان بدهند که تابع قانون هستند، این افراد به طرفدارانشان بگویند قانون اساسی براساس اصول ۹۸، ۹۹، ۱۱۱، ۱۲۰ و ۱۲۱ به ما اجازه نمی‌دهد در انتخابات وارد شویم. 
۹- حال که مردم داغدار ایران اسلامی پس از خلق حماسه بدرقه خادمان جمهور و در رأس آنان شهید مظلوم آیت‌الله رئیسی عزیز، می‌روند تا در عرصه انتخاب فردی شایسته برای ادامه دادن راه سیدالشهدای خدمت، حماسه دیگری بیافرینند، سخنان مقام معظم رهبری درباره انتخابات اصلح را به عنوان حسن ختام این یادداشت یادآوری می‌کنیم: «انتخاباتی که پیش روی ماست، کار بزرگی است؛ این انتخابات یک انتخابات پردستاورد است... بعد از این حادثه تلخ، مردم جمع شوند با آرای بالا مسئول بعدی را انتخاب کنند؛ این در دنیا انعکاسش انعکاس فوق العاده‌ای است... این حماسه انتخابات مکمل حماسه بدرقه شهیدان است،.. ملت ایران برای اینکه بتواند در معادلات پیچیده بین‌المللی منافع خودش را حفظ کند و عمق راهبردی خود را تثبیت کند و ظرفیت‌ها و استعداد‌های طبیعی و انسانی خود را به مرحله و بروز و ظهور برساند و کام مردم را شیرین کند و همچنین بتواند حفره‌ها و رخنه‌های اقتصادی و فرهنگی را پر کند، به یک رئیس‌جمهور فعال، پرکار، آگاه و معتقد به مبانی انقلاب احتیاج دارد.»

عناوین اخبار روزنامه جام جم در روز دوشنبه ۲۱ خرداد

۱۰مؤلفه دوران گذار در غرب

محمد مهدی ایمانی‌پور

اکثر استراتژیست‌های آمریکایی و اروپایی طی سال‌ها و به‌خصوص ماه‌های اخیر تصریح کرده‌اند که غرب در دوران گذار قرار دارد. برخی این گذار را گفتمانی و عده‌ای دیگر، ساختاری و راهبردی قلمداد می‌کنند. در اینجا به ۱۰مؤلفه دوران‌گذار درغرب اشاره می‌کنیم:

۱. شکاف نسل‌ها درآمریکا واروپا: شکاف موجود در نسل‌ها، به خصوص نسل «Z» بانسل‌های قبلی در آمریکا و اروپا، خود را در تحولات، اعتراضات‌ومطالبات نوجوانان‌وجوانان این کشورهانشان داده است. نقش پررنگ ومثال‌زدنی نوجوانان‌وجوانان آمریکایی و اروپایی دراعتراضات ضدصهیونیستی درغرب حکایت ازهمین شکاف وتاثیرمستقیم آن درترسیم «مختصات غرب‌نوین» دارد. 

۲. ابطال مطلق‌انگاری ادعایی غرب: اکثر نظریات القایی غرب درخصوص اثبات حکمرانی ابدی آن برنظام بین‌الملل، با رویکردی مطلق‌انگارانه تشریح و تبیین شده‌اند، اما اکنون این «مطلق‌انگاری» به رغم میل غرب از بین رفته است. حتی افرادی مانند فرانسیس فوکویاما، بانی نظریه پایان تاریخ، دیگر از لیبرال‌دموکراسی به‌مثابه یک واقعیت قطعی و گریزناپذیر در جوامع بشری یاد نمی‌کنند.

۳. اثبات ناکارآمدی لیبرال‌دموکراسی: نقد نظام لیبرال‌دموکراسی در دوران کنونی، نه صرفا به‌واسطه انتقادات تئوریک، بلکه مبتنی بر شیوه حکمرانی و مدل رفتاری حکمرانان مورد توجه و تحلیل جهانیان قرار گرفته است.

۴. تبلور گفتمان‌های ارزش‌محور در سطح جهانی: تبلور گفتمان‌هایی مانند مقاومت جهانی، بیداری انسانی و دیگر گفتمان‌های ارزش‌محور که فطری و سلطه‌گریز هستند، مؤلفه مهمی در تبیین ماهیت دوران گذار و چرایی آن در غرب محسوب می‌شود. 

