مسئله این است که مصرف و تولید بنزین به مرحله سر به سر رسیده است. بخشی از مسئله به افزایش مصرف بنزین باز می گردد. با عبور از شرایط همه گیری کرونا، سفرهای درون شهری و برون شهری افزایش یافت و در نتیجه مصرف بنزین نیز بیشتر شد. همچنین پس از افزایش نرخ ارز و به ویژه جهش قیمت نفت، قیمت بنزین در کشورهای همسایه افزایش قابل توجهی یافت و فاصله قیمت بنزین در داخل و خارج بیشتر از قبل شد. در چنین شرایطی قاچاق بنزین به خارج نیز بیشتر شده است. بنابراین دو عامل افزایش سفرها و تشدید قاچاق موجب شد مصرف روزانه بنزین از حدود 80 میلیون لیتر در روز به 100 میلیون لیتر در روز برسد. این در حالی است که ظرفیت پالایشی کشور نیز در همین حدود است و به این ترتیب در صورت افزایش مصرف یا قاچاق بیشتر بنزین، با معضل تامین بنزین مواجه خواهیم بود، چرا که واردات بنزین همواره با موانع تحریمی آمریکا مواجه است و با توجه به حساسیت و فوریت تامین بنزین که اهمیت آن در حد تامین امنیت غذایی است، نمی توان در شرایط تحریمی، سرنوشت کشور را به واردات بنزین گره زد.
با توجه به این وضعیت، باید تراز کردن مصرف و تولید بنزین در دستور کار قرار گیرد. متاسفانه پس از تکمیل پالایشگاه ستاره خلیج فارس توسط قرارگاه خاتم در دولت قبل، پروژه پالایشی جدیدی کلید زده نشد و طرح پالایشی بندر سیراف نیز که توسط دولت قبل طراحی شده بود، در همان دوران بایگانی شد. با این حال در دولت سیزدهم، دو پالایشگاه جدید کلید زده و موافقت نامه احداث و تامین مالی آن ماه گذشته با حضور رئیس جمهور و برخی مقامات دولت و مسئولان چند بانک کشور امضا شد، با این حال براساس اعلام مسئولان وزارت نفت، اتمام این دو پروژه 4 تا 5 سال زمان می برد و در این مدت، تعیین تکلیف وضعیت تولید و مصرف بنزین ضروری است.
واضح است گزینه نخست که افزایش قیمت بنزین است، گزینه هزینه سازی است. تجربه آبان 98 نشان داد که جامعه به افزایش قیمت بنزین حساس است. در دولت جدید اگرچه اقداماتی برای بهبود رفاه مردم انجام شده است اما باید توجه داشت که آثار عینی این اقدامات و تغییر معنادار در قدرت خرید مردم زمان بر است و از این نظر افزایش قیمت بنزین حتی برای سال آینده نیز ممکن است چالش برانگیز باشد.
با این حال تجربه نشان داده است که برای مواجهه با مسئله بنزین، علاوه بر راهکار قیمتی، راهکارهای غیرقیمتی را نیز باید مدنظر داشت. خود سهمیه بندی یک راهکار غیرقیمتی است که اجرای آن در سال 86، تاثیر بسزایی در کاهش مصرف بنزین داشت. با این حال و در شرایط فعلی که سهمیه بندی در حال اجراست، راهکارهای دیگری را نیز باید مدنظر قرار داد.
یکی از این راهکارها، اصلاح صنعت خودرو با هدف گذاری ویژه در زمینه کاهش مصرف سوخت خودروهاست. هرچند این موضوع زمان بر است و به عنوان یک گزینه بلندمدت باید به آن توجه شود ولی بررسی ها نشان می دهد که صنعت خودرو بیش از دو برابر استاندارد جهانی مصرف بنزین دارد و تمرکز بر این موضوع طی سال های بعد به تدریج می تواند مصرف بنزین را کاهش دهد. اگرچه مشخص است تحقق این هدف با توجه به وضعیت صنعت خودرو چقدر سخت و چه مقدار زمان بر است.
گزینه دیگر، اقدامی است که به تازگی از سوی وزارت نفت انجام شد و براساس آن سهمیه بنزین آزاد خودروها کاهش یافت که به ویژه در مناطق مرزی نقش مهمی در کاهش قاچاق دارد. در شرایط فعلی و پس از اتمام سهمیه ماهانه 60 لیتری بنزین 1500 تومانی، سهمیه 250 لیتری بنزین آزاد 3 هزار تومانی در دسترس قرار می گرفت اما واضح است که اکثر مردم به چنین سهمیه ای نیاز ندارند، چرا که تاکسی ها و حتی تاکسی های اینترنتی سهمیه جداگانه ای دارند. به این ترتیب کاهش سهمیه بنزین آزاد، امکان فروش مازاد سهمیه در مرزها به صورت قاچاق را کاهش می دهد. دیگر اقدام غیرقیمتی، افزایش گازسوز کردن خودروهای موجود و تسهیل شرایط آن است که می تواند تاثیر معناداری در کاهش مصرف بنزین و تراز کردن تولید و مصرف آن داشته باشد.
در هر حال، زمان در حال گذشتن است و چراغ خطر بنزین در حال روشن شدن است. استفاده از گزینه های غیرقیمتی هم نیاز به زمان دارد و اگر در اجرای این گزینه ها تاخیر شود، ممکن است تنها گزینه پیش رو، گزینه پرهزینه باشد، بنابراین دولت و وزارت نفت که اقدامات مناسبی را برای مدیریت مصرف بنزین آغاز کرده است، باید اقدامات مکمل خود در این زمینه را جدی تر پیگیری کند.
منبع: روزنامه خراسان / مهدی حسن زاده