تئوری «مرد دیوانه» برای اولین بار در دوره «ریچارد نیکسون» رئیسجمهور جمهوریخواه ایالات متحده مطرح شد. این تئوری بر یک اصل استوار بود و آن، پیشبینیناپذیر بودن به دلیل ایجاد ترس در میان دیگر کشورها بود. در آن دوره تقابل شوروی و آمریکا و نظام دوقطبی موجود سبب شد تا آمریکا به دلیل واپایش اوضاع و ایجاد هژمونی از این سیاست (تئوری مرد دیوانه) استفاده کند؛ اما نیکسون که این سیاست را در پیش گرفته بود، چندان خوششانس نبود و چندی پس از پیروزی دوباره در انتخابات ریاستجمهوری و کسب ۵۲۰ رأی از ۵۳۸ رأی الکترال که در نوع خود کمسابقه بود، مجبور به استعفا شد.
حال پس از چند دهه دونالد ترامپ که از قضا او نیز از حزب جمهوریخواه ایالات متحده آمریکاست؛ سیاستی مشابه را در نظر گرفته است. او در جدیدترین اقدام خود با اعلام جنگ تجاری و اقتصادی علیه بیش از ۲۰۰ کشور و تحمیل تعرفههای گمرکی بر صادرات این کشورها و بههمریختن نظام سرمایهداری و تجارت آزاد بینالمللی، آمریکا را به منفورترین کشور دنیا در تمام تاریخ بدل کرده است. در واقع ترامپ قصد دارد درآمد دولت از تعرفهها را به بیش از ۷۰۰ میلیارد دلار برساند که این میزان حدود ۴/۲ درصد از GDP این کشور را شامل میشود.
با توجه به مطالب فوق مهمترین سؤالی که پیش میآید، آن است که دلیل استفاده ترامپ از این راهبرد چیست؟ دلیل استفاده دونالد ترامپ از این شیوه و راهبرد آن است که در طول چند سال اخیر قدرت و نفوذ آمریکا تا حد قابل توجهی کاهش پیدا کرده است و بازدارندگی سابق را ندارد، بهگونهای که جایگاه خود در غرب آسیا، اروپا و حتی آمریکای شمالی را از دست داده است. از طرفی نیز آمریکای امروز درگیر بحرانهای داخلی و خارجی بسیاری شده که از جمله آنها میتوان به اعتراضات ضد صهیونیستی در آمریکا، اروپا و بسیاری از نقاط جهان و محکوم کردن آمریکا به نقش او در جنایات این رژیم، رشد سلطه چین بر بازارهای غرب و آمریکا، قدرت یافتن هرچه بیشتر جبهه مقاومت و ضعفهای ساختاری و اقتصادی در داخل کشور اشاره کرد. حال با توجه به وضعیت موجود، رئیسجمهور ایالات متحده آمریکا قصد دارد چهرهای غیر قابل پیشبینی و عملگرا از خود در جامعه جهانی نشان دهد و همچنین با ایجاد اصلاحات عمیق، همچون ایجاد تغییرات در وزارت آموزش و پرورش و وزارت بهداشت و همچنین آغاز جنگ تعرفهای هزینههای دولتش را کاهش دهد و رشد در عرصه تولید را دوباره به بازارهای خود بازگرداند.
اما درباره موفقیتآمیز بودن راهبرد او باید چنین عنوان کرد که فضای بینالملل کنونی بهگونهای نیست که با ایجاد ترس و فضای آنارشی، آمریکاییها بتوانند کنترل را به دست بگیرند؛ زیرا دیگر مطابق دوران گذشته رشد علمی و انحصار فنّاوری دیگر در دستان غرب نیست و بسیاری از کشورها، همچون ایران، چین و هند در عصر کنونی نهتنها توانایی پاسخ به نیازهای خود را دارند؛ بلکه میتوانند به بخش عظیمی از نیاز بازارهای جهانی پاسخ دهند. گفتنی است، آمریکا با حرکت اخیر خود دوستان دیرینه خود، یعنی کشورهای عضو اتحادیه اروپا و کشورهای همسایه خود نظیر کانادا را دیگر در کنار خود ندارد و این بار آمریکا را میتوان تنهاترین کشور در این جنگ اقتصادی دانست. البته اقدامات ترامپ نیز بیپاسخ نخواهد ماند و در این زمینه از اولین اقداماتی که در جهت مقابله با آمریکا صورتگرفته شده، میتوان به اعمال تعرفه ۳۴ درصدی از سوی چین بر کالاهای وارداتی از آمریکا اشاره کرد. با توجه به تعرفه ۲۰ درصدی آمریکا بر کالاهای اتحادیه اروپا بسیاری از کارشناسان بر این باورند که در صورت ادامه این وضعیت و چالشبرانگیز شدن روابط تجاری اتحادیه اروپا و آمریکا، قدرت یافتن چینیها در بازارهای اروپایی بسیار محتمل خواهد بود.
از دیگر تأثیراتی که ایجاد تعرفههای گمرکی بر بازارهای آمریکا گذاشته است؛ شامل مواردی همچون کاهش ۱۰۰۰ واحدی شاخص داوجونز (ارزش ۳۰ شرکت بزرگ آمریکایی) و سقوط ۶۵/۱ تریلیون دلاری بورس آمریکا میشود. البته باید به این نکته نیز اشاره کرد که با وجود نفوذ سرمایهداران آمریکایی به کاخ سفید و حکمرانی تجار بر آمریکا، نهتنها اقتصاد آمریکا از ابتدای دولت ترامپ تا کنون رشدی را در زمینه اقتصاد تجربه نکرده؛ بلکه علاوه بر چالشهای معیشتی، با کاهش ثروت سرمایهداران حامی این دولت روبهروست.
اگر بخواهیم یک نتیجهگیری از وضعیت امروز آمریکا داشته باشیم، باید چنین عنوان کنیم که راهبرد «مرد دیوانه» ترامپ پیش از آنکه برای دیگر کشورها مخرب و چالشزا باشد، برای شهروندان آمریکایی، سیاستمداران و سرمایهداران این کشور هزینههای جبرانناپذیری خواهد داشت و همانطور که نیکسون با پشتوانه ۵۲۰ رأی الکترال مجبور به واگذاری دولتش شد، بعید نیست که دونالد ترامپ نیز در باتلاقی که خودش آن را به وجود آورده، غرق شود. در واقع با توجه به رویکرد جدید آمریکا در سیاست خارجی میتوان چنین پنداشت که آمریکا برای بازگرداندن چهره سابق خود ممکن است به هر کاری دست بزند؛ اما نهتنها این اقدامات نمیتوانند برای آمریکا مفید واقع شوند؛ بلکه موجب تقویت کشورهای رقیب و تمرکز دیگر کشورها بر تولید داخلی، استقلال تجاری و ساختار اقتصادی خود بیشازپیش میشود.