۵. شکاف طبقاتی ذاتی در نظام اقتصادی غرب: افکارعمومی در غرب سال‌ها پس از گردش طولانی‌مدت قدرت میان دو جریان غالب، یعنی سوسیال‌دموکرات و محافظه‌کار، به این نتیجه عینی دست یافته که شکاف طبقاتی در نظام اقتصادی غرب، یکی از ویژگی‌های ذاتی این ساختار محسوب می‌شود و تا زمان عدم تغییر بنیادین ماهیت و مدل حکمرانی غربی، تغییرناپذیر خواهد بود.

۶. شکست انگاره‌های انسان‌گرایانه در غرب: انسان‌محوری طی دهه‌های اخیر تبدیل به خمیرمایه فکری نظام حکمرانی غربی شد و صاحبان قدرت در آمریکا و اروپا، هر نماد و نشانه‌ای از معنویت و خداباوری را در ذیل کلیدواژگان تجربه‌گرایی و اثبات‌گرایی سرکوب کردند، اما امروز شاهد بازگشت انسان به خویشتن و معنویت در سراسر جهان هستیم.

۷. تبلور خلاقیت در ترسیم مدل‌های حکمرانی غیرغربی: گذشت زمان و اثبات ناکارآمدی مدل‌های گفتمانی و حکمرانی در غرب، منتج به تبلور خلاقیت بشری در ترسیم مدل‌های حکمرانی غیرغربی، براساس ارزش‌های مشترک جهانی شده است.

۸. شکست نهادگرایی غربی در قرن جدید: غرب پس از جنگ جهانی دوم، بسیاری از نهاد‌های بین‌المللی را با هدف توزیع نامتوازن قدرت خلق کرد. حتی تشکیل اتحادیه اروپا در اواخر قرن بیستم نیز برمبنای همین نهادگرایی صورت گرفت، اما امروز حتی شهروندان اروپایی نیز از این نهاد‌های ناکارآمد به‌مثابه پاشنه آشیل غرب یاد می‌کنند.

۹. درک دوگانگی‌های مفهومی و مصداقی در غرب و وجود استاندارد‌های دوگانه: وقوع حوادثی مانند جنگ غزه و جنگ اوکراین، استاندارد‌های دوگانه در غرب و تعارض مفاهیم ظاهرا ارزش‌محور مانند حقوق‌بشر و حق‌حیات با مصادیق آن‌ها را بیش از پیش عیان ساخته است. 

۱۰. تغییر درلایه باورها: باورها، مهم‌ترین لایه ذهنی انسان محسوب می‌شوند، امااکنون باوربسیاری ازشهروندان آمریکایی و اروپایی، به‌خصوص نسل جدید آن‌ها در قبال ماهیت و نظام حکمرانی در غرب تغییر یافته است.

