به گزارش بصیرت، موضوع تغییرات اساسی در نرخ بنزین که ازآن به عنوان قیمتگذاری واقعی یاد میشود سالهاست محل بحث دولتمردان و کارشناسان بوده است، اما با ناترازی بنزین و جدی شدن خطر واردات بنزین در اشکال بزرگتر موجب شده این بحث دوباره رونق بگیرد که آیا ناچار به اصلاح نرخ بنزین هستیم؟ کارشناس و تحلیلگر اقتصادی در این گفتگو با ما سخن گفته و تحلیل خود را ارائه داده است.
حسین محمودی اصل کارشناس و تحلیلگر اقتصادی در گفتگو با پایگاه خبری تحلیلی بصیرت با اشاره به این موضوع که دولت باید راهکارهایی برای کاهش فشار اقتصادی و تورمی ناشی از افزایش احتمالی بنزین به اقشار متوسط و ضعیف جامعه داشته باشد به موضوع قاچاق بنزین و تبعات اقتصادی مصرف بالای بنزین اشاره کرد و گفت: واقعیت این است که بنزین وارداتی با نرخ سی هزار تومان برای مردم با نرخ چهل و پنج هزار تومان فاکتور میشود.
وی در این باره خاطر نشان کرد: در حالی که بنزین ۳۰ هزار تومانی وارد کشور میشود معادل همان مقدار نیز قاچاق بنزین صورت میگیرد یعنی در حدود ۲ میلیارد دلاری که سال گذشته واردات بنزین داشته ایم بنزین نیز از کشور قاچاق شده است.
حسین محمودی اصل کارشناس اقتصادی معتقد است: به عبارت دیگر هر چند بنزین وارداتی با نرخ ۳۰ هزار تومان وارد کشور میشود، اما به دلیل تورم حاکم در اقتصاد کشور نرخ بنزین وارداتی از مردم نزدیک به ۶۰ هزار تومان ستانده میشود، البته این نرخ در جایگاه از مردم گرفته نمیشود بلکه با قاچاق بنزین و تورمی که در اقتصاد ایجاد میشود از مردم گرفته میشود.
وی در این باره گفت: کارشناسان اقتصادی بر این باورند که مردم نرخ واقعی بنزین وارداتی یا بیش از آن را به دولت در قالب تورم و تامین کسری بودجه دولت میپردازند، ضمن اینکه بنزین داخلی نیز به عبارتی با محاسبات مختلف از جیب مردم در اصل هر لیتر ۸ هزار تومان برداشت میشود نه ۳ هزار تومان یا نرخ دولتی بنزین.
کارشناس و تحلیلگر اقتصادی معتقد است: متاسفانه دولتها در ایران شرکتهای پالایشی را تحت فشار قرار میدهند تا بنزین را با نرخهای بسیار پایین تراز نرخهای معمول جهانی به آنها عرضه کنند که در اصل اقدام نادرستی است، اما جدای از این موارد که به نوعی ذیل رفتارهای قیمت گذاری دستوری دولت میرود ما ناچار به اصلاح نرخ بنزین هستیم.
کارشناس و تحلیلگر اقتصادی تاکید کرد: در مجموع باید بر این موضوع مهم تاکید کرد که ناچارا باید به سمت اصلاح قیمت بنزین برویم؛ چرا که در وضعیت فعلی با رقمهای کنونی اصلاح نرخ بنزین، یک انتخاب نیست، بلکه اجبار و اقدام درستی درراستای حفظ منابع ارزی کشور است.
حسین محمودی اصل تاکید کرد: دولت امسال برای واردات بنزین ۲ میلیارد دلار ارز تخصیص داده است. با مدل مصرف بنزین میتوان مطمئن شد که سال آینده برای واردات بنزین باید ۵ میلیارد دلار ارز به این مقوله اختصاص داده شود در حالی که ما در شرایط اقتصاد جنگی قرار داریم.
