تاریخ انتشار : ۲۵ فروردين ۱۴۰۴ - ۰۱:۴۲  ، 
کد خبر : ۳۷۴۷۸۵
عطاء بهرامی در گفت‌وگو با صبح صادق

قانونی با عمر کوتاه

آقای «عطاء بهرامی» کارشناس مسائل بین‌الملل، در مصاحبه‌ای تأثیرات این سیاست‌ها و ابعاد گوناگون آنها را بررسی و تحلیل کردند. وی با اشاره به تجربیات تاریخی و نمونه‌های مشابه در گذشته، نشان می‌دهد جنگ‌های تجاری معمولاً نتیجه‌ای جز خسارات اقتصادی برای طرفین درگیر ندارد. این تحلیل‌ها نه تنها به ما کمک می‌کند تا بهتر بفهمیم که چگونه سیاست‌های تعرفه‌ای می‌توانند بر بازار‌های جهانی تأثیر بگذارند، بلکه اهمیت توجه به عواقب بلندمدت این تصمیمات را نیز روشن می‌کند. در این راستا، دکتر بهرامی به تأثیرات منفی تعرفه‌ها بر روابط تجاری ایالات متحده با کشور‌های دیگر، به ویژه چین، اشاره می‌کند و هشدار می‌دهد که این وضعیت به کاهش قدرت نرم آمریکا و افزایش تنش‌های اقتصادی بین کشور‌ها منجر خواهد شد. او همچنین بر این نکته تأکید دارد که جنگ‌های تجاری به رکود اقتصادی جهانی دامن زده و کشور‌ها را به سمت سیاست‌های محافظه‌کارانه سوق می‎دهد.
این موضوع زمینه‌ساز بررسی عمیق‌تر تأثیرات سیاست‌های تعرفه‌ای بر اقتصاد جهانی و ضرورت توجه به عواقب بلندمدت این سیاست‌ها برای رفاه عمومی و روابط بین‌الملل خواهد بود. در ادامه، با نگاهی دقیق‌تر به نظرات دکتر بهرامی و تحلیل‌های وی، سعی خواهیم کرد ابعاد این موضوع را بررسی کرده و درک بهتری از چالش‌ها و فرصت‌های موجود در دنیای تجارت جهانی امروز پیدا کنیم.
در مصاحبه‎ای که با آقای عطاء بهرامی، کارشناس مسائل بین‌الملل انجام شد، تأثیر تصمیمات تعرفه‌ای رئیس‌جمهور پیشین ایالات متحده، «دونالد ترامپ» بر اقتصاد این کشور و تجارت جهانی بررسی شد. این مصاحبه نشان می‌دهد، تعرفه‌هایی که ترامپ وضع کرده، تأثیرات چندوجهی و قابل توجهی بر اقتصاد ایالات متحده و نظام تجاری جهانی داشته است.
این کارشناس مسائل بین‌الملل در این باره چنین گفت: «در کوتاه‌مدت، افزایش تعرفه‌ها ممکن است درآمد مالیاتی دولت آمریکا از کالا‌های وارداتی را افزایش دهد و بخشی از کسری بودجه را جبران کند. با این حال، این سیاست در میان‌مدت و بلندمدت می‌تواند به افزایش تورم داخلی منجر شود که به نوبه خود تقاضای داخلی را تحت تأثیر قرار داده و رفاه خانوار‌های آمریکایی را کاهش می‌دهد.»
سیاست‌های تعرفه‌ای که در دوران ریاست‌جمهوری دونالد ترامپ به اجرا درآمد، یک اقدام انقلابی و تاریخی از سوی حامیان وی تلقی می‌شود. با این حال، تحلیل‌های اقتصادی نشان می‌دهد، این سیاست‌ها با چالش‌ها و مخاطرات جدی همراه بوده است.»
وی ادامه داد: «حامیان این سیاست‌ها بر این باورند که تعرفه‌ها می‌توانند به نجات اقتصاد ایالات متحده کمک کرده و از ورشکستگی صنایع داخلی جلوگیری کنند. آنها معتقدند این اقدامات می‌تواند به احیای صنایع داخلی و بازگشت مشاغل به آمریکا منجر شود؛ اما واقعیت نشان می‌دهد افزایش تعرفه‌ها معمولاً به افزایش قیمت کالا‌های مصرفی منجر می‌شود و فشار بیشتری بر خانوار‌ها وارد می‌کند. در نتیجه، قدرت خرید مردم کاهش یافته و سطح رفاه عمومی تحت تأثیر قرار می‌گیرد. تعرفه‌ها همچنین می‌توانند به کاهش صادرات ایالات متحده منجر شوند، زیرا کشور‌های دیگر ممکن است به تلافی تعرفه‌های مشابه وضع کنند. این موضوع می‌تواند روابط تجاری ایالات متحده با شرکای تجاری‌اش را تحت تأثیر قرار دهد و به کاهش قدرت نرم آمریکا منجر شود. به‌ویژه چین به منزله یکی از بزرگ‎ترین رقبای اقتصادی، می‌تواند از این وضعیت بهره‌برداری کرده و موقعیت خود را در بازار جهانی تقویت کند.»
او درباره جنگ‌های تجاری نیز چنین گفت: «بسیاری دیگر هشدار می‌دهند که مخاطرات ناشی از این سیاست‌ها بیشتر از فواید آن است. جنگ‌های تجاری می‌تواند به رکود اقتصادی جهانی منجر شود و کشور‌ها را به سمت سیاست‌های محافظه‌کارانه سوق دهد. از منظر جهانی، بسیاری از کشور‌ها نگران تأثیرات منفی این سیاست‌ها هستند. آنها بر این باورند که جنگ‌های تجاری نه تنها به ضرر ایالات متحده؛ بلکه به ضرر اقتصاد جهانی نیز خواهد بود. این وضعیت می‌تواند به ایجاد تنش‌های سیاسی و اقتصادی بین کشور‌ها منجر شود و در نهایت به بی‎ثباتی در نظام تجارت جهانی بینجامد.»
 