عناوین اخبار روزنامه آرمان امروز در روز دوشنبه ۲۱ خرداد

وجود نازک آزرده‌ی گزند

افشین علاء 

خبر سکته‌ی مغزی استاد محمدعلی بهمنی، مرا هم در بهت و اندوه عمیقی فرو برد. او یکی از استوانه‌های بنای باشکوه غزل امروز است.
بنایی که در دهه‌ی اخیر، فقدان بزرگانی چون سیمین بهبهانی و هوشنگ ابتهاج، خلل بزرگی بر آن وارد کره است.. بهمنی نیز مثل آن دو بزرگوار، پشت و پناه بسیاری از شاعران و غزل‌سرایان روزگار ماست. او علاوه بر غزل‌ها و ترانه‌های ماندگاری که برای نسل دیروز و امروز خلق کرده است، خود نیز صاحب شخصیتی دوست‌داشتنی، متواضع، مهربان و صمیمی است. به‌گونه‌ای‌که اغلب شاعران جوان به‌ویژه غزل‌سرایان و ترانه‌سرایان، شیفته و دلداده‌ی او هستند و بهمنی را استاد خود می‌دانند. استادی که برای انبوه دوست‌دارانش “کلاس” نمی‌گذارد، دعوت‌های شاعران را قبول می‌کند، گاه خودش به سراغ‌شان می‌رود، بی هیچ آداب و ترتیبی در جمع‌شان حاضر می‌شود، رنج سفرهای پیاپی به شهرهای مختلف را به جان می‌خرد، و حتی از حضور در گعده‌ها و مهمانی‌های طرفدارانش سر باز نمی‌زند. در هر وضعیتی نیز ساکت و محجوب در گوشه‌ای می‌نشیند و لبخند مهر و فروتنی خویش را از کوچک و بزرگ دریغ نمی‌کند.
شاید همین قبول کردن بی‌منت دعوت‌های دوستان و حضور مداوم در محافل ساده و بی‌‌آلایش هوادارانش در جای‌جای ایران، سبب شده بود همگان از یاد ببرند که بهمنی نیز دیگر پا به سن گذاشته و باید بیشتر مراقب و نگرانش بود.
هرچند خودش نیز چنان چابک و بشاش و جوان به‌نظر می‌آمد که هیچکس بالا بودن سن و سالش را جدی نمی‌گرفت. اما دریغا که جان خسته‌ی شاعر هرچقدر هم که شاداب به نظر برسد، همیشه و بیش از دگران در معرض آسیب‌ است و باید هوای جسم و روح شاعران را داشت.
اکنون آن وجود نازک آرزده‌ی گزند، در بستر بیماری با غول نخراشیده‌‌قامت سکته‌ی مغزی دست و پنجه نرم می‌کند. از پروردگار رئوف و رحیم می‌خواهم شادابی را به آن جسم رنجور بازگرداند و به آن زبان شورآفرین و مضمون‌ساز، قدرت تکلمی دوباره بدهد. چراکه غزال تیزپای غزل به آغوش گرم و مهربان شاعران صاحبدلی چون بهمنی نیازمند است.

عناوین اخبار روزنامه شرق در روز دوشنبه ۲۱ خردادعناوین اخبار روزنامه شرق در روز دوشنبه ۲۱ خرداد

از روزنه‌گشایی تا راه‌‏گشایی

علی قلی‌زاده
در برهه‌های حساس تاریخ، زمانی که سایه‌های ناامیدی و فشار بر جوامع سنگینی می‌کند، راهکارهای خلاقانه و هوشمندانه می‌توانند افق‌های نوینی را گشوده و راه را برای بهبود وضعیت باز کنند. در شرایط امروز ایران ما که امید به بهبود شرایط ناچیز است، بیانیه‌های «روزنه‌گشایی کنیم» و «راه‌گشایی کنیم» با هدف ترویج مشی مشارکت‌جویانه و اصلاح‌گرایانه انتشار یافته‌اند. این مقاله به بررسی و تحلیل بیانیه «راه‌گشایی کنیم» می‌پردازد و نشان می‌دهد چگونه این رویکرد می‌تواند به تقویت میانه اصلاحگر و تحقق اهداف توسعه پایدار و مردم‌سالاری در ایران کمک کند.

بیانیه «روزنه‌گشایی کنیم» با تأکید بر اهمیت مشارکت در انتخابات، به ترویج مشی اصلاح‌گرایانه در شرایطی پرداخت که انتخابات آزاد و عادلانه در ایران با چالش جدی مواجه شده بود. بیانیه «راه‌گشایی کنیم» در ادامه مشی مشارکت‌جویانه بیانیه قبلی، با تأکید بر اهمیت تقویت جریان میانه و کنشگری مرزی و ایجاد توافق‌های مسئله‌محور، به دنبال گشودن راه‌های جدید برای بهبود وضعیت کنونی ایران است.

