در عصر ارتباطات و توسعه شبکههای اجتماعی، یکی از چالشهای اساسی دولتها و حکومتها، مسئله حکمرانی فضای مجازی است. گسترش فضای مجازی پس از دوران انقلاب صنعتی تحولاتی شگرف در ابعاد گوناگون زندگی فردی و اجتماعی پدید آورده که برخی صاحبنظران از آن به یک تمدن جدید یاد میکنند.
ویژگیهای این فضای جدید که با تسهیل ارتباطات بدون محدودیتهای جغرافیایی و مرزی و کثرت دادهها همراه است، حکمرانی و مدیریت آن را سخت و پیچیده کرده است. به ویژه اینکه فضای مجازی به همان میزان که نقش و تأثیر دولتها و حکومتها را کاهش میدهد، فرصت و بستری برای نفوذ و یکهتازی قدرتهای سلطهگر البته به طور غیررسمی و از طریق شرکتهای اقماریشان ایجاد میکند.
همین مسئله سبب شده است تا دشمنان ملت ایران از بستر شبکههای اجتماعی، جنگ نرم فرهنگی و نبرد شناختی علیه افکار عمومی کشورمان را طرحریزی و برای عملیاتی کردن آن تلاش کنند. در دو دهه اخیر، مقاطع مهمی را شاهد بودیم که در طراحی دشمنان ایران نقش و تأثیر فضای رسانه و شبکههای اجتماعی به صورت خاص مورد توجه قرار گرفته است. از حوادث پس از انتخابات سال ۱۳۸۸ تا غائله بنزینی سال ۱۳۹۸، تا بلوای پاییز سال ۱۴۰۱ و....
شبکهسازی برای براندازی نرم
بررسی کلی این حوادث و وقایع که در طراحیهایی با راهبرد امنیتی در اتاق فکرهای غربی و آمریکایی ریشه داشت، حکایت از این دارد که یکی از گزینههای جدی دشمنان ایران برای ضربه زدن به استقلال و امنیت کشور، شبکهسازی برای فعال نگه داشتن گروهها و جریانهای معاند و اپوزیسیون خارج از کشور و اتصال برخی گروهها و اقشار صنفی در داخل به بهانه انتقاد و اعتراض و بیان مطالبات به آنها برای ایجاد اغتشاش و ناامنی است. هدف دشمن از این اقدام القای ناکارآمدی دولت و حاکمیت در حل مشکلات آنها و متعاقب آن فشار برای تغییر رویکرد نظام یا همان براندازی نرم است.
موضوع فضای مجازی و فعالیت سکوهای خارجی در کشورمان در حدود یک دهه گذشته محل بحثها و مناقشات فراوانی بوده و همانطور که پیشتر گفته شد، به دلیل عدم مدیریت و اعمال حکمرانی بر این فضا آسیبهایی به امنیت در ابعاد گوناگون آن از روحی، روانی و امنیت اجتماعی وارد شد و دشمنان تلاشهای فراوانی کردند تا امنیت ملی کشور را با این ابزار دچار آسیب کنند.
تبدیل فضای مجازی به پایگاه دشمن
ماجرای اعمال برخی محدودیتها پس از حوادث پاییز سال ۱۴۰۱ بر این فضا از یکسو دست دشمن را در تداوم سیاستهای خصمانه علیه ملت ایران از طریق تأثیرگذاری بر افکار عمومی و دستکاری فکر و ذهن مخاطبان به ویژه در آن مقطع کوتاهتر کرد، اما از دیگر سو بحثهایی مبنی بر محدود شدن فعالیتهای اقتصادی برخی شهروندان در سکوهای خارجی مطرح شد و انتقادهایی را به همراه داشت. در این مدت تلاشهای زیادی برای جایگزین شدن سکوهای داخلی برای جبران این محدودیتها شد که تا حد زیادی هم موفق بوده؛ اما هنوز تا رسیدن به نقطه مطلوب فاصله زیادی وجود دارد؛ اما همه چیز به اینجا ختم نمیشد. در شرایط دسترسی نداشتن به برخی پیامرسانها، بازار فیلترشکن بار دیگر داغ شد و جمعیت قابل توجهی با استفاده از فیلترشکن دسترسی خود را به این سکوها بازیابی کردند که موضوع استفاده از این فیلترشکنها و ابعاد و پیامهای آن بحث جداگانهای را میطلبد. نگارنده به این نکته مهم بسنده میکند که روشن کردن فیلترشکن به معنای پایان دسترسی داخلی به کنشهای مجازی کاربران است، در حالی که صاحبان این برنامهها دسترسی کامل به دادهها و کنشهای استفادهکنندگان از آن دارند و این در شرایط زمانی خاص، مانند اغتشاشات و ناامنیها اهمیت پیدا میکند. با توجه به آنچه گفته شد ضرورت تدوین اصول و چارچوبهای حکمرانی فضای مجازی و تبدیل آن به قانون و التزام همه مسئولان به اجرای آن اهمیت ویژهای پیدا میکند.
فیلترینگ موضوعی جهانی
فیلتر کردن فضای مجازی و حتی اینترنت موضوعی نیست که فقط در ایران اتفاق افتاده باشد، بیشتر کشورهای دنیا به دلایل متفاوت نسبت به اعمال فیلترینگ اقدام میکنند. عمده دلایل آنها به چهار موضوع مسائل سیاسی، مسائل اجتماعی، مسائل امنیتی و مسائل اخلاقی بر میگردد. این تفاوتها هم به ارزشهای بنیادین جوامع مختلف مربوط میشود و هم به حساسیتهایی که برای تولید محتوا برای کودکان و نوجوانان دارند. نمونه آن را هم در استیضاح مدیر پیامرسان «تیکتاک» در کنگره آمریکا شاهد بودیم. حساسیت بیش از حد نمایندگان و دولتمردان آمریکایی به این پیامرسان به دلیل این بود که در ایالات متحده عمده نوجوانان و جوانان از تیکتاک استفاده میکنند. آمریکا، سوئد، فرانسه، آلمان، هند، عربستان، کره جنوبی، مالزی و کانادا دارای گستردهترین میزان تنوع فیلترینگ در فضای مجازی و اینترنت هستند.
اما آنچه باعث تفاوت مبنایی هر کشور برای فیلترینگ میشود، ارزشهای بنیادین مورد توجه در هر یک از این کشورهاست. واضح است که در کشور ما بر مبنای اعتقادات دینی و قانون اساسی به عنوان میثاق ملی، توجه به اصول و ارزشهای اسلامی به معنای اعم آن همواره مورد توجه قرار گیرد.
حکمرانی بر اساس قانون
اهمیت موضوع حکمرانی فضای مجازی و مدیریت این پهنه وسیع، متنوع و متکثر به حدی است که همواره مورد تأکید رهبر حکیم انقلاب بوده است. ایشان چند ماه پیش هم در اولین دیدار هیئت وزیران دولت چهاردهم، درباره «حاکمیّت و حکمرانی در فضای مجازی» گفتند: «فضای مجازی یک دنیای جدیدی است دیگر؛ شماها بیشتر از بنده هم حتماً مطلعید؛ یعنی فضای مجازی دیگر امروز مجازی نیست، امروز یک واقعیتی است در زندگی مردم که روزبهروز هم دارد پیش میرود. آنچه مهم است، این است که در فضای مجازی، حکمرانی قانونمند وجود داشته باشد؛ اینکه بنده گاهی گفتهام فضای مجازی رها و ول است، به خاطر این است. حکمرانی بر اساس قانون؛ اگر قانونی ندارید، قانون را به وجود بیاورید و بر اساس آن قانون، زمام کار را به دست بگیرید. همه دنیا این کار را میکنند.»
به نظر میرسد، متولیان امر از شورای عالی فضای مجازی تا وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات و دستگاههای نظارتی پس از در نظر گرفتن همه جوانب و زوایای یک تصمیم باید به این نکته مهم توجه داشته باشند که «دسترسی به فضایمجازی با حکمرانی»، بهتر از «بازگشایی بدون حکمرانی» است و این حکمرانی نو باید به شیوههای گوناگون اعمال شود.