«محمد کهندل» کارشناس و تحلیلگر مسائل اقتصادی در گفتوگو با «صبح صادق» با اشاره به اینکه شرایط لازم برای تحقق شعار سال از سوی دولت و حاکمیت با تأکید بر فراهمسازی زیرساختهای لازم از سوی دولت در اسرع وقت باید مهیا شود، به چند نکته مهم پیرامون این روند اشاره کرد و گفت: «برای تحقق شعار سال و حرکت درست به سمت سرمایهگذاری در امر تولید، باید یک سری فعالیتهای ایجابی و یک سری اقدامات سلبی در دستور کار دولت و حاکمیت قرار بگیرند؛ به این معنا که تمام توجه ما باید معطوف به رشد و رونق تولید و بسترسازی برای تسهیل تولید و صادرات کالاهای با ارزش و با کیفیت و رقابتی ایران به اقصی نقاط جهان، از جمله کشورهای منطقه و کشورهای همسایه باشد.»
وی با اشاره به برخی از الزامات تحقق سرمایهگذاری در تولید، تأکید داشت: «از جمله فعالیتهای سلبی که باید برای این تحقق این منظور انجام شود، تغییر تفکرات مرتبط با رشد اقتصادی و تولید است که بخش مهم آن تغییر در تفکر مسئولان است که باید اتفاق بیفتد؛ زیرا متأسفانه نوعی تفکر در مدیریت کلان اقتصاد کشور وجود دارد که این تفکر بیشتر یا ناظر بر تفکر نظام بازار است یا عمده تمرکز و نگاهش مبتنی بر بازارهای مالی است؛ لذا برای تحول در حوزه تولید این نوع نگاه به سرمایهگذاری در تولید باید دچار تغییرات عمدهای شود.»
وی در تشریح این موضوع اظهار داشت: «متأسفانه تفکری وجود دارد که گمان میکند از طریق معاملات باید دارایی کسب کند که قاعدتاً این نگاه باید تغییر کند. این تفکر متأسفانه نه تنها در ایران چالشزا شده است؛ بلکه یکی از اصلیترین معضلات امروز اقتصاد جهانی است؛ بنابراین میتوان گفت نه تنها اقتصاد ما؛ بلکه اقتصاد جهانی با چالش بزرگی تحت این عنوان روبهروست.»
وی در این باره تأکید کرد: «بسیاری از منابع مالی دنیا در بازارهای مالی، بورسبازی و سفتهبازی به کار گرفته شدهاند. امروز منابع مالی زیادی در خرید و فروش و معامله رمز ارزها، طلا و ارزهای غیر دیجیتال، بازار مسکن یا زمین و ملک به کار گرفته میشود؛ در حالی که داراییها باید به سمت تجاری شدن و تولید به کار گرفته شود. در واقع بخش قابل توجهی از نقدینگی و منابع کشور در حوزهها و بخشهایی قفل شده است که نه تنها هیچ ارتباطی به تولید ندارد؛ بلکه باعث تخریب و تضعیف تولید هم میشود.»
محمد کهندل معتقد است: «ما به نوبه خود در اقتصاد ایران باید از این معضل و چالش بزرگ رهایی یابیم؛ یعنی نباید خود را چونان برخی از اقتصادهای دنیا درگیر کاری عبث و بیهوده کنیم، زیرا از این روند نفعی به اقتصاد ایران نمیرسد. البته متأسفانه ایران نیز از این موضوع مستثنا نبوده و تفکری که در مدیریت کلان اقتصاد کشور وجود دارد، بیشتر ناظر بر تضعیف بخش تولید و تقویت بازارهایی است که سوداگری و سفتهبازی در آنها رواج بیشتری دارد؛ از این رو باید فرهنگ عمومی کشور را به سمت تولید و فعالیتهای مولدی که نفع آن به یکایک ایرانیان میرسد، هدایت کنیم. در واقع تمام تلاش و برنامه ما باید این باشد که از تجاری کردن داراییها خودداری کنیم و به فعالیتهای مولد بیندیشیم.»