بیانیه‌های «روزنه‌گشایی» و «راه‌گشایی» بر پایه نظریات علمی معتبر در حوزه‌های مختلف از‌جمله علوم سیاسی، جامعه‌شناسی، اقتصاد و فلسفه تدوین شده‌اند. این نظریات علمی، چارچوبی نظری برای تحلیل وضعیت موجود ایران و ارائه راهکارهای مناسب برای برون‌رفت از چالش‌های پیش‌رو ارائه می‌دهند. نظریات دموکراسی و توسعه که از سوی آدام پرژوورسکی مطرح شده‌اند، تأکید می‌کنند که حتی انتخابات ناقص می‌تواند به‌عنوان سنگ‌بنای مهمی در فرایند دموکراتیزه‌شدن تدریجی عمل کند. پرژوورسکی استدلال می‌کند که مشارکت فعال در انتخابات، حتی در سیستم‌های ناکامل و نظام‌‌های با دسترسی محدود، می‌تواند به تقویت صدای مردم و تأثیرگذاری بر تصمیمات سیاستی منجر شود. منکور اولسون در نظریه «منطق عمل جمعی» به خطرات «سواری رایگان» اشاره می‌کند که در شرایطی که افراد به دلیل بی‌اثرپنداشتن عمل خود از مشارکت صرف‌نظر می‌کنند، صدای جمعی ضعیف می‌شود. این نظریه تأکید دارد که عمل جمعی حتی در شرایط غیرکامل می‌تواند به تغییرات مثبت و تحقق اهداف جمعی منجر شود. اریکا چنووث و ماریا استفان در کتاب «چرا مقاومت مدنی کار می‌کند» اثربخشی روش‌های غیرخشونت‌آمیز را در دستیابی به تغییرات سیاسی نشان می‌دهند. آنها استدلال می‌کنند که مشارکت راهبردی و رأی‌دادن اعتراضی می‌تواند به‌عنوان یک شکل از مقاومت غیرخشونت‌آمیز در نظر گرفته شود که به حرکت گسترده‌تری برای تغییر درون سیستم کمک می‌کند. دو بیانیه به‌درستی به زمینه‌ها و ملزومات تحقق اهداف خود اشاره می‌کنند؛ زمینه‌ها و ملزوماتی که شامل ضرورت مشارکت مردم، انسجام ملی، تغییر نگرش، عدالت اجتماعی و حاکمیت قانون هستند. نگرش مشارکت‌‌جویانه امضاکنندگان این دو بیانیه بر توافق‌‌های برد-برد ملی تأکید دارد که با مشارکت فعال مردم در همه مراحل، تحقق اهداف دو بیانیه امکان‌پذیر خواهد بود و همچنین وحدت و همبستگی و ایجاد ائتلاف‌‌های ملی را شرط لازم برای غلبه بر چالش‌های پیش‌روی توسعه پایدار ایران ما و کاهش نابرابری‌‌های رو به گسترش اجتماعی و مشکلات و بحران‌‌های محیط‌‌زیستی می‌‌داند. برقراری عدالت اجتماعی و رفع تبعیض‌های موجود، از‌جمله فقر و نابرابری، از ارکان اصلی دو بیانیه است و تصریح می‌‌کند که احترام به قانون و بسط حاکمیت قانون و التزام حاکمان به قانون اساسی نیز زمینه لازم برای تحقق اهداف دو بیانیه را فراهم می‌کند.

دو بیانیه به طور جامع و دقیق به همه ابعاد مسائل ایران پرداخته‌اند و برای هر‌یک از این ابعاد، استدلالات قوی و مستدل ارائه داده‌اند. این استدلالات شامل سیاست، اقتصاد، فرهنگ، جامعه و روابط خارجی هستند. امضاکنندگان دو بیانیه روزنه‌‌گشایی و راه‌‌گشایی به ضرورت اصلاحات سیاسی و برقراری دموکراسی در ایران تأکید می‌کنند. آنها به دنبال ایجاد اقتصادی آزاد، پویا و عدالت‌محور هستند و بر ضرورت احیای فرهنگ ایرانی و اسلامی و ترویج ارزش‌های انسانی تأکید دارند و تأکید می‌کنند که خواهان ایجاد جامعه‌ای عادلانه، آزاد و امن برای همه ایرانیان و روابطی صلح‌آمیز و مبتنی بر احترام متقابل با همه کشورها هستند.