وی در ادامه بحث یادآور شد: جدای از اینکه باید به سمت تولید خودرهایی با مصرف کم سوخت و صرفه جویی در مصرف بنزین با راهکارهای فرهنگی در بین اقشار مختلف جامعه برویم و توسعه حمل و نقل عمومی مساله بسیار مهمی است، اما برای جلوگیری از پیامدهای منفی واقعی کردن یا بالا بردن نرخ بنزین دولت باید اقداماتی در دستور کار قرار دهد تا به سلامت از این موضوع رد شود.
حسین محمودی اصل گفت: این حجم مصرف بنزین در ایران واقعا معقول نیست لذا دولت باید با شیوههای درست مصرف را بهینه و کنترل کند. به عنوان مثال دولت میتواند در گام اول بنزین لیتری ۳ هزار تومانی را به نرخ ۵ هزار تومان عرضه کند وشصت لیتر بنزین با نرخ ۱۵۰۰ تومان را همچنان به مردم بدهد.
وی در این باره افزود: کسانی که خودرو ندارند میتوانند سهیمه بنزین خود را مثلا در هر لیتر ۱۰ هزار تومان به دولت بفروشند؛ با این شیوه به جای اینکه دولت بنزین را با نرخ ۳۰ هزار تومان وارد کند با نرخ ۱۰ هزار تومان از مردم خود خریداری میکند و این موضوع باعث تشویق مردم به صرفه جویی و فروش بنزین به دولت میشود.
وی در پایان گفتگو خاطر نشان کرد: این شیوه سبب میشود دولت ضمن صرفه جویی یک سومی در قیمت خرید که از مردم خود بنزین خریداری میکند این بنزین را با نرخ واقعی به تولید کنندگان بفروشد و نرخ بنزین یا گازوئیل حمل ونقل عمومی را همچنان پایین نگاه دارد تا وجود بنزین سهمیهای مانع تحمیل تورمهای بزرگ به اقتصاد و فشار قیمتی بر مردم شود.
متاسفانه شرایط اقتصادی برای مردم دشوار شده و این موضوع امنیت مردم و حاکمیت را تهدید می¬کند.
از طرفی اگر قیمت بنزین و دیگر حاملهای انرژی بالا رود ، مردم متحمل فشار اقتصادی میشوند، اما از سوی دیگر، اگر قیمت گذاری به همین روش کنونی بماند، آسیب و زیان آن برای مردم و کشور بسیار بیشتر است (به دلایل زیر). راه حل:
این منابع متعلق به همه مردم است، پیشنهاد میکنم برای اینکه مردم در صرفه جویی منابع مشارکت بیشتری کنند: 1- دولت صرفه جویی را از بودجه خود و نهادهای حاکمیتی شروع کند. 2- بخشی از درآمد صادراتی آنها با مشارکت بخش خصوصی با قیمت جهانی، مستقیما به مردم برسد و بخشی دیگر بصورت شفاف در بودجه دولتی، صرف رفاه و پیشرفت کشور گردد.
به همین خاطر با سهمیه بندی (ارائه سهمیه به هر کد ملی ) و اصلاح تدریجی و پلکانی شدن قیمت بنزین و دیگر حاملهای انرژی در بازار بهینهسازی و خرید و فروش سهمیه توسط مردم موافقم. اگر درست و حساب شده اجرا شود، این نتایج را در پی دارد: 1- حل مشکل مصرف بالا و غیر بهینه و ناترازی سوخت 2- کاهش کسری بودجه دولت که منشا اصلی تورم است 3- به کاهش ترافیک خیابانها و آلودگی شدید هوا و در نتیجه، بحران عظیم خشکسالی (افزایش بارندگی پس از هر دوره کاهش رفت و آمد و مصرف سوخت ، مثلا سال 98 و 99 و عید نوروز سالهای گذشته استان تهران یکی از نشانه های این موضوع است) و مرگ و میر فراوان ناشی از آن منجر میشود 4-اصلاح قیمت باعث بهینه سازی مصرف انرژی و جایگزینی خودروهای فرسوده و سرمایه گزاری و اشتغال بیشتر و افزایش سطح دستمزدها می گردد 5- به عدالت اجتماعی بیشتر می¬انجامد
در صورتی که فقط سهمیه دریافت شده از دولت قابل فروش باشد، میتوان از دلالی هم جلوگیری کرد.
