خیلی دور نیست همین چند ماه پیش بود که لینکی تحت عنوان بازی همستر از طریق صفحات اجتماعی دست به دست میشد! لینکی که نشردهندگان آن مدعی بودند امروز بازی است ولی چند وقت دیگر هر دانه از سکههای آن ارزش ریالی و دلاری پیدا میکند و مانند یک ارز دیجیتالی رسمی خرید و فروش میشود. پروژهای که از همان ابتدا یک علامت تعجب بزرگ روی سر نخبگان جامعه ایجاد کرد اما فراگیر شدن آن و خصوصا باز شدن پای خرید و فروش اکانت همستر در بازارهای آنلاین مانند دیوار خیلی از اقشار جامعه که مدعی سطوح بالای سواد جامعه هستند را هم به میدان بازی همستر کشاند.
امری که به گفته کارشناسان آسیبهای اجتماعی و رفتار شناسان نشانهای از فقر اجتماعی و عدم آگاهی در جامعه است. پروژهای که هیچ پشتوانهای ندارد اما به دلیل نا آگاهی و جهل اجتماعی در میان جامعه ایرانی حتی افراد با سواد بالا به سرعت رشد کرد و عدهای خود را همستر باز میخوانند و مدعی هستند در آینده این زمانی که پای جمع کردن سکه های همستر کامبت گذاشتهاند نتیجه میدهد. اما خبر شکست این پروژه نه تنها شوک بزرگی برای همستربازان ایرانی بود بلکه طبق آمارهای منتشره تعداد کاربران این پروژه از ۱۵۵ میلیون به ۸۹ میلیون ریزش کرد.
شکست پروژه همستر
یکی از اعضای تیم همستر کامبت از مرگ این پروژه ارز دیجیتال خبر داد.
«ادوارد گورینویچ که صاحب اصلی و بنیانگذار همستر میباشد با یکی دیگر از اصلیترین شرکای سابق پروژه به نام نیکیتا آنوفریف باهم یکسری توافقات داشتند و در ادامه پروژه با بدقولیهای ادوارد گورینویچ روبرو میشوند و مبلغی که قرار بود به بقیه شرکا بدهد را نداده و یا گفته درصد کمتری بهشان میدهد. بعد این آقای نیکیتا از پروژه کنارهگیری میکند و شکایتی علیه همستر انجام میدهد و طلب ۲۵میلیون دلاری خود را نقد میکند و پس از آن اعلام میکند که همستر پول نمیشود و کلاهبرداری است.»
از خرافه تا بدعت
این یک سر ماجرای فقر و جهل اجتماعی جامعه است؛ جامعهای که مدعی آگاهی است اما در حقیقت مرکز اصلی سواستفادههای اجتماعی قرار میگیرد. این بیسوادی، فقر و جهل اجتماعی در پدیده دیگری هم خیلی زود خود را به تصویر میکشد.
در شایعهای خلقالساعه و ناگهانی ۱۳صفر؛ روزی که اتفاقا در تاریخ اسلام، یکی از نحسترین اتفاقات را در خود جای داده است به روز خریدن رویا بدل میشود و مردم برای خرید طلا پشت طلافروشیها صف میکشند. در حالیکه سیزدهم صفر همان روز حکمیت و حیله معروف عمر و عاص در برابر ابوموسی اشعری سادهلوح است.
حالا این روز میشود روز خریدن رویا؛ طلا بخرید، رزق و روزیتان زیاد میشود، جاکلیدی بخرید، به ماشین و خانه میرسید و... اتفاق و پدیدهای عجیب که حالا مردمی را چشم انتظار تحقق رویاهایشان از خرید خانه تا ثروتمند شدن گذاشته است. مردمی که پیش از رجوع و ازدحام برای خرید خانه و جاسوییچی یک سرچ ساده هم نمیکنند تا ببینند رگ و ریشه این به ظاهر سنتی که ادعا میشود از زمانهای قدیم میان مردم رسم بوده چیست و از کجا آمده است؟ کافی است رجوعی به منابع دینی قابل استناد داشته باشیم یا حتی در همین مثلا گوگل همه چیز دان سرچ کنیم؛ میبینیم که عملا هیچ چیزی نصیب نمیشود و هیچ اتفاقی نمیافتد چرا که این خرافه بدعتی نوظهور است که توسط عدهای تنها برای کسب منافع خود و به سخره گرفتن سادگی مردم تولید و در فضای مجازی نشر داده میشود. بدعتهای خرافی و آداب من درآوردی که حد و پایانی ندارد اما بیسوادی اجتماعی و فقر فرهنگی و جهل باسوادی مردم تازگی ندارد؛ مردمی که حتی خبر ندارند پشت پرده گسیل چنین اخبار دروغینی در خصوص آداب و رسوم های ساختگی چیست و چیزی از ورود بدعت های خرافی که تنها سبب آسیب به بنیان جامعه اسلامی میشود، نمیدانند. اما پشت پرده این پدیده خرافی چیست؟
خرافات نوظهور اجتماعی
معلوم نیست پشت پرده این خرافه نوظهور اجتماعی چیست؟ خرافهای که پس از مدتی رکود، مشتریان بسیاری روانه بازار طلا میکند و به گفته کشتی آرای این اتفاق عجیبی بود که در ۶۳ سال فعالیت در بازار طلا تاکنون ندیده بوده و اتفاقا همیشه محرم و صفر مردم برای خرید طلا اقدامی نمیکردند. به گفته نایب رییس اتحادیه طلا این پدیده خرافی سبب گران شدن طلا شد.
خرافهای که به باور آسیبشناسان اجتماعی مبارزهای علیه اعتقادات و باورهای دینی مردم است و بازهم نشات گرفته شده از همان بیسوادی و فقر اجتماعی است. جامعهای که به این راحتی تحت تأثیر خرافهای بی پایه و اساس و پیامی بدون منبع متقن قرار میگیرد ولی همچنان ادعای سواد و آگاهی دارد.
جامعهای که همچنان با تاریخی موهوم از خرافات از خودش نمیپرسد تا پارسال، این مناسبت کجا بود؟ و چرا ناگهان امسال اگر ۱۳صفر، تکهای طلا بخریم، پولدار میشویم؟ اگر در میان افرادی که این پیام خرافه را دست به دست منتشر کردند بگردیم شاهد افرادی مدعی خواهیم بود که صبح تا شب فریاد میزنند باید دین از سیاست جدا شود! اما همین افراد در ناخودآگاهشان، هنوز و همچنان حاکمیتی مذهبی را میطلبند.
آنچه مسلم است در رگ و ریشه هر دو پدیده نوظهور اجتماعی که به ابعاد آن پرداختیم هم پدیده بیپشتوانه و بیاساس همستر کامبت و هم خرافه ۱۳ صفر، بیسوادی مفرط جامعه با وجود آنکه خیلیها مدعی سطوح بالای تحصیلات هستند مشاهده میشود.
جهل به تحولات اجتماعی، ناآگاهی نسبت به پدیدههای خرافی و ضعف رسانهای نسبت به هشیار کردن جامعه درباره پیامدهای منفی این گونه تغییرات سبب تاثیرگذاری این پدیدههای خرافی نوظهور در جامعه شده که نیاز است نسبت به آگاهی مردم و بازکردن ابعاد خرافی و دروغ آن بیشتر کار شود.