دو بیانیه مطالبات و راهکارهای مشخصی برای تحقق اهداف خود ارائه می‌دهند. این مطالبات و راهکارها شامل اصلاح قوانین، برگزاری انتخابات آزاد و منصفانه، آزادی بیان و قلم، حقوق زنان و اقلیت‌ها، مبارزه با فساد، توسعه اقتصادی، حفاظت از محیط زیست و صلح و ثبات هستند و تأکید می‌کنند که برگزاری انتخابات آزاد و منصفانه برای تعیین سرنوشت کشور از طرف مردم از حقوق اساسی مردم ایران و آزادی بیان و قلم از ارکان اصلی دموکراسی است و باید در ایران به طور کامل تضمین شود. تأکید بر نقش زنان کاهش نقض حقوق اساسی نیمی از جامعه ایران از اهداف توافق‌‌های برد-برد و ائتلاف‌‌های ملی در این رویکرد مشارکت‌‌جویانه مورد تأکید امضاکنندگان است. بیانیه راه‌‌گشایی تأکید دارد که اقلیت‌های مذهبی و قومی در ایران باید از حقوق کامل شهروندی برخوردار باشند و توسعه اقتصادی پایدار و عدالت‌محور برای رفاه 88 میلیون ایرانی، حفاظت از محیط زیست برای نسل‌های آینده ایران و صلح و ثبات در منطقه برای توسعه و پیشرفت ایران ضروری است. بیانیه «روزنه‌گشایی کنیم» در انتخابات مجلس دوازدهم توانست تا حدی به تقویت میانه‌روها در ترکیب مجلس و تشکیل فراکسیون اقلیت نسبتا قوی از نیروهای میانه‌‌رو و اصلاح‌‌جو و کاهش تأثیر تندروها منجر شود. این دستاورد در شرایطی که انتخابات مجلس دوازدهم به صورت بسیار محدود و حداقلی و با مشارکت پایین به‌ویژه در شهرهای بزرگ برگزار شد، نشان‌دهنده اثربخشی رویکرد مشارکت‌جویانه و اصلاح‌گرایانه است که می‌تواند به‌عنوان الگویی برای انتخابات ریاست‌جمهوری پیش‌رو استفاده شود. بیانیه «روزنه‌گشایی کنیم» با معرفی مفهوم رأی اعتراضی و روزنه‌گشا، توانست توجه عمومی را به ظرفیت‌های متعدد حق رأی جلب کند. این رویکرد نشان داد که حتی در شرایط محدود نیز می‌توان با استفاده از رأی اعتراضی به بهبود ترکیب مجلس و جلوگیری از قدرت‌گرفتن تندروی کمک کرد. یکی دیگر از دستاوردهای بیانیه «روزنه‌گشایی کنیم»، پذیرش تکثر راهبردی در میان نیروهای اصلاح‌طلب بود. این تکثر راهبردی به افزایش همکاری و هم‌افزایی میان نیروهای مختلف منجر شد و نشان داد که می‌توان با پذیرش تنوع و تفاوت‌ها به نتایج بهتری دست یافت. این رویکرد در بیانیه «راه‌گشایی کنیم» نیز مورد تأکید قرار گرفته و به‌عنوان یکی از راهبردهای مهم برای تقویت میانه و ایجاد توافق‌های مسئله‌محور پیشنهاد شده است. بیانیه «راه‌گشایی کنیم» با در نظر گرفتن شرایط خاص اقتصادی و سیاسی کنونی ایران ما، به ضرورت تقویت کنشگری میانه و پل‌ساز در سیاست رسمی و جامعه پرداخته و به پیشنهاد راهکارهای عملی و کاربردی می‌پردازد و تأکید دارد که تحریم‌های خارجی و دوقطبی‌گرایی سیاسی داخلی، به‌ویژه از سال ۹۷ به این سو، بر زندگی عادی عموم ایرانیان فشار سهمگینی وارد کرده است. در این شرایط، تقویت کنشگری میانه و اصلاحگر، دوراندیش و توافق‌ساز، به‌عنوان راهی برای کاهش شکاف بین حاکمیت و جامعه و ایجاد توسعه پایدار و فراگیر، گشایش سیاسی و کاهش شکاف‌‌های اجتماعی مطرح می‌شود. این بیانیه همچنین بر اهمیت به‌رسمیت‌شناسی تکثر و پذیرفتن اقلیت‌بودن همه نیروها و گرایش‌‌های سیاسی ایران تأکید دارد و عنوان می‌کند که «ضرورت امروز ائتلاف‌های مسئله‌محور برای گشودن درها و راه‌های بسته است، نه قفل‌کردن درها و مسدودکردن راه‌های جدید. وقت تنفس جامعه است، وقت برساختن جمعیِ امید به ثبات و گشایش تدریجی و مستمر است و نه تشدید خشم و توجیه انفعال یا انتظار برای انفجار».