همچنین بازه تغییر قیمت ها روزانه یا هفتگی درصد مشخصی میباشد و میتواند به آرامی به تعادل برسند، بنابراین جهش قیمتی نخواهیم داشت و حساسیت چندانی ایجاد نمی کند.
در زمینه دیگر حاملهای انرژی و کالاها هم سهمیه قابل مبادله به مردم داده شود . اینکار همچنین باعث اصلاح الگوی مصرف میگردد و مردم نتیجه برنامه ریزی و صرفه جویی را بطور مستقیم دریافت کنند.
باید همه به دولت کمک کنیم شرایط و علت این کار را برای مردم توضیح دهد، و این اصلاحات را با کمک کارشناسان با تجربه و یک برنامه جامع به سرانجام برساند، پیش از آنکه دیرتر شود و از روی انفعال و اجبار بخواهد کاری انجام دهد. اگر در این اصلاحات تاخیر کنیم، در اثر به هدر روی منابع و قاچاق، شرکتها، تامین کنندگان و منابع کشور ورشکسته شده و دچار قحطی خواهیم شد.
البته در کنار اصلاح و بروز بودن قیمت انرژی و سوخت، بهتر است سیاستهای تکمیلی دیگری مانند کوپن یا کارت مواد غذایی و سهمیه حمل و نقل عمومی و حذف قیمت گذاری دستوری انجام گیرد.
کیفیت خودروها چقدر تاثیر دارد
کیفیت خودروهای داخلی در کشور ما پایینتر است و بیشتر افراد آنرا علت اصلی مصرف بالای بنزین میدانند.
- اما این پرسشها مطرح است که علت ناترازی گاز و برق چیست؟ آن هم مقصر خودروسازان است؟
- آیا خودروهای خارجی موجود در ایران ( مثلا مزدا ، هیوندا و خودروهای چینی) هم مصرف پایینی دارند؟
بهترین ماشیهای دنیا هم توی خیابونهای پر ترافیک و حرج و مرج ایران ( با این فرهنگ رانندگی) مصرفشون بالا هست و حدود ۲ برابر میزان اعلامی کارخونه هست
درسته که ماشیای داخلی بی کیفیت هستن ولی علت اصلی مصرف بالای سوخت و آلودگی شدید هوا و در نتیجه خشکسالی و مرگ و میر ناشی از آلودگی همین ترافیک شدیده و مصرف غیر بهینه سوخت و انرژیه ( بنزین، گاز و برق و...)
اما مصرف بنزین خودرو پراید و تیبا در ترافیک سنگین حدود 10 لیتر است
مصرف خودرو هیوندای I20 و رنو کپچر بعنوان خودروهای کم مصرف خارجی در همین شرایط ترافیک شدید خیابانها ( و نه خیابانهای پاریس و کیفیت بنزین آنجا) نیزحدود 10 میباشد، و با افزایش ترافیک (کاهش سرعت خودرو) مصرف افزایش میابد اگر چه خودروهای سمند و پژو بیشتر است. پس علت چیز دیگری است
علت اصلی مصرف بالا ، ترافیک سنگین خیابانها و علت ترافیک.....
حتی اگر همه خودروهای مملکت هم برقی بودن باز هم این مشکلات حل نمیشدن، چونکه برخلاف تصور خیلیا برق لازم برای شارژ خودرو خیلی خیلی بالاتر از تصور عامه هست و این میزان برق برای این همه استفاده غیر بهینه از خودرو اونقدر زیاد هست که خیلی بیشتر از الان کمبود برق و همینطور آلودگی ناشی از سوخت نیروگاهها خواهیم داشت.