این استاد دانشگاه و تحلیلگر مسائل اقتصادی معتقد است: «یکی از اقداماتی که میتواند به تحقق این موضوع کمک کند، تصویب و ابلاغ قانون مالیات بر عایدی سرمایه است. موضوعی که چند سالی است در اقتصاد ما مطرح شده و البته عنوان غلط مالیات برای عایدی سرمایه برای معرفی آن ذکر میشود. این در حالی است که عبارت سرمایه و سرمایهگذاری محترم است و طبیعتاً نباید از عایدی سرمایه مالیاتی گرفت؛ بلکه عنوان دقیق این قانون مالیات بر عایدی سوادگری است؛ یعنی مالیات در وهله اول باید از فعالیتهای سوداگرانه گرفته شود و به تولید بها داده شود تا تولیدکننده به نقطه بالای سودآوری برسد و تولید و فعالیتهای تولیدی بعد از اینکه به حد مشخصی از رشد و سودآوری رسیدند، مشمول پرداخت مالیات شوند؛ اما فعالیتهای غیر تولیدی و سفتهبازانه از ابتدا با مالیاتهای سنگینی مواجه باشند.»
وی در این باره یادآور شد: «بازار سرمایه باید برای سرمایهگذاری در بخشهای مولد فعال شود. اگر منظور از قانون مالیات بر عایدی سرمایه، فروش داراییهای ناشی از سود داراییهاست؛ یعنی خرید و فروش داراییهایی، مثل ارز و طلا در ابعاد غیر متعارف برای سوداگری، این قانون و اجرای آن خوب است؛ چرا که الان سالهاست که در مقاطع زمانی مختلف شاهد داغ شدن بازار طلا و ارز و هدایت سرمایهها و منابع مردم اعم از بخش حقیقی و حقوقی به این سمت و سو هستیم، هدایتی که به زیان تولید تمام شده است. به بیان بهتر داغ شدن بازار طلا و ارز کاملاً در تضاد با شعار سال است؛ لذا از سفتهبازی باید مالیات گرفته شود تا تولید به جایگاه واقعی و ویژه خود برسد.»
این استاد اقتصاد در ادامه تصریح کرد: «وقتی افراد از طریق خرید و فروش دارایی، مانند طلا کسب سود میکنند، چرا باید به سراغ سرمایهگذاری در تولید بروند که زحمت دارد، لذا بحث سلبی اینجا موضوعیت پیدا میکند؛ اما در بحث ایجابی موضوع، شرایط برای سرمایهگذاری در تولید باید فراهم شود. برای نمونه، نهضت ایجاد شهرکهای صنعتی در کشور باید شکل بگیرد. دولت نباید واگذاری زمین به فعالان اقتصادی را نوعی کسب درآمد تلقی کند. حتی در بخشهایی از کشور دولت نباید برای فروش زمین و کارخانه به دارندگان ایده و طرح و سرمایه مزایدههای آنچنانی برگزار کند، زیرا این حرکت در تضاد با رشد تولید است و بسیار بیمعناست.»
وی در این باره خاطرنشان کرد: «اتفاقاً دولت باید زمین رایگان یا زمین با ارزانترین قیمت در اختیار مردم قرار دهد تا شاهد راهاندازی و ایجاد شهرکهای صنعتی و واگذاری زمین برای تشکیل سرمایه و تأسیس کارخانه باشیم.»
وی تأکید کرد: «علاوه بر این موضوع، مشکل تأمین مالی بخش مولد نیز باید حل شود. متأسفانه نظام بانکی کشور به نفع خود خلق پول میکند؛ به گونهای که بانکهای تجاری از این محل درآمد بالایی برای خود کسب میکنند. بنده معتقد نیستم بانکها خلق پول نکنند، اما درآمد ناشی از خلق پول متعلق به بانکها نیست، بلکه درآمد ناشی از خلق پول باید به عنوان تسهیلات به فعالیتهای مولد داده شود، یعنی در ازای تعداد تسهیلاتی که داده میشود برای هر مورد حقالوکاله بگیرند؛ لذا نیازمند تصویب قوانین درستی در خصوص اعطای تسهیلات و عدم خلق پول به نفع بانکها هستیم تا تأمین مالی بخش تولید انجام شود.»
وی در پایان گفتوگو خاطر نشان کرد: «در صورتی که قوانین و برنامهریزیها، تعهد مسئولان به رونق تولید و روی کار آمدن مدیران خلاقی که علاقه وافری به رشد فعالیتهای مولد داشته باشند، در دستور کار دولت و حاکمیت قرار بگیرد، بیشک مدت زمان مدیدی طول نمیکشد که شاهد سرمایهگذاری در بخش مولد و حرکت سرمایهها برای رونق دادن به فعالیتهای تولیدی در جای جای ایران اسلامی خواهیم بود.»