در نهایت «روزنه‌گشایی» و «راه‌گشایی» نقشه راهی امیدوارانه برای آینده ایران ما ارائه می‌دهند و با اتکا به نظریات علمی، دستاوردهای عملی و مطالبات و راهکارهای مشخص، مسیری روشن برای عبور از چالش‌های پیش‌رو و ساختن ایرانی آباد، آزاد و توسعه‌یافته ترسیم می‌کنند.

روزنامه رسالت

احیای امر ما!

محمدکاظم انبارلویی

۱- هر پست و مقامی، به‌ویژه ریاست جمهوری از نگاه بیرونی و درونی خود دریایی است. امواج و اعماقی دارد، کسی که خود را برای شنا در این دریا مهیا نکرده باشد گرفتار می‌شود.
ریاست‌جمهوری به قرائت اصل ۱۱۳ قانون اساسی پس از مقام معظم رهبری عالی‌ترین مقام رسمی کشور است. مسئولیت اجرای قانون اساسی و ریاست قوه مجریه را بر عهده دارد. اقیانوسی از آگاهی، کار، مسئولیت و توانمندی را طلب می‌کند.
فصل نهم قانون اساسی شامل ۳۸ اصل است که وظایف و مسئولیت‌های مستقیم و غیرمستقیم رئیس‌جمهور را متذکر می‌شود. حداقل ۲۰ مسئولیت مهم و کلیدی به عهده رئیس‌جمهور است که مهم‌ترین آن اجرای قانون اساسی و ریاست قوه مجریه و مسئولیت مستقیم «برنامه» و «بودجه» کشور ... است.
این نشاطی که ۸۰ تن از رجال سیاسی به هنگام ثبت‌نام در وزارت کشور از خود نشان دادند، فکر می‌کنند عشق آسان است، اما برخی متوجه مشکل‌های آن نیستند. از راه و رسم منزل‌های آن بی‌خبرند و به قول بایزید، از هزار مرد یک نفر به منزل نخواهد رسید.
۲- از معصوم این کلام را شنیده‌ایم که فرمود: رحمت خدا بر بنده‌ای که امر ما را زنده کند.
امام صادق (ع) در مورد مصادیق «امر ما» می‌فرماید: از خدا پروا کنید، نسبت به هم خوش‌رفتار باشید. برای خدا یکدیگر را دوست داشته باشید. نسبت به هم مهر و محبت بورزید. به دیدار هم بروید و در مورد امر ما با یکدیگر مذاکره کنید و آن را زنده نگه دارید.
مهم‌ترین امر بدون شک همان امر «ولایت» است که در طول تاریخ از آن غفلت شده است.
۳- مراد از «احیای امر ما» چیست؟ امر در فرهنگ قرآنی به کارهایی دارای اهمیت و مهم اطلاق می‌شود. امور اجتماعی و سیاسی جامعه به‌عنوان امر مهم معرفی می‌شوند.
امروز ملت ما در آستانه یک انتخاب بزرگ آن‌هم در حساس‌ترین زمان حیات انقلاب اسلامی است. سرنوشت اجرای قانون اساسی و قوه مجریه قرار است به یک رجل سیاسی و مذهبی سپرده شود که میراث‌دار ارزش‌های الهی دولت شهید رئیسی باشد.
رقبای در میدان باید از این سوگ، یک حماسه بیافرینند.
امر مولای ما در چهاردهم خرداد این است : «مردم جمع شوند با آراء بالا رئیس‌جمهور بعدی را انتخاب کنند.»
امر مولای ما این است که رئیس‌جمهوری «پرکار» ، «فعال» ، «آگاه» و «معتقد به مبانی انقلاب» انتخاب شود.
امر مولای ما به نامزدها این است که : «اخلاق را رعایت کنید تا خداوند متعال دل‌های مردم را به بهترین گزینه هدایت کند.»
باید دید فضای گفت‌وگو و رقابت در انتخابات همان است که امام صادق (ع) فرموده‌اند!
مذاکرات ابعاد ، اکناف و اطراف گروه‌ها و احزاب و جبهه‌ها حول «احیای امر» چه چیزی می‌چرخد؟!