تأثیر این سیاست‌ها بر روابط تجاری ایالات متحده با چین 
 وی گفت: «کارشناسان معتقدند چین با کاهش ارزش یوان می‌تواند اثر تعرفه‌های وضع شده از سوی آمریکا را خنثی کند. همچنین، کشور‌های دیگر، مانند عربستان سعودی و امارات متحده عربی تحت فشار قرار گرفته‌اند تا هزینه‌های بیشتری برای حفظ روابط تجاری با ایالات متحده پرداخت کنند. تحلیلگران همچنین تأکید دارند افزایش تعرفه‌ها بر قیمت کالا‌های مصرفی در ایالات متحده تأثیر منفی خواهد داشت و ممکن است به افزایش قابل توجهی در هزینه‌های زندگی خانوار‌ها منجر شود. این افزایش قیمت‌ها قدرت خرید مردم را کاهش داده و در نهایت به رفاه اجتماعی آسیب می‎زند. در نهایت، آینده تجارت جهانی تحت تأثیر این سیاست‌ها به سمت تشکیل بلوک‌های منطقه‌ای پیش‌بینی می‌شود. سازمان تجارت جهانی (WTO) به نظر می‌رسد در مدیریت تنش‌های تجاری فعلی قدرت چندانی ندارد و کشور‌ها به سمت گروه‌های پراکنده تقسیم می‌شوند. کارشناسان بر این باورند که جنگ ارزی ممکن است شدت بگیرد و کشور‌ها برای حفظ مزیت‌های صادراتی خود مجبور به کاهش ارزش پول ملی خود شوند.»
 
نتیجه‌گیری 
تحلیل آقای عطاء بهرامی نشان می‌دهد، جنگ‌های تجاری معمولاً نتیجه‌ای جز خسارات اقتصادی برای طرفین ندارند. در واقع، این جنگ‌ها به رکود اقتصادی دامن زده و کشور‌ها را به سمت سیاست‌های محافظه‌کارانه سوق می‎دهند. این وضعیت نه تنها بر صنایع داخلی تأثیر منفی می‌گذارد، بلکه می‌تواند به کاهش قدرت نرم کشور‌ها و بروز تنش‌های جدید در روابط بین‌المللی منجر شود. به ویژه در مورد روابط ایالات متحده با چین، این تنش‌ها می‌توانند به بدتر شدن وضعیت اقتصادی هر دو کشور و ایجاد بی‎ثباتی در بازار‌های جهانی منجر شوند.
از سوی دیگر، سیاست‌های تعرفه‌ای همچنین می‌توانند فرصت‌هایی را برای برخی صنایع داخلی ایجاد کنند. حمایت از تولیدات داخلی ممکن است در کوتاه‌مدت موجب افزایش اشتغال و رونق برخی بخش‌ها شود؛ اما باید توجه داشت که این فرصت‌ها معمولاً موقتی هستند و در بلندمدت، عدم رقابت‌پذیری صنایع داخلی ممکن است مشکلات بیشتری را ایجاد کند. بنابراین، نیاز به رویکردی جامع‌تر و پایدارتر برای توسعه اقتصادی احساس می‌شود.
سیاست‌های تعرفه‌ای که به ویژه در دوران ریاست‌جمهوری دونالد ترامپ در ایالات متحده به شدت مورد توجه قرار گرفتند، نمونه‌ای بارز از این ابزار‌ها هستند که تأثیرات عمیق و گسترده‌ای بر اقتصاد داخلی و جهانی داشته‌اند. در این راستا، بررسی ابعاد این سیاست‌ها و تحلیل عواقب آنها می‌تواند به درک بهتری از چالش‌ها و فرصت‌های موجود در دنیای تجارت جهانی کمک کند.
در نهایت، اهمیت توجه به عواقب بلندمدت سیاست‌های تعرفه‌ای بر رفاه عمومی و روابط بین‌الملل انکارناپذیر است و اثرات مثبت که در کوتاه مدت به نظر خیلی خوب می‌رسد، خیلی زود به تاثیرات مخرب بر اقتصاد آمریکا تبدیل خواهد شد. کشور‌های جهان باید از تجربیات گذشته درس بگیرند و تلاش کنند با اتخاذ سیاست‌های تجاری هوشمندانه و مبتنی بر همکاری‌های بین‌المللی، از بروز تنش‌های جدید جلوگیری کنند. تنها از طریق رویکردی مبتنی بر دیپلماسی اقتصادی و همکاری‌های چندجانبه است که می‌توان به توسعه پایدار و رفاه عمومی دست یافت.
نظرات بینندگان
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات