«جیمز لیندسی» در شورای روابط خارجی نوشت: «ایران یکی از مشکلات پیچیده سیاست خارجی است که دونالد ترامپ کمتر از دو هفته دیگر به ارث خواهد برد. ایران در آستانه تبدیل شدن به یک قدرت هستهای است، برنامه موشکهای بالستیک آن به پیشرفت خود ادامه میدهد و آمریکا را بهعنوان مانع اصلی تسلط خود بر خاورمیانه میبیند. ترامپ چگونه واکنش نشان خواهد داد؟»
وی افزود: «پاسخ به این پرسش آسان است؛ زیرا ترامپ به سیاست «فشار حداکثری» دولت اول خود بازخواهد گشت. این سیاست تلاش میکرد با گسترش تحریمهای آمریکا علیه ایران و تشدید اجرای تحریمهای موجود، فشار اقتصادی بر ایران را افزایش دهد. فشار حداکثری قطعاً اقتصاد ایران را تحت فشار قرار داد. با این حال، نتوانست تهران را به میز مذاکره بکشاند.»
این اندیشکده نوشت: «ایران پس از خروج ترامپ از توافق هستهای ۲۰۱۵ که دولت اوباما مذاکره کرده بود، تلاشهای خود برای غنیسازی اورانیوم را تشدید کرد و اکنون میتواند ظرف چند هفته پس از تصمیم به عبور از آستانه هستهای، سلاح هستهای بسازد.»
به گفته لیندسی، «دیگر قدرتهای بزرگ نیز سیاست فشار حداکثری را تضعیف خواهند کرد. چین و روسیه هر دو از تحریمهای موجود آمریکا و چندجانبه علیه ایران عبور کردهاند یا آنها را نادیده گرفتهاند. بعید است اکنون نیز با آنها همکاری کنند مگر اینکه امتیاز قابلتوجهی از آمریکا دریافت کنند. ترامپ ممکن است تمایلی نداشته باشد یا قادر نباشد چنین امتیازی ارائه دهد.»
وی افزود: «حتی اگر ایران با حسن نیت وارد مذاکرات شود، تلاشهای ترامپ ممکن است بر سر تصمیمگیری در مورد اینکه چه توافقی بهاندازه کافی خوب است، به مشکل بخورد. تنوع ایدئولوژیکی تیم ترامپ که متشکل از تندروها و ملیگرایان افراطی است، احتمالاً باعث خواهد شد که آنها بر سر اینکه به تهران چه امتیازهایی باید بدهند تا توافق ارزشمند باشد، اختلاف نظر پیدا کنند.»