امر صیانت از سرمایه اجتماعی نظام!
امر حفظ نظام که از اوجب واجبات است!
امر تضمین مشروعیت مردمی نظام!
امر تحکیم پایه‌های قوه مجریه که با معیشت مردم ربط مستقیم دارد!
دشمنان قسم‌خورده نظام، اجازه نمی‌دهند چنین اموری تحقق یابد. باید هوشیار بود در زمین دشمن بازی نکرد. اینجاست که مرز امر خدا و امر شیطان معنی پیدا می‌کند.
حضور فعال در انتخابات ریاست جمهوری یک تکلیف عقلی، شرعی و ملی برای تحکیم اقتدار و امنیت و منافع ملی است.
روزنامه وطن امروز
معمای 8 تیر
ارمیا عزیزی
با اعلام اسامی 6 کاندیدای احراز صلاحیت‌ شده برای چهاردهمین دوره انتخابات ریاست‌جمهوری، فضای تبلیغات و فعالیت‌های سیاسی از زیر سایه اما و اگرها خارج شد و از دیروز هر کنش و واکنشی در پوشش تاثیری که بر آرای این 6 کاندیدا می‌گذارد، سنجیده می‌شود. 17روز دیگر در شرایطی مردم برای دومین بار در طول تاریخ در ماه تیر (بعد از 3 تیر 84 که دور دوم انتخابات دوره نهم برگزار شد) پای صندوق‌های انتخابات ریاست‌جمهوری می‌روند که فضای این انتخابات از چند جهت متمایز از ادوار پیشین است. نخستین عامل این تمایز نا‌تمام ماندن دولت سیزدهم با شهادت رئیس‌جمهور و هیات همراه ایشان است که باعث شد انتخابات آتی در خارج از تقویم پیش‌بینی شده برگزار شود. یقینا از این جهت نه کاندیداها با آمادگی همیشگی در صحنه حاضر شده‌اند و نه فضای سیاسی از یک سال مانده به انتخابات در حال ارتباط‌گیری با جامعه بوده است. دومین عامل این تمایز اما به شرایط تجربه شده در سال‌های اخیر بازمی‌گردد. ثبت 3 مشارکت زیر 50 درصد در انتخابات‌های 1398، 1400 و 1402 که در نوع خود بی‌سابقه است تا حد زیادی فضای انتخاباتی کشور را از شور و رقابت‌های سابق دور کرده است. در نهایت نیز آنکه برخلاف الگوی تثبیت شده در ادوار انتخابات که کاندیداها در قامت همسویی یا مخالفت با یک دولت با کارنامه 4 یا 8 ساله در صحنه حاضر می‌شدند اما این بار به سختی می‌توان چنین خط‌کشی‌ای را در شناخت کاندیداها در نظر داشت.
کنار هم قرار دادن این 3 جنبه تا حدی سیمای متفاوت نخستین انتخابات ریاست‌جمهوری را که در سالی فرد برگزار می‌شود، برای همه روشن می‌کند. با این حال ساده‌اندیشانه است اگر انتخابات پیش رو را یک انتخابات ساده و بدون امکان سورپرایز سیاسی در نظر گرفت. توجه به چند متغیر تا حدی می‌تواند نشانه‌های امکان سورپرایزهای سیاسی را روشن کند. برای نمونه طبق نظرسنجی‌های موجود هیچ کاندیدایی در لحظه فعلی بیش از 50 درصد آرای مردم را در صندوق ندارد. این وضعیت در حالی شکل گرفته که اتمام ناگهانی دولت قبلی بسیاری از برنامه‌ریزی‌های جامعه را در معادلات سیاسی به هم ریخت. در ساده‌ترین حالت ممکن می‌توان تصور کرد اکثر قریب به اتفاق 18 میلیون نفری که سال 1400 به شهید سیدابراهیم رئیسی رای داده بودند قصد تکرار این رای را در سال 1404 نیز داشتند و احتمالا چند میلیون نیز به این عدد افزوده می‌شد اما با شهادت ایشان یک سرگردانی قابل پیش‌بینی در میان این بدنه رای بزرگ وجود دارد. با این حال می‌توان پیش‌بینی  کرد عمده این آرا به سمت کاندیدا یا کاندیداهایی هدایت می‌شود که بتوانند بیشترین قرابت فکری، مدیریتی و گفتاری را با شهید رئیسی برقرار سازند. سرمایه معنوی رئیس‌جمهور سابق که در الگوی ریاست‌جمهوری ایشان عینیت یافته بود با شهادت‌شان افزایش ملموسی یافته است و به همین خاطر می‌توان جایگاه شهید رئیسی در انتخابات 8 تیر را جایگاه حاضرِ غایب دانست که هر کس بیش از همه به او شباهت داشته باشد امکان می‌یابد اعتماد مردم را جلب کند.
مساله دوم تغییرات ملموسی است که در الگوی رای دادن مردم در سال‌های اخیر جلوه کرده است. برای نمونه افزایش معنادار تعداد آرای باطله در انتخابات‌های این چندساله حکایت از بزرگ شدن یک بدنه معترض دارد که با کاندیداهای حاضر در انتخابات همسو نبوده اما طرفدار ایده صندوق رای است. برای نمونه در انتخابات ریاست‌جمهوری سال 1400 تعداد آرای باطله بیش از 3 میلیون و 700 هزار رای بود که 13 درصد مشارکت‌کنندگان را نمایندگی می‌کرد. این آرا در کنار جمعیت بالقوه مردد درباره مشارکت در انتخابات که احتمال تجدیدنظرشان و حضور در انتخابات زیاد است می‌تواند یک پایگاه معنادار و غیرقابل پیش‌بینی  را به وجود آورد. طبیعتا کاندیداهای جبهه انقلاب علاوه بر نگاهی که به پایگاه رای بالقوه شهید رئیسی دارند باید استراتژی مناسبی نیز برای همراه کردن این طیف چند میلیونی با خود داشته باشند. از سوی دیگر پس از شکست ایده تحریم انتخابات در اسفند سال گذشته به نظر می‌رسد بخشی از بدنه مردد در رفتار سیاسی خود تجدیدنظر کند و با این فرض که در صورت تحریم نیز میزان مشارکت سقوط آشکاری نمی‌کند رای دادن را به رای ندادن ترجیح دهد.
در نهایت اینکه شرایط منحصر به فرد انتخابات 8 تیر به گونه‌ای است که برای نخستین بار جمعیتی که خواهان امتداد راه دولت مستقر است باید به گزینه‌ای جز رئیس‌جمهور مستقر رای دهد. در این فضا بیش از آنکه هویت جناحی چهره‌ها تعیین‌کننده باشد، هویت گفتمانی آنها و کارنامه اجرایی‌شان در معرض قضاوت قرار می‌گیرد. مرام شهید رئیسی به عنوان رئیس‌جمهوری که سمبل وفاداری به ارزش‌های انقلاب اسلامی و مدیریت جهادی و خستگی‌ناپذیر بود باید در الگوی رفتار انتخاباتی کاندیداهای جبهه انقلاب عینیت حداکثری پیدا کند. بدرقه تاریخی خادم شهید جمهور از سوی جمهور در تبریز، قم، تهران، بیرجند و مشهد نشان داد الگوی صادقانه خدمت و دوری جستن از بی‌اخلاقی‌های سیاسی می‌تواند یک مقام اجرایی را تا چه اندازه برای مردم عزیز کند. از همین رو می‌توان انتظار داشت با فضای ایجاد شده پس از شهادت شهید جمهور قرابت رفتاری و مدیریتی با شهید رئیسی باعث جلب آرای بخش بزرگی از جامعه به هر کاندیدا شود؛ آرایی که چه بسا سال 1400 نیز در صندوق ایشان ریخته نشد اما اکنون امکان ظهور و بروز آن برای امتداد راه رئیس‌جمهور شهید باشد.
نظرات بینندگان
آخرین مطلب
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات